در قرآن وقتی از موضوعی صحبت می کند، یک دفعه موضوع عوض می شود! چرا؟
قرآن در بیان حقایق علمی ومعرفتی، روش خاص و متفاوت با کتاب های علمی و تاریخی دارد، مثلاً مباحث مربوط به معارف و احکام را با موعظه و حکمت به هم آمیخته و مسائل نظری را با عملی پیوند زده است،تا همزمان از مطالعة یک موضوع استفاده های گوناگون بشود.
به دیگر سخن: دانش های رایج علمی و فلسفی دربارة پدیده های معیّن جهان مانند ستارگان و کوه ها و ... بحث می کنند که چه هستند و چه اثری دارند اما دیگر کاری ندارند که مبدأ فاعلی آن ها چیست و هدف نهایی از خلقت آن ها کدام است. ولی قرآن ضمن بیان حقایق جهان،به ابعاد هدایتی آن ها نیز می پردازد. از این رو در بیان وقایع تاریخی، صحنه های درس آموز را انتخاب و نقل می کند و بخش هایی از آن را بیان می کند که با هدف اصلی که هدایت مردم است، مرتبط باشد و مطالب مربوط به یک موضوع را به تناسب معنای مورد نظر در چند جا ذکر می کند که در هر مورد با زبانی خاص ادا می شود تا ویژگی موعظه و پند آموزی داشته باشد. در واقع این یکی از رموز اعجاز قرآن است که این کتاب را متمایز از سایر کتاب ها قرار داده است.
جهت توضیح بیشتر می توانید به کتاب هایی که دربارة معجزه بود ن قرآن نوشته شده است،مانند مقدمة تفسیر "تسنیم" حضرت آیه الله جوادی آملی مراجعه کنید.