بنابر گفته یکى از بزرگان انسان براساس انس با قرآن به حقایقى دست مىیابد و به علم و یقین مىرسد. آیا صرف انس، باعث یقین مىشود؟
در روایات از یقین به عنوان نور یاد شده است.(1) از طرفى قرآن مجید خود را به عنوان نور معرفى کرده است: "قد جاءکم من اللَّه نور و کتاب مبین؛ از جانب خدا براى شما نور و کتاب روشن فرستاده شد".(2)
پس کسى که با قرآن مأنوس باشد، با "نور" همراه خواهد بود و کسى که نور داشته باشد، یقین خواهد داشت. البته یقین مانند نورمراتب دارد که به علمالیقین و عینالیقین و حقالیقین تعبیر کردهاند. رسیدن به هر یک از آن مراحل، به عمل انسان و همت و تلاش او بستگى دارد.
منظور از انس با قرآن تنها تلاوت نیست، بلکه معناى عامى است که شامل قرائت، تلاوت، تدبر و عمل به قرآن مىشود.
بدیهى است کسى که به قرآن عمل کند، از آن چه حجاب دل است، یعنى گناه و معصیت خدا فاصله مىگیرد و به تقوا آراسته مىگردد و به حقایق هستى پىمىبرد.
قرآن کریم زنگار دل را مانع معرفت مىداند و مىفرماید: "آن چه کسب کردهاند، صفحه شفاف دل آنها را پوشانده است".(3) یعنى سرّ این که آنان حقایق دین را نمىبینند، آن است که جان و دلشان را پرده گناه فراگرفته است. کسى که با قرآن مأنوس است، قرآن بر افکار و اعمالش حکومت دارد و کتاب آسمانى با وجود او، عجین گشته و درونى شده است. از این جهت راه نفوذ شیطان را بر خود مسدود مىسازد و به عالم ملکوعت نظر مىافکند.
البته، مأنوس شدن با قرآن و کسب یقین داراى مراتب اند. انس با قرآن در هر مرتبه بالاترى، انسان را به یقین در مرتبه والاترى از مراتب سهگانه علمالیقین، حقالیقین و عینالیقین مىرساند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
پىنوشتها:
1 - غررالحکم، ج 1، ص 26.
2 - مائده (5) آیه 15.
3 - مطففین (83) آیه 14.