سؤال6:بسیاری از بزرگان اصحاب با اهل بیت پیامبر پیوند خویشاوندی برقرار کرده بودند.، پس اهل بیت با آنها محبت و دوستی داشته اند

پاسخ:
در اینجا نظر سؤال کننده را به دو نکته جلب میکنم:
1.پرسشگر، در طرح این سؤال، تفکر قبیلهای دارد که میگوید: ازدواج صحابه و اهل بیت با یکدیگر نشانۀ کمال الفت و دوستی میان آنها بوده است، چنان که در میان قبایل عرب، ازدواج نشانۀ الفت و صمیمیت میان دو قبیله است.
در حالی که مسألۀ اختلاف، میان اهل بیت و برخی از صحابه (نه همه) اختلاف قبیلهای نبود، اختلاف عقیدتی و یا به یک معنی رفتاری بود و چنین اختلافی با ازدواج چند نفر از نوه و نبیره ها، از میان نمی رود و به دیگر سخن: اگر اختلاف خاندان رسالت با گروههای دیگر، اختلاف سیاسی و یا مالی می بود، میگفتیم دختر دادن و دختر گرفتن، نشانه آن است که مواضع هر دو گروه به هم نزدیک شده و دست الفت به یکدیگر داده اند.
اختلاف آنان بر سر یک مسأله اساسی و آن رهبری جامعه پس از رحلت رسول اکرم بود، این اختلاف اساسی هرگز با چند ازدواج موردی از بین نمی رود چنان که تاکنون از میان نرفته است. پس ازدواج دو سه نفر از فرزندان حسین بن علی با چند تن یا نواده های خلفا یا همدستان آنها، دلیل بر آن نیست که آنها در همۀ مسائل عقیدتی، فقهی و سیاسی با هم اشتراک نظر داشتند.
در عراق، ازدواج میان خانواده های سنی و شیعی فراوان است، ولی هرگز این دلیل برآن نیست که خانوادۀ هر یک از زوجین پذیرای عقیدۀ دیگری شده است.
خلیفه سوم دارای همسری مسیحی به نام نائله بود، آیا این دلیل بر این است که عثمان مسیحی شده بود؟(1)
2. این ازدواج بر یک اصل قرآنی استوار بوده و آن این که «لاتزر وازره وزر اخری» (النجم/38) هرگاه نیاکان زوج و یا زوجه نسبت به خاندان رسالت، بی مهری کرده، و بر دخت گرامی پیامبر ستم روا داشته اند، دلیل نمیشود که نوه، و نبیره های آنان در این جرم شریک باشند، زیرا هرکس مسئول اعمال خود او میباشد.
گذشته بر این در پاسخ سؤال سوم گفتیم: پیشوایان معصوم برای کاهش فشارها نام خلفا را روی برخی از فرزندان خود میگذاردند و در برخی از موارد، ازدواجهایی صورت میپذیرفت که سپر فشار و بلا باشد، حاصل آن که نوع پیوندها را نمی توان دلیل بر وحدت عقیده گرفت.
پینوشتها:
1. البدایه والنهایه: 7/153.