تعریف جامع و مانع از دین به دست داده، و بفر مایید: از منظر فلسفه دین، شریعت اسلام در چه حوزه هایی مدّعی رسالت و دخالت است؟

الف) دین واژه ای است عربی که در لغت به معنای اطاعت، جزا، انقیاد، خضوع، پیروی و تسلیم است. در اصطلاح دین شناسان تعریف های متعددی برای دین آمده است. در تفکر اندیشمندان اسلامی غالباً دین، مجموعه ای از عقاید و قوانین و احکام دانسته شده است.(جهان بینی و ایدئولوژی)
بنابراین، دین به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان، و دستورهای عملی متناسب با این عقاید می‌باشد. از این رو کسانی که مطلقاً معتقد به آفریننده ای نیستند و پیدایش پدیده های جهان را تصادفی یا صرفاً معلول فعل و انفعالات مادی و طبیعی می دانند،‌ بی دین نامیده می‌شوند. اما کسانی که معتقد به آفریننده ای برای جهان هستند،‌ هر چند عقاید و مراسم دینی ایشان توأم با انحرافات و خرافات باشد، دیندار شمرده می‌شوند. بر این اساس،‌ ادیان موجود در میان انسان ها به حق و باطل، تقسیم می‌شوند. دین حق عبارت است از: آیینی که دارای عقاید درست و مطابق با واقع بوده، رفتارهایی را مورد توصیه و تأکید قرار دهد که از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار برخوردار باشد. (1)
ب) همه ادیان الهی آمده اند تا بشر را به سوی سعادت ابدی هدایت نمایند. اسلام که خاتم ادیان است، کامل ترین برنامة خوش بختی را برای بشریت ارائه فرموده است. اسلام برای این که انسان را به اوج قلة تکامل و سعادت برساند، در همه شئون زندگی (فردی و اجتماعی) دخالت نموده و در مورد عبادت، حقوق اساسی، حقوق مدنی، حقوق خانوادگی، حقوق جزایی، حقوق اداری، حقوق سیاسی و تمام زمینه هایی که به گونه ای به سعادت دنیوی یا اُخروی مربوط می‌شود، قانون و برنامه آورده است. (2)تنوع ابواب فقه اسلامی دلیل این مدّعا است.
مرحوم علامه طباطبایی در این زمینه می‌فرماید: اسلام در میان همة ادیان تنها دینی است که صد در صد اجتماعی است. تعلیمات اسلام نه مانند کیش کنونی مسیحیان است که تنها سعادت اُخروی مردم را در نظر گرفته و دربارة سعادت دنیوی آنان ساکت باشد، و نه تنها مانند آیین فعلی یهود است که تنها تعلیم و تعلّم یک ملتی را وجهة همت خود قرار دهد. تعلیمات اسلام مانند دستورهای بهدینان مجوس و بعضی مذاهب دیگر، به چند موضوع محدود از اخلاق و اعمال نپرداخته است. در اسلام، تعلیم و تربیت و سعادت دو جهانی همة مردم آن هم برای همیشه و در هر زمان و مکان در نظر گرفته شده است. هر کس بر اصول معارف و تعالیم اخلاقی اسلام و فقه اسلامی به دیدة تحقیق بنگرد، دریای بیکرانی را مشاهده خواهد کرد که عقل دور اندیش از احاطة محیطش و فکر از رسیدن به قعرش زبون است. (3)
امام خمینی(ره) می‌فرماید: احکام شرع حاوی قوانین و مقررات متنوعی است که یک نظام کلی اجتماعی را می سازد. در این نظام حقوقی، هر چه بشر نیاز دارد، فراهم آمده است، از طرز معاشرت با همسایه و اولاد و عشیره و قوم و خویش، و همشهری، و امور خصوصی و زندگی زناشویی گرفته تا مقررات مربوط به جنگ و صلح و مراوده با سایر ملل؛‌از قوانین جزایی تا حقوق تجارت و صنعت و کشاورزی.
برای قبل از انجام نکاح و انعقاد نطفه قانون دارد و دستور می‌دهد که نکاح چگونه صورت بگیرد و خوراک انسان در آن هنگام یا موقع انعقاد نطفه چه باشد. در دورة شیر خوارگی چه وظایفی بر عهدة پدر و مادر است و چه گونه باید تربیت شود، و رفتار مرد و زن با همدیگر و با فرزندان چگونه باشد. برای همه این مراحل دستور و قانون دارد تا انسان تربیت کند.
قرآن مجید و سنت، شامل همة‌ دستورها و احکامی است که بشر برای سعادت و کمال خود احتیاج دارد.(4)
در کتاب شریف اصول کافی بابی است به این عنوان: تمام مایحتاج مردم در کتاب و سنت بیان شده است. امام باقر(ع) فرمود: "خداوند چیزی را از احتیاجات امت را وانگذاشت جز آن که آن را در قرآنش فرو فرستاد و برای رسولش بیان فرمود".(5) بنابراین اسلام در تمام مراحل زندگی انسان اعم از فردی و اجتماعی دخالت نموده و مدّعی است که تنها راه سعادت پیروی از اسلام است. (6)
1 - محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص 28؛ عبدالله جوادی آملی، شریعت در آیینه معرفت، ص 111.
2 - مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی (اصول فقه - فقه) ص 67.
3 - علامه طباطبایی، خلاصه تعالیم اسلام، ص 24 و 25.
4 - امام خمینی، ولایت فقیه، ص 28.
5 - اصول کافی، (ترجمه ) ج1، ص 77.
6 - آل عمران (3) آیه 85.