عصمت در اعتقادات

عصمت در اعتقادات

ش7) پیامبر اسلام قبل از بعثت و در میان مردم مشرک عربستان از چه دینى پیروى مى کرده است؟

همه فرقه هاى مسلمان، جز شمار اندکى از آنان، بر این باورند که پیامبران الهى پیش از آن که به رسالت برگزیده شوند، موحّد و خدا پرست بوده و اندیشه خود را به شرک نیالوده اند.(61) رشد و پرورش در دامان مادرانى پاک دامن و پدرانى درستکار، یکى از زمینه هاى فراهم آمدن چنین ایمانى است: «پس آنان را در بهترین ودیعت جاى به امانت سپرد و در نیکوترین قرارگاه مستقر کرد، از پشتى به پشت دیگرش داد، همگى بزرگوار و زهدان هایى پاک و بى عیب و عار.»(62)

درباره دین پیامبر گرامى اسلام پیش از نبوت، دیدگاههاى گوناگونى پدید آمده و گزینه هایى همچون یهودیت، مسیحیت، دین حنیف (شریعت حضرت ابراهیم(علیه السلام)) و دین اسلام مطرح شده است;(63) اما آن چه تردیدى را بر نمى تابد، یکتا پرستى آن حضرت و بیزارى وى از بت ها است. با این همه برخى از مسلمانان پاره اى از آیات قرآن را دستاویز خویش ساخته و زندگى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پیش از بعثت را آمیخته با شرک و بت پرستى دانسته اند.(64)
این برداشت نادرست در سخنان یکى از خاورشناسان، چنین بازتاب یافته است :
در سال هاى آغازین اسلام، ضعف ها و خطاهاى اخلاقى محمّد(صلى الله علیه وآله) آزادانه بازگو مى شد، هر چند گرایشى متناقض با آن وجود داشت که در صدد بود کاستى هاى پیامبر را به حداقل برساند و به ویژه بر این نکته تأکید ورزد که ایشان هرگز به پرستش بت نپرداخته است.(65)

نقد و بررسى
واقعیت هاى تاریخى بى پایه بودن چنین سخنانى را به خوبى مى نمایانند و بر ایمان آن حضرت به خداى یگانه مهر تأیید مى زنند. براى نمونه :

1) رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به گواهى تاریخ و تأکید روایات داراى نیاکانى یکتاپرست بوده(66) و اجداد ایشان پیرو دین حنیف و تابع حضرت ابراهیم(علیه السلام)به شمار مى آمدند.(67) این، خود از شواهدى است که عصمت آن حضرت از شرک را پذیرفتنى مى سازد.

2) امیرمؤمنان بارها در برابر مردمى که با سرگذشت پیامبر خدا آشنا بودند، بر عصمت وى از خردسالى و پیراستگى او از شرک و گناه تأکید مىورزد(68) و پیشینه درخشان او و خاندانش را یادآور مى شود(69) و بدین وسیله، گواهى روشن فرا روى آدمیان طول تاریخ مى نهد. در یکى از خطبه هاى نهج البلاغه در این باره چنین مى خوانیم: (و لقد قرن الله به من لدن ان کان فطیماً اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره)(70) «هنگامى که از شیر گرفته شد، خدا بزرگترین فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشین او فرمود، تا راه هاى بزرگوارى را پیمود و خوى هاى نیکوى جهان را فراهم نمود.»

3) پیامبر اکرم در سنین خردسالى در سفرى به شام با راهبى به نام بحیرا برخورد نمود. وقتى بحیراى راهب نشانه هاى پیامبر خاتم را در سیماى محمّد نوجوان مشاهده کرد و براى آزمودنش او را به دو بت لات و عزّى سوگند داد، همگان این جمله به یاد ماندنى را از آن حضرت شنیدند: (لا تسألنى بهما، فوالله ما اَبغضتُ شیئاً بغضهما)(71) «مرا به این دو بت سوگند مده، به خدا قسم هیچگاه چیزى نزد من منفورتر از آن دو نبوده است.»

4) در منابع تاریخى از اعمال عبادى رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) که پیش از بعثت انجام مى گرفته همچون نماز، روزه، حج و طواف خانه خدا سخن به میان آمده و عزلت گزینى در غار حراء از عادات دیرینه حضرت به شمار رفته است. البته پاره اى از مشرکان نیز خانه کعبه را محترم شمرده، کارهایى را به عنوان اعمال حج انجام مى دادند، اما حج پیامبر با عادات آنان ـ که با شعار شرک قرین بود ـ همخوانى نداشت و سازگارى آن با حج ابراهیمى در مناسکى چون وقوف در عرفات آشکار مى گشت.(72) پرهیز آن حضرت از گوشت مردار نیز از چشم تاریخ پوشیده نمانده و برگ دیگرى بر شواهد دین باورى وى افزوده است.(73)

5) پس از بعثت، مخالفان کینه توز پیامبر از هیچ نسبت ناروایى خوددارى نورزیدند و حتى وى را دیوانه و ساحر نامیدند، اما هیچگاه افکار عمومى را براى متهم ساختن پیامبر به انحراف عقیدتى یا عملى پیش از بعثت آماده ندیدند. مشرکانى که از پذیرش دعوت پیامبر سر باز زده، مى گفتند: «آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى پرستیدند باز مى دارى؟» اگر مى توانستند این را نیز مى افزودند که تو خود نیز پیش از این سر بر آستان بت مى ساییدى.(74)