فصل دوازدهم ( چه کسانى با مجالس عزادارى به مبارزه برخاستند؟)
اولین گروهى که پرچم مخالفت با عزادراى را برافراشتند، بنىامیه بودند که خود باعث جنایات هولناکى در تاریخ اسلام گردیده و حادثه عاشورا را پدید آورده بودند.
آنان از هر وسیلهاى در این راستا استفاده کردند تا نام امام حسین (ع) و بلکه اهل بیت پیامبر (ص) را از اذهان محو سازند. آنان کانونهاى مورد توجه شیعیان را به شدت مورد هجوم قرار دادند. هشام بن عبدالملک یکى از کسانى بود که بیش از سایر سلاطین اموى در این راه تلاش کرد. از اقدامات حکام اموى مىتوان به تلاش آنها براى برپایى جشن و سرور در ایام عاشورا اشاره کرد.
ابوریحان بیرونى مىگوید: «مسلمانان روز عاشورا را به خاطر کشته شدن فرزندان رسول خدا، آتش زدن خیام حرم، بر نیزه کردن سرها و اسب دوانیدن بر اجساد - که هیچ امتى با اشرار خلق چنین نکردهاند شوم دانستند ولى بنى امیه در ایام محرم زینت کرده و عید گرفتند و میهمانیها برگزار نمودند. این رسم در ایام حکومت آنها رواج داشت حتى پس از انقراض ایشان باز هم این رسم باقى ماند و شیعیان سوگوارى و نوحهسرایى کرده و تربت مسعود حسین را در کربلا، در روز عاشورا زیارت مىنمودند.»(1)
مقریزى مىگوید: «علویها در مصر، روز عاشورا را روز حزن و انده قرار دادند و پس از سقوط فاطمیها و دولت آنها، ایوبیها روز عاشورا را روز شادمانى و جشن گرفتند. چنان که شامیها نیز رسمشان این بوده. این عادت زشت را حجاج بن یوسف در دوران حکومت عبدالملک مروان، على رغم شیعیان على - کرم اللّه وجه - که روز عاشورا سوگوار و اندوهناک بودند بنیاد نهاد». آنگاه مىگوید: «من جشن و شادمانى ایوبیها را در ایام عاشورا درک کردم.» (2)
این مطلب را ابن حجر نیز در آثار خود یادآورى کرده است: «نخستین کسى که روز عاشورا در حضور عبدالملک بن مروان و گروهى از صحابه و تابعین جشن گرفت حجاج بن یوسف ثقفى بود. آنگاه اعلام شد که یادآورى قتل و شهادت حسین و مصایب آن بر گویندگان و خطبا حرام است». (3)
امام باقر (ع) در مناجات خویش با معبود چنین مىگوید: «اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنوامیه و ابن الکة الاکباد»؛ (4) خدایا عاشورا روزى است که بنى امیه و پسران خورنده جگر یعنى هند جگر خوار آن روز را روز شادى و برکت دانسته اند.
گروه دوم که به مخالفت برخاستند بنى عباس بودند. آنها با ابراز دوستى و محبت اهل بیت، بنى امیه را نابود کردند و پس از دستیابى به حکومت، بر علیه علویها و خاندان پیامبر (ص) به جنگ برخاستند. شدت عناد و کینه آنها به اهل بیت پیامبر (ص) به جایى رسید که احترام و توجه مردم به اهل بیت بلکه زیارت قبور آنها براى بنى عباس غیر قابل تحمل گردید؛ به گونهاى که برخى از عباسیها دستور تخریب قبر امام حسین را صادر کردند. متوکل عباسى یکى از کسانى است که به نقل از سمهودى دستور تخریب و نابودى قبر حسین بن على (ع) را صادر کرده است. (5)
ذهبى مىگوید: «و فیها امر المتوکل بهدم قبر الحسین بن على رضى اللّه عنهما و هدم ما حوله من الدور و ان تعمل مزارع و منع الناس من زیارته و حرثه و بقى صحرا و کان معروفاً بالنصب فتالم المسلمون لذلک و فى ذلک یقول (6) یعقوب بن السکیت: باللّه ان کانت امیه قد أتت - قتل ابن بنت نبیها مظلوماً فلقد أثاه بنو امیه بمثله - هذا لعمرک قبره مهدوماً أسفوا على أن لا یکونوا شارکوا فى قتله فتتعبوه رمیماً»؛ متوکل خلیفه عباسى که به دشمنى با اهل بیت (ع) معروف بود دستور داد تا قبر حسین بن على (ع) و خانههاى اطراف آن را نابود سازند، سپس آنجا را کشتزار خود نمایند و از زیارت آن حضرت جلوگیرى نمود. سومین گروهى که به مخالفت با برگزارى عزاداریها برخاست در واقع پس ماندهها و ادامه دهندگان راه ستمگران تاریخ بودهاند که هر از چند گاهى قدرت یافته و از بیم از دست رفتن قدرت خویش با بیدارى و آگاهى امت اسلامى به مخالفت پرداختهاند. از این رو تلاش کرده و مىکنند تا نامى از عاشورا و نهضت خونین حسین بن على (ع) باقى نماند.
امروز نیز دشمنان اسلام و انقلاب اسلامى به خوبى دریافتهاند که رمز پیروزى و تداوم انقلاب اسلامى، نهضت و انقلاب حسین بن على (ع) بوده است، از این رو در نوشتهها و سخنان خود بر علیه عاشورا و عزاداریها که نگهدارنده آن است سخن گفته و اقدام کردهاند. این هجمهها گاه مانند رضاخان با جلوگیرى از برپایى مجالس سوگوارى و گاه مانند کسرویها از راه قلم و نوشتار ابراز شده است. از این رو بر عاشقان و پیروان اهل بیت (ع) تکلیف است که با مخالفان عزادارى مقابله کرده و انگیزه هجمههاى آنان را بشناسند.
--------------------------------------------------------------------------------
(1) - آثار الباقیه، ابوریحان بیرونى، ص 524.
(2) - الخطط، مقریزى، ج 2، ص 385.
(3) - الصواعق المحرقة، ص 221.
(4) - مفاتیح الجنان، محدث قمى، ص 750.
(5) - وفاء الوفاء، سمهودى، ج 3، ص 906.
(6) - تاریخ اسلام، ذهبى، حوادث 240-231.