5. گریه رسول خدا (ص) در منزل ام المؤمنین عایشه‏

عایشه مى‏گوید: «روزى جبرئیل بر رسول خدا (ص) نازل شد و به آن حضرت وحى نمود. حسین نزد پیامبر (ص) وارد شد و از شانه و پشت آن جناب بالا مى‏رفت و بازى مى‏کرد. جبرییل گفت: یا محمد! ان امتک ستفتن بعدک و یقتل ابنک هذا من بعدک و مدّیده فأتاه بتربة بیضاء و قال فى هذه الارض یقتل ابنک اسمها الطف. فلما ذهب جبرئیل خرج رسول اللّه الى اصحابه و التربة فى یده و فیهم ابوبکر و عمر و على و حذیفه و عمار و ابوذر و هو یبکى فقالوا ما یبکیک یا رسول اللّه فقال: أخبرنى جبرئیل ان ابنى الحسین یقتل بعدى بأرض الطف و جائنى بهذه التربة فأخبرنى ان فیها مضجعه؛ (7) اى محمد! به زودى امت تو فتنه مى‏کنند و این فرزند کوچک تو را پس از تو خواهند کشت. آنگاه جبرییل دست برد و خاک سفید رنگى آورد و گفت: فرزندت در این سرزمین کشته مى‏شود. نام آن طف است! پس از آنکه جبرییل از نزد رسول خدا (ص) رفت، آن حضرت در حالى که خاک را در دست داشت و گریه مى‏کرد بر گروهى از یارانش که ابوبکر، عمر، على، حذیفه عمار و ابوذر در بین آنها حضور داشتند وارد شدند و فرمودند: جبرئیل به من خبر داده است که فرزندم حسین پس از من در سرزمینى به نام طف کشته مى‏شود و این خاک را به من نشان داده که محل شهادت و قبر او در این خاک خواهد بود». به همین مضمون روایات فراوانى از ام المؤمنین عایشه نیز نقل شده است.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
(7) - اعلام النبوة، ماوردى، ص 83؛ الصواعق المحرقة، ابن حجر، ص 192، فصل ثالث فى الاحادیث الواردة