من خیلی دوست دارم نماز صبح و ظهر خود را بخوانم اما صبح ها که هیچ موقع و ظهر ها هم به دلیل خستگی و وقت کم نمی توانم نماز ...

پرسش : من خیلی دوست دارم نماز صبح و ظهر خود را بخوانم اما صبح ها که هیچ موقع و ظهر ها هم به دلیل خستگی و وقت کم نمی توانم نماز بخوانم ولی همیشه نماز شب را می خوانم این مساله ذهن مرا به خود مشغول کرده است و هر چه سعی می کنم نمی توانم نماز های صبح و ظهر را به جا آورم . راه حل هایی برای ایجاد شور و علاقه به نماز و خواندن آن در وقت معین و سر وقت ارائه دهید .
پاسخ:
مشکل تان از یک طرف ناشی از سستی و تنبلی و از طرف دیگر ناشی از عدم آگاهی از آثار و نتایج نماز است.
این که دوست دارید نماز را به جا آورید ، بسیار ارزشمند است ، اما متاسفانه قدم جدی برای تحقق این دوستی برنمی دارید و این مسئله جای تعجب دارد که چگونه چیزی را دوست می دارید ، اما موفق به آن نمی شوید . اگر این روند ادامه یابد ، مطمئنا آن مقدار از دوستی و علاقه که نسبت به نماز دارید نیز بر جای نخواهد ماند و حتی نماز شب تان را نیز تحت تأثیر منفی خود قرار می دهد ، پس باید هر چه زودتر خود را از این روند بیرون آورید و در خود عشق و علاقه ای به نماز ایجاد کنید که سستی و تنبلی یا مشغله کاری و هر چه دیگر شما را از نماز باز ندارد.
امیدواریم با مطالعه مطالبی که در ذیل می اید و آشنائی بیشتر با نماز و آثار آن و به کار گیری راهکارهای ارائه شده ، در این امر موفق باشید.
1ـ شناخت اهمیت نماز.
واقعیت آن است که نماز از منظر اسلام اهمیت ویژه اى دارد؛ تا آن جا که از آن به عنوان ستون دین[1] و نور چشم پیامبر(ص) یاد شده است. [2]
از سوى دیگر ترک نماز از گناهان کبیره به حساب آمده است.[3]
پیامبر فرمود: " از ما نیست کسى که نماز را خوارو سبک شمارد ".[4
نماز است سرخط آزادگی دواى غم و درد دل مردگی [5]
نماز عامل مهمى در تزکیهء روح و درون انسان است و اهمیّت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنایى به حقیقت آن و احساس نیاز نکردن نسبت به آن , از عوامل ترک نماز و سستى در آن به شمار مى آید. انسان بر اساس فطرت خود,همواره به سوى چیزى که برایش اهمیت دارد, توجه و اهتمام مى کند. اگر براى انسان , امرى مهم و ضرورى جلوه کند, آن را به هر صورت ممکن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقیقت نماز و این که نماز جزء نیاز ما است , جزءزندگى و حیات ما است و فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلّى مى کند, باعث مى شود انسان با شوق بیشترى به اقامه نماز بپردازد و از سستى در نماز و یا ترک آن خوددارى نماید.
کسى که نماز را سربار خود و صرفاً یک تکلیف طاقت فرسا بداند, به حقیقت آن پى نبرده و اهمیتى به آن نمى دهد. در نتیجه از حضور قلب در محضر خداوند غافل مى گردد. اگر بخواهیم در نماز حضور قلب پیدا کنیم , بایداهمیت عبادت را به قلب تفهیم و تلقین کنیم و این امر فقط با فهم اسرار و حقایق نماز میسور مى شود..
نماز مهم‌ترین فریضه از فرایض الهى است، اقامه آن مایه سعادت و ترک آن باعث شقاوت می‌باشد امام‌صادق(ع) فرمود: "‌محبوب‌ترین اعمال پیش خداوند عزوجل نمازاست، و آخرین وصیت پیامبران الهى نماز‌است"(6) آن حضرت در حدیث دیگر فرمود: "‌تارک الصلاهْْ حظى از اسلام نبرده است"(7) اگر انسان به درستى فکر‌کند که خداوند چرا دستور داده که بندگانش نماز بخوانند هیچ‌گاه نماز را ترک نمی‌کند و چنان چه به هر علتی‌نمازش ترک شود فوراً جبران نموده و قضا می‌کند.قرآن می‌فرماید: "‌یا ایها الناس انتم الفقراء الى ا‌لله و ا‌لله هو الغنی‌الحمید؛ ‌اى مردم شما همگى نیازمند خدایید، تنها خداوند است که بى نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش‌است"(8) وقتى خداى متعال از عبادت ماسودى نمی‌برد و از طرفى نماز و سایر عبادت‌ها را واجب نموده است‌ ، معلوم می‌شود این دستورات برای خوش بختى و سعادت خود ما است. هنگامى که از عمق جان درک کردیم که‌نماز در تأمین خوش بختى و سعادت ما نقش اساسى و تعیین کننده دارد با عشق و علاقه نماز می‌خوانیم چرا که‌نماز محور قبولى سایر اعمال است و در قیامت اولین سوال از نماز می‌باشد. امام باقر(ع) فرمود: "‌ان اول ما یحاسب‌به العبد الصلاهْْ فان قبلت قبل ما سواها؛ ‌اولین محاسبه بنده در مورد نماز انجام می‌گیرد، اگر نماز مورد قبول واقع‌شد بقیه اعمال هم مقبول می‌افتد"(9). نماز از واجباتى است که خداوند در هیچ حالتى حتى در هنگام بیماری،‌راضى به ترک آن نیست. تارک نماز بیشترین ظلم را نسبت به خود روا مى دارد و خود را از شفاعت پیامبر(ص)‌محروم می‌کند. آن حضرت فرمود: "‌هر که نماز را عمداً ترک کند از پناه خدا و پناه پیغمبرش بیزارى جسته‌است"(10). پس انسانى که معتقد به خدا و قیامت است و می‌داند هر چه از خوب و بد انجام بدهد نتیجه‌اش به‌خودش باز می‌گردد عاشقانه به سوى نماز می‌شتابد و آن را در اول وقت می‌خواند. نبى گرامى اسلام(ص) ‌فرمود:"‌فضیلت اول وقت نماز بر
آخر وقت مانند فضیلت آخرت بر دنیا است"(11).
یکی ازموجبات سستى در نماز و عدم اهتمام به آن , عادت به عبادت است ; به این معنا که انسان , اصل نماز وافعال و اذکار آن را از روى عادت به جا آورد, به طورى که به حقیقت و روح نماز توجه نداشته باشد. عمل بر اثرعادت , عبادت را از حالت آگاهانه خارج مى نماید و تبدیل به یک عمل غیر آگاهانه مى کند, به طورى که روح اعمال فراموش شده و تنها ظاهر اعمال هدف قرار مى گیرد.
مذموم بودن عادت به این معنا نیست که استمرار, مداومت و کثرت اعمال اشتباه است , بلکه ملاک ارزش , مقدارتوجه و آگاهى در عمل است . مردان الهى در عین کثرت عبادت و دعا, به مقدار توجه و آگاهى خود در اعمال مى افزایند و از عبادت لذت بیشترى مى برند.
نماز عامل مهمى در تزکیهء روح و درون انسان است و اهمیّت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنایى به حقیقت آن و احساس نیاز نکردن نسبت به آن , از عوامل ترک نماز و سستى در آن به شمار مى آید. انسان بر اساس فطرت خود,همواره به سوى چیزى که برایش اهمیت دارد, توجه و اهتمام مى کند. اگر براى انسان , امرى مهم و ضرورى جلوه کند, آن را به هر صورت ممکن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقیقت نماز و این که نماز جزء نیاز ما است , جزءزندگى حیات ما است و فایده و آثار نماز در دنیا و آخرت تجلّى مى کند, باعث مى شود انسان با شوق بیشترى به اقامهء نماز بپردازد و از سستى در نماز و یا ترک آن خوددارى نماید..
اهمیت دادن به نماز یکى از موجبات حضور قلب است , زیرا قلب تابع همت انسان است . اگر همت بر نماز باشد,قلب در نماز حاضر خواهد بود و اگر همت انسان در پى چیز دیگرى باشد, قلب از نماز غافل خواهد بود و نزد چیزدیگرى خواهد رفت.
انسان وقتى عظمت خالق را شناخت و احساس نیاز کرد که باید پیوندى عمیق با خالق هستى برقرار کند,احساس پرستش معبود در وجود انسان ریشه مى زند. سپس اگر پرستش و عبادت را از نیازهاى اصلى خوداحساس کنیم , محتاجانه و عاشقانه به طرف آن مى رویم و همین موجب حضور قلب مى گردد.
انسان باید در همه حال خود را در محضر خداوند بداند و احساس حضور در محضر خداوند در تمام لحظات زندگى موجبب حضور در نماز مى شود, چرا که کسب حضور قلب در نماز, یک دفعه ممکن نیست . نمازگزار اگربخواهد نمازش کامل و با توجه باشد, باید در تمامى لحظاتِ زندگى , خود را در محضر حق تعالى ببیند و در همه جا و همه چیز جلوهء خدا را ببیند..
2ـ شناخت پیامدهاى ترک نماز:
یکی از عوامل و راهکار مهم دوباره نماز خواندن شناخت پیامدهاى منفى ترک نماز است. در قرآن بر ترک نماز وعدة عذاب داده شده است: " بهشتیان از دوزخیان مى پرسند: چه چیز شما را به دوزخ کشانید، جهنمیان در پاسخ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم ". [12]
رسول خدا (ص) مى فرماید: "کسى که نماز خود را سبک گیرد و در به جا آوردنش سستى نماید، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مى کند؛ شش بلا در دنیا و سه تا در موقع مردنش و سه در قبر و سه در قیامت و هنگامى که از قبر بیرون مى آید.
اما شش بلاى دنیوی:
1ـ خداوند برکت را از عمرش کم مى کند. 2ـ برکت را از روزیش بر مى دارد.
3ـ از صورتش نشانة نیکوکاران را بر مى دارد. 4ـ هر کار خیرى کند، پذیرفته نمى شود و براى آن اجرى ندارد.
5ـ دعایش مستجاب نمى شود. 6ـ از دعاى نیکوکاران بهره اى ندارد".[13]
3ـ رفع موانع :
ترک نماز مبتنى بر عواملى است که باید از آن ها پرهیز شود. انسان بالفطره گرایش به عبادت دارد. معصیت ، دنیاگرایی، ندادن زکات، تکبر، حرام خوردن، آشامیدن شراب، حسد و ... از عوامل و موانع تأثیر گذار ترک نماز به حساب آمده است.
4ـ شناخت آثار نماز:
یکی از راه هاى تداوم نماز ، شناخت آثار معنوی، سیاسى و اجتماعى نماز است. اگر انسان با فلسفه و علل تشریع نماز اشنایى داشته باشد، نماز را ترک نمى کند.
اى نماز! اى ارتباط متصل اى عروجستان آب و خاک و گِل
اى نماز اى بهترین آوازها ا ى معمّایى ترین پروازها [14]
5ـ توبه :
بی تردى ترک نماز گناهى است که نیاز به گناه زدایى دارد. یکى از عومل مهم تأثیرگذار گناه زدایی، توبه است. توبه که نوعى بازگشت و دگرگونى است، سبب مى شود که قلب انسان صفا گرفته و بار دیگر معنویت در آن تجلى نموده و از گناه جلوگیرى شود. امام علی(ع) فرمود: " جز این نیست که پشیمانى بر گناه سبب ترک آن مى شود".[15]
کسى روز محشر نگردد خجل که شب ها به درگه بَرَد سوز دل
اگر هوشمندى ، ز داور بخواه شب توبه تقصیر روز گناه
اگر بنده اى ، دست حاجت برار وگر شرمسار، اب حسرت ببار
نیامد بدین در کسى عذر خواه که سیل ندامت نشستن گناه [16]
6ـ استعانت از خداوند:
واقعیت آن است که انجام عبادت، به ویژه نماز خواندن توفیق عبادت را مى طلبد. عبادت و ارتباط با خدا بر قرار نمودن مى طلبد که از خدا خواسته شود توفیق عبادت دهد. شاید بر همین اساس معصومان (ع) و بزرگان دین از خدا مى خواستند که به آنان توفیق عبارت دهد. در دعاى حضرت مهدى (عج) آمده است : "اللّهم ارزقنا توفیق الطاعهْْ ..."[17] که یکی از مصادیق بارز طاعت، عبادت است.
7- از آنجا که اشتغال در روز و خستگی ، باعث ترک نماز در روز است . حجم کاری را در روز کمتر کنید . یا وقتی را اختصاص به نمالز دهید و در آن وقت ، هیچ کار یا برنامه ریزی نداشته باشید . یا هر برنامه ای دارید ، قطع نمایید و نماز را انجام دهید. بهترین وقت ، اول وقت آن است.
برای این که هیچ کاری در آن وقت انجام ندهید ، مدتی قبل از آن برنامه های خود را ببندید و تعطیل کنید و سعی کنید فقط در همان وقت انجام دهید و از این راه برای خود به صورت یک عادت همیشگی در وقت خاص در آورید.
شبها را نیز زودتر بخوابید تا صبح با نشاط بیشتر برخیزید . از ساعت زنگ دار یا دعاهایی که برای بیدار شدن آمده ، استفاده کنید. اگر نتیجه نداد ، با خود عهد و نذر کنید که اگر یک نماز ترک شد ، در عوض آن مقداری صدقه بدهید یا یک روز را روزه بگیرید . حتما قضای نماز ترک شده را در اولین فرصت بخوانید.
پی نوشت ها:
[1] من لا یحضره الفقیه، ج 1، ح 639.
[2] مکارم الاخلاق ، ج 2، ص 461.
[3] عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره ، ج 2، ص 183.
[4] فروع کافی، ج 3، ص269.
[5] نماز از دیدگاه قرآن و حدیث ، ص 77 - 78.
[6]. محمد محمدی‌ری‌شهری، میزان الحکمهْْ ‌، ماده صلاهْْ ‌، شماره 10534.
[7]. بحارالانوار، ج 79، ص 232.
[8]. فاطر (35) آیه 15.
[9]. محمد محمدی‌ری‌شهری، میزان الحکمهْْ ماده صلاهْْ ‌، شماره 10570.
[10]. صادق احسانبخش، آثار الصادقین، ج 1، ص 133، حدیث 15796 - ح 2.
[11]. همان، ص 110، حدیث 15708، ح 2.
[12] مدثر (74) آیات 40 ـ 41.
[13] گناهان کبیره، ج 2، ص 187 ـ 188.
[14] احمد احمدى بیرجندی، 18.
[15] وسائل الشیعه، ج 11، ص 349.
[16] عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، ج 2، ص 408.
[17] مفاتیح الجنان، دعاى حضرت مهدى (عج) .