چگونه برنامه ریزی کنیم؟ برای یک فرد پشت کنکوری چند ساعت درس خواندن در روز کافی است؟
در ابتدای سخن لازم است بگوییم فردی در زندگی نیاز به برنامه ریزی دارد که اوّلاً کار و فعالیت در خوری دارد. ثانیاً برای کار خود ارزش و اهیمت قائل است، ثالثاً میل دارد هر کاری به نحو احسن و به شکل شایسته ای انجام شود. امروزه این دیگر یک شعار نیست بلکه یک حقیقت است که «هیچ موفقیتی بدون یک برنامه ریزی درست متصور نیست».
منظور از برنامه ریزی، اختصاص ساعت یا ساعاتی از عمر به کاری خاص است، به طوری که هم کارها در وقت خود و طبق زمان بندی قبلی به انجام رسد و چیزی از آن باقی نماند.
در نتیجه هر برنامه ریزی مفید و کاملی مستلزم چندین کار است که به ترتیب در ذیل خواهیم آورد:
1ـ هم اکنون کاغذ و قلمی بردارید و فهرستی از کارهای خود را که در فهرستهای زیر آمده تهیه کنید:
الف) فهرستی از همه کارهای تان که قرار بوده انجام دهید و نداده اید: باید چه کاری را شروع می کردید؟ چه پیشنهادی ارائه می دادید؟ تماس هایی که باید میگرفتید؟ معلمی که می خواستید با او در مورد مشکل درسی تان صحبت کنید و چیزهایی از این قبیل. سعی کنید دست کم یک صفحه از این برنامه های انجام نشده را تهیه کنید.
ب) حال فهرستی از کارهایی که باید در منزل انجام دهید تهیه کنید: کارهای مربوط به منزل که بر عهدة شما است و باید آن ها را انجام دهید و شما یا آن ها را عقب می اندازید یا از انجام آنها ناخشنود هستید. سطل زبالهای که هر روز باید دم در بگذارید، کفش هایی که باید برای تعمیر به کفاشی ببرید، جورابی که هر روز میگویید اگر وقت کنم می شویم و ... .
ج) فهرستی هم از کارهایی که در حوزة روابط شخصی دارید بردارید: نامه ها، قرار ملاقات ها، تماس های تلفنی، مهمانی ها، دیدار مجدد همشاگردی ها و در نهایت کارهایی که توقع دارید کسی دیگر آن ها را به جای شما انجام دهد.
د) لیستی از کارهای روزمره بردارید: خواب، غذا، تماشای تلویزیون، مطالعه، ورزش و ... .
ه) و بالاخره سیاهه ای از کارهایی که قرار است به امید خدا روزی انجام دهید: شرکت در یک کلاس هنری، یادگیری یک زبان خارجی، رفتن به یک باشگاه ورزشی، ترک کردن عادت بدی که بارها خواستهاید ترکش کنید، برنامه ای که بارها خواستهاید برای کارهایتان بنویسید و ... .[1]
تأکید می کنیم که اکنون این فهرست ها را تهیه کنید. نگران این حجم کار که تهیه می شود نباشید که چگونه و با کدام توان و وقت، انجامش خواهید داد، چون در مورد آن بعداً سخن خواهیم گفت.
2ـ شرط اساسی برای برنامه ریزی، اوّل اراده و تصمیم است؛ دوم یک تعهد قلبی و وجدانی با خویش. به دور و بر خود نگاه کنید، عدة زیادی از مردم هستند که شما آنها را می شناسید و به راحتی می توانید در یکی از دو دستة موفق یا ناموفقشان قرار دهید. هیچ وقت فکر کرده اید که چرا اکثر مردم ناموفق هستند و فقط بعضی میان این همه آدم به مقصد رسیده اند؟
نمی گوییم در همه، ولی حداقل در بسیاری از مردم رمز عدم موفقیت این است: چیزی را که می خواهند، با جدیت و قدرت دنبال نمی کنند. به هر دلیل ممکن بهانه می تراشند و کار خود را عقب می اندازند. یا اگر در پی آن می روند، از راهش نمیروند. بدون برنامه و بدن شناخت راه اقدام می کنند که نتیجه آن معلوم است.
عدة دیگری هستند که برای رسیدن به یک هدف، کارهای ریز و درشت زیادی را پایمال می کنند، گویی آن ها اصلاً وجود ندارند، در نتیجه وقتی به هدف می رسند، آن را که می خواستند دارند و بسیاری چیزها را که مردم ناموفق دارند، ندارند.
دوستی داشتم که با هم کار می کردیم، با این فرق که هرگز وقت درستی برای صبحانه و ناهار خود نداشت. اگر وقت می کرد، غذا می خورد و اگر وقت نمی کرد، نمی خورد.
به قول خودش یک وعده برای او کافی بود. نتیجه اش این شد که بعد از چند سال ظاهراً رفاه کامل زندگی و ماشین و خانه و ویلا دارد، ولی نصف معده اش را به خاطر زخم معده در جراحی بریدند و الان از خوردن بسیاری چیزها محروم است.
عده ای دیگر هستند که تلاش می کنند و عرق می ریزند، ولی به جایی نمی رسند. علتش این است که هیچ وقت به آیندة کارشان فکر نمی کنند. به طور مثال اگر کسی امروز پس از کلی زحمت و تلاش، استاد سفیدگری یا ساخت ظروف مسی یا سنگی شود، مسلّماً از شغل خود برای تأمین هزینه های زندگیش نمی تواند کمک بگیرد، چون فصل این نوع کارها گذشته است و جز معدودی، دیگر کسی از این ظرف ها استفاده نمی کند.[2]
هر کاری باید با توجه به آینده اش مورد پیگیری قرار گیرد، مثلاً شما باید ببینید از دانشگاه رفتن چه مقصودی دارید و آیا پس از اتمام تحصیل به چیزی که می خواهید می رسید؟
پس از این آینده نگری و در نظر داشتن دورنمای حداقل ده ساله، باید با منطق و شیوه ای درست، تلاش کنید تا به مقصود برسید و این جا است که آن تعهد قلبی و وجدانی به کارتان می آید.
اصولاً وقتی با خود این گونه رفتاری در پیش می گیریم، در آستانه زندگی جدیدی واقع شده ایم و تا وقتی به این مهم نرسیده ایم، تنها به بخشی از توانایی های خود دست یافته ایم. این یک تصمیم و انتخاب است و شما به حکم انسان بودنتان حق این انتخاب را دارید!![3]
3ـ برنامه ریزی: فهرست ها را جلوی خود قرار دهید. همیشه در یک برنامه ریزی موردی وجود دارد که ذهن ما را فوق العاده به خود مشغول کرده و مثلاً قبولی در کنکور. کارهایی هم وجود دارند که ناگزیر از انجام آن هاییم. بعضی کارها هم در حقیقت نیاز به زمان و استمرار دارند مثلا کلاس های هنری و زبان. این ها مسلّماً از جهت اولویت در یک جایگاه قرار ندارند. بنابراین ابتدا از میان فهرست های خود، محور برنامه، کارهای اجباری و کارهای مربوط به آینده را جدا کنید و سعی نمایید در طول روز یا هفته وقتی برای آن ها در نظر بگیرید.
اشتباه بعضی این است که گمان می کنند حالا که قرار است درس بخوانند، دیگر هیچ کاری نباید انجام دهد. برنامه های این قبیل افراد، خشک، بدون انعطاف، و بدون در نظر گرفتن نیازهای دیگر زندگی است. به طوری که آدم به این توهم می افتد که آن را برای یک آدم آهنی طراحی کرده اند.
سعی کنید در برنامةخود آدمی معقول و منطقی باشید. به جای این که خود را از همه چیز محروم کنید،سعی نمایید از وقت هایتان به گونة صحیح استفاده کنید.
4ـ یک شبانه روز 24 ساعت بیشتر نیست و شما در طول این مدت به 6 تا 8 ساعت خواب نیاز دارید. سعی نکنید از خوابتان کم کنید تا وقتی بیشتری را جهت تحصیل ذخیره کنید، چون در این صورت خستگی ناشی از کم خوابی را در طول ساعات روز پخش می کنید و توان فکری و جسمی خود را تا حد زیادی کاهش میدهید.
خوب است خواب شما بین ساعات 11 شب تا 6 صبح باشد.
5ـ وقت صبحانه، ناهار و شام را جدا کنید. نوعاً در خانه ها ساعت صرف غذا مشخص است. اگر چنین نیست، شعی کنید وقت مناسبی برای این کار در نظر بگیرید.
یادتان باشد با عجله غذا نخورید. نه پر بخورید و نه کم و سعی کنید پیش از سیری کامل دست از غذا بردارید. هرگز بلافاصله بعد از غذا مشغول مطالعه نشوید. به همین لحاظ حدود یک سوم زمان صرف غذا را به استراحت بگذرانید، مثلاً اگر صرف غذا 45 دقیقه طول می کشد، 15 دقیقه استراحت کنید. در این مدت به فرایند گوارش و هضم غذا فکر کنید. این کار سبب می شود هم از غذا لذت ببرید و هم به هضم آن کمک کنید.
اگر در خلال روز احساس گرسنگی کردید، بلافاصله مطالعه را قطع کنید و چیزی بخورید، ولی هرگز در اثنای مطالعه چیزی نخورید مثلا آدامس، پسته، تخمه و ...). این توصیه ها را جدی بگیرید.
6ـ در طول روز وقتی هم برای عبادات واجب و مقدمات آن مثل طهارت و وضوع نیاز دارید. با شنیدن صدای اذان، طهارت و وضو کنید، حتی مسواک بزنید. لباس راحت و تمیز بپوشید و مشغول نماز شوید. اگر مسجد نزدیک خانة شما است، به مسجد بروید. سعی کنید آرامش حاصل از نماز را در سایر لحظات خود گسترش دهید. نماز را جدی بگیرید و از آن استفاده کنید. متأسفانه در این نامه مجال پرداختن به خصوصیات نماز و نقش آن در زندگی نیست، ولی می توانید طی نامه ای دیگر آن را خواستار شوید. بین 1 تا 5/1 ساعت نیز صرف این امور خواهید کرد.
7ـ همیشه در طول روز کارهایی برای انجام دادن وجود دارد: تماشای یک سریال یا یک مسابقه فوتبال (به شرط این که عادت به تماشای همه سریال ها یا مسابقات نداشته باشید)، خرید نان، میوه، سبزی و ...، بردن برادر یا خواهر کوچکتر به مدرسه یا مهد کودک و ... . هم در زندگی کارهایی از این قبیل دارند. این کارها را از برنامة خود حذف نکیند. زمان آن ها را معیّن کنید و به نحو احسن انجامشان دهید. آن ها داخل زندگی شما و جزء آن هستند، پس با حذف آن ها زندگی تان را ناقص نکنید.
فایده دیگری هم در این برنامه ها وجود دارد، مثلاً راه میان خانه تا مدرسه و ... فرصت خوبی برای تکرار لغات زبان انگلیسی یا حفظ کردن یک شعر یا مرور مطالب درسی در ذهن است. این فرصت ها را از دست ندهید.
8ـ ممکن است مشغول رفتن به کلاس کامپیوتر یا یک باشگاه ورزشی باشید. خوب است در این کارها افراط نکنید، ولی آن ها را تعطیل نیز نکنید.
برای آغاز یک کلاس جدید با احتیاط و طبق برنامه عمل کنید، آن هم اگر وقت اضافی برای این کار داشتید، ولی اگر از قبل به کاری مبادرت کرده اید، آن را تعطیل نکنید. کمی نظم و ترتیب را در آن دخیل کنید.
9ـ حال وقتش رسیده که روی ساعت های باقیماندة روزتان تمرکز کنید و آن ها را به درس اختصاص دهید. چون قصد شرکت در کنکور را دارید، لازم است مطابق شرایط آن برنامه ریزی کنید. امتحان کنکور سراسری در دو بخش عمومی و اختصاصی برگزار می گردد. دروس عمومی عبارتند از: ادبیات فارسی، ادبیات عربی، زبان انگلیسی و بینش اسلامی.
برنامه شما باید به نحوی باشد که در هر چهار درس فوق بالاترین درصد را احراز کنید.
امتحان کنکور یک رقابت علمی ساده[4] است که هر کس در آن دارای درصد بیشتری باشد، موفقتر است. پس کار اساسی شما این است که در این رقابت حتماً دروس عمومی را که همه به آن توجه کافی دارند، با موفقیت پشت سر بگذارید. در غیر این صورت هرگز قبول نخواهید شد.
پس از دروس عمومی نوبت به دروس اختصاصی می رسد. در دروس اختصاصی سه امر مهم را از یاد نبرید: ضریب بالا، میزان تبحر شما در آن درس، حجم و مشکل بودن مطالب.
بدین ترتیب گاهی درس دارای حجم کم، مطالب آسان وضریب پایین تر است. اشکالی ندارد اگر این درس را بر درس با ضریب بالا ولی مشکل مقدّم کنید.
حال که این اولویت ها را تشخیص دادید، باید ببینید در کدام درس ها ضعیف هستید و برای این ضعف خود چه باید بکنید؟ آیا می توانید به تنهایی مطالعه کنید یا لازم است از یک دوست درسخوان یا یک استاد استفاده کنید؟
این درس ها را از دروسی که خود می خوانید، جدا کنید و راه های برطرف کردن نقطه ضعفتان را بررسی نمایید. به یاد داشته باشید که ضعیف بودن در یک درس علاوه بر ضعف نمرات، باعث کاهش اعتماد به نفستان در امتحان کنکور در مورد سایر دروس نیز می شود.
از ضعفتان در یک درس نترسید. هر نوع ضعفی را میتوان با تلاش و برنامه ریزی رفع کرد، به شرط آن که بخواهید و روی آن سرمایه گذاری کنید.
ناگفته نگذاریم که بر خلاف تبلیغات بسیار، کلاس ها و جزوههای کنکور نقش عمده ای در قبولی بازی نمی کنند. ابتدا به مطالعه دقیق کتب درسی بپردازید و وقتی از فراگیری آن ها مطمئن شدید، به سراغ کتاب ها و جزوات دیگر بروید.
آن وقت خودتان اذعان خواهید کرد که آن کتاب ها، جز اندکی، مطلبی اضافه بر کتب درسی خود شما ندارند.[5]
10ـ اکنون می بینید که از 24 ساعت یک روز، زمان چندانی باقی نمانده است (بین 6 تا 8 ساعت). برای این ساعت ها برنامه درسی بگذارید و شروع کنید. اولویت ها را هم از یاد نبرید.
11ـ جز کاری که مشغول به آن هستید، به هیچ چیزی دیگری فکر نکنید. در ابتدا این کار سخت است ولی خیلی زود این تمرکز را خواهید یافت. بد نیست اگر شعارتان این باشد:
وقت درس درس، وقت بازی بازی، وقت خواب خواب و ... .[6]
12ـ سعی کنید در تمام زندگی، منظم و دارای ترتیب باشید. با عشق و علاقه به کارهایتان نگاه کنید و تلاش خود را بکنید.
این مهم نیست که انسان به چه چیزهایی می رسد یا مردم در مورد او و موفقیت ها یا شکستش چه می گویند. مهم این استکه انسان نزد وجدان خود شرمنده نباشد و بداند که نهایت تلاش خود را کرده است در این صورت نتیجه هر چه باشد، شما در کار خود موفق شده اید.
حال گمان می کنیم پاسخ سؤال دوم شما هم داده شده باشد. حقیقت این است که به آسانی نمی توان به فردی گفت چند ساعت باید مطالعه کند. باید دید چقدر نیاز به مطالعه دارد. در مورد یک برنامه شبانه روزیِ درس، این مقدار بین 6 تا 8 ساعت است.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
منابع و مآخذ
1) بلس،ادوانس، روان شناسی تنبلی، مهدی قراچه داغی، تهران: روش نو، 1371.
2) کاووسی، شعبان (کابوک)، آئین درس خواندن یا رمز موفقیت در امتحانات، تهران: نشر کابوک، 1364.
3) کارنگی، دیل ـ آلن، جیمز ـ ویلر، الا؛ رمز موفقیت، محمد جواد پاکدل، مسعود میرزایی، تهران: پیک فرهنگ، 1368.
4) دکتر افروز، غلامعلی؛ چکیده ای از روان شناسی تربیتی (کاربردی)، تهران: انجمن اولیا و مربیان، 1373.
5) دکتر حسینی بیرجندی، سید مهدی، راهنمایی و مشاوره تحصیلی، تهران: رشد، 1377.
پی نوشت ها:
1. روان شناسی تنبلی، ص 8 و 9.
2. بر گرفته از رمز موفقیت، ص 38 تا 45.
3. روان شناسی تنبلی، ص 27.
4. در باب امتحان و اهداف آن مراجعه کنید به روان شناسی تربیتی، فصل ششم، ص 88 به بعد. لفظ رقابت را از آن جهت برگزیدیم زیرا کنکور فاقد شاخصه های ارزش سنجی و ارزش یابی است.
5. برگرفته از روان شناسی تربیتی، ص 86.
6. آیین درس خواندن یا رمز موفقیت در امتحانات، ص 23.