سؤال109:از ائمۀ شیعه فقط دو نفر فرمانروایی كردند یكی علی و دیگری فرزندش حسن، پس آن ده امامی كه فرمانروایی كرده اند كیستند؟

سؤال109
شیعیان برای اثبات امامت امامان دوازده گانه، با این حدیث استدلال می كنند كه پیامبر فرمود: دوازده خلیفه خواهند بود كه همه از قریش هست. و در روایتی دیگر آمده است: «لا یزال أمر الناس ماضیاً ما ولیهم اثنا عشر رجلاً»: «كار مردم ادامه خواهد یافت تا آنكه آن دوازده نفر بر مردم فرمانروایی می كنند».(بخاری و مسلم).
اكنون می گوییم از ائمۀ شیعه فقط دو نفر فرمانروایی كردند یكی علی و دیگری فرزندش حسن، پس آن ده امامی كه فرمانروایی كرده اند كیستند؟
پاسخ
احادیث مربوط به خلافت دوازده نفر را مسلم در صحیح خود به صورت گسترده تر و بخاری به صورت مختصر و بریده نقل كرده اند.
مسلم دركتاب «الاماره» د راحادیثی به شماره 1821 به هفت سند و هفت لفظ این حدیث را نقل كرده كه فقط در یك صورت آن كلمه «ما ولیهم» وجود دارد.(1)
بخاری در كتاب الاحكام، باب استخلاف‌ حدیث به این صورت نقل كرده است: «یكون اثنا عشر أمیراً».(2)
بنابراین در هیچ یك از صورتها و اشكال حدیث، كلمۀ «ما ولیهم» وجود ندارد جز در یك شكل.
و امّا مقصود از این احادیث، انشاء است نه اخبار یعنی به مردم می گوید باید از این دوازده خلیفه اطاعت كنند كه عزت اسلام و مسلمانان به این دوازده نفر بستگی دارد. نه این كه خبر می دهد كه دوازده انسان پاك پس از او خلافت خواهند كرد. بنابراین، نداشتن خلافت ظاهر، دلیل عدم خلافت آنان كه احادیث «اثنا عشر» از آن خبر می دهد نیست.
ولی متأسفانه مردم، از دو نفر از این گروه دوازده نفری تا حدی پیروی كرده و حكام ظالم به كمك سرسپردگان آنان، اجازه اعمال ولایت به بقیه آنان ندادند.
ما در ا ینجا سؤال می كنیم:‌ پیامبر اكرم به صریح این روایات می گوید دوازده خلیفه مایۀ عزت مسلمانان خواهند بود. بر طبق نظر شما از حكومت آنان خبر می دهد، ما فعلاً گفتگویی در چهار خطبۀ نخست نداریم. باید بگویند كه این هشت نفر دیگر كه مایۀ عزت و عظمت دین شدند چه كسانی بودند؟ آیا معاویة بن ابی سفیان یا فرزند او یزید شرابخوار یا مروان بن حكم مطرود رسول خدا و ملعون به زبان او یا فرزندان چهارگانۀ او مانند عبدالملك و سه برادر او، خلیفه رسول خدایند!؟ تنها یكی از جرائم عبدالملك این است كه حجاج بن یوسف را بر مردم عراق مسلط كرد و خونهای ناحق ریخت كه تاریخ از آن یاد كرده است. و این گویای آن است كه این حدیث در مقام دعوت به پیروی است نه اخبار از وقوع و الّا صحیح نخواهد بود.
پی نوشت ها:
1. صحیح مسلم، كتاب الاماره، حدیث 1821 به بعد.
2. بخاری، كتاب الأحكام، باب استخلاف، حدیث 7224.