چرا امام حسن (ع) در دورة امامت خود سکوت را بر قیام ترجیح داد؟
امام پس از صلح با معاویه سکوت نکرد، بلکه شیوة مبارزه علیه او را تغییر داد. تغییر شیوة مبارزه مناسب ترین راهکاری بود که توسط امام انتخاب شد، زیرا قیام مسلحانه امام با مواد صلحنامه همسویی نداشت. اگر امام پس از صلح، بار دیگر قیام مسلحانه می کرد، معاویه به بهانة نادیده گرفتن مواد صلحنامه ، امام را به پیمان شکنی متهم می کرد و سیاستهای خصمانة خود بر ضد اسلام و خاندان پیامبر (ص) و شیعیان را آشکار و به شدیدترین وجه اجرا میکرد و اهداف و نیات پلید خود را پیاده مینمود.
بر این اساس موفق ترین استراتژی جهت مبارزه بر ضد معاویه، سیاستهای راهبردی بود که امام انتخاب نمود ، که به بعضی اشاره می شود:
أ ) تربیت و آموزش نیروهای کارآمد
یکی از شیوههای بسیار موفق، تربیت و آموزش نیروهای کارآمد بود. پس از حضور امام در مدینه، محدثان و راویان و دانشمندان بزرگ، به سوی آن شهر شتافتند و جهت کسب فیض بیشتر بر گرد حضرت جمع شدند. پس از چندی مدینه با فروغ ستارگان درخشان درخشید و مکتب سازندة رسول خدا، بار دیگر قوّت گرفت. مکارم اخلاق و رفتار پسندیده در روح افراد لایق جلوه کرد و هر روز برمشعلداران نهضت فرهنگی و سیاسی اسلام افزوده شد.
یاران باقی ماندة علی بن ابی طالب و دوستداران اهل بیت (ع) سازماندهی جدیدی را سامان دادند و نیروهای کارآمد را شناسایی کرده و جنگ سردی را بر ضد نظام حاکم آغاز نمودند. در این مدت برخی از افراد که در خواب غفلت و گمراهی به سر می بردند، با روشنگری حضرت بیدار شدند و مبانی اسلام را از امام آموختند.
تربیت شاگردان متعدد، در تزلزل حکومت معاویه و گسترش معارف اسلامی و کنترل حکومت بنی امیه بسیار مؤثر بود. شاگردان امام از شهرها و کشورهای مختلف مانند کوفه و یمن آمده بودند و در برابر هجوم فرهنگی معاویه و بدعت گذاری او ایستادند. برخی از آنان پس از شهادت حسن بن علی (ع) به دست معاویه به شهادت رسیدند، زیرا معاویه شدیداً از وجود آنان احساس خطر می کرد. برخی دیگر در سال 61 هجری قمری در قیام امام حسین (ع) حضور داشته و در سخت و حساس حادثه عاشورا در کنار آن حضرت ایستادگی نمودند و با خون خود، درخت اسلام اصیل و ناب را آبیاری کرده و برای انسانهای پس از خود باقی گذاشتند.
در این جا به بعضی از شاگردان امام مجتبی (ع) اشاره می گردد:
1 . رشید هجری که از اصحاب خاص علی (ع) و از شاگردان امام حسن (ع) بود که در مسیر اثبات دوستی علی بن ابی طالب به شهادت رسید.
2 . حبیب بن مظاهر نیز از یاران امام علی و از شاگردان امام مجتبی بود که در کربلا به شهادت رسید.
3 . حجر بن عدی که از یاران امام علی و شاگردان امام حسن بود که بعد از شهادت امام به دفاع از امامان پرداخته، مبارزات گسترده ای علیه معاویه کرد و سرانجام توسط وی به شهادت رسید.
4 . کمیل بن زیاد نخعی نیز از افراد مورد اطمینان علی (ع) و حسن (ع) به شمار می رفت.(1)
ب ) نشر فرهنگ اسلام
یکی از امور اساسی که امام حسن (ع) انجام داد، نشر فرهنگ اصیل اسلام بود. این سیاست به منظور حفظ اسلام و تضعیف حکومت معاویه صورت گرفته.
گسترش اسلام موجب می شد سیاستهای ضد دینی معاویه به گونه ای شفاف آشکار شود. معاویه در طول حکومت خود مرتکب بدعتها شد و مبانی دینی را تضعیف کرد و علیه اسلام مبارزه نمود. در ایام خلافت وی در نماز جمعه بر پیامبر خدا درود فرستاده نمی شد ؛ وقتی از معاویه پرسیدند: چرا چنین می کنی، گفت: نام پیامبر را بر زبان جاری نمی کنم تا اهل بیت او بزرگ نشوند!(2)
معاویه حدود الهی را تعطیل کرد. (3) وی نسبت به احکام خدا بی اعتنا بود و احکام خدا را تغییر می داد، به عنوان نمونه: خطبههای نماز عید فطر را پیش از نماز خوانده، اذان و اقامه را در نماز عید فطر و عید قربان اضافه کرد.(4)
سیاست امام حسن (ع) درخصوص معرفی اسلام اصیل و گسترش معارف اسلامی و بازگو نمودن تحریفات، مبارز جدی علیه حکومت معاویه بود.
سیاست امام مبنی بر گسترش و شفاف سازی اسلام به گونه ای بود که بعضی از مردم سیاستهای معاویه را ضد دینی می دانستند، از این رو نسبت به او بدبین شده بودند.
وجود امام معصوم (ع) و تلاشهای او، خط اصیل اسلام را در دوره بدعتها و تحریفات و حملات همه جانبة فرهنگی بر ضد اسلام، حفظ می کرد و به آگاهی و راهنمایی مردم می پرداخت.
ج) حمایت سیاسی و اقتصادی از دوستداران
یکی از سیاستهای امام حسن (ع) حمایت سیاسی و اقتصادی از شیعیان و دوستداران اهل بیت (ع) بود . با تسلط یافتن معاویه بر عراق ، آمار جنایت وی بر مسلمانان به ویژه دوستداران اهل بیت (ع) بیش تر می گردید و هر روز بر شمار فراریان ( که از ظلم معاویه رنج می بردند و راهی مدینه می شدند) افزوده می شد. امام حسن (ع) پشتوانه ای محکم و استوار برای پناهندگان سیاسی بود که در دوران اقامت در مدینه از هیچ گونه کوشش و حمایتی از آنان کوتاهی نکرد، از جمله سعید بن ابی سرح کوفی که از دوستان اهل بیت (ع) بود. وی مورد خشم استاندار کوفه (زیاد بن ابیه) قرار گرفت و سپس مورد تعقیب واقع شد. زیاد او را احضار نمود، اما از کوفه فرار کرد و راهی مدینه شد و به امام مجتبی (ع) پناه برد. امام از او حمایت کرد و جهت جلوگیری از ستم «زیاد بن ابیه» و گرفتن امان برای «سعید» به «زیاد» نامه نوشت و وی را تهدید نمود که به سعید آسیب نرساند.
حمایت سیاسی و مالی امام از پناهندگان سیاسی، یکی از شیوههای مبارزه علیه معاویه به حساب می آمد، زیرا این رویکرد موجب محبوبیت امام و بدبینی نسبت به معاویه می شد .
د) اظهار انزجار و افشاگری بر ضد معاویه
از دیگر برنامههای امام مجتبی (ع) اظهار انزجار و افشاگری علیه معاویه بود. وی در هر زمان و مکان مناسبی که فرصت می یافت، حکومت معاویه را زیر سؤال می برد و تبلیغات مسموم وی را خنثی میکرد. نیز مردم را نسبت به زیرپاگذاشتن و عمل نکردن به مواد صلح نامه توسط معاویه آگاه می کرد.
سیاست امام در قالبهای مختلف مانند نامه نگاری و خطبه خواندن صورت گرفت. استراتژی امام در معرفی ماهیت حکومت معاویه و اهداف شوم او بسیار مؤثر بود؛ زیرا مردم با کسب آگاهی از موضع امام به عنوان نوه رسول خدا (ص) و از خاندان رسالت ،از ماهیت حقیقی حکومت معاویه آگاه میشدند.
ه) جلوگیری از ولایت عهدی یزید
یکی از سیاستهای معاویه، موروثی کردن حکومت بود، بدین معنا که درصدد بود پس از خود، حکومت در خاندان معاویه تثبیت گردد. این رویکرد بر خلاف سیره مسلمانان بود. معاویه با بیعت گرفتن از مردم برای فرزندش یزید به موروثی نمودن حکومت اقدام نمود و از مردم مکه، مدینه، شام و ... خواست بیعت بگیرد. آن گاه که از طرح گرفتن بیعت عمومی گذشت، از راه برخوردها و جلسات مشورتی متوجه شد که از دو جهت بالاترین مانع برای گرفتن بیعت، امام حسن (ع) است، زیرا اوّلاً : بسیاری از مخالفان منتظر بودند ببینند سلاله رسول خدا (ص) چه می کند؟ امام در صلح نامه شرط کرده بود که معاویه برای خود جانشین تعیین نکند .
ثانیاً امام (ع) میان مردم مسلمان از پایگاه بسیار قوی برخوردار بود و مواضع امام در طرح بیعت مردم با یزید بسیار مؤثر بود.
امام بارها بر این ماده صلح نامه (عدم تعیین جانشین پس از معاویه) پافشاری کرد و بارها اعلام نمود که معاویه حق تعیین جانشین بعد از خود را ندارد. پافشاری امام در تقویت افکار عمومی مبنی بر عدم بیعت گرفتن برای یزید بسیار تأثیرگذار بود. به همین خاطر معاویه برای آنکه ، جانشینی یزید قطعی شود، راهی جز به شهادت رساندن امام نداشت. یکی از علتها که او را به این کار و تحریک همسر امام برای مسموم نمودن حضرت واداشت، همین مسئله بود.
با توجه به مطالب یاد شده می توان نتیجه گرفت: علی رغم آنکه امام با معاویه صلح نمود، ولی در مدتی که امام بعد از صلح در مدینه زندگی می کرد، لحظه ای از مبارزه علیه معاویه غفلت نکرد. وی روش مبارزه علیه معاویه را تغییر داد. تغییر روش مبارزه « سکوت در برابر ظلم» نبوده و بدان معنا نیست که امام حکومت معاویه را مشروع دانسته است.
سیاست معقول و منطقی امام در زمینه سازی رشد فکری جهان اسلام و تزلزل تدریجی حکومت امویان بسیار مؤثر بود. افزون بر آن تغییر روش مبارزه امام در زمینه سازی قیام امام حسین (ع) علیه یزید بسیار نقش داشت.
از سوی دیگر تغییر روش امام حسن (ع) در حفظ اسلام و حفظ جان شیعیان نیز نقش بنیادی داشت.
کوتاه سخن این که امام در دورة امامت خود چه در دورة زمامداری و چه بعد از آن می کوشید آن چه را که به صلاح اسلام و مسلمانان است، انجام دهد. حضرت در این راه آن گاه که اوضاع میطلبید سکوت کند، سکوت می کرد، و آن گاه که اقتضا می کرد سخن بگوید، حرف می زد. سکوت به معنای بی اعتنایی در سیرة آن حضرت وجود نداشت.
پی نوشتها :
1 – احمد زمانی، حقایق پنهان از زندگانی امام حسن (ع) ص 251 – 259.
2 – همان، ص 258.
3 – شرح نهج البلاغه، ج1، ص 464.
4 – شرح ابن ابی الحدید، ج3، ص 470؛ به نقل از حقایق پنهان، ص 259.