چرا پیامبر اعظم(ص) صراحتااز جانشینی حضرت علی (ع) کلامی به میان نیاوردند؟

پرسش:چرا پیامبر اعظم(ص)صراحتا (به غیر از غدیر خم یا دعوت عشیرتین که در قالب کلمات دو پهلو بود ) از جانشینی حضرت علی (ع) کلامی به میان نیاوردند؟
پاسخ:
پیامبر (ص) در خصوص ولایت امام علی (ع) صریحاً اقدام نمود . شیعیان باور دارند كه پیامبر (ص) در جریان غدیر رسماً علی (ع) را به عنوان رهبر و جانشین خود معرفی نمود: «من كنت مولاه فعلی مولاه...» (1) این اقدام پیامبر در پی دستور خداوند صورت گرفت، زیرا خداوند دستور داد كه پیامبر علی (ع) را به عنوان رهبر مسلمانان معرفی نماید: «ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است برسان و اگر نكنی رسالت او را انجام نداده ای ...».(2)
البته اقدامات پیامبر (ص) درخصوص رهبری امام علی (ع) تنها در جریان غدیر صورت نگرفت، بلكه آن حضرت جریان ولایت امام را بر مناسبت های مختلف مطرح نمود. پیامبر (ص) با بیان فضایل و ویژگی های علی (ع) بستر و زمینه ی رهبری آن حضرت را فراهم كرد. پیامبر خطاب به علی (ع) فرمود: «آیا راضی نیستی كه نسبت تو به من، همچون هارون نسبت به موسی باشی؟ جز اینكه پس از من پیامبر نیست».(3) این حدیث كه در اصطلاح دانشمندان به آن «حدیث منزلت» می گویند تمام مناصبی كه هارون داشت برای علی (ع) ثابت كرده جز نبوّت كه باب آن برای ابد بسته شد.(4)
پیامبر (ص) در حدیث ثقلین همگان را به پیروی از قرآن و عترت فراخواند.(5)
پیامبر با بیان این حدیث نیز زمینه اطاعت از اهل بیت را كه مصداق بارز آن امام علی (ع) است را فراهم نمود. نكته قابل توجه آن است كه حضرت در آخر حدیث گوشزد نمود كه مسلمانان در صورت عدم اطاعت از قرآن و عترت گمراه خواهند شد. متأسفانه مردم با كنار گذاشتن امام علی (ع) از صحنه سیاست، دچار خسران و زیان های فراوان و جدی شده و عملاً گمراه شدند.
پیامبر (ص) به مصلحت ندید بیش از این تأكید نماید، چرا كه خطر ارتداد وجود داشت، بسیاری از صحابه با توجه به خصلت ها و فرهنگ جاهلی پذیرای امامت امام علی (ع) نبودند، چرا كه آنان می گفتند: امام و پیشوا می بایست سنش از چهل سال بیش تر باشد. كه سن حضرت علی (ع) در هنگام رحلت پیامبر از این كم تر بود.
گرچه پیامبر (ص) با انتصاب و امارت به زید بن حارثه و فرزندش اسامه بن زید كه از سن پایین برخوردار بودند، كوشید این فرهنگ را متحول نماید، اما عرب های جاهلی در كوتاه مدت زیر بار نرفتند.
مشكل دیگری كه وجود داشت امام علی (ع) پهلوان جنگ ها بود و صاحب فضایل بسیار، این ها از سویی موجب حسادت برخی ها شد و از سوی دیگر با توجه به فرهنگ جاهلی كه می گفتند خون را خون می شوید، و چون علی بسیاری از دانه درشت ها را در میدان های نبرد بدر و احد و احزاب و... نابود كرده بود بدین جهت دلی پركینه از علی داشتند، حال در سال یازدهم هجری پیامبر می بیند بسیاری از مسلمانان از اعتقاد عمیق و راسخی بهره مند نیستند، احساس كرد كه اگر بیش از آن چه كه در مورد وصایت و جانشینی امام علی (ع) بیان داشت، اصرار می ورزید این خطر وجود داشت كه بعد از رحلت آن حضرت با اساس اسلام مبارزه كند و تلاش همه جانبه ای بر ضد ملتش صورت گیرد.
شاهد بر این ادعا، آخرین حركت پیامبر (ص) بود كه از اطرافیان خود كه برای ملاقات حضرت در بستر بیماری آمده بود، خواست برای او قلم و كاغذی بیاورند تا چیزی مكتوب برای آنها بنویسید كه پس از او گمراه نشوند. به عقیده شیعیان با توجه به اصرار پیامبر كه این مكتوب برای جلوگیری از گمراهی مسلمانان خواهد بود و عامل مهمی كه باعث گمراهی و جدائی مسلمانان و فتنه های بعدی شد، همین موضوع جانشینی پیشوایی پس از پیامبر و دوری از اهل بیت بود، نامه درخواستی پیامبر نیز برای نگارش همین مسئله بود ، اما با صرف نظر از این نكته مهم، اعتراض برخی از مسلمانان به پیامبر كه در رأس آنها عمر بن خطاب بوده و جلوگیری آنها از نگارش آن مسئله مهم، به خوبی شاهد بر این مدعا است كه خطر اسلام را تهدید می كرد كه حتی علناً به مخالفت از پیامبر پرداخته بودند.
همان گونه كه شیعه معتقد است ، امام علی (ع) بعد ار رحلت پیامبر به مدت بیست و پنج سال با صبر و سكوت با هدف حفظ دین زندگی كرد و با آن همه شهامت و شجاعت دست به شمشیر نبرد، چرا كه مصلحت حفظ اسلام از همه مهم تر است. آن حضرت تنها به اندازه ای كه برای آن كه راه درست اسلام را می طلبد ، حجت تمام باشد، تلاش كرد نه بیش از آن شبیه همین در مورد پیامبر اسلام (ص) بیان می داریم.
آن حضرت تنها به اندازه ای كه حجت و دلیل برا ی مسلمانان آزاد اندیشی تمام باشد، كوشید و در موارد متعدد گاه به صورت صریح و واضح و گاه به صورت كنایه و با دلالت التزامی امامت امام علی (ع) را به صحابه گوشزد نمود. بیش از آن اقدامی نكرد، چرا كه ممكن است ، دشمنان امام علی (ع) بعد از رحلت پیامبر قدرت را در دست گیرند و با اساس اسلام آشكارا مبارزه نمایند، برای این كه این خطر پیش نیاید پیامبر (ص) به همان مقدار بسنده نمود.
دقت در آیه تبلیغ (6) گویای این حقیقت است.

پی نوشت :
1 – پیام قرآن، ج9، ص 194.
2 – سوره مائده، آیه 77 ر.ك: تفسیر نمونه، ج5، ص 4 به بعد.
3 – فروغ ولایت ، ص 117 – 118.
4 – همان.
5 – پیام قرآن، ج9، ص 94.
6 – مائده ، آیه 67.