اهداف عزادارى‏

در بیان اهداف عزادارى باید گفت اگر در میان شیعیان عزادارى یک سنت رایج شده است انگیزه‏هاى گوناگونى دارد که به طور اختصار عبارت است از:
1. شناساندن مقام پیشوایان بزرگ اسلام که سراسر زندگى آنان براى جامعه اسلامى الگو و سرمشق است خواه در مبارزه با طاغوتیان یا مسایل اخلاقى و روحى و...؛
2. افزایش عشق و محبت اهل بیت که پاداش رسالت پیامبر (ص) است؛
3. کمال خواهى و فضلیت‏طلبى؛
4. دعوت به دین و آگاه شدن از حقایق آن و فراخوانى مردم به صلاح و اصلاح و دورى از انحراف و فساد؛
5. حقانیت نهضت حسینى بر ضد طاغوتیان و آشنا کردن مردم با ویژگیهاى قیام امام حسین (ع)؛
6. اطعام عده‏اى از گرسنگان در پرتو مجالس عزا که از دستوارت مؤکد قرآن و اسلام است؛
7. یاد مصیبت اهل بیت (ع) که موجب آسان شدن مصایب و سختیهاى دوستداران آنان است؛
8. همدردى با رسول خدا (ع) و حضرت زهرا (ع) و سایر ائمه (ع)؛
9. فراموش نشدن خاطره عاشورا؛ چرا که اگر این عزادرایها نبود نسلهاى آینده نمى‏دانستند امام حسین را یزید کشته است.
10. افشاگرى جنایات ستمگران بویژه بنى امیه و بنى عباس؛
11. رشد فضایل و کرامتهاى انسانى و الهى و پرورش روحیه شهادت‏طلبى؛ هر قطره اشک کلامى است که شهادت را چون پیامى به مردم ابلاغ مى‏کند و گریه نشانه آن است که فاجعه‏اى روى داده و ظلمى صورت گرفته است. عزادارى نه یک روز، نه ده روز، نه یک ماه بلکه در تمام سال براى این است که ملتى که در شهادت زندگى مى‏کند باید عزادار باشد و در مجالس عزا با بیان فلسفه شهادت و با یادآورى از شهیدانش، روحیه شهادت‏طلبى را همچنان تازه نگه دارد. بى‏شک به خاطر نشر فلسفه شهادت وایثار و کرامتهاى انسانى است که شیعه به بهانه مرگ برادر، عمو، دایى و... جلسه برگزار مى‏کند و یک باره به کربلا گریز مى‏زند و از حسین سخن مى‏گوید.
12. زنده نگه داشتن اسلام با استفاده از ابزار عزادارى. عزادارى اسلام را زنده کرد و اگر امام حسین قیام نمى‏کرد اثرى از اسلام باقى نمى‏ماند. اساس شکل‏گیرى انقلاب اسلامى نیز نهضت امام حسین (ع) است. امام خمینى درباره تجدید و تکرار عزاداریها مى‏فرمایند: «...اصلاً نمى‏فهمند مکتب سیدالشهداء چه بوده و نمى‏دانند این منبرها، گریه‏ها و سینه زنیها حدود 1400 سال است که ما و مکتب را حفظ کرده و تا حالا اسلام را آورده، این عده از جوانهااینطور نیست که سوء نیت داشته باشند؛- آنها خیال مى‏کنند که ما باید حرف روز بزنیم. حرف سیدالشهداء حرف روز، و همیشه حرف روز است؛ اصلاً حرف روز را سیدالشهداء آورده است و دست ما داده است و سیدالشهداء را این گریه‏ها، و مکتب وى را این مصیبتها و داد و قالها و این سینه‏زنى‏ها و این دستجات حفظ کرده -است -. اگر فقط مقدسى بوده و توى اتاق و توى خانه مى‏نشست و براى خودش هى زیارت عاشورا مى‏خواند و تسبیح مى‏گرداند چیزى نمانده بود... همینهاست که این نهضت را پیش برده، اگر سیدالشهداء نبود این نهضت راکسى - پیش نمى‏برد». (19)
بنابراین عزادارى حسین بن على یک حرکت است، یک موج است یک مبارزه اجتماعى است. (20) عزاداریها سبب مى‏شود که شور و عاطفه از شعور و شناخت برخوردار گردد و ایمان را در ذهن جامعه هوادار، زنده نگهدارد و مکتب عاشورا به عنوان یک فکر سازنده و حادثه الهام بخش، همواره تأثیر خود را حفظ کند. عزادارى احیاى خط خون و شهادت و رساندن صداى مظلومیت آل على به گوش تاریخ است... هم بر مظلومیت امام گریه مى‏شود و هم در سایه آن هدف امام حسین (ع) از نهضت و حرکت، شناخته مى‏شود، روضه‏هاى خانگى و دسته‏هاى عزادارى و هیأتهاى زنجیرزنى، پوشیدن لباس مشکى و پرچم به دست گرفتن و شربت و آب دادن و تلاش در برپایى مجالس و نوحه خوانى و سینه‏زنى...هریک به نوعى سربازگیرى جبهه حسینى است و این پیوند قلبى را عمق و غنا مى‏بخشد. (21)
این موارد، انگیزه‏هاى برگزارى مجالس سوگوارى و عزادارى است و آنچه در این میان وجود ندارد گریه ضعف و ذلت است.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
(19) - قیام عاشورا در کلام و پیام امام، ص‏16.
(20) - نهضت‏هاى اسلامى صد ساله اخیر، مرتضى مطهرى،ص‏89.
(21) - فرهنگ عاشورا، ص 314.