اصطلاحات زیر از نظر لغوی و اصطلاحی به چه معنا است: نظم هژمونی امریکایی، عملیات انتحاری، تعامل، ائتلاف و تهدید هانتیگونی؟
برخی از واژههای فوق از واژههایی نیستند که به صورت اصطلاح درآمده و واژهشناسان از آنها تعریف جامعی ارائه کرده باشند، بلکه از برخی این واژگان در محاوره استفاده می شود.
نظم هژمونی
هژمونی به معنای برتری، سیادت و تسلط است.(1)
این واژه از هژمون به معنای رئیس یا فرمانروا است و اشاره است به تسلط و یا برتری یک کشور بر کشور دیگر از طریق دیپلماسی، یا تهدید به اطاعت و یاپیروزی نظامی. این واژه اغلب به مفهوم مورد نظر آنتونیوگراشب (1937 - 1891) متکفر مارکسیست و نویسنده ایتالیایی به کار میرود که دلالت بر تسلط و استیلای یک طبقه بر مردم نه فقط از جنبه اقتصادی، بلکه از تمام جنبههای اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیک دارد.(2)
ترکیب واژههای هژمونتیک، نظم و امریکا بیانگر برتری طلبی و سلطهجویی و رهبری و نظم مورد نظر امریکا بر جهان است. برخی باور دارند که باید جهان تک قطبی شده و امریکا به جهت برتری همه جانبهاش رهبری جهان را برعهده گیرد، زیرا تنها کشوری که توان دارد جهان را رهبری نماید، امریکا است.
از شعار تک قطبی شدن جهان، با واژههای نظم نوین امریکایی و هژمونتیک امریکا نیز یاد میشود. برایناساس هر گاه نظم هژمونتیک امریکایی گفته میشود، مقصود برتری خواهی امریکا و نظم نوین جهانی است که از سوی نظریهپردازان امریکا ارائه شده است.
انتحار
انتحار به معنای خودکشی است و عملیات انتحاری، عملیاتی است که به منظور اهداف خاصی، شخص خود را به کشتن میدهد. و موجب از بین رفتن دیگران یا تأسیسات و چیزهای دیگر میشود. از آن جهت که خود را نیز به کشتن میدهد، نام انتحار را بر آن گذاشتهاند.
2 - مانند آن چه که برخی از خلبانان ژاپنی در جنگ جهانی دوم انجام دادند.
عملیات انتحاری به فعالیتهای شهادتطلبانهای اطلاق می گردد که برخی مسلمانان در فلسطین و لبنان به منظور دفاع از اسلام و سرزمینهای اسلامی انجام میدهند. برخی از دانشمندان غربی از این عمل به عنوان خودکشی ایثاری یاد کرده و آن را ستودهاند. امیل دور کیم (1917 - 1859) جامعهشناس فرانسوی خودکشی را (Altruisticsuicide) به چهار قسم تقسیم نموده است: خودخواهانه، ناشی از بی هنجاریها و نابسامانیها، تقدیر گرایانه و ایثاری، وی باور دارد که خودکشی ایثاری مقبول جامعه است و خوشنامی را درپی دارد.(3)
تعامل
تعامل به معنای تبادل، تلاش و یا همکاری بین افراد و گروهها است.(4) امروزه این واژه به همکاری نهادها، کشورها و گروههایی اطلاق میشود که در زمینههای مختلف همکاری میکنند.
ائتلاف
ائتلاف (Coalition) به معنای همکاری یا اتحاد موقتی چند حزب و گروه سیاسی برای نیل به هدف واحدی است.(5) گاهی این هدف منحصر به موفقیت در انتخابات است و احزابی که از نظر اهداف سیاسی به هم نزدیک هستند، برای جلوگیری از تشتت آرای طرفداران خود در انتخابات، فقط به منظور پیروزی در انتخابات، فهرست واحدی میدهند. یکی از نمونههای بارز آن ائتلاف احزاب سوسیالیست و کمونیست فرانسه در انتخابات ریاست جمهوری بود که به پیروزی "فرانسوا میتران" بر حزب سوسیالیست فرانسه انجامید. انگیزه دیگر ائتلاف، عدم موفقیت یک حزب در به دست آوردن اکثریت قاطع پارلمانی است، در نتیجه دو یا چند حزب که با هم پیوستن نمایندگان خود در پالمان میتوانند اکثریت پیدا کنند، روی برنامه مشترکی با هم توافق کرده، دولت ائتلافی به وجود میآورند.(6)
ائتلاف گاه بین چند دولت نیز براساس اهداف مشترک سیاسی، اقتصادی، نظامی و... شکل میگیرد.
تهدیدها "نتینکتون رویارویی تمدنها"
"سامویل هانتینگتون" استاد دانشگاه هاروارد و یکی از نظریهپردازان سیاسی امریکا است که نظریه رویارویی تمدنها را مطرح کرده است.
وی باور دارد که رویارویی تمدنها بر سیاست جهانی سایه خواهد افکند. در طول یک قرن و نیم پس از سربرآوردن نظام جدید بین المللی درگیری هایی روی داد، که تدریجاً کشور - ملتها را به وجود آورد.
در زمان انقلاب فرانسه خطوط اصلی درگیری بیشتر میان ملتها بود. تا 1793 به گفته پالمر "جنگ شاهان به پایان رسیده و جنگ ملتها آغاز شده بود" به هر حال این الگو تا پایان جنگ اول جهانی به درازا کشید، پس در نتیجه انقلاب روسیه، واکنش هایی در برابر آن نشان داده شد. رویارویی ملتها جای خود را به رویارویی ایدئولوژیها داد. درگیری میان کمونیسم، فاشیسم، نازیسم و لیبرال دموکراسی بود. پس میان کمونیسم و لیبرال دموکراسی در جریان جنگ سرد، درگیری اخیر در قالب کشمکش دو ابرقدرت که هیچ یک از آنها به مفهوم کلاسیک اروپایی کشور - ملت محسوب نمیشد، به وجود آمد.
هانتینگتون بعد از بررسی اوضاع کشورها به این نتیجه میرسد که بین غرب و کشورهای کنفوسیوس - اسلامی جنگ در خواهد گرفت. در واقع به غرب هشدار میدهد که در منافع غرب به روشنی ایجاب میکند که همکاری و یگانگی بیشتری درون تمدن خود به ویژه بین اجزای اروپایی و امریکای شمالی به وجود آورد". وی توصیه میکند که دشمنان غرب را از دسترسی به سلاحهای اتمی و پیشرفته بازدارند.(7)
خلاصه این که تهدید هانتینگتونی عبارت است از جنگ تمدنها. او معتقد است در آینده نزدیک درگیری بین تمدن اسلامی (تمدنهای شرقی) و تمدن غربی حتمی و اجتنابناپذیر است و جز این راه دیگری برای بشر وجود ندارد.
در برابر این نظریه آقای خاتمی رئیس جمهوری اسلامی ایران نظریه گفتگوی تمدنها را مطرح نمود. این نظریه معتقد است که میتوان با تعامل و همکاری بین فرهنگها و تمدنها از وقوع نزاع و جنگ جلوگیری کرد و اختلاف و فرهنگها و تمدنها به گونهای نیست که به ناچار یکی یا عدهای از فرهنگها حذف شده و یک فرهنگ و تمدن غالب شود، زیرا هر تمدنی دارای نقاط ضعف و قوت هایی است و میتوان از قوّتهای فرهنگهای دیگر برای رفع ضعف کمک گرفت.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشتها:
1 - علی آقا بخشی و منیر افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص 145.
2 - همان.
3 - علی بخشی، پیشین، ص 11.
4 - همان، 315.
5 - محمود مهرداد، فرهنگ جدید سیاسی، ص 14؛ غلام حسین صدری، فرهنگ زبان فارسی امروز، ص 1.
6 - محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، ص 85.
7 - سامویل هانتینگتون، موج سوم دموکراسی، ترجمه احمد شهسا، ص 38 - 39.