2. عزادارى و مودّت اهل بیت:
«قل لا أسئلکم علیه أجراً الّا المودة فى القربى». (4)
قرآن کریم دوستى خاندان پیامبر (ص) را بر امت اسلامى فرض دانسته و محبت آنان را پاداش زحمات طاقت فرساى پیامبر اسلام (ص) در راه ابلاغ رسالت قرار داده است و این خود حکایت از عظمت رسالت آن حضرت و بزرگى پاداش مقرر براى آن مىکند. بدیهى است که کار بزرگ، پاداش بزرگى لازم دارد و این آیه پاداش چنین رسالتى را مودّت نزدیکان و اهل بیت آن حضرت قرار داده است.
عشق و دوستى اثرات و لوازمى دارد. یار و دوست صادق کسى است که شرط دوستى را چنان که شایسته است بجا آورد؛ در غیر این صورت دوستى، زبانى و ظاهرى خواهد بود. از نشانههاى مهم دوستى آنان، همدردى و همدلى در سوگ و یا شادى آنان است. در روایات فراوانى بر این نکته تاکید شده است که در جشن و سرور اهل بیت شاد و در اندوه و ماتم آنان اندوهناک باشید و به راستى ابراز محبت در شادیها و عزاهاى اهل بیت (ع) از امتیازات پیروان مکتب آنان است.
امام على (ع) مىفرماید: «انّ اللّه تبارک و تعالى... فاختارنا و اختار لنا شیعة ینصروننا و یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا و یبذلون اموالهم و انفسهم فینا اولئک منا و الینا» (5)؛ خداوند متعال ما را از میان بندگان خویش برگزید و براى ما پیروانى انتخاب نمود که همواره در شادى و غم ما شریکاند و با مال و جانشان به یارى ما مىشتابند، آنان از مایند و به سوى ما خواهند آمد.
امام رضا (ع) به پسر شبیب فرمود: «اگر دوست مىدارى که همنشین ما در بهشت برین باشى در غم و اندوه ما اندوهناک، و در شادى ما شادمان باش و ولایت ما را بپذیر؛ چه آن که اگر کسى سنگى را دوست بدارد روز قیامت با آن محشور مىگردد؛ و افرح لفرحنا و علیلک بولایتنا فلو اّن رجلاً تّولى حجراً لحشرء اللّه معه یوم القیامة» (6). از این رو مودت اهلبیت (ع) که همانا پاداش ابلاغ رسالت خاتم پیامبران است طلب مىکند تا با زبان گفتار و کردار، اشک و اندوه، مرثیه سرایى و لعن و نفرین بر قاتلان آنان در سوگ آن عزیزان اندوهناک بود و به یادآورى ویژگیها و خصلتهاى الهى شهیدان پرداخت و بىتردید برپایى چنین مجالس و عزاداریهایى جز بیان حقایق چیز دیگرى در بر ندارد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
(4) - شورى، آیه 23.
(5) - بحار الانوار، مجلسى، ج 44، ص 287، باب ثواب البکاء على مصیبة الحسین (ع).
(6) - امالى، شیخ صدوق، مجلس 27 و بحار الانوار، مجلسى، ج 44، ص 286.