آیا تجربه دینی قابل بیان است؟

مکاشفات عرفانی که توسط عرفا بیان می شود، دو مرحله دارد که از لحاظ شناخت شناسی تجربه دینی حائز اهمیت می باشد:
1 - مرحله شهود
2 - مرحله ترجمان تجربه دینی
مرحله شهود، اگر شهود واقعی و رحمانی باشد و هیچ گونه دخالت شیطانی در آن نباشد، سالک الی الله به علم حضوری، حقیقتی را مشاهده نموده که هیچ گونه غبار و حجابی بین او و آن حقیقت نیست و سرّی الهی بر او آشکار میگردد که دیگران از درک آن عاجزند. در این مرحله بین شاهد و مشهود هیچ رمزی در کار نیست، مثل بسیاری از مکاشفاتی که توسط علما و عرفای الهی صورت پذیرفته اما شخصی که برایش آن شهود حاصل نشده است، از آن مشاهدات اطلاعی ندارد.
مرحله ترجمان شهود مشکل و دشوار است، چرا که بیان دقیق مکاشفات که دارای معانی و مضامین بلندی است، در قالب تنگ الفاظ بسیار مشکل و کاری دشوار است. اگر مکاشفات بسیاری نقل شده است، برای پی بردن به صحت چنین مکاشفاتی، معیار شریعت محمدی و سیره معصومان(ع) میباشد. اگر مکاشفه‏ای با مبانی مسلّم عقلی و شرعی تنافی داشت، یقیناً پذیرفتنی نبوده و در زمره القائات شیطانی میباشد.
بنابراین، اصل مکاشفه اگر چه پذیرفتنی و حقیقی است، اما باید به چند نکته توجه داشت:
اولاً مسئله شخصی است و تنها زمانی میتواند برای شخص دیگر قابل فهم باشد که خود به آن دست یافته و مشاهده کرده باشد. بنابراین اصل آن، قابل انتقال به دیگری نیست.
ثانیاً: هر گونه تفسیری از آن با برخی از مشکلات مواجه است، مگر آن که شخص معصوم باشد.
ثالثاً: به جهت اختلاف در مقام تفسیر مکاشفه، مکاشفه‏ای میتواند مورد قبول واقع شود که مطابق عقل قطعی و شرع باشد.