سؤال116:مالك اشتر در خطبه خود می گوید: خداوند، پیامبر ابوبكر را خلیفه خود ساخت، و ابوبكر به شیوۀ پیامبر رفتار كرد.

سؤال116
مالك اشتر در خطبه خود می گوید: خداوند، محمد را به عنوان مژده دهنده و بیم دهنده برانگیخت، تا این كه می گوید: ثمّ استخلف علی الناس أبا بكر فسار بسیرته، واستنّ‌ بسنّته، واستخلف أبوبكر عمر فاستن بمثل تلك السنّة، یعنی پیامبر ابوبكر را خلیفه خود ساخت، و ابوبكر به شیوۀ پیامبر رفتار كرد و ابوبكر عمر را خلیفۀ خود ساخت و او به شیوۀ پیشین عمل كرد. مالك اشتر ابوبكر را می ستاید ولی شیعیان از او انتقاد می كنند.(1)
پاسخ
روشن ترین گواه بر ساختگی بودن این خطبه آن است كه هیچ كس نگفته است كه پیامبر ابوبكر را خلیفه خود ساخت، زیرا شیعیان می گویند پیامبر علی را به خلافت نصب كرد و اهل سنت می گویند اصلاً پیامبر كسی را معین نكرد، پس جناب مالك اشتر چگونه در انظار عمومی چنین اندیشه دروغی كه احدی آن را نگفته مطرح می كند. گذشته بر این اگر این خطبه را بپذیریم یكی از اصول اهل سنت فرو می ریزد كه می گویند كه خلافت بر اساس انتخاب اهل حل و عقد است، در حالی كه ابوبكر به وسیله پیامبر و عمر به وسیلۀ ابوبكر انتخاب شدند.
ضمن آن كه اگر واقعاً ابوبكر و عمر طبق سنت پیامبر خدا رفتار كرده اند (همان گونه كه در پاسخ سؤال66 گفتیم) چرا امام علی پیشنهاد عبدالرحمن بن عوف را در شورای شش نفر برای خلافت كه به امام گفت اگر طبق كتاب خدا و سنت رسول اكرم و سیره ابوبكر و عمر عمل می كنی خلافت از آن توست حضرت نپذیرفت و فرمود تنها طبق كتاب خدا و سنت رسول او عمل خواهم كرد؟! و اگر سیره آنان طبق سیره رسول خدا بوده چرا عبدالرحمن چنین شرطی را افزود.
پی نوشت ها:
1. الفتوح