انسان در بسیارى موارد از تاریکى شب مىترسد برای مقابله با این ترسها چه کنیم؟
براى مقابله با ترسهاى موهوم، کارآمدترین وسیله، اعتماد به نفس است. باید از خود بپرسید: آیا واقعاً چیزى هست که از آن بترسم؟ تجزیه و تحلیل و تلقین، زمینه را براى از میان بردن ترس فراهم مىکند. تنها آگاهى یافتن از این که گرفتار تخیلات بى اساس شدهاید کافى نیست. اگر تاریکى شما را به وحشت مىافکند، چراغهاى خانه را به تدریج خاموش کنید و در اتاقها بگردید و با صداى بلند حرف بزنید و یا آواز بخوانید. اشیا را با لمس کردن جست و جو کنید و سعى نمایید چیزهایى را که نشناختهاید، تشخیص دهید. درهاى اتاق را بگشایید و شخصاً به جست و جوى اشباحى که مىپندارید وجود دارند بپردازید.
خواهید دید که هیچ شبحى در کار نیست.(1)
امام على(ع) مىفرماید: "هرگاه درباره چیزى دچار ترس شدى، خود را در آن بیفکن که تشویش براى مصون ماندن از خطر آن به مراتب سختتر از ابتلاى به آن است".(2)
یکى از روان شناسان داستان کسى را نقل مىکند که: "در ایستگاه قطار کار مىکرد و ساعت کار او از هفت شب تا هفت صبح بود. در اوّلین شبى که در ایستگاه پیاده شد، ترس او را فرا گرفت. وحشت زده چراغ را روشن کرد، همه درها را بست و پردهها را کشید و به هر زحمتى بود شب را به صبح رساند. او به بازرس گفت: دیگر تحمل ادامه کار را ندارد، چون از تنهایى و تاریکى مىترسد. بازرس به او گفت: ترس تو به خاطر عدم شناخت تاریکى است. تاریکى دشمن انسان نیست. یک شب دیگر امتحان کن و این مرتبه سعى کن آن را بشناسى. خودت را در اتاق حبس نکن. تاریکى ترس ندارد. شب بعد با این که باز مىترسید، درهاى اتاق را باز گذاشت. با تعجب دید چه قدر بهتر است. یک مرتبه متوجه هواى صاف و مطبوع شب گردید. از اتاق بیرون آمد و آسمان قشنگ و پرستاره را دید. آن شب از بهترین شبهاى او بود. او یاد گرفته بود که به ترس خود فائق آید".(3)
پى نوشت ها:
1. مصطفى قالب، غلبه بر ترس، ترجمه جواد صالحى، ص 113.
2. نهج البلاغه، فیض الاسلام، قصار 166.
3. وینست پیل، معجزه اراده، ترجمه وجیهه آزرمى، ص 104 و 103.