چکیده بحث

در پایان این فصل مناسب است به طور اختصار به نکاتى که از آیات، روایات و سیره معصومین (ع) و سیره بزرگان دین و فتاواى فقها، به دست مى‏آید اشاره کنیم:
1. از منابع اهل سنت و شیعه چنین استنباط مى‏شود که گریه و عزادارى در صورتى که توأم با رفتارهاى خلاف شرع نباشد مجاز، بلکه مطلوب و پسندیده است.
2. عزادراى و برپایى مجالس سوگوارى براى بزرگداشت پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم و شهیدان بزرگ اسلام مستحب است.
3. تجدید و استمرار عزاداریها در هر سال به خاطر آثار مثبت و سازنده‏اى که دارد نه تنها اشکالى ندارد بلکه مستحب است؛ البته با این شرط که عزاداریها را از رفتار و مراسمى که با روح نهضت حسینى ناسازگارى دارد پاک نگهداریم و بکوشسم تا در لواى اشعار و سرود، نوحه و گریه، راهپیمایى و حرکت دسته جمعى، سینه زنى و یادآورى فضایل و مناقب شهیدان، هر عصر و نسلى را در ابعاد گوناگون فکرى، سیاسى و اخلاقى آگاه کرده و جهت دهى کنیم و این مراسم را از تحریفاتى که ممکن است به وسیله افراد ناآگاه و گاهى مغرض در آن ایجاد شود پاک سازیم.
4. حمل علم، اسب، کتل و طبل؛ اگر براى نشان دادن حزن و اندوه و زبان حال شهیدان باشد اشکالى ندارد.
5. شبیه خوانى در صورتى که از امور خلاف واقع دور باشد هنرى مطلوب و پسندیده است که حق را به طور هنرى تجسم داده و مفاهیم و ارزشهاى اسلامى را تبیین مى‏کند.
6. باید از قمه‏زنى، زخمى کردن، آزار رساندن بدنى، پریشان کردن و کندن موى، استفاده از آلات لهو و لعب، اسراف و تبذیر و رقابتهاى غیر صحیح پرهیز شود؛ چرا که افزون بر اشکال فقهى، آثار منفى و اجتماعى دارد.
7. به طور کلى عزادارى بویژه براى امام حسین (ع) جزع و فزع نیست و نشانه ضعف نیز نمى‏باشد بلکه عزاداریها نشانه ارزشهاى اسلامى، صبر و شکیبایى و باعث قوت ایمان و مبارزه با ستمگران است. عزاداریها وسیله روشن شدن حق از باطل و شناخت حسینیان از یزیدیان است. عزادارى فریاد بر علیه ستمگر و لعن و نفرین ایشان است.
تجربه نشان داده است که در پرتو عزاداریها برکات زیادى در ابعاد فکرى، اخلاقى، روحى، نظامى و سیاسى به دست آمده است که نمونه بارز آن پیروزى انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى (ره) و روحیه دفاع، فدارکارى و ایثار در میدانهاى هشت سال دفاع مقدس و...مى‏باشد.
به عنوان مثال آن زمان که موج گرایش به کمونیزم بخشى از کشور را فرا گرفته بود و ایادى روسیه آذربایجان ایران را در آستانه الحاق به شوروى قرار داده بودند، ارتحال حضرت آیت اللّه سید ابوالحسن اصفهانى مرجع تقلید با نفوذ جهان شیعه که از احترام خاصى برخوردار بود باعث شد که مردم آذربایجان با برگزارى مجالس سوگوارى باشکوه، زمینه اضمحلال کمونیزم و ایادى آنها را در منطقه به وجود آورند.
در عظمت و حقانیت عزاداریها کافى است که بگوییم انقلاب عظیم اسلامى که موهبت الهى بود، برخاسته از عزاداریهاى سیدالشهدا (ع) است و ما موظف‏ایم خاطره باشکوه عاشورا را که به اسلام روح و حیات دیگرى بخشیده، زنده نگهداریم و از اثرات آن بویژه در استمرار و حفظ انقلاب اسلامى بهره‏مند گردیم.
8. با توجه به دلایلى که یاد شد عزاداریها بدعت نیست؛ چرا که بدعت عبارت است از نسبت دادن عملى به دین مقدس بدون دلیل، در صورتى که براى عزاداریها دلایل مناسبى از قرآن، روایات و سیره بزرگان دین وجود دارد.
با مطالعه تاریخ بویژه تاریخ اسلام که جزییات آن به صورت مرتب نوشته شده و امروز در اختیار ما قرار دارد. به خوبى روشن مى‏شود که مسلمانان در برابر حوداث تلخ مراسم عزادارى، گریه، نوحه و...برگزار مى‏کرده‏اند که مجدداً به برخى از آنها به طور مختصر اشاره مى‏شود
الف) جنگ احد و شهادت سربازان اسلام را بنگرید که چگونه پس از شهادت گروهى از مجاهدان در راه خدا، مسلمانان مجالس عزادارى برپا نمودند.
ب) وفات پیامبر اکرم (ص) و رفتار مسلمانان را در برابر این حادثه ملاحظه کنید، حتى رفتار خلیفه اول و دوم را بنگرید که چگونه گریستند، بیهوشى‏هاى بلال، مرثیه و اشعار فاطمه زهرا (ع) گریه ام‏سلمه، و ام‏ایمن، مادر اسامه بن زید و تمام مردم مدینه، همه نمونه‏هاى بارز عزادارى مى‏باشد.
ج) رثاى پیامبر بر سعد بن خوله...
د) مرگ خالد و اجتماع مردم و عزادارى آنان.
ه) عزادارى بنى هاشم و پوشیدن حداد - لباس عزا در شهادت امام حسن و دهها مورد دیگر که همه نشان مى‏دهد بر پایى مجالس عزادارى از مباحث بسیار عمیقى است که در طول تاریخ مسلمانان وجود داشته است. آنچه مهم است آن است که دین مقدس اسلام در برابر حوداث تلخ و مرگبار چه دستورى صادر فرموده و آیا وجود برخى از روایات که شیعه و سنى نقل کرده‏اند و در آنها از برخى اعمال و رفتارها جلوگیرى شده - نظیر ضربه زدن به صورت، گریبان پاره کردن و...-، مى‏تواند مدرک قرار گرفته و به طور کلى سیره پیامبر (ص) و مسلمانان را با وجود آنها نادیده گرفت و با برپایى مجالس عزا مخالفت نمود؟
اینها مسایلى است که باید محققان اسلامى پیرامون آن تحقیق نموده و دیدگاه واقعى اسلام را بدون افراط و تفریط از منابع اصیل براى مسلمانان تبیین نمایند.