جوانى که با مسایل فرهنگى و قرآن و دعا و نماز سر و کار دارد، بیشتر ارزش دارد یا کسى که با انواع گناهان و فساد اخلاقى آلوده است؟

انسان سالم و متعادل از دیدگاه اسلام، کسى است که به مقتضاى فطرت حرکت کند و از تندروى و کندروى یا افراط و تفریط دور باشد.
گناه یا نافرمانى خدا که در نتیجه به هم خوردن اعتدال روحى است، نوعى بیمارى است.
قرآن کریم با همین دیدگاه در مورد منافقان خدعه‏گر و فاسق مى‏فرماید: "فى قلوبهم مرض".(1)
حضرت على(ع) فرمود: "الذنوب الدّاء و الدواء الاستغفار؛ گناهان بیمارى است و داروى آن استغفار است".(2)
به این ترتیب گناهان در ردیف بیمارى قرار دارد و نیازمند دارو و درمان است.
بدیهى است انسان سالم و متعادلى که براساس فطرت خویش با خدا و قرآن ارتباط دارد و از طریق عبادت و تقویت بنیه علمى و فرهنگى خود و خدمت به بندگان الهى مى‏خواهد به خدا تقرّب پیدا کند، ارزشمندتر از انسان بیمارى است که به "ویروس گناه" مبتلا است.
از طرفى کسى که گناه مى‏کند و با توبه آن را جبران نمى‏سازد، از نظر قرآن فاسق است و فاسق با مؤمن یکسان نیست.
در یک جمله قرآن مجید ملاک برترى را تقوا و خویشتن دارى مى‏داند. کسى که به گناه آلوده است، از این امتیاز بى بهره است اما کسى که به وظیفه عبادى و اجتماعى خود عمل مى‏کند و به زیور تقوا آراسته است، بر فاسق برترى دارد.
تذکر لازم: صرف ارتباط با قرآن و دعا و نماز معیار جامع براى "انسان کامل" نیست بلکه معیار، ایمان و عمل صالح است. اگر کسى همراه با دعا و نماز به دستورهاى دین عمل نماید و پایبند مقررات اسلامى باشد، مؤمن واقعى است و مؤمن قابل مقایسه با فاسق نیست.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
پى‏نوشت‏ها:
1 - بقره (2) آیه 10. این تعبیر را قرآن کریم در سوره احزاب، آیه 32 در مورد آلوده دامان و چشم چران‏هاى بى عفت نیز به کار برده است.
2 - غررالحکم، ج 2، ص 72.