وقتی خداوند انسانها را تنها در زمین قرار داده و زمین در برابر تمام عالم هستی فقط به اندازه سر سوزنی است، پس دلایل آفرینش ...

پرسش: وقتی خداوند انسانها را تنها در زمین قرار داده و زمین در برابر تمام عالم هستی فقط به اندازه سر سوزنی است، پس دلایل آفرینش کهکشان‌های دیگر چه بوده است؟

پاسخ :این پرسش به دو شکل قابل فهم و تفسیر می باشد:
نخست اینکه بگوییم فایده خلقت کراتِ دیگر برای انسان به عنوان محور و کانون خلقت, چیست؟
دیگر آنکه بگوییم که خدای متعال خود از آفرینش این کرات چه غایتی را دنبال می نماید؟
اگر مراد از این پرسش همان فایده کرات و منظومه ها برای موجود انسانی بوده باشد, باید گفت که این منظومه ها با تمام عظمتی که دارند, می تواند کارکرد آیاتی برای بندگان الهی داشته باشد. به این معنا که انسان با کشف و مطالعه این کرات و منظومه ها می تواند به جلال و عظمت الهی دست یابد و معرفت خود را نسبت به خدای متعال فزونی بخشیده, و اعمال بندگی خود را از روی بصیرت و معرفت انجام بدهند.
شاید یک تفسیر از آیه شریفه هفتم از سوره هود همین باشد آنجا که خدای متعال فرمود: «هو الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام و کان عرشه علی الماء لیبلوکم ایکم احسن عملا» (1)
البته ناگفته نماند که ممکن است غیر از هدف فوق اهداف دیگری نیز در این بین بوده باشد که باید با تامل و تحقیق ، اسرار دیگری از نظام موجود را بازگشود و افق های ناپیدای هستی را برای بشر معلوم ساخت که دانش امروزی بخشی از آن را معلوم ساخته است که البته در عین حال ، رفته رفته گستره عجز و جهل آدمی از رهگذر همین علم تجربی آشکار می شود و معلوم می گردد که هستی و اسرار آن را نمی توان به آسانی معلوم ساخت.
هم چنین اگر چه خداوند در قرآن فرموده است که «او آن خدائی است که هر آنچه در زمین است برای شما آفریده است» (2) اما معلوم نیست که خلقت تمام آسمان و زمین و کهکشان ها برای انسان و یا به خاطر او باشد .
اما اگر مقصود, غایت و مراد خداوندی از خلقت آسمانها و زمین بوده باشد, باید نگاه خود را به غایت الهی از کل خلقت معطوف داشت. در این مورد باید گفت براساس حدیث قدسی «احببت ان اعرف», خاستگاه خلقت از سوی خدای متعال, همان معرفت الهی است. یعنی خداوند با مسئله خلقت در صدد برآمد که خود را بنمایاند. براین اساس باید گفت که خدای متعال در موجودات و مخلوقات بی نهایت خود, اسمای بی نهایت و جلوه های بی نهایت خود را آشکار می سازد و همین مسئله می تواند فلسفه آفرینش هرآنچه را که در آسمانها و زمین است, معلوم کند.
همین طور در کنار همین هدف از خلقت آسمان ها و زمین, می توان غایت آفرینش کهکشان ها و کرات دیگر را چنین تبیین نمود که براساس اینکه خداوند فیاض مطلق است. مقتضای فیاض بودن حق تعالی این است که هرآنچه که استعداد کمال و کسب فیض از خدای بی نهایت داشته باشد, بتواند از فیض الهی نیز بهره مند شود و هر آنچه امکان وجود دارد ، تحقق یابد.
بنابراین تمامی موجودات به اندازه ظرف استعدادی خود از خداوند کسب فیض وجودی می کنند وخدای متعال به جهت فیاض بودن خود, حتما چنین فیضی از خود نشان خواهد داد و آن امر مستعد را به کمالِ ممکن خود خواهد رساند.
نکته آخری که باید به آن اشاره داشت این است که براساس هویت بی نهایت الهی, براساس نگاه فلسفی, باید مخلوقات الهی نیز اموری بی نهایت بوده باشند. از این رو نباید ازخلفت الهی انتظار داشت که در حد و اندازه ای متوقف شود. برای همین نیز امروزه مشاهده می شود که کشفیات دانشمندان طبیعی در ناحیه کرات و منظومه ها روز به روز فزونی یافته, و حیرت اهل علم و دانش را بیشتر از پیش کرده است. و این موید همان سخن اهل معرفت است که بشر هر مقدار تلاش نماید که به حد و مرز خلقت برسد و بر آن احاطه کامل یابد , راه به جایی نخواهد برد ، چرا که اساسا برای عالمی که علت آن امری بی نهایت بوده باشد, پایانی وجود نخواهد داشت.
پی‌نوشت‌ها:
(1) هود (11) آیه 7
(2) بقره (2) آیه 29