در آیه "ولا یزیدُ الظالمین إلاّ خسارا" چرا قرآنی که سراسر هدایت است، برای عدهای خسران است؟
نه تنها در آیه فوق(1) بلکه در بسیاری از آیات به صراحت بیان شده که دشمنان حق به جای این که از نور آیات الهی، دل و جان خود را روشن سازند و تیرهگیها را بزدایند، بر جهل و شقاوتشان افزوده میشود، چون خمیرمایة وجودشان بر اثر کفر و ظلم و نفاق به شکل دیگری درآمده، هر جا نور حق را میبینند، با آن مقابله و ستیز میکنند. رویارویی با حق بر پلیدی و شقاوت آنها میافزاید، و روح طغیان و سرکشی را در آنها تقویت میکند، که خسارت آنان است، مانند غذای سالم و پاکی که در مزاج معیوب وارد شود، مزاجی که به غذاهای آلوده عادت کرده و با آنها خو گرفته باشد. اگر غذای خوب و نیروبخشی را به عالِم مجاهد و مبارزی بدهیم، ازآن نیروی کافی برای تعلیم و تربیت و جهاد در راه حق میگیرد، ولی اگر به ستمگری بدهیم، از نیروی آن برای ظلم بیشتر استفاده میکند، پس تفاوت در غذا نیست؛ تفاوت در مزاجها و طرز تفکرهاست.
آیات قرآن طبق مَثَل معروف، همچون قطرههای حیاتبخش باران است که در باغها لاله میروید و در شورهزار خَسّ.
به همین دلیل برای استفاده از قرآن باید آمادگی پذیرش را پیدا کرد. قرآن بدون شک مایة هدایت گمراهان است اما گمراهانی که در جستجوی حق هستند، و به همین انگیزه به سراغ دعوت قرآن میآیند و اندیشة خود را برای درک حق به کار میگیرند اما متعصبان لجوج و دشمنان قسم خوردة حق (که با حالت صد در صد منفی به سراغ قرآن میآیند) بهرهای از آن نخواهند داشت، بلکه بر عناد و کفرشان افزوده میشود، چرا که تکرار عمل خلاف، به آن در جان آدمی عمق بیشتر میدهد.(2)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشتها:
1ـ اسراء (17) آیه 82؛ ر.ک: المیزان، ج 13، ص 182.
2ـ تفسیر نمونه، ج 12، ص 237 به بعد، با تلخیص.