در روایتی آمده که پیامبر(ص) فرمود: "با برادر ایمانی خود شوخی و مزاح مکن" ولی در روایت دیگر آمده: "شوخی و مزاح از پیامبر(ص) ...

پرسش:در روایتی آمده که پیامبر(ص) فرمود: "با برادر ایمانی خود شوخی و مزاح مکن" ولی در روایت دیگر آمده: "شوخی و مزاح از پیامبر(ص) است". این نقص چگونه برطرف می شود؟! چرا نباید با برادر ایمانی خود شوخی و مزاح کرد؟ مگر در صفات متقین نیست که آن ها در ظاهر شادند، ولی در باطن غم دارند؟!
پاسخ:
چو شادی بکاهد، بکاهد روان خرد گردد اندر میان ناتوان(فردوسی)
هر کس با حضور در اجتماع و برخورد با انسان ها، به اهمیت تبسّم، در ایجاد شادی و نشاط پی برده است.
گرمی تبسّم و لبخند، یخ های اندوه و کینه را آب می کند و باعث ایجاد تعادل در روابط انسان ها می شود.
روانشناسان برای خنده اثرات مهمی را ذکر کرده اند و در تعالیم اسلامی توصیه شده که مسلمانان در برخورد های اجتماعی متبسم باشند و خود را شاد نشان دهند. هر چند که دغدغه های فکری و غصه ها ذهن آن ها را مشغول کرده باشد. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: "شادی مؤمن در چهره اش نمایان و اندوه او در قلبش پنهان است".
این قبیل احادیث بیانگر طریقه سلوک عملی انسان در زندگی می باشد که در برخورد با مردم خندان و شاد باشند و با عبوس بودن زمینة کدورت خاطر دیگران را فراهم نکنند.
حافظ می فرماید:
با دل خــونین، لب خنـــدان بیـــاور جام را
نی گرت زخمی رسد چون چنگ آیی در خروش
در مورد مزاح و شوی که زمینه ساز خنده می باشد، دو گروه احادیث داریم:
یک دسته توصیه به خنده می کند و دسته دیگر نهی از آن. پیامبر اسلام(ص) فرمود: "من شوخی می کنم، ولی در گفتارم جز حق نمی گویم".
امام صادق(ع) فرمود: "مؤمن شوخ طبع و خوش مشرب است، ولی منافق گرفته و خشم‌آلود".
روایات دستة دوم، امام صادق(ع) فرمود: "... از شوخی بپرهیز، زیرا بزرگی و عظمت شخص را از بین می برد و موجب ریختن آبروی وی می شود". پیامبر فرمود: "مزاح بیش از حدّ آبروی شخص را می برد".
برای جمع کردن این دو دسته روایات باید گفت: بذله گویی و مزاح به اندازه و بدون آثار تخریبی یا عوارض منفی پسندیده می باشد و صفتی انسانی است که امامان معصوم(ع) به آن توصیه کرده اند. همین صفت پسندیده اگر از حدّ خود تجاوز کند،‌ یا آثار و عوارض تخریبی و منفی داشته باشد، مثلاً موجب ناراحتی یا آبروریزی و عیبجویی کسی شود، صفتی مذموم می‌شود که آثار سوء فراوانی به دنبال دارد. منع روایات از کثرت مزاح به خاطر عوارض سوء می باشد و توصیه شده که انسان مالک زبان خود باشد. اگر مزاح به افراط کشیده شود، به تدریج در برخورد با مسائل شخصی، جدّی نخواهد بود، پس با این توضیح روشن می شود که هیچ گونه نقصی در روایات نیست و تعارضی با هم ندارند.
نتیجه: خوبی و بدی مزاح امری نسبی است و بستگی به اهداف،‌نتایج، تأثیرات اجتماعی، رابط انسانی و ... دارد و نباید به طور مطلق قضاوت کرد، زیرا همان طور که لازم است مسلمانان در برخورد با یکدیگر بشّاش و گشاده رو باشند، از جهت دیگر نباید با شوخی های بی جا و افراطی، زمینة آزار و اذیت یکدیگر را فراهم کنند.
حال به بعضی از جنبه های منفی و ضد ارزشی مزاح ناپسند اشاره می کنیم.
1ـ مزاح شخصیت انسان را از بین می برد.
2ـ مزاح سبب گستاخی مردم می شود و مردم برای شخص ارزش و احترام قائل نمی شوند.
3ـ مزاح بیش از حدّ موجب عداوت و دشمنی می شود.
4ـ مزاح باعث از بین رفتن نور ایمان می شود.
5ـ مزاح باعث کم شدن عقل می گردد.
منابع بحث جهت آگاهی بیشتر:
1ـ آیت الله مهدوی کنی،‌ نقطه های آغاز در حکمت عملی، ص 563 تا 570.
2ـ ری شهری،‌ میزان الحکمه، ج 4، ‌ص 2896، ماده مزاح.