قرآن

كتبی كه شامل این موضوع را بیان كرده باشد كدام است؟
نمی شود به این سادگی به تعداد شان نزول آیات قرآن اشاره كرد و این نیازمند فرصت بسیار زیادی است و از طرفی برخی از شان نزول ها از جایگاه صحیح برخوردار نیستند.

تعداد آیاتی كه دارای شان نزول هستند و كتبی كه شامل این موضوع را بیان كرده باشد كدام است؟

در ابتداء فرق و معنای شان نزول و سبب نزول را برای شما عرض می كنیم سپس به اصل پاسخ می پردازیم:

هر گاه به مناسبت جرياني درباره شخص و يا حادثه اي ، خواه در گذشته يا حال يا آينده و يا درباره فرض احكام ، آيه يا آياتي نازل شود، همه اين موارد را شان نزول آن آيات مي گويند، مثلا مي گويند كه فلان آيه درباره عصمت انبيا يا عصمت ملائكه يا حضرت ابراهيم(ع) يا نوح(ع)  يا آدم(ع)  نازل شده است كه تمامي اين ها را شان نزول آيه مي گويند.

اصطلاح ديگري در علوم قرآن وجود دارد، به نام سبب نزول كه بيش تر مفسران ميان اين دو ( شان نزول و سبب نزول ) فرقي قائل نيستند. اما شان نزول اعم و سبب نزول اخصّ است.

تعريف سبب نزول به حادثه يا پيش آمدي مي گويند كه متعاقب آن، آيه يا آياتي نازل شده باشد. آن پيش آمد، باعث و موجب نزول گرديده است. (1)

هر آيه اي از قرآن شان نزول نداشته و در واقعه خاصي نازل نشده، بلكه تعداد محدود و كمي از آيات نسبت به كل قرآن شان نزول دارد . بيش تر آيات بدون اين كه واقعه خاصي پيش آمده باشد، بر پيامبر نازل شده اند.

داستان هاي پيامبران هم هر مقطعش در يك زمان براي آثار تربيتي كه داشته، بر پيامبر نازل شده، چون قرآن كتاب تاريخ محض نبوده ، همه آن را در يك جا و به ترتيب از اول تا آخر شرح نداده، بلكه در هر مقطع به قسمتي كه پيام مناسب آن مقطع را داشته، اشاره كرده است.

قرآن كتاب هدایتی است كه از جانب خدا برای هدایت مردم بر قلب پیامبر نازل شده و توسط ایشان بر مردم تلاوت گردیده است و غالب سوره ها و آیات آن ابتداءا و بدون این كه ناظر به واقعه ای باشد، نازل شده اند و شأن نزول ندارند و تعداد كمی از آیات، آن هم غالبا آیات سیاسی - اجتماعی و یا  در پی واقعه ای خاص و ناظر به مطلبی معین نازل شده اند .

نمی شود به این سادگی به تعداد شان نزول آیات قرآن اشاره كرد و این نیازمند فرصت بسیار زیادی است و از طرفی برخی از شان نزول ها از جایگاه صحیح برخوردار نیستند. لذا مي توانید از كتاب تفسيري براي آگاهي شان نزول آيات استفاده كرد. از جمله تفسير نمونه آيت الله مكارم شيرازي ذيل آيات خصوصا شروع سوره ها مراجعه نمائيد. كتاب هاي غير تفسيري هم در اين زمينه قابل استفاده وجود دارد :

1- اسباب النزول، نوشته دكترسيد محمد باقر حجتي.

2- اسباب النزول واحدي ،ترجمه اسلامي.

3- نزول القرآن، واحدی علی بن احمد، اسباب اول، بیروت، دار الكتب العلمیه، 1411 ق.

 4- شأن نزول آیات، اسلامی محمد جعفر، اول، تهران، نشر نی، 1383 ش.

و می توانید به نرم افزار "جامع التفاسیر" مركز كامپیوتری علوم اسلامی نور مراجعه كنید.

پي نوشت:

1. معرفت محمد هادي،  علوم قرآني، موسسه فرهنگی تمهید، چاپ یاران قم، چاپ 6، سال1384، ص87 .

شأن نزول قرآن و ترتيب سوره هاي قرآن به چه صورتي مي باشد؟
قرآن از جانب خدا برای هدایت بشر بر قلب رسول خدا نازل شده ، بر زبان ایشان جاری گشته و به مردم رسیده است تا برنامه عقیده و عمل آنان شود.

شأن نزول قرآن و ترتيب سوره هاي قرآن به چه صورتي مي باشد؟

قرآن از جانب خدا برای هدایت بشر بر قلب رسول خدا نازل شده ، بر زبان ایشان جاری گشته و به مردم  رسیده است تا برنامه عقیده و عمل آنان شود. خداوند غالب سوره ها و آیات را ابتدائا و بدون این كه واقعه خاصی رخ داده باشد، بر قلب پیامبر القا كرد تا به مردم ابلاغ كند . تعدادی از آیات و سوره ها در پس حوادث و وقایعی معین نازل شد  و حكم شان را بیان كرد و ناظر به آن ها بود كه به آن وقایع و حوادث "سبب نزول" یا " شأن نزول" گویند. (1)

دانشمندانی سعی در جمع آوری شأن و اسباب نزول آیات داشته اند. كتاب های زیر در این زمینه تدوین شده است:

علی بن احمد واحدی ، اسباب نزول القرآن، بیروت، دار الكتب العلمیه، 1411 ق.

محمد باقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات، تهران، انتشارات اسلامی، 1361 ش.

محمد جعفر اسلامی، شأن نزول آیات، تهران، نشر نی، 1383 ش.

ترتیب سوره های قرآن بر حسب نزول غیر از آن است كه امروز در قرآن می یابیم. ترتیب نزول بنا بر قول هایی كه هست در كتب علوم قرآنی ثبت شده است. (2) اما ترتیب نزول فعلی بنا به نظر گروهی به تمامه مطابق دستور رسول خداست. بنا به نظر گروهی همه یا بعض آن به اجتهاد صحابه بوده است. (3)

پی نوشت ها:

1. غالبا این دو واژه را به یك معنا گرفته اند(خرمشاهی، دانشنامه قرآن ، تهران ، دوستان، 1377،ج 2، ص 1289) زیرا غالبا از لحاظ مصداق با هم متحد می باشند،یعنی واقعه ای سبب نزول آیه یا آیاتی شده (همان ، ج 1، ص 192) كه در شأن همان واقعه و روشنگر حكم همان واقعه است. گاهی این دو با هم تفاوت می یابند، به این معنا كه واقعه و جریانی سبب شده تا آیه و آیاتی نازل شوند كه آن واقعه سبب نزول می باشد، ولی آن آیات در شآن مطلبی دیگر است و مطلبی دیگر را روشن می كند، مثلا سوال گروهی از یهود كه ایمان آورده اند، از پیامبر كه "ولی مسلمانان كیست؟" و بعد از پیامبر باید به چه كسی رجوع كنند؟  سبب نزول آیه ولایت(مائده (5) آیه 55) می شود كه در شأن امیر المؤمنین و ناظر به زكات و صدقه دادن ایشان است. وی را به عنوان ولی مؤمنان بعد از خدا و رسول معرفی می كند.

2. سید محمد باقر حجتی ، تاریخ قرآن كریم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377 ش ، ص 394-409؛

سید محمد رضا جلالی نائینی، تاریج جمع قرآن كریم، تهران، نشر نقره، 1365 ش ، ص 158-181.

3.  سید محمد باقر حجتی، همان ؛سید محمد رضا جلالی، همان.

دوران فترت در مورد نزول قرآن از نظر آيت ا.. معرفت چيست؟
نزول قرآن به عنوان كتاب آسماني، سه سال تأخير داشت. اين سه سال را به نام «فترت» مي‏خوانند ...

دوران فترت در مورد نزول قرآن از نظر آيت ا.. معرفت چيست؟

آیت الله معرفت (ره) در این باره می نویسد:

« آغاز وحي رسالي (بعثت) در 27 ماه رجب، 13 سال پيش از هجرت (609 ميلادي) بود، ولي نزول قرآن به عنوان كتاب آسماني، سه سال تأخير داشت. اين سه سال را به نام «فترت» مي‏خوانند. پيامبر (ص) در اين مدت دعوت خود را سرّي انجام مي‏داد تا آيه «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ»(1) نازل شد و دستور اعلان دعوت را دريافت كرد. ابو عبداللّه زنجاني گويد: «پس از نزول آيه «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ...»(2) تا مدت سه سال قرآن نازل نشد و اين مدت را فترت وحي مي‏نامند؛ سپس قرآن به صورت تدريجي نازل گرديد كه مورد اعتراض مشركين قرار گرفت.» (3)

پی نوشت ها:

1. حجر(15) آیه 94.

2. علق(96) آیه 1.

3. معرفت، علوم قرآني، قم، موسسه فرهنگي التمهيد، 1386ش، ص 62.

آیا قرآن كریم پیش از آنكه به صورت تدریجی و با حضور كاتبان وحی نازل ...
قرآن كريم به شهادت آياتش يك نزول دفعي داشته كه در شب قدر واقع شده و يك نزول تدريجي كه در طول دوران 23 ساله بعثت صورت گرفته است.

آیا قرآن كریم پیش از آنكه به صورت تدریجی و با حضور كاتبان وحی نازل شود، در شب قدر بر پیامبر نازل شده است؟

قرآن كريم به شهادت آياتش يك نزول دفعي داشته كه در شب قدر واقع شده و يك نزول تدريجي كه در طول دوران 23 ساله بعثت صورت گرفته است. در اين كه نزول قرآن در شب قدر چگونه بوده و چطور اين نزول دفعي و يكباره با نزول تدريجي قابل جمع است، از قديم بين مفسران بحث بوده و هر كدام در جمع اين دو تلاش كرده و راه حل هايي ارائه كرده اند.

علامه طباطبايي درچند جا از تفسير الميزان به اين موضوع پرداخته و ضمن نقل نظر مفسران گذشته، به نقد آنها پرداخته و آنها را نپذيرفته و نظريه جديدي ارائه كرده است. ايشان با استناد به آياتي از قرآن، قرآن را داراي حقيقت واحده اي شمرده كه آن حقيقت واحده، بسيط و مجرد بوده، در قالب لفظ و آيه و سوره و جزء نيست و آن حقيقت متعالي بوده، در لوح محفوظ و برتر از درك و فهم و لمس انسان هاي عادي است و آن حقيقت واحده كه وقتي تفصيل داده شود و تنزل يابد و در قالب لفظ و سوره و آيه در آيد، همين قرآن موجود نزد ما مي شود، در شب قدر بر قلب پيامبر القا شده است. صورت تنزل يافته قرآن و جامه لفظ پوشيده و تفصيل يافته قرآن به آيه و سوره نيز در مدت 23 سال بعثت توسط جبرئيل به قلب پيامبر القا گرديده است. (1)

با پذيرش اين نظريه روشن است كه گرچه حقيقت قرآن بر پيامبر (ص) به صورت دفعي نازل شده، اما پيامبر (ص) به صورت تفصيلي و در قالب الفاظ از آنها آگاه نشده و لذا در نزول تدريجي است كه اين حقيقت به صورت تفصيلي و در قالب الفاظ ظهور و بروز دارد.

پي نوشت ها:

1. علامه طباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1417ق ، ج‏2، ص: 16 .

آیا بخش أعظم قرآن مجيد توسط عايشه كتابت شده است؟
او نوشتن نمي دانسته و فقط خواندن مي دانسته است بنا بر اين نمي تواند از نويسندگان قرآن باشد.

آيا راست است كه بخش أعظم قرآن مجيد توسط عايشه كتابت شده است؟

نزول قرآن از سيزده سال قبل از هجرت شروع شد و در مكه مسلمانان كم تعداد و تحت فشار بودند و آيات و سوره هاي نازل شده معمولا كوتاه بودند و به راحتي حفظ مي شدند و در آن مدت مسلمانان آيات و سوره ها را حفظ مي كردند و گر چه افرادي به امر رسول خدا آيات را مي نوشتند، ولي پنهاني بود و آيات نازل شده آن قدر فراوان نبود كه از حافظه ها برود.

با هجرت به مدينه مسلمانان سامان و نظام گرفتند و پيامبر افرادي را به عنوان "كتّاب وحي" و نويسندگان قرآن تعيين كرد كه وظيفه داشتند آيات نازل شده را بنويسند.

محققان مسلمان و خاورشناسان اسامي نويسندگان وحي را جمع آوري كرده اند كه تعداد آنها در طول دوران بعثت به چهل و سه تا چهل و پنج نفر مي رسد. (1)

در بين كاتبان هم افراد فرق داشتند. بعضي مدت كوتاهي از عمر پيامبر را به مسلماني درك كردند و كمي از آيات را نوشتند و بعضي از جمله علي بن ابي طالب از ابتداي رسالت تا آخر عمر پيامبر هميشه در خدمت ايشان بود و به كيفيت نزول تمام آيات آگاهي داشت و همه آنها را مي نوشت و در مرحله بعد زيد بن ثابت و ابي بن كعب بيشترين نقش را داشتند. (2)

هيچ سندي عايشه را از زمره آنان نشمرده است.

نكته ديگر اين كه راجع به عايشه گفته اند او نوشتن نمي دانسته و فقط خواندن مي دانسته است بنا بر اين نمي تواند از نويسندگان قرآن باشد.

 پي نوشت ها:

1. سيد محمد باقر حجتي، پژوهشي در تاريخ قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1327ش، ص202-203 به نقل از تاريخ القرآن زنجاني، ص 42؛ تاريخ القرآن عبد الصبور، ص 53-54؛ تاريخ قرآن راميار، ص 66.

2. همان، ص 204.

چرا خدا وحی را با حضرت محمد (ص) غیرمستقیم قرار داد؟
كلیم الله لقب گرفتن حضرت موسی علیه السلام منافاتی با این امر ندارد كه خداوند هیچگاه با پیامبر اسلام بدون واسطه به گفتگو نپرداخته باشد ...

 چرا خداوند با حضرت موسی (ع) مستقیم وحی را بیان نمود ولی با پیامبر اسلام حضرت محمد ص غیر مستقیم و جبرئیل را واسطه قرار داد؟

كلیم الله لقب گرفتن حضرت موسی علیه السلام منافاتی با این امر ندارد كه خداوند هیچگاه با پیامبر اسلام بدون واسطه به گفتگو نپرداخته باشد ؛ برای پاسخ كامل به این سؤال مناسب است مسئله وحی، یعنی گونه سخن گفتن خدا با پیامبر را بشناسیم.

پديده «وحي» از مباحث مهم علوم قرآني ميباشد و اهميت آن از اين جهت است كه قرآن كريم كه سخن خداي متعال و كتاب هدايت انسانها به شمار ميرود، از طريق «وحي» نازل شده است.

در اينجا مناسب است ابتدا واژه «وحي» را معنا كنيم و سپس به چگونگي نزول آن بر پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ بپردازيم.

مرحوم علامه طباطبایي (ره) درباره «وحي» مينويسد: «وحي، يك نوع تكليم آسماني (غير مادي) است كه از راه حس و تفكر عقلي درك نميشود؛ بلكه با درك و شعور ديگري است كه گاهي در برخي از افراد ـ به حسب خواست خدایي ـ پيدا ميشود و دستورات غيبي، يعني نهان از حس و عقل را از وحي دريافت ميكند. عهدهدار اين امر نيز نبوت ناميده ميشود». (1)

«شايسته هيچ انساني نيست كه خدا با او سخن گويد؛ مگر از راه وحي (مستقيم) يا از پشت حجاب، يا رسولي مي‏فرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحي مي‏كند؛ چرا كه او بلند مقام و حكيم است». (2)

چگونگي نزول وحي بر پيامبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم -:

«وحي» نسبت به پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ به سه صورت انجام ميگرفت: گاهي در خواب (از وراي حجاب) به او وحي ميشد كه اين بيش تر در اوايل رسالت حضرتش بود. زماني هم بدون وساطت فرشتهاي، مستقيماً از جانب خداوند مورد وحي قرار ميگرفت. گاهي نیز جبرئيل واسطه وحي بود. قرآن كريم از دو طريق اخير، يعني مستقيماً و يا به وسيله جبرئيل، به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ وحي شده است. 

پس به یقین قسمتي از وحي به طور مستقيم و بدون وساطت فرشته، انجام ميگرفت. اصحاب پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل كردهاند كه: هنگام وحي، درد شديدي به پيامبر دست ميداد، حالت بيهوشي بر وي عارض ميشد، سر او به زير ميافتاد، رنگ صورتش تغيير ميكرد و عرق از روي او جاري ميشد. حاضران در جلسه نيز تحت تأثير اين وضع قرار ميگرفتند و بر اثر اين منظره ترسناك سرهاي آنان نيز به زير ميافتاد. خداوند متعال ميفرمايد: «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً»؛ (3) «ما گفتار سنگيني را به تو القا كرديم».

در توحيد صدوق از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده كه از حضرتش پرسيدند: «آن حالت مدهوش شدن كه به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به هنگام وحي دست ميداد، چه بود؟ فرمود: اين در هنگامي بود كه در ميان او و خداوند هيچ كس واسطه نبود و خداوند مستقيماً بر او تجلي ميكرد». (4)

گاهي نيز هنگام وحي مستقيم خداوند بر پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ چنين حالتي به ايشان دست نميداد؛ به عنوان نمونه می توان به گفتگوي خداوند با پيامبر در شب معراج اشاره نمود. بنابراين، پيامبر اسلام(ص) انواع گوناگون وحي را دارا بوده است و در بعضي موارد كه وحي مستقيم بود، آن حالت فشار روحي هم براي او ايجاد نميشد و شايد اين حالت روحي به جهت ماهيت آن وحي بوده است كه موجب فشار روح نميشد؛ با آنكه مستقيم بوده است. (10)

معرفي منابع جهت مطالعه بيش تر:

1. درسهايي از علوم قرآن، دكتر حبيب الله طاهري، تهران، چاپ اول، 1377، ج 1، ص 258 ـ 251.

2. پيام قرآن، آيت الله مكارم شيرازي، قم، مطبوعاتي هدف، چاپ اول، 1371، ج 7، ص 326.

3. قرآن در اسلام، علامه طباطبايي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ هشتم، 1375، ص 85.

 

پی نوشت ها:

1. طباطبایي، سيد محمّد حسين، قرآن در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ هشتم، 1375، ص 85.

2. سوره شوري (42) آیه 51.

3.  سوره شوري (42) آیه 51.

4.  طاهري، حبيبالله، درسهايي از علوم قرآن، تهران، چاپ اول، 1377، ج 1، ص 251 ـ 258.

پس از نزول دفعی دلیل وحی مجدد به صورت تدریجی چیست؟
نزول تدريجي و تفصيلي‌قرآن كریم طي 23 سال بوده ،یعنی آیات قرآن از ابتدای بعثت تا پایان عمر پیامبر اسلام (ص) در زمان ها و مكان هاي مختلف بر حضرت نازل شده است.

پس از نزول یكباره قرآن در شب قدر بر حضرت پیامبر(ص) دلیل وحی مجدد و آیه به آیه چه لزومی داشته است؟

نزول تدريجي و تفصيليقرآن كریم طي 23 سال بوده ،یعنی آیات قرآن از ابتدای بعثت تا پایان عمر پیامبر اسلام (ص) در زمان ها و مكان هاي مختلف بر حضرت نازل شده است. سورههاي قرآن برخلاف كتابهاي آسماني قبل كه يك باره نازل ميشدند، به صورت تدريجي در طول دوران رسالت به اقتضاي پيشرفت نهضت اسلام و نيازهاي عيني جامعه كامل گرديد كه طول مدت نزول آن 23 سال می باشد. به برخي از حكمتهاي نزول تدریجی اشاره می شود .

 1- اقتضاي قانون تعليم و تربيت و آمادگي مردم:

وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَي النَّاسِ عَلي‏ مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزيلاً ؛(1)

قرآني كه آن را بخش بخش نازل كرديم تا آن را با تأني و آرامي بر مردم بخواني .

با توجه به اينكه قرآن براي هدايت و تعليم و تربيت نازل شده است، دستيابي به اين اهداف با نزول تدريجي قرآن آسانتر است .از اين رو خداوند نيز از پيامبر ميخواهد قرآن را با تأني بر مردم بخواند.

 2- پايداري و تقويت روحي و تثبيت قلب پيامبر:

و قال الذين كفروا لولا نُزّل عليه القرءان جملة وَحدة كذَلك لنثبّت به فؤادك و رتّلنَه ترتيلاً؛ (2)

 كساني كه كافر شدند، گفتند: "چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است؟ اين گونه آن را به تدريج نازل كرديم تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم، و آن را به آرامي برتو خوانديم.

 با توجه به دشواري ها و سرسختيها و لجاجتهايي كه سر راه پيامبر (ص) در راستاي هدايت مردم به وجود ميآمد و كار را بر حضرت دشوار مينمود، نزول دوباره و ارتباط پيوسته با وحي قلب پاك حضرت را تسلي داده و اطمينان خاطر او را فراهم و تقويت روحيه مينمود.

 3- عظمت و حقانيت قرآن:

با توجه به اين كه قرآن بر مخاطباني نازل شد كه هم نقّاد و سخنسنج و هم متعصب و لجوج بودند; با اين همه، عظمت قرآن آن قدر خيره كننده بود كه با نزولهر آیه، دل هاي سخت را نرم و شكوفا ميكرد(3)  يا با عرضة معارف بيكران، افشاي رازهاي پنهان و... روز بروز بر عظمت آن ميافزود.(4)

خلاصه آن كه مردمي كه براي ترك خوردن مشروبات الكلي بارها آيه نازل شد آن وقت برخي از آنها (نه همه ) آن را رها كردند چطور ظرفيت پذيرش اين همه آيات و معارف را داشتند ؟

پی نوشت ها:

1.اسرأ (17)آیه ، 106.

2. فرقان(25) آیه ،32 .

3.طور(20) آیه  ،33  .

4.ترجمه تفسیر الميزان، ج 2، ص 16؛ محمدباقر سعيدي ،علوم قرآن، ص 138 - 146،

یا از ابتدا نزول دفعی صورت گرفته وسپس نزول تدریجی؟
در مورد معنای نزول دفعی قرآن و چگونگی آن، اختلاف است و نظرهای زیر داده شده است: 1. قرآن در شب قدر به یكباره از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل شد. 2. ...

آیا قرآن ابتدا به صورت تدریجی بر پیامبر نازل شده و بعد از اتمام نزول تدریجی نزول دفعی صورت گرفته یا ابتدا نزول دفعی صورت گرفته وسپس نزول تدریجی؟

در مورد معنای نزول دفعی قرآن و چگونگی آن، اختلاف است و نظرهای زیر داده شده است:

1. قرآن در شب قدر به یكباره از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل شد. پس از آن، به مدت 23سال به تدریج توسط جبرئیل بر قلب مطهر پیامبر (ص) فرود آمد. باید شب قدر، قبل از رجب سال چهلم بعد از عام الفیل، یعنی قبل از  سال بعثت رسول خدا باشد. (1)

2. در شب قدر هر سال، آیاتی كه بنا بود در طول آن سال بر پیامبر نازل شود، یكباره بر پیامبر نازل می شد. (2)

3.مراد، آغاز نزول است. آغاز نزول، در ماه رمضان و در شب قدر و یا شب مبارك بود. (3)

4. قرآن، یكباره بر فرشتگان نازل شد و آنان قرآن را در بیست قسمت بر جبرییل فرود آوردند و جبرییل هم به مدت بیست سال بر پیامبر نازل كرد. (4)

علامه طباطبایی بعد از اشاره به نظریه های فوق، آن ها را محكم و پذیرفتنی ندانسته و می گوید: با تدبر در آیات فهمیده می شود كه قرآن ورای این الفاظ و در لوح محفوظ دارای حقیقتی است یگانه و متعالی كه از درك و فهم افراد عادی بالاتر است. این حقیقت، در شب قدر بر قلب پیامبر نازل شده و بعد هم این حقیقت به اراده خدا نازل شده، صورت لفظ و سوره و آیه به خود گرفته، برای ما قابل فهم گردیده و در مدت 24 سال به پیامبر نازل شده است:

بنا بر نظر اول و چهارم، نزول دفعی به قلب پیامبر نداریم تا بگوییم قبل از نزول تدریجی بوده یا بعد؛ بلكه نزول دفعی قبل از نزول تدریجی و به آسمان دنیا یا به فرشتگان بوده است.

بنا بر نطر دوم، نزول دفعی آیات نازل شده در هر سال بر قلب رسول خدا، قبل از نزول تدریجی آن ها در طول سال بوده است.

بنا بر نظر سوم هم اصلاً نزول دفعی تمام قرآن نداریم.

اما بنا بر نظر علامه، نزول دفعی گر چه تاریخش معلوم نیست؛ ولی آن نزول حقیقت بسیط و واحد قرآن بوده كه در شب قدر و ظاهراً قبل از شروع رسالت و مأموریت به ابلاغ، صورت گرفته است.

با نزول حقیقت قرآن به قلب پیامبر، ایشان هنوز مأمور به رسالت و ابلاغ نبوده و حقیقتی هم كه بر قلب او نازل شده، در قالب لفظ و سوره و كلمه و عربی نبوده تا ابلاغ پذیر باشد.

بله، با نزول آیات سوره علق بر قلب ایشان در سحرگاه بیست و هفتم رجب سال چهل بعد از واقعه فیل، ایشان به رسالت و ابلاغ مأمور شدند.

علامه طباطبایی از آیه  114 سوره طه هم استفاده كردهكه قرآن قبل از نزول تدریجی، به صورت دفعی بر پیامبر (ص) نازل شده و پیامبر با آن نزول به محتوای مفصل آن علم اجمالی یافته است.

این كه خداوند پیامبر را از خواندن آیات قبل از اتمام وحی آن آیه، نهی نموده است، دلالت دارد كه پیامبر قبل از نزول تدریجی، به آیات علم اجمالی داشته است:

«وَ لَا تَعْجَلْ بِالْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضيَ إِلَیْكَ وَحْیُهُ‏».

اگر رسول خدا (ص) قبل از تمام شدن آیه و سوره ای كه جبرئیل آورده، علم اجمالی به آن ‏نداشت، صحیح نبود كه خدا بفرماید:

قبل از تمام شدن وحی، در خواندن عجله مكن.

پس معلوم مي‏شود قبل از تمام شدن وحي، آن جناب اجمالاً آیه را مي‏دانسته و  دانستن، مستند به نزول دفعی قرآن میباشد و خداوند ضمن نهی او از عجله در خواندن، ارشاد به طلب علم تفصیلی می كند.

پی نوشت ها:

1. سید محمد باقر حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377 ش، ص 43؛ به نقل از طبرسی، مجمع البیان، ج 10، ص 518.

2. همان، ص 44.

3. همان.

4. همان، ص 45.

4. برای مشاهده نظر علامه طباطبایی به: المیزان، ترجمه موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، 1374 ش، ج 2، ص 18-30؛ ج 3، ص 68-85؛ ج 10، ص 202 - 206؛ ج 18، ص 123-126 و 197-200.

مانند آیه286 سوره بقره
اصولاً قرآن، كتاب هدایت و آموزش و راهنمایی به باورهای حق و اخلاق متعالی و اعمال صالح برای انسان ها است و نیازی نیست كلمه «قل» ذکر کند ...

چرا برخی از آیات قرآن به صورت دعا ذكر شده است مانند آیه286 سوره بقره؟

اصولاً قرآن، كتاب هدایت و آموزش و راهنمایی به باورهای حق و اخلاق متعالی و اعمال صالح برای انسان ها است و نیازی نیست در اول هر آیه ای كه متضمن دعا است، كلمه «قل» ذكر كند؛ چون در آغاز قرآن خداوند هدف از نزول آیات را برای ما تشریح كرد كه این كتاب برای تعلیم و هدایت شما نازل كردم. از این رو، دستورات آن متوجه شما است.

چرا آیات قرآن بر مغز يا عقل و ذهن پيامبر نازل نمي شد؟
انسان يك وجود جسماني دارد كه همين اعضا و جوارح مثل چشم، گوش، قلب و مركز انتقال خون، مغز و مركز فرماندهي بدن و... بر روي هم وجود جسماني او مي باشند.

چرا آيات بر قلب پيامبر نازل مي شد و بر مغز يا عقل و ذهن پيامبر نازل نمي شد؟

انسان يك وجود جسماني دارد كه همين اعضا و جوارح مثل چشم، گوش، قلب و مركز انتقال خون، مغز و مركز فرماندهي بدن و... بر روي هم وجود جسماني او مي باشند. دوم وجود روحاني و شخصيت واقعي انسان كه همان درك و فهم و باور و عشق و نفرت او در آن وجود هستند.

قلب در وجود جسماني مركز انتقال خون است. اما در وجود روحي و واقعي مركز درك و فهم و عشق و نفرت است و نزول قرآن بر وجود روحاني و بر قلب است كه مركز درك و فهم مي باشد نه بر مغز جسمي كه مركز فرماندهي بدن مادي است. پس مراد از قلب در آيات قرآن همان روح و نفس و جان است كه اصل و اساس انسان است و رشد و ترقي معنوي هم مربوط به آن است نه قلب صنوبري شكل كه در سمت چپ بدن قرار دارد

صفحه‌ها