حديث

توصیه ای از آیت الله فشارکی بیان شده است که وقتی مردم دچار وبا شدندآیا می توان آن را برای ویروس کرونا هم تجویز کرد؟
آثار اعمال، آثار و خواص زیارت، شفابخشی ادعیه، شفابخشی زیارت عاشورا، شفابخشی روزه

توصیه ای از آیت الله فشارکی بیان شده است که وقتی مردم دچار وبا شدند، ایشان سفارش به سه روز، روزه همراه با قرائت زیارت عاشورا کردند؛ شیعیان به این دستور عمل کردند و حتی یک نفر هم از دنیا نرفت؛ آیا این واقعیت دارد؟ و آیا می توان آن را برای ویروس کرونا هم تجویز کرد؟

پاسخ اجمالی

عموم شیعیان، با الهام از روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در زمان مشکلات و بحران‌ها، به علمای دین مراجعه می‌نمودند. علما نیز بر اساس آموزه‌های قرآن و حدیث، راهکارهایی را برای ایشان مطرح می‌کردند. ازجمله سفارش‌های بیان‌شده، قرائت زیارت عاشورا و برخی دیگر از اعمال، مانند گرفتن روزه است.

پاسخ تفصیلی

داستان سفارش مرحوم آقای سید محمد فشارکی رضوان‌الله علیه در سایت‌های متعدد از طریق علما نقل‌شده است، به‌عنوان‌مثال در سایت «مرکز تنظیم و نشر آثار مرحوم آیت‌الله بهجت» چنین آمده که وقتی طاعون در سامرا زیاد شد ایشان فرمودند: «من بر همه شیعه حکم می‌کنم که سه روز، روزه‌بگیرند ـ البته روزه مظنونم است و یقینی نیست ـ و در این سه روز، زیارت عاشورا را بخوانند؛ خداوند به‌واسطه‌این کارشان، این بلا را از شیعه رفع می‌کند».

اهل سامرا دیدند فوج فوج از غیر شیعه وفات می‌کنند، ولی یک نفر از شیعه وفات نمی‌کند. البته یک نفر در تمام جمعیت شیعه وفات کرد، ولی نه به طاعون. یک پاره‌دوزی به یک مرض دیگری وفات کرد و الا احدی به طاعون وفات نکرد و این‌ها تعجب کردند که این چه بلایی است که مخصوص غیر شیعه است و فوج فوج از غیر شیعه، به طاعون وفات می‌کنند... . (1)

1. مستند رجوع مردم به علماء

در جواب این‌که آیا می‌توان این دستور را برای تمام بیماری‌ها به کاربرد؟ با توضیح مقدمه‌ای به این سؤال جواب داده می‌شود: «اسحاق بن یعقوب»‎‏ نامه‌ای برای حضرت ولی‌عصر (عجل الله تعالى فرجه الشریف) می‌نویسد و از مشکلاتی که‏‎ ‎‏برایش رخ‌داده سؤال می‌کند؛ «محمد بن عثمان عمری» نماینده آن حضرت، نامه را می‌رساند.‏‎ ‎‏جواب نامه به خط مبارک صادر می‌شود که «أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیکمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِم‏» (2) یعنی در حوادث و پیشامدها به راویان حدیث ما رجوع‏‎ ‎‏کنید، زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدای بر آن‌ها هستم‏.

بر اساس این حدیث، مردم در پیشامدهای اجتماعی و گرفتاری‌ها به سراغ علمای دین می‌روند و آن‌ها نیز بر اساس آموزه‌های قرآن و حدیث، در زمان مشکلات و گرفتاری‌های اجتماعی، دستوراتی را سفارش می‌دهند.

2. مستند سفارش به قرائت زیارت عاشورا

 یکی از سفارش‌های علمای دین، تجویز قرائت زیارت عاشورا برای رفع بیماری‌ها است. این توصیه نیز برخاسته از حدیث امام صادق (علیه‌السلام) هست که به «صفوان» فرمودند:

 زیارت عاشورا را بخوان و بر آن مواظبت کن، به‌درستی که من چند خیر را برای خواننده آن تضمین می‌کنم، اول زیارتش قبول شود. دوم سعی و کوشش او مشکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و ناامید از درگاه او برنگردد زیرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (3)

بنابراین چه‌بسا علت این‌که برای عدم شیوع بیماری برای شیعیان و دیگر مسلمانان «قرائت زیارت عاشورا» سفارش شده، وعده استجابت دعا بعد از قرائت این دعا است. با توجه به روایت امام صادق (علیه‌السلام)، درمان بیماری با قرائت زیارت عاشورا، مختص به یک بیماری خاص نیست بلکه به‌صورت مطلق برای هر حاجتی می‌توان قرائت کرد. البته تعدادی که علما مطرح نمودند و هدیه‌ی آن به شخص خاص، از مجربات هست و در متون حدیثی به این مسائل اشاره نشده است؛ اما انجام آن‌ها برای مداومت بر زیارت مطلوب است.

3. مستند سفارش به روزه گرفتن

دستوری که در مورد روزه گرفتن نیز صادر می‌شود، برگرفته از روایات است، مثلاً امام حسن (علیه‌السلام) فرمودند:

«إِنّ لِکُلِّ صائِمٍ عِندَ فَطُورِهِ دَعوَةً مُستَجابَةً»؛ (4)

برای هر روزه‌داری در هنگام افطارش یک دعای مستجاب است.

هم‌چنین از پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم) نقل‌شده است:

«دَعوَةُ الصّائِمِ تُستَجابُ عِندَ إِفطارِهِ»؛ (5)

دعای روزه‌دار هنگام افطارش مستجاب می‌شود.

بنابراین، روزه نیز مانند زیارت عاشورا در استجابت دعا بسیار مؤثر است. البته در خصوص از بین رفتن بسیاری از بلایا به‌واسطه روزه ماه رجب، سفارش ویژه‌ای در روایات وجود دارد، به‌عنوان‌مثال، «ابوسعید خدرى» نقل کرده که رسول اکرم (صلی‌الله علیه و اله و سلّم) فرمودند:

 «وَ مَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ أَرْبَعَةَ أَیامٍ عُوفِی مِنَ الْبَلَایا کلِّهَا مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَص»؛ (6)

یعنی هر کس چهار روز از ماه رجب را روزه بگیرد، از تمام بلاها از قبیل دیوانگى و خوره و پیسى‏ در امان باشد.

نتیجه

با توجه به روایاتی که در فضیلت زیارت عاشورا و روزه گرفتن، وجود دارد به نظر می‌رسد سفارش مرحوم آقای «سید محمد فشارکی رضوان‌الله علیه»، نیز برگرفته از همان روایات است و این دستور، ان‌شاءالله در شفاء تمام بیماری‌ها تأثیرگذار است و مخصوص بیماری و یا زمان خاصی نیست.

پی‌نوشت‌ها:

  1. برگرفته از سایت: https://bahjat.ir/fa/content/1667.
  2. ابن‌بابویه، محمد بن على (شیخ صدوق)، کمال‌الدین و تمام النعمة، تهران: اسلامیه‏، چاپ دوم، 1395 ق، ج ‏2، ص 484.
  3. طوسى، محمد بن الحسن‏، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت: مؤسسه فقه الشیعة، چاپ اول، 1411 ق، ج ‏2، ص 781.
  4. ابن طاووس، على بن موسى‏، اقبال الأعمال، تهران: دار الکتب الإسلامیه‏، چاپ دوم، 1409 ق، ج 1، ص 244.
  5. طبرسى، حسن بن فضل‏، مکارم الأخلاق، قم: الشریف الرضى‏، چاپ چهارم، 1412 ق، ج 1، ص 69.
  6. ابن‌بابویه، محمد بن على (شیخ صدوق)، ثواب الاعمال، قم: دارالشریف الرضی، چاپ دوم، 1406 ق، ص 54.

 

کلمات کلیدی

آثار اعمال، آثار و خواص زیارت، شفابخشی ادعیه، شفابخشی زیارت عاشورا، شفابخشی روزه

نیسان نام ماهی رومی است که از اواخر فروردین شروع می شود و روایاتی نیز در خواص آب بارانی که در این ماه نازل می شود بیان شده است که به بررسی آن می پردازیم.
اعتبار روایی خواص آّب باران در ماه نیسان

چرا آب باران را آب نیسان می‌گویند؟ آیا روایات در این زمینه معتبر است؟ در مورد خواص و آداب تهیه آن نیز توضیحی بفرمایید؟ لطفاً به این چند سؤال هم پاسخ دهید: 1. آیا برای سوره‌های ذکر شده می‌توانیم از ضبط صوت استفاده کنیم؟ 2. آیا یک نفر می‌تواند آداب آن را رعایت کند و بعد دیگری آب را بیاشامد؟ 3. جوشاندن آن سبب از بین رفتن خواصش نمی‌شود؟ 4. می‌توانید بعد از رعایت آدابش، آن را در برای طول سال نگهداریم و استفاده کنیم؟

پاسخ:
استفاده از آب باران به عنوان یکی از گواراترین و پاکیزه‌ترین آب‌های موجود جهان در روایات مورد توجه بوده است، امیر مؤمنان علیه‌السلام می‌فرمایند: آب بارانی که از آسمان می‌آید را بنوشید زیرا سبب می‌شود که بدن پاک (و تندرست) گردد و بیماری‌ها و رنج‌ها از آن دور گردد. همان‌طور که خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ اَلسَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ اَلشَّیْطانِ وَ لِیَرْبِطَ عَلى قُلُوبِکُمْ وَ یُثَبِّتَ بِهِ اَلْأَقْدامَ» یعنی آبی از آسمان برایتان فرستاد تا شما را با آن پاک کند و پلیدی شیطان را از شما دور سازد و دلهای تان را محکم و گام‌ها را با آن استوار دارد. (1)
نیسان، نام ماه رومی است و بارانی که در این ایام باریده می‌شود را آب نیسان می‌گویند؛ در برخی روایات خواص معنوی و درمانی قابل توجهی برای آن ذکر شده است که بسیار شگفت‌آور است، در ادامه به اعتبار و جایگاه آن در منابع دینی و روایات اشاره خواهد شد.

1. شناخت آب نیسان
نیسان نام یکی از ماه‌های سال در تقویم رومی بوده است. اسامی و چینش ماه‌های سال در بین رومیان به این ترتیب بوده است:
پائیز: ایلول، تشرین اوّل، تشرین آخر.
زمستان: کانون اوّل، کانون آخر، شباط.
بهار: آذار، نیسان، ایار.
تابستان: حزیران، تموز، آب. (2)
بر این اساس، نیسان، دومین ماه از بهار محسوب می‌شود که در تطبیق آن با تقویم شمسی تقریباً با 23 فروردین مصادف است. از آنجا که این ماه، سی روزه است، حدوداً تا اواخر اردیبهشت را در برمی‌گیرد. این ایام از سال معمولاً باران های بهاری می‌بارد که آب این باران ها به آب نیسان معروف است.

2. بررسی روایی
نخستین منبعی که به خواص آب نیسان پرداخته، کتاب «مهج الدعوات» اثر سید بن طاووس است؛ بعد از ایشان عالمان دیگر مانند علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار و شیخ عباس قمی در مفاتیح‌الجنان به گزارش از این روایت در «مهج الدعوات» پرداخته‌اند. سید بن طاووس این حدیث را از کتابی به نام «زاد العابدین» نوشته فردی مشهور به «فضل» گزارش کرده که به این شرح است: روزى جمعى از اصحاب نشسته بودند. رسول خدا صلی‌الله علیه و آله وارد شد و به ایشان سلام کرد و اصحاب جواب سلام ایشان را گفتند. حضرت فرمودند: آیا مى‏خواهید دوایى را که جبرییل به من تعلیم داد که نیازمند دواى پزشکان نباشم به شما تعلیم دهم؟ امیرالمؤمنین علیه‌السلام‏ و سلمان و دیگران پرسیدند: آن دوا چیست؟
حضرت به امیرالمؤمنین علیه‌السلام خطاب فرمودند: در ماه نیسان رومى آب باران را مى‌‏گیرى و هرکدام از سوره‏هاى «فاتحه‌الکتاب»، «آیه‌الکرسی»، «توحید»، «فلق»، «ناس» و «کافرون» را هفتاد مرتبه‏ مى‏خوانى در روایت دیگر «سوره قدر» را نیز هفتاد مرتبه می‌خوانی و هفتاد مرتبه «الله‌اکبر» و هفتاد مرتبه «لا اله الا اللّه» گفته‏ و هفتاد مرتبه «صلوات» مى‏فرستى. آنگاه هفت روز در صبح و شب از آن آب می‌آشامی؛ قسم به خدایى که مرا به رسالت فرستاد، جبرییل گفت: خدا از کسى‏ که این آب را می‌آشامد، هر دردى که در بدنش باشد را برمى‏‌دارد و به او عافیت می‌بخشد و دردها را از تن‏ و استخوان‏هاى او بیرون می‌کند و اگر در لوح دردى براى او مقدر شده باشد محو مى‏کند. اگر فرزند نداشته باشد‌ و فرزند بخواهد، آب نیسان را به آن نیّت بیاشامد به او فرزند روزى شود و اگر زن عقیم باشد، با نیّت از این آب بیاشامد، از او فرزند متولد شود و اگر مرد و زن، پسر یا دختر بخواهند، از آن آب بیاشامند مقصود ایشان حاصل گردد. چنان‏ که حق‌تعالی مى‏فرماید: «یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثا وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ الذُّکُورَ أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانا وَ إِنَاثا وَ یَجْعَلُ مَنْ یَشَاءُ عَقِیما» خدا هرکه را بخواهد دختران و هرکه را بخواهد پسرانى می‌بخشد، یا پسران و دختران به ایشان عطا مى‏کند و هرکه را بخواهد نازا قرار دهد.
سپس فرمودند: اگر کسى درد سر داشته باشد، از این آب بیاشامد به قدرت حق درد سر او آرام شود و اگر درد چشم داشته باشد و در چشم‌هاى خود قطره‏اى از این آب بریزد و چشم‌هاى خود را با آن بشوید و از آن بیاشامد، به اذن خدا شفا یابد و آشامیدن از این آب، بن دندان‌ها را محکم کند و دهان را خوشبو نماید ... و به درد پشت و درد شکم مبتلا نگردد و از زکام آزار نکشد و دچار درد دندان نشود و درد معده و انگل معده را از بین می‌برد و نیازمند به حجامت‏ نشود و از بیمارى بواسیر و خارش بدن و آبله و دیوانگى و پیسى و ... نجات یابد و کور و لال و کر و زمین‏گیر نشود و دردى که موجب افطار روزه و نقصان نمازش گردد عارض او نشود و از وسوسه‏هاى جنیان و شیاطین گزندى نبیند. آنگاه رسول خدا فرمودند: جبرییل گفت: هرکه از این آب بیاشامد و به همه دردهایى که در مردم است مبتلا باشد، موجب شفاى او از تمام آن‌ها گردد و نیز گفتند: به حق خدایى که تو را به راستى فرستاده، حکمت بر زبان او جارى کند، دلش را از فهم و بینایى پر کند و از کرامت‌هایش به او عطا فرماید، آنچه به احدى از عالمیان عطا نکرده و هزار آمرزش رحمت بر او فرستد و غشّ، خیانت، غیبت، حسد، ستم، کبر، بخل، حرص و غضب را از دل‏ او بیرون کند و از عداوت و دشمنى مردم و بدگویى ایشان نجات یابد و موجب شفاى همه بیماری‌هاى او شود. (3)
مرحوم شیخ عباس قمی پس از نقل این روایت از سید بن طاووس، چنین می‌نویسد: این روایت مشهور درباره آثار آب نیسان به عبد اللّه بن عمر منتهى می‌شود و به این خاطر سندش ضعیف است و فقیر به خط شیخ شهید دیدم که این روایت را از حضرت صادق علیه‌السلام با همین خواص و سوره روایت کرده ولى آیات و اذکار به این طریق نقل شده که بر آب نیسان مى‏خوانى: «فاتحه‌الکتاب» و «آیه‌الکرسی» و «قل یا ایها الکافرون» و «سبّح اسم ربّک الاعلى» و «قل اعوذ بربّ الفلق» و «قل اعوذ بربّ الناس» و «قل هو اللّه احد» هر یک را هفتاد مرتبه و مى‏گویى هفتاد مرتبه «لا اله الاّ اللّه» و هفتاد مرتبه «اللّه اکبر» و هفتاد مرتبه «اللّهم صلى على محمّد و ال محمّد» و هفتاد مرتبه «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الاّ اللّه و اللّه اکبر».
در واقع شیخ عباس نقلی که از نظر سندی برایش معتبر بوده را نیز گزارش می‌کند که شامل تفاوت‌هایی با دستورالعمل نخست است. با این توصیفات، آب نیسان، در میان عالمان، موافقان و مخالفانی دارد؛ برخی آن را مستند و مجرب دانسته و برخی آن را ضعیف و خرافه خوانده‌اند.

3. ویژگی‌های اجرای دستورالعمل
بر اساس آنچه در متن روایت وجود دارد، قرائت و خواندن این سوره‌ها و اذکار است و از صدای ضبط شده نمی‌توان توقع داشت که نتیجه مطلوب داشته باشد. همچنین درباره جوشانده این آب، نکته و توصیه خاصی وجود ندارد و اگر صرف جوشاندن باشد و اصل ماهیت آب نیسان را تغییر ندهند، قاعدتاً نباید مشکلی ایجاد کند.
علامه مجلسی درباره مشارکت افراد در خواندن سور و انجام این دستورالعمل چنین می‌فرماید: در عمل مربوط به آب نیسان بهتر آن است که اگر به صورت دسته جمعى می‌خوانند، هر یک از افراد، مجموع آن سوره‌ها و اذکار را هفتاد مرتبه بخوانند (یعنى می‌توانند آن را میان خود تقسیم نمایند و هرکدام سوره‌ای را هفتاد بار بخواند ولى بهتر است هر یک از آن‌ها، مجموع آن سوره‌ها و اذکار را هفتاد مرتبه بخواند). (4)
در نگه داری این آب برای طول سال نیز مشکلی وجود ندارد، اما بر اساس آنچه در روایت مربوط به خواص این آب، چنین آمده است: تَشْرَبُ مِنْ ذَلِکَ الْمَاءِ غُدْوَهً وَ عَشِیَّهً سَبْعَهَ أَیَّامٍ مُتَوَالِیَاتٍ (5) رسول صلی‌الله علیه و آله فرمودند که از آن آب در هر صبح و شام تا هفت روز پى در پى بنوش‏.
بنابراین دوره استفاده آن هفت روزه است که می‌تواند در هر وقت از سال آغاز شود و توصیه‌ای به مصرف آن در ایام خاصی وجود ندارد.

4. اعتبار حدیث
برای این روایت هیچ سندی نقل نشده است و علاوه بر اینکه حدیث بدون سند به پیامبر صلی‌الله علیه و آله و امام صادق علیه‌السلام نسبت داده شده، از جهت متن نیز اعتبار چندانی ندارد به دلیل این که امور شگفت‌آوری برای آب نیسان بیان شده و آن چنان عجیب است که همه را از مراجعه به پزشک بی‌نیاز می‌کند و بیشتر مشکلات مادی و معنوی را برطرف می‌نماید. اگر از میان انواع آب‌ها، آب نیسان چنان خاصیت عجیبی داشت چرا در بین روایات و صحابه معصومان علیهم‌السلام مشهور نشده است؟!

نتیجه:
بارانی که در ماه رومی نیسان (اواسط فروردین تا آخر اردیبهشت) می‌بارد را آب نیسان می‌گویند که بر اساس روایتی، خواص مادی و معنوی فراوانی برای آن شهرت یافته است. این حدیث نخستین بار در کتابی نه چندان کهن و آن هم از منبعی ناشناخته، با سندی مورد مناقشه نقل شده است. همچنین از نظر محتوایی، اینکه یک دستورالعمل، بتواند این مقدار اثر‌بخش باشد که سلامت، عافیت و عاقبت به خیری را قاطعانه تضمین کند با معارف و روح تشریع بقیه احکام و عبادات سازگاری چندانی ندارد. با این حال شاید بتوان این دستورالعمل را یکی از مجربات (امور تجربه شده غیر روایی) نامید و افرادی که با اعتقاد و حفظ شرایط، آب پاکیزه‌ای را که اذکار و آیات فراوان قرآن کریم بر آن خوانده شده را با هدف شفا گرفتن و مانند آن مصرف کنند، بی‌اثر نخواهد بود.
برای آگاهی بیشتر به مقاله «جستاری پیرامون روایات خواص آب نیسان» نوشته آقای سید محمدرضا حسینی نیا و شریف سالمی زاده مراجعه نمایید.

پی‌نوشت‌ها:
1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: اسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 6، ص 387.
2. ابن شعبه، حسن بن على تحف العقول، ترجمه جعفرى‏، تهران: دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، 1381 ش، ‏پاورقی صفحه 354.
3. ابن طاووس، على بن موسى‏، مهج الدعوات و منهج العبادات‏، تحقق و تصحیح کرمانى، ابوطالب و محرر، محمدحسن، قم: دار الذخائر‏، چاپ اول، 1411 ق‏، ‏ص 356.
4. مجلسى، محمدباقر، ‏زاد المعاد- مفتاح الجنان‏، تحقیق اعلمى، علاءالدین‏، بیروت: موسسه الأعلمی للمطبوعات‏، چاپ اول، 1423 ق‏، ص 330.
5. ابن طاووس، على بن موسى‏، مهج الدعوات و منهج العبادات‏، همان‏، ‏ص 356.
 

در روایات متعددی از هزار باب علمی که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله برای امیرالمؤمنین علیه السلام گشوده اند صحبت شده است. منظور از هزار باب علم چیست؟
باز شدن هزار باب علم به روى حضرت علی عليه السلام

پرسش:
روایاتی وجود دارد که فرموده‌اند پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله در آخرین لحظات عمر خود سخنی را در گوش امیرالمؤمنین بیان فرمودند که هزاران باب علم برای حضرت باز شد. آیا این روایات معتبر هستند؟ و منظور این روایات چیست و این علوم چه ویژگی داشتند؟
 

پاسخ:
شیعه اعتقاد دارد علم امامان معصوم علیهم‌السلام، علم خدادادی و غیبی بوده و از راه تحصیل و آموزش عادی، حاصل نمی‌شود؛ در روایات اسلامی، چند عامل به‌عنوان منشأ علم امام معرفی‌شده است. کتاب علی علیه‌السلام، الهامات الهی، استنباط از کتاب و سنت و نقل از پیامبر صلی‌الله علیه و آله، به‌عنوان منابع علم امام علیه‌السلام می‌باشند. در مورد نقل از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله روایات فراوانی وجود دارد یک دسته از این احادیث، با عنوان «أَلْفَ بَاب» (هزار باب) از آن یاد می‌شود. 
با توجه به سؤال مطرح‌شده، برای رسیدن به پاسخ کامل، جواب را در سه بخش تنظیم می‌کنیم:
بخش اول: بررسی اعتبار روایات.
بخش دوم: بررسی محتوای احادیث و مقصود از آن‌ها.
بخش سوم: ویژگی علوم مطرح شده در این روایات.

الف. بررسی اعتبار روایت
روایاتی که در این موضوع وجود دارد معتبر است زیرا تعداد احادیث به‌قدری فراوان است که برخی از عالمان شیعه مانند علامه محمدتقی مجلسی درباره آن ادعای تواتر (1) نموده‌اند. ایشان دراین‌باره می‌نویسد: «روی متواترا عن العامه و الخاصه أنه قال صلى الله علیه و آله و سلم علمنی ألف‏ باب‏ یفتح من کل باب ألف‏ باب‏ فی مجلس واحد...»؛ به‌صورت متواتر، از اهل سنت و شیعه نقل‌شده که رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در یک مجلس برای امیر مؤمنان علیه‌السلام هزار باب از علم گشود که از هر باب، هزار باب گشوده می‌شود؛ (2) ازنظر منبع نیز این روایات در معتبرترین مصادر حدیثی شیعه مانند کافی (3) و بصائر الدرجات (4) نقل شده‌اند.

ب. بررسی مقصود و منظور از احادیث
همان‌گونه که در بخش اول، اشاره شد تعداد این احادیث بسیار زیاد است. در ادامه فقط به متن و ترجمه روایتی که از آن سؤال شده اشاره می‌شود. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِی مَرَضِهِ‏ الَّذِی‏ تُوُفِّیَ فِیهِ ادْعُوا لِی خَلِیلِی-فَأَرْسَلَتَا إِلَى أَبَوَیْهِمَا فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِمَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَعْرَضَ عَنْهُمَا ثُمَّ قَالَ ادْعُوا لِی خَلِیلِی فَأُرْسِلَ إِلَى عَلِیٍّ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِ أَکَبَّ عَلَیْهِ یُحَدِّثُهُ فَلَمَّا خَرَجَ لَقِیَاهُ فَقَالا لَهُ مَا حَدَّثَکَ خَلِیلُکَ فَقَالَ حَدَّثَنِی أَلْفَ بَابٍ یَفْتَحُ کُلُّ بَابٍ أَلْفَ بَابٍ؛ (5) رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در بیمارىِ که منجر به رحلت ایشان گردید، فرمودند: «دوستم را نزد من حاضر نمایید، دو نفر از همسران پیامبر صلی‌الله علیه و آله به دنبال پدران خود فرستادند، اما وقتی رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به آن‌ها نگاه کرد رو از آن‌ها برگردانید و دوباره فرمودند: دوستم را نزد من حاضر نمایید، دنبال امیر مؤمنان علیه‌السلام فرستادند، وقتی چشم پیامبر صلی‌الله علیه و آله به آن حضرت افتاد، به ایشان توجه نموده و با وی سخن گفت، پس از خروج علی علیه‌السلام از محضر پیامبر صلی‌الله علیه و آله، آن دو نفر ایشان را ملاقات کرده و پرسیدند دوستت با تو چه گفت؟ امیر مؤمنان علیه‌السلام فرمودند: «برای من هزار باب گشودند که از هر بابى هزار باب گشوده می‌شود».
 با توجه به قواعد فهم حدیث مانند بهره‌گیری از خانواده حدیث، درباره مقصود واقعی متکلم این روایات، سه احتمال به ذهن می‌رسد.
احتمال اول:
منظور از الف باب، قواعد کلی است که احکام جزئی و مسائل فرعی از آن استنباط می‌شود. علامه مجلسی این احتمال را مطرح نموده و می‌نویسد: «و الظاهر أن المراد أنه صلى الله علیه و آله و سلم علمه ألف نوع من أنواع استنباط العلوم‏، یستنبط من کل منها ألف مسأله أو ألف نوع‏...». (6)

احتمال دوم:
منظور از الف باب، آموزش اسم اعظم است که از هر اسمی، هزار یا هزاران موضوع استنباط و استخراج و منشعب می‌شود. عبارت «اسْتُودِعْتُ أَلْفَ‏ مِفْتَاحٍ‏ یَفْتَحُ‏ کُلُّ مِفْتَاحٍ أَلْفَ بَابٍ؛ (7) هزار کلید را برایت ودیعه گذاشتم که هر کلید، هزار باب را می‌گشاید»؛ که در برخی روایات آمده را می‌توان مؤید این احتمال برشمرد. برخی از محققان این احتمال را مطرح نموده‌اند. (8)

احتمال سوم:
سرشاخه هر یک از علوم در اختیار امام قرارگرفته است نه فروعات و جزییات آن، بنابراین، هر یک از این موضوعات کلی، دارای فروعات گستره‌ای است که هر یک از آن‌ها نیز جزییاتی دیگر دارند. روایاتی که در آن عبارت، «عِنْدَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ أُصُولُ‏ الْعِلْم‏»؛ (9) آمده است را می‌توان به‌عنوان مؤید این احتمال آورد.

ج. ویژگی‌های این علوم
بخش سوم سؤال مطرح‌شده، درباره ویژگی‌های این علوم است. بامطالعه این احادیث برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های این علوم بیان می‌کنیم.
1. این‌گونه علم‌آموزی، امری طبیعی و عادی نیست زیرا به‌طور طبیعی امکان انتقال این مقدار از معارف در مدتی کوتاه، امکان‌پذیر نیست.
2. این‌گونه علم‌آموزی، ویژه امیر مؤمنان علیه‌السلام بوده و برای کسی دیگری مقدور نیست.
3. چنان‌که در روایات این باب اشاره‌شده، حضرت امیر علیه‌السلام اجازه بازگو کردن و اطلاع دادن آن به دیگران را ندارد. (10)
4. اینکه کسی بخواهد ظرفیت دریافت الف باب (هزار موضوع علمی) در یک جلسه را داشته باشد، به عنایت و قابلیتی الهی نیاز دارد.
5. محتوای این علوم که در یک مجلس منتقل‌شده نیز مانند روش انتقال آن‌ها، خارج از تصور بشر بوده لذا علوم وحیانی و الهی است. (11)

نتیجه:
در مورد اعتبار روایات «الف باب»، باید گفت این احادیث از معتبرترین روایات شیعه است زیرا هم از جهت، تعداد روایات، هم سند و هم منبع، معتبر هستند. درباره منظور از روایات، نیز احتمالات گوناگونی مطرح‌شده که اشاره به قواعد کلی بودن، اسم اعظم بودن و سرشاخه علوم بودن، ازجمله این احتمالات است. درباره ویژگی‌های این علوم هم می‌توان به خاص امیر مؤمنان علیه‌السلام بودن، غیرعادی بودن و اینکه فهم آن‌ها، خارج از تصوّر بشر است، اشاره نمود.

پی‌نوشت‌ها:
1. متواتر به حدیثی می‌گویند که تعداد ناقلان آن به‌قدری است که فی‌نفسه و بدون نیاز به قرینه دیگری، برای انسان یقین می‌آورد و بدیهی است که قطع و یقین، حجیت آن ذاتی است.
2. مجلسى، محمدتقی بن مقصود على‏، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق/مصحح، موسوى کرمانى، حسین و اشتهاردى على پناه‏، قم، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، چاپ دوم، 1406 ق، ج 1، ص 312.
3. به‌عنوان نمونه رجوع کنید کتاب کافی: «بَابٌ فِیهِ ذِکْرُ الصَّحِیفَهِ وَ الْجَفْرِ وَ الْجَامِعَهِ وَ مُصْحَفِ فَاطِمَهَ علیها سلام» و «بَابُ الْإِشَارَهِ وَ النَّصِّ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین‏ علیه السلام».
4. بصائر الدرجات، «باب فیه ذکر الحدیث الذی علم رسول الله علیا» و «باب فی ذکر الأبواب التی علم رسول الله صلی الله علیه و آله أمیر المؤمنین علیه السلام».‏
5. کلینى، محمد بن یعقوب‏، کافی، محقق/مصحح، غفارى علی‌اکبر و آخوندى، محمد، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 1، ص 296.
6. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقی، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول‏،‏ محقق/مصحح، رسولى محلاتى، سید هاشم، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم، 1404 ق، ج 3، ص 287.
7. مفید، محمد بن محمد، امالی، محقق/مصحح، استاد ولى، حسین و غفارى علی‌اکبر، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413 ق، ص 6.
8. قال بعض المحققین: استحفاظهم الاسم الأکبر الذی هو الکتاب الجامع للعلوم الغیر المنفک عن الأنبیاء... ؛ مجلسى، محمدباقر بن محمدتقی، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول‏،‏ محقق/مصحح، رسولى محلاتى، سید هاشم، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم، 1404 ق، ج 3، ص 272.
9. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی‌الله علیهم، ‏محقق/مصحح، کوچه‌باغی، محسن بن عباسعلى‏، قم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی‏، 1404 ق، ص 363.
10. «فَإِنَّهُ قَالَ لَا یَرَى عَوْرَتِی أَحَدٌ غَیْرُک‏...»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی‌الله علیهم، ‏محقق/مصحح، کوچه باغى، محسن بن عباسعلى‏، قم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی‏، 1404 ق، 308.
11. برای مطالعه بیشتر درباره این موضوع می‌توانید به مقاله‌ای با عنوان پژوهشی در روایات «الف باب»، اثر محمدتقی شاکر، چاپ‌شده در مجله علوم حدیث، سال هفدهم، شماره چهارم، مراجعه نمایید.

طبق دستور ائمه معصومین (علیهم السلام) به هر روایتی نمی شود استناد کرد بلکه باید برای صحت سنجی روایات، آن ها را به قرآن عرضه کرد که با آن تعارض نداشته باشد.
شبهه نگهداری سگ توسط امام حسین (علیه السلام)

پرسش:
آیا صحت دارد که در برخی روایات بیان شده امام حسین علیه السلام (نعوذبالله) در کودکی، در خانه از یک سگ نگهداری و بعضی مواقع با آن بازی می‌کرد؟
 

پاسخ:
در مجامع روایی، در مورد نگهداری از حیوانات نکاتی بیان‌شده است. 
نگهداری از برخی حیوانات مورد سفارش و نگه‌داشتن برخی دیگر مورد نهی قرارگرفته است. سگ از جانداری است که اسلام با نگهداری از آن در منزل مخالف است؛ اما در مجامع روایی حدیثی نقل‌شده که امام حسین علیه‌السلام از سگی نگهداری و آن را وارد خانه کرده‌اند. در ادامه این روایت بیان‌شده و موردنقد و بررسی قرار می‌گیرد.

الف: بیان روایت
در کتاب المحاسن روایتی نقل‌شده که در آن ذکرشده سگی که متعلق به امام حسین علیه‌السلام بوده، وارد منزل پیامبر صلی‌الله علیه و آله شده و به همین دلیل تا چندی فرشتگان بر منزل ایشان وارد نمی‌شدند. متن این روایت چنین است: «أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِی‏ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَحْیَى الْکِنْدِیِّ عَنْ أَبِیهِ وَ کَانَ صَاحِبَ مَطْهَرَهِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیٍّ علیه¬السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَا عَلِیُّ إِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَانِی الْبَارِحَهَ فَسَلَّمَ عَلَیَّ مِنَ الْبَابِ فَقُلْتُ ادْخُلْ فَقَالَ إِنَّا لَا نَدْخُلُ بَیْتاً فِیهِ مَا فِی هَذَا الْبَیْتِ فَصَدَّقْتُهُ وَ مَا عَلِمْتُ فِی الْبَیْتِ شَیْئاً فَضَرَبْتُ بِیَدِی فَإِذَا جِرْوُ کَلْبٍ کَانَ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ یَلْعَبُ بِهِ الْأَمْسَ فَلَمَّا کَانَ اللَّیْلُ دَخَلَ تَحْتَ السَّرِیرِ فَنَبَذْتُهُ مِنَ الْبَیْتِ وَ دَخَلَ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ أَ وَ مَا تَدْخُلُونَ بَیْتاً فِیهِ کَلْبٌ قَالَ لَا وَ لَا جُنُبٌ وَ لَا تِمْثَالٌ لَا یُوطَأُ». (1)
رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: اى على جبرئیل دیشب نزد من آمد و بر در اتاق ماند گفتم: داخل شو. گفت: ما در خانه نشویم که در آن باشد آنچه در این خانه است من او را باور داشتم و نمی‌دانستم چه در خانه است و با دست به اطراف زدم و ناگاه توله‌سگی که از حسین بن على علیه‌السلام بود و دیروز با آن بازى می‌کرد شب زیر تخت رفته بود و من او را از خانه بیرون انداختم سپس جبرئیل درون آمد و گفتم: اى جبرئیل شماها در خانه‏اى که در آن سگ باشد وارد نشوید؟ گفت: نه و در خانه‏اى که جنب باشد یا تمثالى که زیر پا نباشد.

ب: منابع و اعتبار
حدیثی که در آن داستان ورود سگ به خانه‌ی پیامبر صلی‌الله علیه و آله بیان‌شده است، در منابع متقدم شیعه، فقط در کتاب المحاسن ذکرشده است و در سایر مجامع روایی نقل نشده است. با بررسی صورت گرفته، این حدیث از جهت سندی، به دلیل ضعیف بودن عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ (2) و مجهول بودن عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَحْیَى الْکِنْدِیِّ و پدرش ضعیف دانسته می‌شود. همچنین در کتاب رجال نجاشی عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ را متهم به دست‌کاری روایات جابر بن یزید الجعفی نموده است. 
(3) با این توضیحات مشخص می‌شود که حدیث مذکور ازنظر سندی ضعیف و غیرقابل‌اعتماد است. نکته‌ی دیگر این‌که در کتاب الکافی، روایتی با همین سلسله سند آمده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی¬الله علیه و آله قَالَ جَبْرَئِیلُ علیه¬السلام إِنَّا لَا نَدْخُلُ بَیْتاً فِیهِ تِمْثَالٌ لَا یُوطَأُ»؛ (4) پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمودند که جبریل گفت: ما (فرشتگان) در خانه‌ای که در آن عکس صورتى (تمثالی) که لگدمال نمى‌شود، وارد نمى‌شویم.
مرحوم کلینی پس از ذکر حدیث، با عبارت (الْحَدِیثُ مُخْتَصَرٌ) توضیح داده که این حدیث را به‌صورت خلاصه ذکر کرده است. شاید برخی شبهه کنند که این همان روایت موردبحث است که کلینی آن را خلاصه نموده است. اولاً باید گفت که نمی‌توان به‌طورقطع چنین مطلبی درست است. ثانیاً چنانچه این موضوع هم درست باشد، چنین حذفی نشان از بی‌اعتمادی کلینی به این بخش از روایت دارد. به دیگر سخن، مرحوم کلینی که حدیث‌شناسی متبحر بوده، این داستان را به دلیل اشکالاتی که بیان خواهد شد حذف کرده است.
نکته‌ی قابل‌توجه این‌که مضمون روایت مذکور (روایت ورود سگ به خانه پیامبر صلی‌الله علیه و آله) در چندین جامع روایی اهل سنت آمده است. (5) به‌عنوان‌مثال در کتاب مصنف ابن ابی شعبه، بیش از 3 روایت در این موضوع بیان‌شده است. (6) این کثرت نقل در اهل سنت و ذکر نشدن آن در منابع شیعی، این احتمال را قوی می‌کند که اصل این روایت از اهل سنت است و توسط محدثان شیعی پذیرفته‌نشده است.

ج: اشکالات روایت
بیان شد که سند این روایت در کتاب المحاسن ضعیف است و در سایر منابع روایی دیگر شیعه نیز این روایت نقل نشده است، بنابراین این حدیث از جهت سندی ضعیف است؛ اما از جهت محتوا نیز این روایت دارای اشکالاتی است. در ادامه برخی از اشکالات وارد بر این حدیث بیان می‌شود:

1- تعارض با قرآن
این روایت از جهت محتوا با برخی آموزه‌های قرآنی منافات دارد. این‌که سگی که از جهت احکام اسلام نجس است، وارد خانه‌ی پیامبر صلی‌الله علیه و آله شود و یا اینکه امام حسین علیه‌السلام سگی داشته باشند، مطلبی است که نمی‌توان آن را باعرضه بر قرآن کریم پذیرفت. در آیه 33 سوره احزاب می‌خوانیم که: ﴿إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا﴾. در این آیه که در شأن اهل‌بیت علیهم‌السلام است، به‌صراحت پلیدی و نجاست از ایشان دور دانسته شده است. علاوه بر این، در آیه 36 سوره نور نیز منزل ایشان محلی برای تسبیح و تقدیس الهی و ذکر خداوند دانسته شده است؛ بنابراین، با توجه به این آیات، نگهداری سگ توسط اهل‌بیت علیهم‌السلام و یا ورود آن به خانه ‌ایشان با محتوای قرآن کریم تعارض دارد. همچنین وارد نشدن جبرئیل و انقطاع وحی به خاطر وجود سگ نیز از دیگر اشکالات این روایت است چراکه مطابق آیه 3 سوره ضحی ﴿ ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى‏﴾؛ خداوند هیچ‌گاه پیامبرش را وا نمی‌نهد و او را رها نمی‌سازد.

2- منافات با سنت
از دیگر اشکالات این روایت، تنافی آن با احادیث فراوان دیگر است. در بسیاری از روایات که برخی از جهت سند نیز صحیح هستند، اهل‌بیت علیهم‌السلام همگان را از نگهداری سگ منع کرده‌اند. به‌عنوان‌مثال در روایتی چنین نقل‌شده است:
«عَنْ سَمَاعَهَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْکَلْبِ نُمْسِکُهُ فِی الدَّارِ قَالَ لَا». (7) سماعه گوید: از امام علیه‌السلام پرسیدم: مى‌توانم در خانه‌ام سگ نگه‌دارى کنم‌؟ فرمود: نه. 
در حدیثی دیگر از امام صادق علیه‌السلام نیز نقل‌شده که: «یُکْرَهُ أَنْ یَکُونَ فِی دَارِ الرَّجُلِ الْمُسْلِمِ الْکَلْبُ». (8) بد است که در خانه شخص مسلمان، سگ باشد.
بنابراین مطابق این روایات، در فرهنگ اسلامی، نگهداری از سگ در منزل کار شایسته‌ای نیست. پس چگونه می‌شود امام حسین علیه‌السلام به نگهداری از سگ بپردازند و حتی آن را داخل خانه نمایند؟

3- داشتن اضطراب
با جست‌وجو در منابع روایی مشخص می‌شود که در حدیثی از جبرئیل امین بیان‌شده که ملائکه در خانه‌ای که سگ در آن نگهداری شود وارد نمی‌شوند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی¬الله علیه و آله إِنَّ جَبْرَئِیلَ علیه¬السلام أَتَانِی فَقَالَ إِنَّا مَعَاشِرَ الْمَلَائِکَهِ لَا نَدْخُلُ بَیْتاً فِیهِ کَلْبٌ وَ لَا تِمْثَالُ جَسَدٍ وَ لَا إِنَاءٌ یُبَالُ فِیهِ». (9) جبرئیل نزد من آمد و گفت: ما گروه فرشتگان، در خانه‌اى که در آن سگى باشد، یا در آن عکس انسان و ظرف بول هست، وارد نمى‌شویم.
اینکه ملائکه بر خانه کسی که سگ نگه دارد وارد نمی‌شوند، در منابع زیادی از شیعه و اهل سنت نقل‌شده است. به‌عنوان‌مثال فقط در کتاب المحاسن که روایت ورود سگ به خانه‌ی پیامبر صلی‌الله علیه و آله نیز از همین کتاب است، سه بار این حدیث با اسناد مختلف ذکرشده است. 
(10) این نقل‌ها تا جایی زیاد است که می‌توان حدیث وارد نشدن ملائکه به خانه سگ‌باز را متواتر و از جهت صدور قطعی دانست؛ اما در مورد داستان ورود سگ به خانه‌ی پیامبر صلی‌الله علیه و آله، روایات مختلف و مضطرب است. برخی روایات مانند محاسن، آن را متعلق به امام حسین و برخی امام حسن علیهماالسلام (11) می‌دانند و حتی برخی به صاحب آن اشاره نمی‌کنند. (12) همچنین این اتفاق مطابق برخی روایات در منزل میمونه (13) و مطابق برخی نقل‌ها در منزل عایشه (14) و برخی خَوْلَهُ بِنْتُ عَاصِم (15) می‌دانند. در بعضی احادیث این سگ زنده بوده و پیامبر امر به قتل آن داده (16) در برخی احادیث بیان‌شده که پیامبر فقط سگ را بیرون انداختند (17) بدون اینکه آن را کشته باشند و در برخی احادیث دیگر اشاره‌شده که این توله‌سگ مرده بوده است. (18) با این توضیحات مشخص می‌شود که این داستان در روایات و منابع مختلف به‌صورت گوناگون آمده و در اصلاح این حدیث مضطرب و غیرقابل‌اعتماد است.

نتیجه:
در کتاب المحاسن روایتی نقل‌شده که در آن امام حسین علیه‌السلام سگی داشتند و آن سگ وارد خانه پیامبر صلی‌الله علیه و آله شده و به سبب ورود آن ملائکه و جبرئیل بر خانه‌ ایشان وارد نمی‌شدند. با بررسی انجام‌شده، این روایت از جهت سندی ضعیف است. از جهت محتوایی نیز با توجه به تعارض این روایت با قرآن و سنت اهل‌بیت علیهم‌السلام و همچنین مضطرب بودن حدیث، قابل‌قبول نیست. با این توضیحات حدیث مذکور قابل‌اعتماد و پذیرش نیست.

 

 

پی‌نوشت‌ها:
1. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلال‌الدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، 1371 ق، ج‏2، ص 615.
2. نجاشی، احمد بن علی، رجال ‏النجاشی، محقق: شبیری زنجانی، موسی، قم: جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه به قم. مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۳۶۵ ه.ش، ص 287.
3. همان.
4. کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفارى علی‌اکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق‏، ج‏6، ص 528، ح 13.
5. احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، المحقق: شعیب الأرنؤوط، بیروت: مؤسسه الرساله، ١٤٢١ ق، ج 2، ص 424.
6. ابن ابی شیبه، عبدالله بن محمد، مصنف ابن ابی شعبه، لبنان: دارالتاج، ۱۴۰۹ ه.ق، ج 5، ص 198.
7. کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، همان، ج‏6، ص 552.
8. همان، ج‏6، ص 552، ح 1.
9. همان، ج‏6، ص 527، ح 2.
10. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، همان، ج‏2، ص 615، ح 38- 40.
11. احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، همان، ج 2، ص 76، ح 647.
12. ابن‌حبان، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان، محقق: ارناووط، شعیب، بیروت: مؤسسه الرساله، ۱۴۱۴ ه.ق، ج 13 ص 166 ح 5856.
13. همان.
14. ابو یعلی، احمد بن علی، مسند ابی یعلی موصلی، محقق: سلیم اسد، حسین، لبنان: دار المأمون للتراث، ۱۴۱۰ ه، ج 8، ص 7، ح 4508.
15. طبرانی، سلیمان بن احمد، معجم الکبیر طبرانی، مصحح: حمید، سعد‌بن‌عبدالله، مصر: مکتبه ابن تیمیه، بی‌تا، ج 24، ص 249، ح 636.
16. ابن ابی شیبه، عبدالله بن محمد، مصنف ابن ابی شعبه، همان، ج 5، ص 198، ح 25202.
17. ابن‌حبان، محمد بن حبان مسند ابن حبان، همان، ج 13، ص 166، ح 5856.
18. طبرانی، سلیمان بن احمد، معجم الکبیر طبرانی، همان، ج 24، ص 249، ح 636.

در روایات معصومین علیهم السلام دستورات فراوانی به منظور رعایت حریم زن و مرد و مواظبت بر آن وجود دارد و دستور جلوگیری از شکستن حریم های دینی داده شده است.
مقابله با بی حجابی در روایات

پرسش
آیا در روایات اهل بیت علیهم‌السلام دستوری به مقابله با بی حجابی وجود دارد؟   
 

پاسخ
مسئله حجاب، یکی از آموزه‌های مهم و مورد تأکید در اسلام است. بر اساس روایات معصومان علیهم‌السلام داشتن حجاب اسلامی برای بانوان ضروری و لازم است. در این روایات، علاوه بر لزوم حجاب، حد و مرز حجاب نیز بیان شده و توصیه‌هایی هم برای مقابله با بی‌حجابی ذکر گردیده است. در تحقیق پیش رو به احادیثی که درباره مقابله با گناه بی‌حجابی وجود دارد، اشاره خواهد شد.

1. دستور به مقابله با بی‌حجابی
یکی از راه‌های مقابله با بی‌حجابی، زمینه‌سازی برای به وجود نیامدن چنین گناهی در جامعه است. مطابق سخنی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام هر چه افراد از دسترسی به گناه دور باشند، عصمت و پاک‌دامنی بیشتری خواهند یافت.(1)  پس ابتدا باید زمینه‌های ایجاد گناه و بی‌حجابی در جامعه از بین برود؛ این زمینه‌سازی می‌تواند از سویی با  توصیه مستقیم به خود خانم‌ها صورت بگیرد و از سوی دیگر توصیه‌هایی که به دست اندرکاران و مردان می‌شود؛ در ادامه برخی از سفارشات ائمه علیهم‌السلام ذکر خواهد شد.

2. دستور در نگه‌داشتن خانم‌ها در خانه
اولین موضوعی که بسیار مهم بوده و روایات زیادی در مورد آن وجود دارد، این است که زن نباید بی‌دلیل از خانه خارج شود و به میان جامعه برود. در فرهنگ اسلامی شخصیت زن بسیار حائز اهمیت است، به همین دلیل کارهای بیرون از خانه به مردان و امور منزل به زنان سپرده شده است. در اسلام مرد باید تلاش کند و هزینه‌های زندگی را تأمین نماید تا همسرش بدون هیچ دغدغه‌ای به امور منزل و تربیت فرزندان بپردازد.
در این راستا امیرالمؤمنین علیه‌السلام در توصیه به امام حسن علیه‌السلام فرمودند: اکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِکَ إِیَاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّهَ الْحِجَابِ خَیْرٌ لَکَ وَ لَهُنَّ مِنَ الِارْتِیَابِ وَ لَیْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ دُخُولِ مَنْ لَا تَثِقُ بِهِ عَلَیْهِنَّ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا یَعْرِفْنَ غَیْرَکَ مِنَ الرِّجَالِ فَافْعَلْ؛(2) براى اینکه دیده‌شان به نامحرمان نیفتد آن‌ها (زنان) را در پرده نگه‌دار؛ زیرا سخت‌گیری در حجاب براى تو و آن‌ها بهتر است و بیرون رفتن آن‌ها (از خانه) بدتر از این نیست که اشخاص نامطمئن بر آنان وارد کنى، اگر می‌توانی کارى کنى که مردى جز تو را نشناسند این کار را بکن. در برخی منابع دیگر این عبارت با اندکی تفاوت به این شکل آمده است: «به‌وسیله حجاب چشم‌های زنان خود را پاک نگاه دارید، زیرا سخت‌گیری در مورد حجاب، آن‌ها را سالم‌تر و عفیف‌تر نگاه خواهد داشت».(3)  
در هر صورت، این روایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام سخت‌گیری در حجاب را به امام حسن علیه‌السلام توصیه می‌کند. البته سخت‌گیری به معنای پوششی غیر از پوشش بیان شده در احکام اسلامی نیست، بلکه منظور این است که افراد در حجاب دقت لازم را به خرج دهند.

در حدیثی دیگر آمده است: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله النِّسَاءُ عَیٌّ وَ عَوْرَهٌ فَاسْتُرُوا الْعَوْرَاتِ بِالْبُیُوتِ وَ اسْتُرُوا الْعِیَّ بِالسُّکُوتِ؛(4) پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمودند: زنان «عىّ‌» و عورت هستند. پس عورت بودن آن‌ها را با نشاندن آنان در خانه‌ها بپوشانید (و حفظ کنید) و ناتوانى آن‌ها را با سکوت. «عَی» در معنای لغوی یعنی عجز و ناتوانی در سخن به کار رفته است؛ زیرا زنان معمولاً در مقام سخن گفتن و دفاع از حقوق خود در برابر همسران، عاجز هستند ازاین‌رو مردان نباید با مناقشه، آنان را مقهور و مغلوب خود سازند، بلکه باید در برابر این ضعف آنان سکوت کنند.»
در این توصیه نیز سفارش شده تا با تشویق خانم‌ها در ماندن در خانه و جلوگیری از رفت و آمدهای بی‌فایده، به حفظ و صیانت از آن‌ها کمک شود. البته همان گونه که بیان شد، این سخن به معنای زندانی کردن زن‌ها نیست، بلکه این سخن درجایی است که زنی بدون دلیل و حتی برای خودنمایی قصد بیرون رفتن از منزل را دارد.

3. آموزش سوره نور
در برخی روایات به افراد، توصیه‌شده تا سوره نور را به زنان آموزش دهند. در این روایات، تعلیم سوره مبارکه نور، موجب مصونیت و محفوظ بودن آن‌ها از گناه و فحشا(5)  و دارای پندها و مواعظ مفید(6)  دانسته شده است. امر به تعلیم سوره نور و مفاهیم آن نشان می‌دهد اهل‌بیت علیهم‌السلام دغدغه حفظ زن را داشته و دیگران را نیز بر محافظت از آن‌ها امر می‌کردند. این روایات همچنین می‌تواند دلالت بر لزوم کار فرهنگی در زمینه حجاب داشته باشد. 
بنابراین دست اندرکاران فرهنگ جامعه می توانند با استفاده از محتوای این سوره که در موضوع لزوم داشتن حجاب و عفاف، نهی از چشمچرانی و نگاه به نامحرم، توصیه به ازدواج و کمک به ازدواج دیگران و نهی از زنا، بیان احکام زنا و عاقبت زناکار، سفارش به جوانان برای حفظ عفت و پاکدامنی در صورت نداشتن شرایط ازدواج است، این مفاهیم و آموزه های قرآنی را در جامعه نهادینه سازند.

4. ممانعت از ورود مردان به مکان‌های خصوصی زنان
اهل‌بیت علیهم‌السلام علاوه بر مشخص کردن حریم‌های حجاب، همگان را به رعایت این حریم‌ها دعوت کرده و از شکستن آن‌ها نهی کرده‌اند. در روایتی چنین نقل شده است: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنْ یَدْخُلَ عَلَى النِّسَاءِ إِلَّا بِإِذْنِ الْأَوْلِیَاء؛(7) رسول خدا صلی‌الله علیه و آله نهى مى‏کرد از اینکه افراد بدون اذن و اطلاع اولیاء، داخل (خانه و اتاق) زنان شوند. در حدیثی دیگر آمده که پیامبر از اینکه افراد بدون اذن خانم‌ها وارد اتاق زنان شوند نیز نهی می‌کرد.(8)   
در هشداری از امیرالمؤمنین علیه‌السلام به مردم عراق آمده است: یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَکُمْ یُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِی الطَّرِیقِ أَ مَا تَسْتَحْیُونَ؛(9) اى مردم عراق! به من خبر رسیده است که بانوان شما در خیابان‌ها به مردان تنه مى‌زنند؛ آیا شما حیا و شرم نمى‌کنید؟
بنابراین ممانعت از ورود مردان به اماکن زنانه از دیگر توصیه‌های معصومان علیهم‌السلام بوده است که افراد باید از آن الگو گرفته و سعی در اجرای آن در جامعه داشته باشند. در شأن نزول آیه سه سوره احزاب نقل شده است که در عصر پیامبر گرامی اسلام، زنان مسلمان برای خواندن نماز پشت سر آن حضرت به مسجد می‌رفتند برخی از جوانان هوسران و بیماردل در هنگام شب و وقت نماز مغرب و عشاء بر سر راه می‌نشستند و با سخنان ناروا و مسخره کردن، آنان را اذیت و ایجاد مزاحمت می‌کردند آیه در این باره نازل شد.(10) 
 با توجه به این روایات می‌توان چنین برداشت کرد که در رابطه با رعایت حریم‌ها، معصومان علیهم‌السلام به‌صورت عملی وارد موضوع شده و با جلوگیری افراد و تنبه دادن به آن‌ها و اعلام حکم حکومتی، از شکستن این حریم‌ها ممانعت می‌کردند.

5. توجه دادن مردان به حجاب خانواده
یکی از کارهایی که معصومان علیهم‌السلام در زمینه مقابله با بدحجابی انجام می‌داند، توجه دادن به مردان در جهت مراقبت از حجاب خانواده‌شان بوده است. در این روش ائمه علیهم‌السلام روی صحبت خود ر ا به مردان کرده و از آن‌ها می‌خواهند تا در صیانت از زنان خود به‌وسیله حجاب بکوشند. در حدیثی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل‌شده که: «من و پیامبر در یک روز ابرى و بارانى در بقیع نشسته بودیم که زنى سوار بر الاغ ازآنجا گذشت و دست الاغش در گودالى فرو رفت و زن به زمین افتاد. پیامبر صلی‌الله علیه و آله رویش را برگرداند. حاضران عرض کردند: اى رسول خدا! آن زن شلوار به پا دارد. پیامبر سه بار فرمود: خدایا! زنان شلوار پوش را بیامرز. اى مردم! شلوار بپوشید که شلوار، پوشاترین جامه‌های شماست و زنان خود را در موقعى که بیرون می‌آیند با شلوار حفظ کنید».(11)  این روایت متعلق به ابتدای وجوب حجاب در جامعه اسلامی است؛ ظاهراً با توجه به لباس بلندی که عرب می‌پوشید، نپوشیدن شلوار به معنای عریان بودن، نبوده است. در این روایت نیز علاوه بر دعا برای آن زن در حفظ حجاب و پوشیدن شلوار، از مردان خواسته می‌شود که زنانشان را با حفظ حجاب مصون نمایند؛ بنابراین در کنار توصیه به حجاب، توصیه به مقابله با بی‌حجابی نیز ذکرشده است. حال این مقابله با بی‌حجاب می‌تواند به تشویق و اجبار زنان به پوشیدن شلوار (حجاب) باشد و یا به تهیه کردن حجاب برای خانواده؛ البته چون این روایت ناظر  به ابتدای وجوب حجاب است، در نتیجه در زمان‌های مختلف می‌تواند مصادیق گوناگونی داشته باشد.

6. نهی از اطاعت زنان در معصیت
احادیثی وجود دارند که در آن اهل‌بیت علیهم‌السلام از تبعیت و اطاعت مرد نسبت به برخی خواسته‌های نامشروع همسر خود مانند بی‌حجابی و بدحجابی منع شده است. در روایتی از پیامبر صلی‌الله علیه و آله آمده است: مَنْ أَطَاعَ امْرَأَتَهُ أَکَبَّهُ اللَّهُ عَلَى مَنْخِرَیْهِ فِی النَّارِ فَقِیلَ وَ مَا تِلْکَ الطَّاعَهُ قَالَ تَدْعُوهُ إِلَى النِّیَاحَاتِ وَ الْعُرُسَاتِ وَ الْحَمَّامَاتِ وَ لُبْسِ الثِّیَابِ الرِّقَاقِ فَیُجِیبُهَا؛(12)  هر کس از زنش اطاعت کند خداوند او را با صورت در آتش خواهد افکند. امام علی علیه‌السلام عرض کردند: منظور از اطاعت زن چیست؟ حضرت فرمودند: اینکه به او اجازه رفتن به حمام‌های عمومی، عروسی‌هایی که در آن گناه می‌شود و مجالس آوازه‌خوانی بدهد و نیز اجازه دهد تا در میان نامحرمان لباس نازک بپوشد.
البته این روایات مطلق نیستند، بلکه اولاً ممکن است مخصوص زمان یا شهرهای خاصی باشد و ثانیاً به اطاعت در بی‌عفتی و بی‌اخلاقی و به اطاعتی که زمینه‌ساز گناه و مفسده است ناظر است؛ به عبارت دیگر با توجه به محیط حمام‌های عمومی و مجالس عروسی که خانم‌ها لباس مناسبی ندارند اگر زمینه گناه و گرایش به معصیت فراهم است، نباید مردها اجازه دهند که زنان در این‌گونه اجتماعات وارد شوند. این توصیه در روایتی دیگر از پیامبر صلی‌الله علیه و آله نیز نقل‌شده است.(13)   

7. نهی از بی‌غیرتی
از دیگر کارهایی که اهل‌بیت علیهم‌السلام در راستای مقابله با بی‌حجابی انجام می‌دادند، نهی مردان از بی‌غیرتی بوده است. این سخن بدین معنا است که معصومان علیهم‌السلام علاوه بر توصیه مستقیم به زنان در حفظ پوشش، به مردان نیز توصیه می‌کنند که درباره پوشش خانواده خود بی‌تفاوت نبوده و سعی در حفظ آن داشته باشند. در روایتی از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است: إذا لم يَغِرِ الرجُلُ فهُو مَنكوسُ القَلبِ؛(14) مردى كه غيرت نداشته باشد، واژگونه دل است.
روایات فراوانی در موضوع نهی و برخورد با بی‌حجابی وجود دارد که بیان همه آن‌ها امکان‌پذیر نیست و در این تحقیق فقط به برخی از احادیث در این زمینه اشاره گردید.

نتیجه
در احادیث معصومان علیهم‌السلام سفارش‌هایی در مورد نگه‌داشتن حجاب توسط خانم‌ها وجود دارد. علاوه بر این به دیگران نیز توصیه شده تا در زمینه‌سازی و اجرای حجاب در جامعه کوشا باشند. در برخی احادیث تصریح شده تا حد امکان باید خانم‌ها در خانه بمانند و به امر مهم فرزندان و تربیت آن‌ها بپردازند. در این احادیث از خروج بی‌مورد خانم‌ها از منزل نهی شده و به افراد توصیه‌شده شرایطی فراهم بیاورند که خانم‌ها بدون دغدغه در منزل بمانند. 
در کنار این، آموزش مفاهیم سوره نور به بانوان به‌عنوان کاری فرهنگی است که اهل‌بیت علیهم‌السلام به افراد سفارش کرده‌اند. امر به رعایت حریم‌ها نیز از دیگر روایات معصومان علیهم‌السلام است. مطابق این روایات باید از شکستن حریم‌های حجاب توسط افراد جلوگیری به عمل آورد. این کار می‌تواند با نهی افراد و تنبه آن‌ها و حکم حکومتی باشد.
در کنار این، توجه دادن مردان به حجاب خانواده از دیگر موضوعاتی است که در احادیث بر آن تأکید شده است. در این راستا به مردان توصیه شده تا خواسته‌های نامشروع همسر خود در موضوع بی‌حجابی و بی‌حیایی را نپذیرند و از بی غیری دوری کنند. به نظر می‌رسد چنانچه این موارد به همراه سایر توصیه‌ها عملی شود، جامعه‌ اسلامی هر چه بیشتر به عفت و حیاء نزدیک خواهد شد.

پی نوشت: 
1 . سید رضی، محمد بن حسین‏، نهج‌البلاغه، ص  535، حکمت 351.
2 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص  338، ح 7.
3 . سید رضی، محمد بن حسین‏، نهج‌البلاغه، ص  405.
4 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص  535، ح 1.
5 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص  109.
6 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص  516.
7 . ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، ص  95.
8 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص  528، ح 1.
9 . همان، ج 5، ص 537.
10 . واحدی نیشابوری، علی بن احمد، اسباب النزول، ص 245.
11 . ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى‏، تنبیه الخواطر، ج‏2، ص  78.
12 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص  115، ح 241.
13 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص  362.
14 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص  536، ح 2.
 

آثار و فوائد بسیار زیاد فردی و اجتماعی متوجه کسی که حجاب را رعایت می کند می شود و این، فراتر از نگاه دینی به مسئله حجاب است که به رشد فردی واجتماعی منجر می شود.
آثار فردی و اجتماعی حفظ حجاب

پرسش
این که حجاب در دین اسلام واجب است، اطلاع دارم، اما آیا حفظ حجاب به جزء اجرای امر خدا، فایده ای برای ما دارد؟
 

پاسخ
یکی از واجبات اسلامی، حجاب است که روایاتی نیز در بیان اهمیت این فریضه و نحوه‌ پوشش آن وجود دارد. در بین این روایات، برخی از احادیث به  بیان فواید و آثار حجاب برای بانوان اشاره‌کرده‌اند. فواید و آثار بیان شده فروان است که برخی از آن‌ها اثرات اجتماعی و برخی نیز فردی هستند؛ دانستن این آثار می‌تواند خانم‌ها را بر حفظ حجاب و رعایت پوشش خود تشویق و ترغیب کند. در ادامه برخی از آثار حجاب از میان احادیث بیان و ارائه می‌شود.

1. محفوظ بودن از نگاه و هوس حرام
از مهم‌ترین آثار و فواید حجاب، حفظ بانوان از نگاه‌های آلوده و هوس‌های ناپاک است. در وصیتی از امیر مؤمنان علیه‌السلام به پسرش امام حسن علیه‌السلام آمده است: اکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِکَ إِیَاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّهَ الْحِجَابِ خَیْرٌ لَکَ وَ لَهُنَّ مِنَ الِارْتِیَابِ وَ لَیْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ دُخُولِ مَنْ لَا تَثِقُ بِهِ عَلَیْهِنَّ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا یَعْرِفْنَ غَیْرَکَ مِنَ الرِّجَالِ فَافْعَلْ؛(1) با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار می‌دهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمی‌داری، چراکه حجاب برای آن‌ها ثبات بیشتری به ارمغان می‌آورد. از خروج بی‌حساب و بی‌رویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد و اگر می‌توانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت‌وآمد نداشته باشند. دور بودن از نگاه‌های هوس آلود و حرام، می‌تواند در عفت بانوان و محفوظ بودن آن‌ها از نامحرمان، نقش به سزایی داشته باشد.

2. جزء بهترین زنان بودن
در روایات اسلامی زنی که خود را از نامحرم می‌پوشاند و در عوض خود را فقط بر شوهرش عرضه می‌کند، بهترین زن معرفی شده است. جابر بن عبدالله انصارى می گوید: ما در خدمت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله بودیم، راجع به زن ها سخن مى‌گفتیم و اینکه برخی نسبت به دیگران امتیازاتى دارند سوال کردیم، رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمودند: أَ لَا أُخْبِرُکُمْ فَقُلْنَا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ فَأَخْبِرْنَا فَقَالَ إِنَّ مِنْ خَیْرِ نِسَائِکُمُ الْوَلُودَ الْوَدُودَ السَّتِیرَهَ الْعَزِیزَهَ فِی أَهْلِهَا الذَّلِیلَهَ مَعَ بَعْلِهَا الْمُتَبَرِّجَهَ مِنْ زَوْجِهَا الْحَصَانَ عَنْ غَیْرِهِ الَّتِی تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطِیعُ أَمْرَهُ وَ إِذَا خَلَا بِهَا بَذَلَتْ لَهُ مَا أَرَادَ مِنْهَا وَ لَمْ تَبَذَّلْ لَهُ تَبَذُّلَ الرَّجُل‏(2)؛ آیا برایتان بگویم بهترین زنان شما کدم‌اند؟ اصحاب عرض کردند بله. حضرت فرمود: برترین زنان شما کسانی هستند که بچه‌زا، با شوهران خود مهربان و باحجاب و پوشیده باشند و در بین طایفه خودشان باعزت، ولی در مواجهه با شوهران خود متواضع و نرم‌خو باشند و برای شوهران‌شان خود را آرایش و زینت نمایند و در میان نامحرمان (و در جامعه) عفیف باشند، از شوهران خود اطاعت نموده و هرگاه با همسران خود خلوت کنند، خود را کاملاً در اختیار آنان قرار دهند و در مقابل شوهران‌شان همچون مردان (خالی از آرایش و زینت و معاشرت زنانه) نباشند.

3 مشمول دعای پیامبر صلی‌الله علیه و آله
در روایات نقل شده است که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله برای زنانی که حجاب خود را رعایت می‌کنند دعا فرموده است. چنین دعایی نشان از اهمیت حجاب در نزد اهل‌بیت علیهم‌السلام نیز دارد. مطابق این روایت کسانی که به پوشش خود اهمیت می‌دهند، مورد عنایت و دعای پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله خواهند بود.(3) 

4. ارزشمندتر شدن زن
یک از فواید حجاب، بالا رفتن ارزش زن است، چراکه خود حجاب در نزد خداوند با ارزش است. در سخنی از پیامبر صلی‌الله علیه و آله درباره حجاب زن چنین نقل‌شده: لَنَصِیفُ عَلَى رَأْسِها خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا و ما فِیهَا؛(4) آن هنگام که پوشش، سرِ زنی باشد (زن باحجاب باشد) ارزش آن از دنیا و آنچه در آن است بیشتر است. بنابراین ارزشمندی زن به عریان بودن نیست، بلکه ارزش او در نزد خدا به حجاب او است تا جایی که از تمام دنیا و متعلقات آن بالاتر خواهد بود.
در روایتی دیگر از حضرت فاطمه سلام‌الله علیها آمده است که ارزشمندترین چیز برای زن این است که مردی را نبینید و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.(5) 

5. راه رسیدن به کمال
یکی دیگر از فواید حفظ حجاب، رسیدن به کمال برای بانوان است. در حدیثی از پیامبر صلی‌الله علیه و آله چنین نقل‌شده است: حُمَادَیَاتُ النِّسَاءِ غَضُّ الْأَبْصَارِ وَ خَفَرُ الْأَعْرَاضِ وَ قِصَرُ الْوَهَازَه؛(6)  پسندیده‌ترین کمال زنان سه چیز است: پوشیدن چشم از نامحرمان، پوشیدن تمام‌اندام از بیگانگان، کم و باحیا از منزل بیرون رفتن. «حمادیات» جمع «حمادى» است، یعنى نهایت امر و آخرین مقصود و منتهای هدف.(7)  پس منظور این است که حفظ حجاب و رعایت پوشش آخرین مقصود و در واقع کمال زن است؛ بنابراین حجاب کمک می‌کند که زن به بالاترین حد کمال برسد.

6. زیبایی و شادابی
مطابق حدیثی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام، صیانت و حفظ زن موجب حال خوش او و زیبایی‌اش خواهد شد: صِیَانَهُ المَرْأَهِ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا؛(8)  صیانت زن او را شاداب‌تر و زیبایی‌اش را پایدارتر می‌کند. صیانت به معنای نگه‌داری کردن است. درست است که این روایت به‌صورت مستقیم در مورد حجاب نیست، اما یکی از راه‌های صیانت زن، طرز پوشش و حجاب او است که موجب نگه‌داری و محافظت او خواهد شد. بر اساس این حدیث، حجاب می‌تواند موجب حال بهتر بانوان و دوام زیبایی‌شان شود. همچنین ماندن زن در خانه و نپرداختن به کارهای سنگین مانند کارهای مردانه نیز می‌تواند معنای دیگری از این روایت باشد.

نتیجه
رعایت حجاب از آموزه‌های اسلامی است که واجب شمرده شده است. رعایت حجاب اسلامی، علاوه اجرای امر الهی، دارای آثار اجتماعی و فردی فراوانی است. برخی از این فواید مواردی بود که در متن مورد اشاره قرار گرفت. محفوظ ماندن از نگاه و هوس‌های حرام، اولین اثر این عمل است. بودن از بهترین زنان، مشمول دعای پیامبر صلی‌الله علیه و آله قرار گرفتن و باارزش شدن از دیگر نتایج رعایت حجاب اسلامی است. مطابق روایات حجاب باعث رسیدن زن به قله‌های کمال شده و زیبایی و شادابی را نیز در پی دارد.

پی نوشت:
1 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 338، ح 7.
2 . طوسی، محمد بن حسن، ‏تهذیب الأحکام، ج‏7، ص 400، ح 1597.
3 . ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، ‏مجموعه ورّام، ج‏2، ص 78.
4 . پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص 629، ح 2244.
5 . طبرسى، حسن بن فضل‏، مکارم الأخلاق، ص 233.
6 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، معانی الأخبار، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، ج‏2، ص 376، ح 1.
7 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، معانی الأخبار، دارالکتب الإسلامیه، ص 382.
8 . لیثى واسطى، على بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، ص 303، ح 5382.

بدپوششی خانم ها مجوز شرعی و عقلی برای مجاز بودن نگاه به آن ها نیست. هرچند آن ها رعایت نکنند ولی هر شخصی باید طبق وظیفه دینی خودش عمل کرده و مراقب چشم خود باشد.
نگاه به زنان بد حجاب

پرسش
متاسفانه به دلائل مختلف، برخی از بانوان در مکان‌های عمومی و یا مهمانی‌هایی که مردان حضور دارند با پوشش نا مناسب ظاهر می‌شوند و تذکر ما نیز فایده ندارد، آیا مطابق روایات نگاه به این افراد اشکال دارد؟ هنگام دیدن این افراد چه کنم؟
 

پاسخ
حفظ چشم از دیدن صحنه‌های گناه‌آلود، یکی از موضوعاتی است که در احادیث بر آن سفارش فراوانی شده است. اهل‌بیت علیهم‌السلام در روایات خود بر حرام بودن چنین نگاهی تأکید کرده و همگان را از عواقب آن بر حذر داشته‌اند. اما متأسفانه برخی از زنان مسلمان، به این معارف دینی توجهی نکرده و بدون حجاب در اماکن و در مقابل دیده مردان نامحرم حاضر می‌شوند. البته همان گونه که زنان در حفظ پوشش خود وظایفی دارند، مردان نیز در برابر نامحرم وظایفی بر عهده دارند. یکی از مهم‌ترین وظایف آن‌ها، چشم برداشتن از نامحرم و ترک نگاه به آن‌ها است. در ادامه برخی از توصیه‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام در ترک نگاه حرام و همچنین راهکارهای ایشان در این موضوع بیان خواهد شد.

1. ترک نگاه حرام
در روایات، از نگاه به نامحرم نهی شده است. در حدیثی از پیامبر صلی‌الله علیه و آله آمده است: مَنْ مَلَأَ عَیْنَهُ مِنْ حَرَامٍ مَلَأَ اللَّهُ عَیْنَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مِنَ النَّارِ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ وَ یَرْجِعَ؛(1)  کسی که چشمش را از حرام پُر کند، خداوند در روز قیامت چشمش را از آتش پُر خواهد کرد. مگر این که توبه کند و از کارش برگردد.
پس در درجه اول، افراد باید سعی کنند به نامحرم نگاه نکنند. اگر می‌توانند کاری کنند که در موقعیت نگاه به نامحرم قرار نگیرند تا از این گناه در امان بمانند. باید توجه داشت که نگاه به نامحرم گناهی فقط مختص به مردان نیست و زنان نیز در برخی روایات از نگاه هرزه به مردان نهی شده‌اند.(2)  

2. برگرداندن رو از نامحرم
گاهی ناخواسته انسان چشمش به نامحرم می‌افتد. در چنین حالتی افراد باید سریع از آن صحنه، رو برگردانند. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است: مَنْ نَظَرَ إِلَى امْرَأَهٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ أَوْ غَمَّضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرْتَدَّ إِلَیْهِ بَصَرَهُ حَتَّى یُزَوِّجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْحُورِ الْعِین‏؛(3)  هر کس دیده‌اش بر زنى افتد و چشم به‌سوی آسمان بالا بَرَد و یا آن را روی‌هم گذارد، دیده بر هم ننهد مگر آنکه خداوند یکتا از حوران بهشتى را به همسرى وى درآورد. پس وظیفه دیگر این است که اگر به‌صورت ناخواسته چشم به نامحرم افتاد، فوراً چشم از آن صحنه برگردانده شود تا علاوه بر این که از ارتکاب گناه جلوگیری شود، مشمول لطف و کرامت الهی نیز قرار گرفته شود.

3. خودداری از نگاه دوباره
گاهی وقت‌ها اولین نگاه به نامحرم در اختیار فرد نبوده و او بدون قصد چنین نظاره‌ای را انجام می‌دهد. این نگاه چون بدون قصد بوده، می‌تواند مشمول بخشایش خداوند شود. اما اگر شخص، این نگاه را طولانی کند و یا مجدداً  چشم به چنین صحنه‌ای بیندازد، موضوعی ناپسند است که اهل‌بیت علیهم‌السلام از آن نهی کرده‌اند. در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام آمده است: أَوَّلُ النَّظْرَهِ لَکَ وَ الثَّانِیَهُ عَلَیْکَ وَ لَا لَکَ وَ الثَّالِثَهُ فِیهَا الْهَلَاکُ؛(4) نگاه اول (ناخودآگاه به نامحرم) براى تو (حلال) است و نگاه دوم ممنوع است و حرام و نگاه سوم، هلاکت بار است.
شاید دلیل مطلب فوق این باشد که نگاه اول بدون قصد لذت و شهوت بوده؛ ولی نگاه‌های بعدی می‌تواند از روی شهوت و یا ایجادکننده شهوت باشد. در روایتی دیگر، امام ششم علیه‌السلام فرموده‌اند: النَّظْرَهُ بَعْدَ النَّظْرَهِ تَزْرَعُ فِی الْقَلْبِ الشَّهْوَهَ وَ کَفَى بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَهً؛(5) نگاهِ بعد از نگاه، بذر شهوت را در دل می‌کارد و همین برای به فتنه (و گناه) کشاندن صاحب آن نگاه کافی است. در روایتی دیگر از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز آمده است که نگاه دوباره به نامحرم می‌تواند فتنه و بلا را برای انسان ایجاد نماید.(6)  

4. یادآوری آثار ترک نگاه حرام
وظیفه دیگری که مؤمنان باید انجام دهند، یادآوری آثار ترک این گناه است؛ کسی که در موقعیت نگاه به نامحرم قرار می‌گیرد، اگر بداند که خودداری او از چنین نگاهی چه آثاری می‌تواند برایش داشته باشد، قطعاً در خودداری و ترک گناهش تشویق خواهد شد. با توجه به روایات، کسی که از نامحرم چشم می‌پوشد، آرامش درونی،(7)  درک شیرینی طاعت،(8)  رسیدن به ایمان(9)  و سرفرازی در قیامت(10)  را به دست خواهد آورد. همچنین پاداش‌های اخروی از دیگر برکات روی برگردانی از این کار است.(11)  کسی که در هنگام مواجهه با چنین گناهی آثار ترک آن را در ذهن بیاورد، انگیزه بیشتری برای مرتکب نشدن آن خواهد داشت.

5. نتیجه نگاه‌کردن به نامحرم
هر عمل حرام، قطعاً تأثیرات منفی به دنبال دارد، نگاه به نامحرم نیز از این حالت خارج نیست و قطعاً اثرات منفی در دنیا و آخرت خواهد داشت. افرادی که با نامحرم مواجه می‌شوند، در کنار دانستن آثار نگاه‌ نکردن به نامحرم، به این عواقب نیز توجه داشته باشند. دانستن آثار منفی این گناه و همچنین آثار مثبت پرهیز از آن، همانند دو بال انسان را از گرداب این گناه و نتایج پس ‌از آن نجات می‌بخشد. در احادیث آمده که نگاه حرام تیری سمی از تیرهای ابلیس است «النَّظْرَهُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ».(12)  خاصیت تیر سمی این است که علاوه بر زخمی که بر اثر برخورد آن تیر به انسان می‌رسد، در ادامه نیز موجب مرگ آرام و تدریجی فرد می‌شود. نگاه حرام نیز چنین خاصیتی دارد و علاوه بر تخریب روح معنویت انسان در همان لحظه، باعث درگیری ذهنی افراد نیز شده و حتی قوه شهوت انسان را فعال کرده تا جایی که باعث گناه بعدی می‌شود. همچنین زهر این تیر می‌تواند به‌تدریج دل را میرانده و معنویت او را از بین ببرد.
یکی دیگر از نتایج نگاه‌کردن به نامحرم، از بین رفتن قوه عاقبت‌بینی است. متأسفانه کسی که چشمش به دیدن نامحرم عادت کند، از عاقبت کار نمی‌ترسد و گرفتاری‌های پیش رو را نمی‌بیند. در روایتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیان شده است: إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَیْنُ الشَّهْوَهَ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَه؛(13) هرگاه چشم، شهوت بین شود، دیده عاقبت‌بینی دل کور شود.
همچنین کسی که بدون توجه به حرام بودن نگاه به نامحرم، چنین عملی را مرتکب شود، نتایجی همچون مورد حمله شیطان واقع‌شدن،(14)  افتادن در فتنه و بلاها،(15)  هلاکت(16)  و آتش را خواهد دید.(17)   

6. ارضا غریزه از راه حلال
گاهی انسان ناخواسته چشمانش به نامحرم می‌افتد. در این حالت بیان شد که وظیفه‌اش روی برگرداندن و دیده فروبستن از این صحنه است. اما اگر در هنگام انجام این کار، غریزه شهوانی او به ‌هیجان ‌آمده و تهییج شد، معصومان علیهم‌السلام در این باره راهکاری اندیشیده‌اند. در روایتی از پیامبر صلی‌الله علیه و آله آمده است: یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا النَّظْرَهُ مِنَ الشَّیْطَانِ فَمَنْ وَجَدَ مِنْ ذَلِکَ شَیْئاً فَلْیَأْتِ أَهْلَهُ؛(18) ای مردم! نگاه (حرام) از شیطان است، هر کس چنین نگاهی برایش پیش آمد، به نزد همسر خود رود. بنابراین راه‌حلی که برای این شخص وجود دارد، ارضا این غریزه از راه حلال است تا هیجانش فروکش نموده و به آرامش دست یابد.
این نسخه برای کسی که متأهل و از نعمت همسر برخوردار است ممکن است، اما فرد مجردی که هنوز فرصت ازدواج نیافته و یا شرایط ارضا حلال را ندارد، چه کند؟ در حدیثی دیگر از پیامبر صلی‌الله علیه و آله نقل شده است: «وقتی یکی از شما، زن زیبایی را دید، به نزد همسرش برود؛ زیرا آنچه آن زن دارد، همسرش هم از آن برخوردار است. مردی بلند شد و پرسید: ای رسول خدا! اگر فردی همسر ندارد، چه‌کار کند؟ پیامبر فرمود: سرش را به‌طرف آسمان بلند کند (و دعا نماید) و به نگاهش به آن زن ادامه ندهد؛ بلکه مراقب خود باشد و برای موفقیت در خودداری از نگاه به نامحرم، از فضل پروردگار کمک بطلبد.(19)   
پس توسل و دعاکردن در پیشگاه خدا راهکاری است که اهل‌بیت علیهم‌السلام سفارش نموده‌اند. مطابق این حدیث خداوند به وی در ازای عملش، فضل و رحمتش را نصیب خواهد نمود. در حدیثی دیگر از امیرالمؤمنین علیه‌السلام، نمازی نیز نقل شده که فرد به‌وسیله آن نماز می‌تواند از خداوند درخواست رفع نیاز و بهره‌مندی از همسر را داشته باشد.
امام علی علیه‌السلام فرمودند: هرگاه فردی از شما زنی را دید و به شگفت آمد به نزد همسرش رود، زیرا نظیر آنچه دیده است در همسر خود او نیز هست، پس شیطان را به دل خود راه ندهد و چشم خود را از آن زن برگرداند؛ و اگر همسر ندارد دو رکعت نماز بخواند و بسیار حمد خدا گوید و بر پیامبر و آل او صلوات فرستد و آنگاه از خداوند درخواست کند که از فضل خویش (همسری) عطایش فرماید، خداوند هم از روی مهر و رأفت خود نیاز او را برطرف می‌سازد.(20)   
در برخی موارد، شیطان امور ناپسند و نفرت‌انگیز را برای ما خوب جلو می‌دهد. همین کار سبب می‌شود که انسان بیشتر به‌طرف گناه کشیده شود. بهترین راه مقابله با شیطان، عبادت، دعا و ذکر الهی است. همچنان که امام سجاد علیه‌السلام در دعای هفدهم صحیفه سجادیه می‌فرماید: اللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنَّا بِعِبَادَتِکَ، وَ اکْبِتْهُ بِدُءوبِنَا فِی مَحَبَّتِکَ؛ خدایا! به عبادت و بندگی ما، او را از عرصه گاه زندگی‌مان دور کن و به سبب جدّیّت و تلاشمان در راه محبتت، او را ذلیل و خوار گردان.
امام علیه‌السلام در این دعا، با عبارت‌های مختلف به راهکارهای دوری از شیطان اشاره می‌کند که توجه به آن‌ها و همچنین قرائت این دعای در دوری از گناهان قطعاً بی‌تأثیر نخواهد بود.

نتیجه
در روایات، وظایفی برای مردان در مقابل زنان نامحرم توصیه شده است. یکی از این سفارش‌ها در نگاه‌نکردن به این بانوان است؛ بنابراین ترک نگاه حرام اولین کاری است که هر فرد در مقابل نامحرم انجام می‌دهد. اما اگر ناخواسته کسی چشمش به نامحرم افتاد، مطابق احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام، باید رویش را از نامحرم برگرداند، از نگاه دوباره خودداری کند، نتایج چنین نگاهی را برای خودش گوشزد کند، آثار نگاه‌نکردن به چنین صحنه‌ای را به یاد آورد و اگر شرایط ارضا غریزه جنسی از راه حلال را دارد انجام دهد و اگر ندارد از فضل و کرامت خدا درخواست همسری نماید؛ بنابراین اگر این مراحل را عمل نماید ان‌شاءالله از گناه نگاه حرام و آثار آن در امان خواهد بود.

پی نوشت: 
1. ابن بابویه، محمد بن على‏، الأمالی، ص 429، ح 1.
2 . ابن بابویه، محمد بن على‏، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 287.
3 . ابن بابویه، محمد بن على‏، من لایحضره الفقیه، ج‏3، ص 474، ح 4656.
4 . ابن بابویه، محمد بن على‏، من لایحضره الفقیه، ج‏3، ص 474، ح 4658.
5 . ابن بابویه، محمد بن على‏، من لایحضره الفقیه،  ج‏4، ص 18، ح 4970
6 . ابن بابویه، محمد بن على‏، الخصال، ج‏2، ص 632، ح 10.
7 . تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، ص 663، ح 1467.
8 . شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 145.
9 . ابن بابویه، محمد بن على‏، من لایحضره الفقیه، ج‏4، ص 18، ح 4969.
10 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏2، ص 80، ح 2.
11 . ابن بابویه، محمد بن على‏، من لایحضره الفقیه، ج‏3، ص 474، ح 4656.
12 . همان، ج‏4، ص 18، ح 4969.
13 . تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، ص 285، ح 89.
14 . برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج‏1، ص 109.
15 . ابن بابویه، محمد بن على‏، من لایحضره الفقیه، ج‏4، ص 18، ح 4970.
16 . همان، ج‏3، ص 474، ح 4658.
17 . ابن بابویه، محمد بن على‏، الأمالی، ص 429، ح 1.
18 . ابن بابویه، محمد بن على‏، من لایحضره الفقیه، ج‏4، ص 19، ح 4975.
19 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 494، ح 2.
20 . ابن بابویه، محمد بن على‏، الخصال، ج‏2، ص 637، ح 10.
 

روایات نقل شده از حضرت زهرا سلام الله علیها و همچنین سیره عملی ایشان در طول زندگی کوتاه اما پربرکتشان، نشان از اهتمام بسیار زیاد حضرت به مسئله حجاب است.
دیدگاه حضرت زهرا سلام‌الله علیها در مورد حجاب

پرسش
مطابق روایاتی که از معصومان علیهم‌السلام رسیده است، دیدگاه حضرت فاطمه علیها السلام در مورد حفظ حجاب چگونه بوده است؟ و آیا در مورد خود ایشان نیز روایاتی نقل شده است؟
 

پاسخ
دین اسلام، آخرین دین الهی است و تا پایان جهان، آموزه‌های آن باید به‌عنوان مبنای عقیده و عمل انسان‌ها قرار بگیرد. از سوی دیگر چون این دین کامل‌ترین دین است؛ پس کامل‌ترین احکام و معارف را در زمینه‌های مختلف عرضه کرده است. حجاب به‌عنوان یکی از معارف اسلامی، درآیات و روایات دارای نظام و اصول کلی و ثابتی است. معصومان علیهم‌السلام ازجمله حضرت فاطمه سلام‌الله علیها توصیه‌هایی در این زمینه دارد که می‌تواند الگو و راهکار مناسب برای بانوان باشد، در ادامه برخی از روایاتی که دیدگاه و سخنان این بانوی بزرگوار در مورد حجاب را بیان می‌کند ارائه خواهد شد.

1. قرار نگرفت در دید نامحرم
یکی از توصیه‌های حضرت زهرا سلام‌الله علیها در موضوع حجاب این است که بانوان خود را در دید نامحرم قرار ندهند. از امیرمؤمنان علیه‌السلام نقل‌شده است که فرمودند: روزی همراه گروهی در محضر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله نشسته بودیم. آن حضرت به ما رو کرد و فرمود: «بهترین کار برای زنان چیست»؟ هیچ‌کدام از حاضران نتوانستند جواب صحیح بدهند. هنگامی‌که متفرّق شدند، من به خانه بازگشتم و همین موضوع را از حضرت زهرا سلام‌الله علیها پرسیدم و ماجرای سؤال پیامبر و پاسخ صحیح ندادن اصحاب را برای حضرت زهرا تعریف کردم و گفتم هیچ‌یک از ما نتوانستیم پاسخ صحیح بدهیم. حضرت زهرا سلام‌الله علیها فرمودند: «خَيرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لایَرِینَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ؛ صلاح زنان در آن است که آن‌ها مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم آن‌ها را نبینند». 
من به محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بازگشتم و عرض کردم: «ای رسول خدا! از ما پرسیدی که چه‌کار برای زنان برتر است، پاسخش این است که برترین کار برای زنان این است که آن‌ها مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم آن‌ها را نبینند». پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله وقتی شنیدند که این سخن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است خشنود شدند و فرمودند: «اِنَّ فاطِمَهُ بضْعَهٌ مِنّی؛ همانا فاطمه، پاره تن من‌است».(1) 
این روایت دو معنا را می‌رساند اول این‌که بهترین حالت برای زن این است که در محیطی مانند منزل باشد تا مردان به او نگاه نکنند و همچنین او نیز مردان را نبیند و معنای دیگر این است که وقتی به بیرون از منزل نیز می‌رود، به‌گونه‌ای برود که مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.
در روایتی دیگر، ایشان فرمودند: أَدْنَى مَا تَکُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیْتِهَا؛(2)   نزدیک‌ترین حالت یک زن نسبت به خداوند، زمانی است که در منزل خودش باشد (و در میان نامحرمان حاضر نشود).
بنابراین یکی از توصیه‌های حضرت زهرا سلام‌الله علیها چنین است که بانوان در دید نامحرم نباشند و خود را در معرض نگاه مردان نامحرم قرار ندهند.

2. پوشش کامل در مقابل نامحرم
حضرت زهرا سلام‌الله علیها علاوه بر توصیه بانوان به حفظ حجاب و دوری از نامحرم، خود نیز در پوشش دقت به خرج داده و از حجابی کامل بهره می‌بردند.(3)  به‌عنوان مثال فضیل بن یسار از امام باقر علیه‌السلام این‌گونه نقل کرده است: فَاطِمَهُ سَیِّدَهُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ مَا کَانَ خِمَارُهَا إِلَّا هَکَذَا وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى وَسَطِ عَضُدِه؛(4) فاطمه سیده زنان بهشت است و مقنعه او تا اینجا بود و (امام باقر علیه‌السلام) با دست تا وسط بازو را نشان داد.
بنابراین مقنعه بلند، پوششی بود که حضرت از آن استفاده می‌کرد. البته باید دانست که مقنعه مذکور، تنها قسمتی از حجاب سرتاسری مورد استفاده آن حضرت بوده و پوشش ایشان به‌خصوص در حضور نامحرمان بسیار کامل‌تر از این بوده است.
همچنین در برخی روایات تصریح‌شده که حضرت زهرا سلام‌الله علیها در مقابل نامحرم چادر می‌پوشیدند.(5)  این روایات به‌تناسب در بخش‌های بعدی بیان خواهند شد؛ اما نکته‌ی قابل‌توجه این‌که چادر ایشان آن‌قدر بلند بوده که کاملاً بر روی زمین کشیده شده و سرتاسر بدن را می‌پوشانیده است.(6)  
در احادیث آمده که حضرت علاوه بر پوشش‌های بیان‌شده، از پوشیه (نقاب) نیز استفاده می‌کردند.(7)  همچنین در برخی احادیث آمده که حضرت زینب علیها السلام نیز از پوشیه استفاده می‌کردند.(8)  البته استفاده از پوشیه برای زنان واجب نیست، چنانچه خود حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز گاهی در مقابل نامحرم بدون پوشیه بودند.(9) 

3. حفظ حجاب هنگام حضور مهمان در خانه
متأسفانه تصور برخی خانم‌ها این است که حجاب فقط در بیرون از منزل لازم است و خود را در محیط خانه از نامحرم نمی‌پوشند؛ اما روایاتی که در مورد حضرت فاطمه سلام‌الله علیها وارد شده‌اند، نشان می‌دهد برای ایشان حضور نامحرم چه در خانه و چه بیرون منزل تفاوتی نداشته و در هر دو محیط خود را از نامحرم می‌پوشاندند.(10)  همچنان که نقل شده است، حضرت در منزل هنگام ورود نامحرم حتی باحال بیماری حجابشان را حفظ نمودند.(11)  
در این رفتار حضرت تفاوتی میان خانه‌ پدر و شوهر نبوده است و حتی وقتی ایشان هنوز در خانه‌ پیامبر صلی‌الله علیه و آله بودند، هنگام ورود مهمانی همراه پیامبر صلی‌الله علیه و آله به منزل، حجاب خود را حفظ می‌کردند.(12)  البته این حجاب فقط در هنگام مواجهه با نامحرم بوده است و لذا در وقتی‌که نامحرمی در منزل حضور نداشته ایشان از چادر و ... استفاده نمی‌کردند.(13)   

4. حفظ حجاب در بیرون منزل
چگونگی حضور بانوان در بیرون از منزل خیلی مهم است. حضرت زهرا سلام‌الله علیها وقتی در اجتماع حضور پیدا می‌کرد حجاب کاملی رعایت می‌کرد مثلاً در روایات چنین نقل‌شده است: فَتَجَلْبَبَتْ بِجِلْبابِها وَتَبَرْقَعَتْ بِبُرْقَعِها وَأَرادَتِ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله؛(14) وقتی می‌خواست به‌طرف خانه پدرش از منزل خود خارج شود: چادرش را سر نمود و روبندش را انداخت و به‌طرف منزل پیغمبر صلی‌الله علیه و آله حرکت نمود.

5. حفظ حجاب در شرایط خاص
متأسفانه برخی بانوان در هنگام مواجهه با شرایطی ویژه، از حجاب خود غافل می‌شوند. حضور در مجالس جشن و عروسی و یا عزا، گاه بهانه‌ای برای برداشتن یا کم‌رنگ شدن حجاب بانوان شده است.
اما حضرت فاطمه سلام‌الله علیها بانویی بودند که در هنگام مجلس عروسی نیز حجاب کامل را رعایت کرده‌اند. در روایتی بیان‌شده که حضرت در شب عروسی، لباسی بلند پوشیده بودند که پایین آن بر روی زمین کشیده می‌شد. همچنین ایشان از نقاب برای پوشاندن روی خود استفاده کرده بودند.(15)  حتی در هنگام خرید عروسی نیز لباس‌های پوشیده، مقنعه و چادر بخشی از خریدهایی بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای حضرت فاطمه سلام‌الله علیها انجام داده بودند.(16) 
همچنین بعضی خانم‌ها در مواجهه با مصیبت و عزا، عنان از کف داده و حجاب خود را آشکار می‌کنند؛ اما حضرت فاطمه سلام‌الله علیها در هنگام برخورد با بدترین مشکلات، همچنان در حفظ حجاب خود اصرار داشتند. به‌عنوان مثال، پس از جریان غصب فدک، با اینکه حضرت بسیار ناراحت بودند، اما غضب و ناراحتی سبب نشد که حجاب ایشان با موقعیت‌های عادی تفاوتی داشته باشد، بلکه چنین نقل‌شده است: لَاثَتْ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ أَقْبَلَتْ فِی لُمَهٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ ذُیُولَهَا؛(17) مقنعه خود را بر روی سر انداختند و سرتاسر بدن خود را با چادرشان پوشاندند و همراه با جمعی زنان قبیله خود راه افتادند درحالی‌که دنباله چادرشان روی زمین کشیده می‌شد.
در ادامه این حدیث بیان‌شده که حتی هنگام سخنرانی حضرت فاطمه سلام‌الله علیها در مسجد، برای ایشان محلی پوشیده درست کردند که مردها این بانوی بزرگ را نبینند.(18)  

6. داشتن دغدغه حجاب
با بررسی سخنان حضرت فاطمه سلام‌الله علیها مشخص می‌شود که ایشان همیشه دغدغه‌ حجاب داشتند. حضرت در آخرین روزهای زندگی در وصیتی چنین سفارش نموده‌اند: من این عمل را زشت مى‏دانم که یک پارچه روى جنازه زنان مى‏اندازند زیرا هرکسی از حجم و وصف آن جنازه آگاه مى‏شود.
 اسماء عرض کرد: اى دختر رسول خدا! من نظیر آن تابوتى را که در سرزمین حبشه دیده‏ام، به تو نشان مى‏دهم. آنگاه فرستاد تا شاخه‏هاى تازه خرما آوردند و او تابوتى نیکو ساخت و یک پارچه روى آن انداخت. حضرت زهرا فرمودند: چقدر این تابوت خوب است، زیرا جنازه‏اى که در میان آن باشد تشخیص داده نمى‏شود که جنازه زن یا جنازه مرد است.(19)  
نکته‌ قابل‌توجه این‌که در آن دوران، تَشییع جنازه‌ خانم‌ها بدون حجاب نبوده بلکه با انداختن پارچه‌ای بر روی کفن، میت را می‌پوشاندند ولی حضرت به این مقدار هم راضی نبوده و نمی‌خواستند حجم بدنشان به این میزان نیز مشخص شود. در حدیثی دیگر از ایشان آمده است: من بسیار زشت و زننده می‌دانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه‌‌ای روی بدنش تشییع می‌کنند و افرادی اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و برای دیگران تعریف ‌نمایند. مرا بر تختی که اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار ندهید، بلکه مرا با پوشش کامل تشییع کنید.(20)  

7. کاستن از حضور در اجتماع
حضور بیش‌ از اندازه و بی‌مورد زنان در اجتماع، آسیب‌هایی را به دنبال دارد؛ ازجمله برخورد آن‌ها با مردان نامحرم ممکن است سبب قرار گرفتن در معرض نگاه‌های آلوده شود. حضرت زهرا سلام‌الله علیها از اینکه مجبور نبودند در جامعه رفت ‌و آمد داشته و به همراه مردان به کار بپردازند ابراز خوشحالی نموده‌اند. در برخی از روایات نقل‌شده است که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله کارهاى مربوط به درون خانه را براى فاطمه علیها السلام و کارهاى بیرون خانه را براى على علیه‌السلام تعیین کرد. حضرت زهرا سلام‌الله علیها فرمودند: جز خدا کسى نمی‌داند که من چقدر از این تقسیم خوشحال شدم زیرا از شانه‌به‌شانه شدن با مردان بیگانه نجات یافتم و مشکل برخورد با مردان نامحرم از دوشم برداشته شد.(21)   

نتیجه
حجاب موضوعی مهم در اسلام است که اهل‌بیت علیهم‌السلام نیز توصیه‌های متعدد در این زمینه دارند. از جمله در سیره حضرت فاطمه سلام‌الله علیها، نکات بسیار با اهمیتی در مورد پوشش زنان و حفظ حجاب  بیان شده است. حضرت فاطمه سلام‌الله علیها همواره به‌صورت کامل این واجب الهی را پراهمیت دانسته و در مقابل نامحرم چه داخل منزل و چه بیرون منزل حجاب خود را حفظ می‌کردند. حضرت، از این‌که با مردان مجبور به کار در بیرون منزل نیستند خوشحال بودند. این سخنان و فعالیت‌ها نشان‌دهنده‌ی اهمیت حجاب در نزد این بانوی بزرگ و لزوم حفظ آن توسط همه بانوان مسلمان است.

پی نوشت:
1 . اربلى، على بن عیسى‏، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج‏1، ص 466.
2 . ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات (الأشعثیات ص 95.
3 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص 257، ح 789.
4 . طبرسى، حسن بن فضل‏، مکارم الأخلاق‏، ص 93.
5 . طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على اهل اللجاج، ج‏1، ص 98.
6 . همان، ج‏1، ص 99.
7 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، علل الشرائع، ج‏1، ص 163، ح 2.
8 . طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج‏2، ص 308.
9 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 528، ح 5.
10 . ابن حیون، نعمان بن محمد مغربى‏، دعائم الإسلام، ج‏2، ص 214، ح 792.
11 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، علل الشرائع، ج‏1، ص 187، ح 2.
12 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 528، ح 5.
13 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص 257، ح 789.
14 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، علل الشرائع، ج‏1، ص 163، ح 2.
15 . طوسى، محمد بن الحسن‏، الأمالی (للطوسی)، ص 42، ح 45.
16 . همان، ص 40، ح 45.
17 . همان، ج‏1، ص 99.
18 . طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج‏1، ص 99.
19 . اربلى، على بن عیسى‏، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج‏1، ص 504.
20 . طوسى، محمد بن الحسن‏، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج‏1، ص 469، ح 1540.
21 . حمیرى، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 52، ح 170.

در مسئله حجاب، آقایان نیز مسئولیت هایی در قبال همسر، فرزندان و دیگر اعضای خانواده دارند که با رعایت آنها، پیشاپیش جلوی تعداد بسیاری از ناهنجاری ها گرفته می شود.
حجاب خانواده و مسئولیت مردان

پرسش
بر اساس روایات ائمه علیهم‌السلام، مردها در قبال همسران و دیگر خانم‌های خانواده خود نسبت به حجاب چه وظیفه‌ای دارند؟ آیا دستور و توصیه خاصی در این زمینه وجود دارد؟
 

پاسخ
رعایت پوشش اسلام و داشتن حجاب از موضوعاتی است که در احادیث به آن اهمیت فراوانی داده‌شده و اهل‌بیت علیهم‌السلام توصیه‌هایی به زنان در مورد داشتن حجاب بیان فرموده‌اند. علاوه بر این، مردان نیز به‌عنوان بخشی از خانواده در موضوع حجاب جامعه تاثیرگذار هستند و مطابق روایات دارای وظایفی می‌باشند. در ادامه برخی از این دستورات و توصیه‌ها ارائه و بیان خواهد شد.

1. امر به حجاب
یکی از وظایف مرد، سفارش و امر خانواده به رعایت حجاب است. این امر تا جایی مهم بوده که خداوند متعال در قرآن کریم، پیامبر صلی‌الله علیه و آله را بر چنین کاری سفارش نموده است: ﴿ یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا﴾؛ (1) ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب‌ها (روسری‌های بلند) خود را بر خویش فروافکنند (بپوشند)، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و (اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آن‌ها سرزده) خداوند همواره غفور و رحیم است.
همچنین توصیه به رعایت حجاب در احادیث نقل شده از پیامبر صلی‌الله علیه و آله به فرزندان خود نیز وجود دارد. (2) بنابراین مردان باید همواره در حجاب همسر و فرزندان دقت کرده و آن‌ها را امر به رعایت حجاب نمایند. نکته‌ دیگری که از این آیه که نیاز به توجه می باشد این است که پیامبر صلی‌الله علیه و آله نه فقط موظف به توجه نمودن به حجاب همسر بلکه به دختران خود و حتی سایر بانوان نیز هست. پس مردان نیز باید مواظب حجاب همسر، فرزندان و سایر خانواده خود باشند. با توجه به این توضیح، دستورها و توصیه‌هایی که در ادامه درباره حجاب آمده است، برای همسر و هم برای دختر و سایر افراد خانواده جاری است.

2. مخالف با بی‌حجابی
علاوه بر امربه‌معروف، نهی از منکر نیز از دیگر پایه‌های ایمان است. مردان باید علاوه بر سفارش خانواده‌شان به حفظ حجاب، با بی‌حجابی آن‌ها نیز مخالفت کنند. در روایاتی از پیامبر صلی‌الله علیه و آله واردشده که اگر مردی مخالفتی با وضع نامناسب همسر خود نداشته باشد، در گناه او شریک خواهد بود: الْمَرْأَهُ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ بَابِ دَارِهَا مُتَزَیِّنَهً مُتَعَطِّرَهً وَ الزَّوْجُ بِذَاکَ رَاضٍ بُنِیَ لِزَوْجِهَا بِکُلِّ قَدَمٍ بَیْتٌ فِی النَّار؛ (3)  زن اگر از خانه خودش با آرایش و زینت و معطر خارج شود و شوهرش به این کار او راضی باشد، به هر قدمی که آن زن برمی‌دارد برای شوهرش خانه‌ای در جهنم بنا می‌گردد.

3. دقت در رعایت حجاب خانواده در هنگام برخورد با نامحرم
یکی دیگر از وظایف مردان در برابر حجاب همسر و دختران خویش، دقت در پوشش آن‌ها در هنگام رفت‌وآمد نامحرمان در فضای خانه و بیرون از منزل است. در روایات نقل‌شده است که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله هنگام دعوت اصحاب و یارانش به منزل، ابتدا از اهل خانه اجازه می‌گرفت و به آن‌ها فرصت پوشیدن حجاب را می‌داد و بعد از پوشش کامل اهل منزل، به میهمان اجازه ورود به خانه را می‌دادند. (4) در روایتی دیگر از پیامبر صلی‌الله علیه و آله نقل‌شده که ایشان افراد را از ورود بدون اجازه به اماکن زنانه نهی می‌فرمود. (5)

4. تقسیم وظایف زندگی و سپردن کارهای منزل به بانوان
از دیگر وظایف مردان در برابر حجاب همسر و بانوان اهل خانه خود، سعی بر نگه‌داشتن و حفظ آن‌ها در منزل است. البته منظور از حفظ بانوان و خانواده در منزل، زندانی کردن آن‌ها نیست، بلکه مقصود این است که تا حد امکان، مرد کارهای بیرون از منزل را انجام داده و خانم‌ها سعی کنند کمتر با مردان نامحرم رودررو شوند.
امیرالمؤمنین علیه‌السلام در توصیه‌ای به فرزندشان امام حسن علیه‌السلام فرمودند: وَ اكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَّاهُنَّ، فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ أَبْقَى عَلَيْهِنَّ؛ وَ لَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ إِدْخَالِكَ مَنْ لَا يُوثَقُ بِهِ عَلَيْهِنَّ، وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ؛ وَ لَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا، فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ؛ (6) با پوششى كه بر آنان قرار مى دهى ديده آنان را از ديدن مردمان باز دار، زيرا سختى حجاب، آنان را پاك تر نگاه مى‌دارد، و بيرون رفتن زنان از خانه بدتر از اين نيست كه افراد غير مطمئن را بر آنان در آورى و اگر بتوانى چنان كن كه غير تو را نشناسند. امورى كه در خور توان زنان نيست به دستشان مسپار، زيرا زن گلى است ظريف نه خادم و كارپرداز.
در برخی منابع این عبارت نیز نقل‌شده است «به‌وسیله حجاب چشم‌های زنان خود را پاک نگاه‌دارید، زیرا سخت‌گیری در مورد حجاب، آن‌ها را سالم‌تر و عفیف‌تر نگاه خواهد داشت». (7)
 باید دقت داشت که منظور اهل‌بیت علیهم‌السلام از سخت‌گیری، چیزی فراتر از رعایت امور شرعی نیست؛ بنابراین مقصود این است که مرد نسبت به حجاب و عفت زن و همسرش توجه داشته باشد و تا حد ممکن در حفظ آن‌ها بکوشد و پوشش‌های مناسب و پسندیده برای آن‌ها فراهم کند.

5. آموزش مسائل مربوط به حجاب
مردان علاوه بر دقت در نحوه پوشش خانواده، در آموزش و توجیه آن‌ها نیز باید کوشش خود را به خرج بدهند. سوره نور یکی از بهترین سوره‌ها در بیان آموزه‌های عفاف و حجاب است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در موضوع آموزش این سوره به بانوان چنین فرموده است: عَلِّمُوهُنَّ سُورَهَ النُّورِ فَإِنَّ فِیهَا الْمَواعِظُ؛ (8) به زنان سوره نور را آموزش دهید چراکه در آن موعظه‌ها و پندهایی است.
در حدیثی دیگر توصیه‌شده تا سوره نور را به زنان آموزش داده شود چراکه تعلیم این سوره موجب مصونیت و محفوظ بودن آن‌ها از گناه و فحشا است. (9) با توجه به محتوای این سوره، می‌توان معارفی همچون، نهی از زنا و حکم انجام این عمل، نهی از متهم کردن زنان عفیفه، توصیه ازدواج زنان و مردان پاک با هم، سفارش به ورود به خانه دیگران با اجازه قبلی، دستور به مردان و زنان برای چشم پوشی از نگاه به نامحرم، دستور به بانوان برای حفظ حجاب و پوشاندن زینت ها، توصیه به پادرمیانی و کمک برای ازدواج پسران و دختران، سفارش به جوانان برای حفظ پاکدامنی و حفظ خود گوشه¬ای از مواعظی هستند که در این سوره به آنها اشاره شده است.

6. اطاعت نکردن از خواسته‌های نامشروع خانواده
بسیاری از بانوان، متدین بوده و کاملاً بر حجاب خود اصرار دارند، اما متأسفانه برخی از زن‌ها نیز هستند که بالعکس، سعی بر استفاده از پوشش‌های نامناسب در برابر نامحرم دارند. از دیگر اقدامات مردان در برابر حجاب خانواده، اطاعت نکردن و تن ندادن به چنین بی‌حجابی‌هایی است. 
در روایتی از پیامبر صلی‌الله علیه و آله چنین نقل‌شده است: مَنْ أَطَاعَ امْرَأَتَهُ أَکَبَّهُ اللَّهُ عَلَى مَنْخِرَیْهِ فِی النَّارِ فَقِیلَ وَ مَا تِلْکَ الطَّاعَهُ قَالَ تَدْعُوهُ إِلَى النِّیَاحَاتِ وَ الْعُرُسَاتِ وَ الْحَمَّامَاتِ وَ لُبْسِ الثِّیَابِ الرِّقَاقِ فَیُجِیبُهَا؛ (10) هر مردی از زنش اطاعت کند خداوند او را با صورت در آتش خواهد افکند. امام علی علیه‌السلام عرض کردند: منظور از اطاعت زن چیست؟ حضرت فرمودند: اینکه به او اجازه رفتن به حمام‌های عمومی، عروسی‌هایی (که در آن گناه می‌شود) و مجالس آوازه‌خوانی بدهد و نیز اجازه دهد تا در میان نامحرمان لباس نازک بپوشد.
البته علت نهی از شرکت در این مراسم‌ها و حمام‌های عمومی، شرایط خاص آن زمان است؛ چون ظاهرا مجالس جشن، عزا، عروسی و همچنین حمام‌ها در آن دوران، مناسب برای شرکت مسلمان‌ها نبود، در نتیجه با تغییر شرایط و گناه آلود نبودن این مکان‌ها و مجالس، رفتن بانوان به این مجالس جشن و یا استفاده از حمام‌های عمومی بی اشکال به نظر می‌رسد. همچنان که در سفارشی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است «کسانی که ایمان دارند، ففط با پوشش مناسب حق رفتن به حمام را دارند». (11)

7. داشتن غیرت نسبت به خانواده
مطابق روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام، غیرتمندی وظیفه دیگر مردها در برابر خانواده و همسر خود است. غیرت به معنای حس تعصب و توجهی است که مرد به‌وسیله آن به حفظ همسر خود می¬پردازد. (12) این حس موجب صلاح و منفعت برای زن و مرد است. (13) در تعریفی دیگر از غیرت آمده که «کسی را وارد حریم خود نکند و وارد حریم دیگری هم نشود». (14) در حدیثی پیامبر صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است: إنّ الغَيرَةَ مِن الإيمانِ؛ (15) به راستى كه غيرت از ايمان است.
با توجه به این توضیحات، مرد باید نسبت به پوشش همسر خود غیرت داشته و بی‌تفاوت نباشد، دیگران را در حریمی که خدا برای او و همسرش در نظر گرفته وارد نکند و خود نیز در حریم دیگران وارد نشود.

نتیجه
همان‌گونه که زن در موضوع پوشش خود وظایفی بر عهده دارد، مرد نیز در برابر حجاب همسر، دختران و بانوان اهل خود، دستوراتی را باید رعایت کند. مردان باید خانواده خویش را امر به حجاب نمایند و چنانچه در این موضوع سهل‌انگاری نمودند، مخالفت خود را با بی‌حجابی آن‌ها اعلام کنند. شوهر و پدر باید نسبت به حجاب همسر و فرزند خویش در هنگام مواجهه با نامحرم دقت نمایند. مردها باید تا حد امکان خانواده را در منزل حفظ نمایند. به‌عنوان‌مثال مرد می‌تواند با انجام کارهای بیرون از منزل تا حد امکان از بیرون رفتن غیرضروری همسر و دختران خود جلوگیری به عمل بیاورد. در کنار این دقت‌ها، آموزش مسائل مربوط به حجاب به خانواده نیز از دیگر وظایفی است که مردان باید نسبت به آن اهتمام داشته باشند. موضوع دیگری که مردان باید به آن دقت داشته باشند، داشتن غیرت نسبت به خانواده است.

پی نوشت:
1 . سوره احزاب، آیه 59.
2 . ر.ک: کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 527، ح 4.
3 . شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 158.
4 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 528، ح 5.
5 . ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، ص 95.
6 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 338، ح 7.
7 . سید رضی، محمد بن حسین‏، نهج‌البلاغه، ص 405.
8 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 516، ح 2.
9 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 109.
10 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص 115، ح 241.
11 . جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج8، ص 239.
12 . ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج‏3، ص 401. 
13 . ابن فارس، احمد بن فارس‏، معجم المقاییس اللغه، ج‏4، ص 404.
14. https://hawzah.net/fa/News/View/90659
15 .  ابن بابويه، محمد بن على‏،  من لا يحضره الفقيه‏، ج3، ص 444، ح 4541.
 

لزوم رعایت حجاب مورد تأکید فراوان روایات قرار گرفته است که بر خلاف آنچه افراد مغرض یا ناآگاه بیان می کنند مسئله محدود کردن انسان نیست بلکه مسئله، حفظ کرامت است.
لزوم حجاب در روایات

پرسش
آیا بر اساس روایات معصومان علیهم‌السلام، حجاب بانوان موضوعی لازم است و حتما باید رعایت کنند؟
 

پاسخ
حجاب یکی از دستورات اسلامی است که بر همه زن‌ها و مردها واجب است. این سبک پوشش موجب مصونیت افراد از آزار و همچنین باعث افزایش کرامت اخلاقی زن در جامعه می‌شود. در همین راستا آیاتی از قرآن کریم نازل شده و حجاب را لازم نموده است. علاوه بر آیات قرآن کریم، در روایاتی از معصومان علیهم‌السلام نیز، به فراوانی موضوع لزوم حجاب بیان‌شده است که در ادامه به برخی از این روایات اشاره خواهد شد.

1. حفظ حجاب پس از رسیدن به بلوغ
مطابق احادیث معصومان علیهم‌السلام، دختر و پسر باید پس از رسیدن به بلوغ احکامی را رعایت کنند که یکی از این موارد برای دختران، حفظ حجاب است.

در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام درباره برخی واجبات بلوغ آمده است: عَلَى الصَّبِیِّ إِذَا احْتَلَمَ الصِّیَامُ وَ عَلَى الْجَارِیَهِ إِذَا حَاضَتِ الصِّیَامُ وَ الْخِمَار؛ (1) بر پسری که به سن بلوغ می‌رسد روزه و بر دختری که به سن بلوغ می‌رسد، روزه و حجاب واجب است.

در روایتی دیگر از امام باقر علیه‌السلام آمده است: لَا یَصْلُحُ لِلْجَارِیَهِ إِذَا حَاضَتْ إِلَّا أَنْ تَخْتَمِرَ إِلَّا أَنْ لَا تَجِدَه‏؛ (2) براى هیچ دخترى که به سن حیض رسیده است، جایز نیست که بدون روسری در انظار ظاهر شود، مگر این‌که (وضعیتی پیش آید که) قادر به تهیه آن نباشد.

در حدیثی دیگر از امام کاظم علیه‌السلام سؤال شد دختر بچه نابالغ چه وقت باید سر خود را از نامحرم بپوشاند و در چه زمانى لازم است سر خود را در نماز با مقنعه بپوشاند؟ حضرت فرمودند: لَا تُغَطِّی رَأْسَهَا حَتَّى تَحْرُمَ عَلَیْهَا الصَّلَاهُ؛ (3) سرش را لازم نیست بپوشاند تا وقتی‌که خواندن نماز بر او حرام مى‏گردد. (مقصود از حرام شدن نماز، رسیدن به سن حیض است که به خاطر این وضعیت مدتی نمی‌توانند نماز بخوانند و اقامه نماز در این ایام برایشان حرام است).
باید توجه داشت که این سؤال در حقیقت درباره پوشش لازم بعد از بلوغ است، نه اینکه مقصود فقط پوشش سر باشد؛ بنابراین وقتی دختر به سن بلوغ رسید باید خود را پوشانده و از منظر نامحرم‌ها دور نگه دارد.

2. لزوم حفظ حجاب مقابل نامحرم
بیان شد که با آغاز بلوغ، حجاب بر افراد واجب می‌شود. این موضوع آن‌قدر اهمیت دارد که احادیث فراوانی در تأکید بر حفظ حجاب بیان شده است. برخی از این روایات لزوم حجاب را بیان می‌کنند که در ادامه اشاره خواهد شد:
عَنِ الرِّضَا علیه‌السلام قَالَ: یُؤْخَذُ الْغُلَامُ بِالصَّلَاهِ وَ هُوَ ابْنُ سَبْعِ سِنِینَ وَ لَا تُغَطِّی الْمَرْأَهُ شَعْرَهَا مِنْهُ حَتَّى یَحْتَلِمَ؛ (4) حضرت رضا علیه‌السلام فرمود: پسر را در سنّ‌ هفت‌سالگی به نماز وا‌می‌دارند و او را بخواندن نماز تکلیف می‌کنند و لازم نیست زن موى خود را از او بپوشاند تا زمانى که به احتلام بالغ گردد.
مطابق این حدیث زن باید موی خود را از هر پسر نامحرمی که به سن بلوغ رسیده بپوشاند. البته حجاب منحصر در مو نیست و در احادیث بیان‌شده که به‌جز صورت و ابتدای دست، پوشاندن سایر اعضاء نیز بر خانم‌ها لازم است. (5)

در حدیثی از پیامبر صلی‌الله علیه و آله نیز آمده است: لِلزَّوْجِ ما تَحْتَ الدِّرْعِ وَ لِلْاِبْنِ وَ الْأَخِ ما فَوْقَ الدِّرْعِ وَ لِغَیْرِ ذِی مَحْرَمٍ أرْبَعَهُ أَثْوابٍ دِرْعٌ‏ وَ خِمارٌ وَ جِلْبابٌ‏ وَ إزارٌ؛ (6) برای شوهر است آنچه زیر پیراهن زن اوست و برای پسر و برادر روی لباس است و برای غیر محارم، او چهار لباس (باید) داشته باشد: ١- پیراهن ٢- روسری ٣- پوششی مثل چادر ٤- شلوار.
مطابق این روایت، زن در برابر همسر هیچ محدودیتی از جهت پوشش ندارد، ولی در مقابل سایر محارم باید لباسی که مواضع حسّاس او را می‌پوشاند، بپوشد و بیش از آن ضرورت ندارد، ولی در مقابل مرد نامحرم باید پوششی کامل را داشته باشد.
باید توجه داشت که موضوع حجاب در منظر احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام آن‌چنان مهم است که ایشان پوشاندن مو را در مقابل فرد خصی (فردی که اندام جنسی ندارد و یا تمایلات مردانه ندارد) نیز لازم می‌داند.  (7) حتی در حدیثی آمده است که زن مسلمان حق ندارد در مقابل زن‌های یهودی و مسیحی حجاب خود را بردارد چراکه آن‌ها بی‌حجابی زن مسلمان را برای شوهران خود تعریف می‌کنند: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: لَا یَنْبَغِی لِلْمَرْأَهِ أَنْ تَنْکَشِفَ بَیْنَ یَدَیِ الْیَهُودِیَّهِ وَ النَّصْرَانِیَّهِ فَإِنَّهُنَّ یَصِفْنَ ذَلِکَ لِأَزْوَاجِهِنَّ؛ (8) امام صادق علیه‌السلام فرمود: براى زن جایز نیست که نزد زن یهودى و نصرانى بدون حجاب باشد، زیرا آنان، زیباى او را براى شوهران خود توصیف مى‌کنند.  این نکته بسیار جالب و قابل‌توجه است که اسلام حتی به این مقدار نیز حاضر نیست مو و زیبایی زن مسلمان عیان شده و حتی در تصور مردان نامحرم بیاید!

در حدیثی دیگر از پیامبر صلی‌الله علیه و آله آمده است: أَیُّمَا امْرَأَهٍ وَضَعَتْ خِمَارَهَا فِی غَیْرِ بَیْتِ زَوْجِهَا فَقَدْ هَتَکَتْ حِجَابَهَا؛ (9) هر زنی که روسری از سر بردارد در غیر خانه شوهرش، حجابش را هتک کرده و زیر پا گذاشته است.
گفته شد که حجاب زن از بلوغ او شروع می‌شود. این حجاب حتی پس از مرگ او لازم است و حتی اسلام اجازه عریان شدن بدن زن بعد از مرگ او را نیز نمی‌دهد. در حدیثی بیان شده است که مفضل بن عمر سؤال کرد از امام صادق علیه‌السلام درباره زنی که در سفر بمیرد و مرد محرم یا زنی که او را غسل دهد همراه او نباشد، حضرت فرمودند: مواضع تیمم او را باید غسل دهند ولی نباید بدن او را لمس کنند و نباید زیبایی‌های او را که خدا پوشیدن آن را واجب فرموده است، آشکار کرد.  (10)
اما با این وجود برخی از خانم‌ها بدون تفکر در این سفارش‌ها، حجاب را رعایت نکرده و به آن ملتزم نیستند. امیرمؤمنان علیه‌السلام از پیامبر صلی‌الله علیه و آله در مورد اوضاع آخرالزمان چنین روایت کرده است: یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَهِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَهِ نِسْوَهٌ کَاشِفَاتٌ عَارِیَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّینِ دَاخِلَاتٌ فِی الْفِتَنِ مَائِلَاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِی جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ؛ (11) در آخرالزمان و نزدیک قیامت که بدترین زمان‌هاست، زنانى پدید مى‌آیند که زینت خود را براى غیر از شوهر خود آشکار مى‌کنند و بى‌حجاب و بى‌دین و فتنه‌انگیز و شهوتران و هوس‌باز هستند، حرام‌ها را حلال مى‌شمرند و در جهنم جاودان خواهند بود. پس از این حدیث چنین برداشت می‌شود که حجاب امری لازم بوده و بی‌حجابی سرانجامی جز آتش ندارد.

در حدیثی تاثیرگذار و قابل‌تأمل از امیرالمؤمنین علیه‌السلام در مورد این عذاب الهی آمده است: (روزی) من و فاطمه خدمت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله رسیدیم، (دیدم که ایشان شدیداً گریه می‌کنند. عرض کردم: پدر و مادرم فدایت، ای رسول خدا، چه چیزی شما را به گریه انداخته است؟) حضرت فرمودند: ای علی شبی که مرا به آسمان‌ها بردند. زنانی از امت خود را دیدم که در عذاب‌های بسیار سختی به سر می‌بردند، به یاد عذاب سخت آن‌ها افتادم و گریه بر من غلبه نمود، زنانی را دیدم که از موهای سر خود آویزان هستند و از آتش جهنم مغز سرشان می‌جوشید ... برخی از آن‌ها گوشت بدنشان توسّط قیچی‌هایی از آتش از عقب و جلو بریده می‌شد... امّا آن زنانی که از موهای سرشان آویزان بودند کسانی هستند که در دنیا موهای سرشان را از مردان نامحرم نمی‌پوشاندند... و آن‌ها که گوشت بدنشان با قیچی‌ها بریده می‌شد زنانی هستند که در دنیا با رفتارهای مختلف به نامحرمان اظهار تمایل می‌نمودند و خود را برای آن‌ها نشان می‌دادند... .  (12)
بنابراین با توجه به احادیث بیان‌شده مشخص می‌شود که حجاب امری لازم و واجب است که زنان و دختران مسلمان باید به آن ملتزم بوده و به رعایت آن بپردازند.

3. لزوم حجاب حتی در شرایط خاص
از روایات معصومان علیهم‌السلام چنین برداشت می‌شود که حجاب آن ‌قدر امری مهم و لازم است که حتی در برخی شرایط خاص نیز رعایت آن ضروری است. برخی خانم‌ها در بعضی شرایط و اتفاقات حجاب را فراموش می‌کنند؛ اما اهل‌بیت علیهم‌السلام سفارش می‌کنند که افراد حتی در هنگام مشکلات و ناگواری‌ها، به حفظ حجاب خود پایبند باشند. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام در بیان تفسیر آیه‌ای از قرآن بیان می‌کنند که زن نباید در هنگام مصیبت و عزا، عنان از کف داده و خود را بی‌حجاب کند. حضرت فرمودند:  لَا یَشْقُقْنَ جَیْباً وَ لَا یَلْطِمْنَ خَدّاً ... وَ لَا یَنْشُرْنَ شَعْراً؛ (13) (زنان) گریبان ندرند، به‌صورت خود لطمه نزنند و موى پریشان نکنند.
حتی در روایت آمده است که پیامبر صلی‌الله علیه و آله به دخترش حضرت زهرا سلام الله علیها سفارش نمود «هنگامی‌که من از دنیا رفتم، صورتت را برایم زخمى نکن، مویت را برایم پریشان نکن». (14)بنابراین حفظ حجاب در همه موقعیت‌ها و شرایط باید مورد توجه زن مسلمان باشد و نباید به بهانه‌های مختلف آن را کنار بگذارد.

4. حجاب موضوعی مشترک در قرآن و حدیث
حجاب موضوعی است که در قرآن نیز به آن اشاره شده و آیات فراوانی در این کتاب مقدس ذکرشده است. یکی از این آیات، آیه 31 سوره نور است: ﴿قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون‏﴾؛ و به زنان باایمان بگو چشم‌های خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‌کیششان، یا بردگانشان [کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی‌شان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد)؛ و همگی به‌سوی خدا بازگردید ای مؤمنان تا رستگار شوید!
در تفسیر این آیه، احادیثی از معصومان علیهم‌السلام وجود دارد که ابعاد این حجاب را مشخص می کند. راوی می‌گوید از امام صادق علیه‌السلام در مورد زینت‌هایی که جایز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند سؤال کردم، حضرت فرمودند: «الْوَجْهَ وَ الْکَفَّیْنِ؛ (15) آن صورت و کف دو دست است».
بنابراین صورت و دو دست (تا مچ) از جاهایی است که زن می‌تواند آن را نپوشاند. مفهوم این سخن آن است که سایر اعضا باید پوشیده باشند. فضیل بن سیار می‌گوید: از امام صادق علیه‌السلام سؤال کردم آیا ساعد (بین مچ و آرنج) از زینت‌هایی است که خداوند می‌فرماید: «زینت‌های‌تان را جز برای شوهران و محارم خویش آشکار نکنید»؟ امام فرمودند: آری، همچنین زینت‌های زیر مقنعه (و روسری) (مثل گردن بند) و نیز بالاتر از جای دستبند [مثل ساق و آرنج و بازو] نیز از زینت محسوب می‌شوند (و باید بپوشانند). (16)
حاصل سخن این است که مطابق آیه بیان‌شده و تفاسیر حدیثی آن، حفظ پوشش به‌جز موارد بیان‌شده، بر هر زنی واجب است.

نتیجه
از دستورات مهم اسلامی موضوع حجاب است. اهل‌بیت علیهم‌السلام توصیه‌های فراوانی بر حفظ حجاب نموده‌اند. در احادیث معصومان علیهم‌السلام، حجاب پس از رسیدن به بلوغ بر هر زنی واجب می‌شود. در این احادیث آمده است که زنان باید پوشش مناسبی در مقابل نامحرم داشته باشند. اهل‌بیت علیهم‌السلام حتی در شرایط خاص همچون عزا نیز تکلیف را از دوش زنان برنداشته‌اند و آن‌ها را ملزم به پوشش خود می‌دانند. مطابق پژوهش به عمل‌آمده حجاب موضوعی مشترک بین قرآن و حدیث است و هر دو منابع اسلامی به لزوم حجاب تأکید کرده‌اند.

پی نوشت:
1 . طوسى، محمد بن الحسن‏، تهذیب الأحکام، ج‏4، ص 281، ح 24.
2 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 532، ح 1.
3 . همان، ج‏5، ص 533.
4 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص 436، ح 4507.
5 . حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 82، ح 270.
6 . طبرسى، فضل بن حسن‏، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج‏7، ص 243.
7 . طبرسى، حسن بن فضل‏، مکارم الأخلاق، ص 232.
8 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 519، ح 5.
9 . ابن حیون، نعمان بن محمد مغربى‏، دعائم الإسلام، ج‏2، ص 215، ح 794.
10 . طوسى، محمد بن الحسن‏، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج‏1، ص 200، ح 1.
11 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص 390، ح 4374.
12 . ابن‌بابویه، محمد بن على‏، عیون أخبار الرضا علیه‌السلام، ج‏2، ص 11، ح 24.
13 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 527، ح 3.
14 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 527، ح 4.
15 . حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 82، ح 270.
16 . کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج‏5، ص 521، ح 1.

صفحه‌ها