دوستی دارم که به مسائل دینی پایبند نیست و هر چیزی را با عقل خود میسنجد و با افراد ناباب معاشرت میکند. میگوید ...
پرسش: دوستی دارم که به مسائل دینی پایبند نیست و هر چیزی را با عقل خود میسنجد و با افراد ناباب معاشرت میکند. میگوید آنها نمیتوانند بر عقاید من اثر بگذارند. در مورد ایشان مرا راهنمایی کنید.
پاسخ:
اشتباه دوست جوان شما در دو چیز است:
اوّلاً تحلیل درست از مسائل شرعی ندارد و فکر میکند همه چیز با عقل و خِرَد قابل ارزشگذاری است، در حالی که عقل (هرچند در احادیث به عنوان حجت باطنی قلمداد شده است(1) اما کارکرد آن محدود و مشخص میباشد. عقل در اثبات خدا و نبوت میزان است، یعنی از طریق استدلال عقلی میتوان خداوند و ضرورت نبوت را اثبات کرد، ولی در امور جزئی و فرعی مانند احکام عملیه و یا اسرار احکام، عقل قادر به شناخت و یا دخالت در آنها نیست، مثلاً نمی تواند بفهمد چرا نماز صبح دو رکعت است؟ چرا قمار با پاسور حرام است؟
این که دوستتان گفتهاند بازی با پاسور در حال حاضر حرام نیست، برداشت شخصی ایشان است که هیچ مجتهدی آن را نمیپذیرد. آن چه را که پیامبر(ص) از طرف خدا حرام کرده، برای همه زمانها حرام و آن چه را که حلال کرده، تا قیامت حلال خواهد بود. گذشت زمان و تغییرات شرایط و مقتضیات زمان،احکام اوّلی اسلام را تغییر نمی دهد، مگر آن که موضوع عوض شود، مثلاً شطرنج که در گذشته ابزار قمار محسوب شده و به صورت برد و باخت مطرح بود حرام بود، اما اکنون به نظر بعضی از فقها که از آلت قمار بودن خارج شده و به صورت ورزش فکری درآمده اشکالی ندارد.
انجام بازی با پاسور گرچه بدون برد و باخت باشد، چون بازی با آلت قمار است به نظر اکثر فقها کار حرامی است و در آن شک و تردیدی نیست. این حکم ربطی به تعصب و یا بیفرهنگ بودن ندارد. فلسفه حرمت قمار، دور شدن از خدا، ایجاد کینه و دشمنی میباشد، نه آن چه دوستتان گفته است.
کینه و دشمنی و دور شدن از خدا و افتادن به گناهان همانگونه که در گذشته ناپسند بوده در زمان حاضر نیز چنین است. نباید بگوییم چون این احکام مال گذشته است، الآن دیگر فایدهای ندارد.
در مسائل علمی، جای ذوق و سلیقه و عمل به رأی و نظر شخصی نیست، بلکه هر مسلمانی باید در فروع دین مثل نماز و روزه و به طور کلی واجبات و محرمات به مرجع تقلید خود رجوع کند و مطابق نظر ایشان عمل نماید و این نکته مهمی است که باید به دوستتان بگویید.
دوم: اما اشتباه دیگر ایشان در مورد عدم تأثیرپذیری از دوست ناباب است.
انسان موجودی تأثیرپذیر است و خواه ناخواه در طرز صحبت کردن، راه رفتن لباس پوشیدن، خندیدن و غیره متأثر از دیگران میگردد. این مطلب هم از نظر دین و هم از منظر روانشناسی اثبات شده است و نمی توان آن را منکر شد. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «آدمی بر دین دوستش میباشد، پس هر کدام از شما باید توجه کند که با چه کسی دوستی میکند»!
تو اوّل بگو با کیان دوستی که تامن بگویم که تو کیستی
قرآن کریم از افسوس بعضی از افراد در روز قیامت خبر میدهد که میگویند: ای کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم».(2) سعدی در تأثیر همنشینی میگوید:
گلی خوشبوی در حمام روزی رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری که از بوی دلآویز تو مستم
بگفتا من گلی ناچیز بودم ولیکن مدتی با گل نشستم
کمال همنشینی در من اثر کرد و گر نه من همان خاکم که هستم
تأثیرپذیری انسانها از همدیگر به تدریج و در طی دوران اتفاق میافتد، نه یک باره تا انسان متوجه شود و جلوی آن را بگیرد. چه بسا انسان اصلاً متوجه تاثیر در خود نشود چون به تدریج صورت گرفته است.
شاید دلیل عمده عدم پایبندی دوستتان به مسائل دینی معاشرت با افراد فاسد و لا ابالی است. البته در حال حاضر ایشان به هیچ قیمتی دست از دوستان خود نمی کشد واز آنها دفاع میکند و شما نمیتوانید به طور مستقیم او را از دوستی با آن افراد برحذر دارید، بلکه باید از طریق غیر مستقیم این کار را انجام دهید، مثلاً دوستان جدید که متدین باشند، به ایشان معرفی کنید و یا زمینه دوستی با آنها را فراهم نمایید. دوستتان را به مسجد ببرید و یا کتابهای مفید در اختیارشان قرار دهید. امیدواریم تلاش شما نتیجهبخش باشد و نزد خدا مأجور باشید.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشتها:
1- الکافی، ج 1، ص 16.
2- بحار الانوار، ج 74، ص 192.
3- فرقان (25) آیه 28.