امام رضا به چه شرطی ولایت عهدی را پذیرفت؟
یکی از مسلّمات تاریخ این است که حضرت رضا شرط کرد و این شرط را هم قبولاند که من به این شکل قبول میکنم که در هیچ کاری مداخله نکنم و مسؤولیت هیچکاری را نپذیرم. در واقع میخواست مسؤولیت کارهای مأمون را نپذیرد و به قول امروزیها ژست مخالفت را و اینکه ما و اینها به هم نمیچسبیم و نمیتوانیم همکاری کنیم حفظ کند و حفظ هم کرد. (البته مأمون این شرط را قبول کرد.) لهذا حضرت حتی در نماز عید شرکت نمیکرد تا آن جریان معروف رخ داد که مأمون یک نماز عیدی از حضرت تقاضا کرد، امام فرمود: این بر خلاف عهد و پیمان من است، او گفت: اینکه شما هیچکاری را قبول نمیکنید مردم پشت سر ما یک حرفهایی میزنند، باید شما قبول کنید و حضرت فرمود: بسیار خوب، این نماز را قبول میکنم، که به شکلی هم قبول کرد که خود مأمون و فضل پشیمان شدند و گفتند اگر این برسد به آنجا انقلاب میشود، آمدند جلوی حضرت را گرفتند و ایشان را از بین راه برگرداندند و نگذاشتند که از شهر خارج شوند.