پرسش وپاسخ

چگونه كمتر جنب شوم ؟
اصولاً پدیده احتلام و جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب، پدیده ای كاملاً طبیعی است

چگونه كمتر جنب شوم ؟

پرسش شما از این جهت ابهام دارد كه آیا منظورتان از جنب شدن، بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب كه معمولاً آن را احتلام شبانه می نامند است یا منظور از آن، خودارضایی و استمنا است؟.

اصولاً پدیده احتلام و جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب، پدیده ای كاملاً طبیعی است كه به صورت غیر اختیاری در هنگام خواب رخ می دهد ولی در مقابل، خودارضایی پدیده ای غیر طبیعی و گناه است كه فردی با اختیار خود آن را انجام می دهد و باعث خروج مایع منی از خود می گردد بنابراین، هر كدام از این ها راهكار خاص خود را دارد كه ما در این جا به قسمت اول اشاره می كنیم و مطالبی را بیان می كنیم. برای آشنایی با قسمت دوم می توانید به سایت پاسخگو و سایت های مرتبط مراجعه كنید و مطالبی را بیابید.

این را بدانید، احتلام شبانه یا جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب يك فرآيند فيزيولوژيكي بدن است كه نشانه سلامت و بلوغ و رشد جسمي و رواني نوجوانان و جوانان و امري كاملاً طبيعي است كه هر انسان سالمي با آن مواجه است. اصولاً از نشانه هاي سالم بودن يك جوان از نظر روحي و جسمي اين است كه در دوران نوجواني و جوانی، هر از گاهی این حالت را در خود مشاهده كند. این حالت به صورت طبیعی، باعث دفع اسپرم های قدیمی و جایگزینی آن با اسپرم های جدید می گردد و این سلامت دستگاه تناسلی را ارتقا می بخشد و باعث رشد بیضه ها و تولید بیشتر مایع منی می گردد و از آنجا كه مقداری از منی معمولاً جذب خون انسان می شود و در ساختن سلول های مغزی و استخوانی و دیگر لوازم بدن نقش دارد و در نهایت باعث رشد طبیعی بدن و سلامت كامل آن می گردد. بخشی دیگر از مایع منی در كیسه های بیضه مردان برای تولید مثل و باروری ذخیره می گردد. به طور طبیعی هر وقت كيسه هاي مني به حد كافي پر شوند، خود به خود پدیده احتلام ايجاد مي شود و باعث می شود كه در خواب از بدن فرد، منی خارج شود. از طرف دیگر، محتلم شدن یك فرایند كاملاً طبیعی برای اطفای غریزه جنسی و كاهش تنش های جنسی ارضا نشده است، اين حركت يا مولود خواب هاي مهيج و يا تجسم سيماي جنس مخالف و يا انديشيدن در مسائل جنسي است و معمولاً بر اثر خواب ديدن در طول خواب شبانه حاصل می گردد. اگر گاه گاهي خواب هايي ببينيد كه باعث دفع مني گردد براي سلامتي دستگاه تناسلي كافي است. معمولاً اگر هر هفته و یا دو هفته یك بار و یا حتی با فاصله یكی دو ماه احتلام صورت گیرد، طبیعی و عادی است ولی محتلم شدن در هر روز یا دو  روز یك بار و در هفته چند بار غیر عادی است كه در این صورت، لازم است برای بررسی بیشتر و درمان نهایی به متخصصین، كلیه و مجاری ادرار، روانشناس بالینی، سكس تراپیست ها و درمانگران اختلالات جنسی مراجعه كنید.

معمولاً پدیده احتلام و جنب شدن به هنگام خواب، از زمان بیداری و آغاز آن همواره به یك شكل باقي نمي ماند و رفته رفته رو به افول مي گذارد و نوعي نظم و ترتيب در آن حاصل مي شود. مخصوصاً پس از ازدواج اين وضع كاملاً منظم می گردد و واكنش هاي افراطي آن از بين مي رود و گاهی به ندرت پدید می آید. البته باید توجه داشت كه عواملی همچون تغذيه نامناسب و استفاده از غذاهاي مقوي، پر ادویه، چرب و شيرين خصوصاً هنگام شب؛ پر بودن مثانه و شكم در هنگام خواب؛ خیالپردازی های جنسی در طول روز و خصوصاً قبل از خواب؛ پوشیدن لباس های تنگ و چسبیده و نیز لباس های پلاستیكی به بدن؛ گرم و نرم بودن رختخواب؛ گرم یا سرد بودن دمای اتاق و... در تشدید آن مؤثر است كه برای حل مشكل و كاهش احتلام شبانه راهكارهای زیر مفید خواهد بود:

1. هنگام خواب با مثانه و شكم پر نخوابید.

2. رختخواب و جای استراحت خود را خیلی راحت و نرم نكنید.

3. از عواملی كه در تشدید احتلام مؤثر هستند و ما به برخی از آنها اشاره كردیم دوری كنید.

4. از فكر كردن و تصور و تخیل درباره جنس مخالف و مسائل جنسی خودداری كنید.

5. از سخن گفتن درباره مسائل جنسی و شوخی های جنسی اجتناب ورزید.

6. از نگاه كردن به تصاویر و فیلم های مهیج و تحریك كننده جنسی جداً پرهیز كنید.

7. سعی كنید قبل از خواب وضو بگیرید و آداب آن را انجام دهید و برخی از دعاها و ذكرهای آن را بخوانید. خواندن این دعا در كاهش احتلام شبانه مفید است: «اللهُمَّ إنّی أعُوذُ بِكَ مِنَ الإحْتِلامِ ومِنْ سُوءِ الأحْلامِ ومِنْ أنْ یَتَلاعَبَ بِی الشّیْطانُ فِی الیَقْظَةِ والمَنام؛ خدا من پناه می برم به تو از احتلام و از بدی خواب و از این كه بازی كند با من شیطان در بیداری و خواب».

8. هر از چند گاهی با آب سرد استحمام كنید و به هنگام شست و شوی ناحیه تناسلی از آب سرد استفاده كنید

جدا كردن محل خواب كودك از محل خواب پدر و مادر
به لحاظ ديني چند دليل براي جدا كردن و مستقل كردن محل خواب كودكان وجود دارد:

مي خواستم بدونم دين مبين اسلام دستوري راجع به مناسب ترين سن براي جدا كردن محل خواب كودك از محل خواب پدر و مادر بيان كرده يا نه؟ اگه كرده چه سني براي اين كار مناسبه؟ يعني محل خواب كودك رو از چند سالگي بايد از پدر و مادرش جدا كرد؟

با تشكر

  به لحاظ ديني چند دليل براي جدا كردن و مستقل كردن محل خواب كودكان وجود دارد:

1. روابط زناشويي زن و مرد: در صورت خواب اشتراكي، روابط زناشويي زن و مرد در حضور كودك انجام مي شود و آثار مخربي بر او خواهد داشت؛ زيرا ممكن است در آينده با بلوغ زودرس دچار انحرافات جنسي شود. رسول خدا فرمود: سوگند به كسي كه جانم در دست اوست، اگر مرد با همسر خود بياميزد و در خانه كودكي بيدار باشد و ببيند يا سخن و صداي نفس كشيدن آن ها را بشنود، هرگز رستگار نخواهد شد و سرانجام به زنا آلوده خواهد شد (1).

اگر كودك در سني باشد كه اين پديده را درك نكند، به جهت همين عدم درك، اضطراب او را فرا خواهد گرفت.

2. وابستگي به والدين: كودكاني كه در اتاق والدين مي خوابند، وابستگي بيشتري به آنان دارند و ممكن است در آينده به استقلال آن ها لطمه وارد شود.

در مجموع مي توان گفت، بهترين زمان جدايي، 12 تا 18 ماهگي است؛ چرا كه تا اين سن، هنوز به والدين وابسته نشده و مهم تر از آن، ترس از تاريكي  برايش مفهوم نيافته است.

پس از اين سن، كودك توان مراقبت از خود را دارد؛ اما پيش از آن توان مراقبت از خود را ندارد و ممكن است دچار آسيب (خفگي) شود. گذشته از اين، گرماي وجود مادر و صداي ضربان قلب او در آرامش و رشد عاطفي او بسيار موثر است. تماس بدني كودك با مادر، سبب افزايش ترشح هورمون پرولاكتين در شير مادر مي شود و افزون بر اين مادر مي تواند در مرحله آسيب پذيري خواب كودك به او كمك كند و براي انتقال كودك از خواب سبك به عميق و بر عكس، به او ياري برساند.

خواب كودك دو مرحله دارد: مرحله سبك و عميق، در مرحله سبك، چشم حركت REM دارد و نيمه بسته است. بدن پيچ و تاب مي خورد و حركات تنفسي كودك نامنظم است. در مرحله عميق، بدن آرام، و تنفس منظم است و دست ها و پاها در دو طرف بدن رها مي شود.

80 درصد خواب كودكان سبك است و تا 3 سالگي 80 درصد خواب عميق مي شود و اين پديده از الطاف الاهي است تا كودك درخواب سبك بتواند در برابر سرما، گرسنگي، گرفتگي بيني و قطع تنفس عكس العمل نشان دهد.

كوكان، دائم از مرحله خواب سبك به عميق و برعكس در حال تغييرند و اين تغيير دائم دفعات بيداري و نتيجه دفعات زمان آسيب پذيري را بيشتر مي كند. وجود مادر كنار كودك مي تواند انتقال از خواب سبك به عميق را با شيردهي يا نوازش و لالايي راحت تر كند و در صورت عدم حضور مادر، انتقال، به راحتي انجام نمي شود و كودك گريه هاي عصبي سر خواهد داد.

پي نوشت ها:

1. وسائل الشيعه، ج20، ص 134

برای پاك و خالص شدن روح چه كنیم؟
به حكم آیۀ شریف قرآن: « فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها؛ (1) فطرتی كه خداوند انسان ها را بر آن آفریده». خداوند همه را پاك آفریده

برای پاك و خالص شدن روح چه كنیم؟

به حكم آیۀ شریف قرآن: « فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها؛ (1) فطرتی كه خداوند انسان ها را بر آن آفریده». خداوند همه را پاك آفریده ،اما به قول علامه حسن زادۀ آملی :« الهي‏ تو پاك‏ آفريده‏ اي ما آلوده كرده‏ايم». (2)

 

لذا اگر در زندگی خود اعمالی انجام داده ایم كه باعث آلودگی و تیرگی روح مان شده باید ابتدا توبه كنیم و بعد خود را ملتزم به تكالیف شرعی و انجام واجبات و ترك محرمات نماییم.

 

برای خالص كردن خود نیاز به خود سازی و تزكیۀ نفس داریم كه قرآن كریم می فرماید:« قد افلح من تزكی؛ (3) هر كس خود را تزكیه كرد، رستگار شد» ودر آیه دیگر می فرماید: «قد أفلح من زكّاها و قد خاب من دسّاها؛ (4) همانا رستگار شد كسی كه خود را تزكیه كرد و زیان كار است كسی كه فریب نفس خود را خورد».

 

تهذیبنفس جهادی است كه مشكلتر از جنگیدن با كفّار است.علی علیه السلام فرمود: «أشجع الناس من غلب هواه؛ (5) شجاعترین وقدرتمندترین مردم كسی است كه بر هواهای نفسانیاش غالب آید».

 

با توجه به اين مقدمات مي گوييم كه: تهذیب نفس در دو مرحله انجام می‏ گیرد: 1) تخلیه، 2) تحلیه.

 

مراد از تخلیه، بیرون كردن صفات رذیله و ناپسند از دل است و مراد از تحلیه، پرورش فضایل و تحصیل صفات پسندیده است.

 

 آن چه علمای اخلاق در این امر مؤثر می‏دانند سه چیز است:

 

1- مشارطه،

 

2- مراقبه،

 

3- محاسبه،

 

گام اول: مشارطه است؛ یعنی هر روز با خود شرط كند كه گناه مرتكب نشود.

 

گام دوم: مراقبه است، یكی از عوامل مهم خودسازی و تهذیب نفس، مراقبت و توجه به نفس است. كسی كه اعمال و رفتار خود را در محضر خدا ببیند همواره مراقب و مواظب نفس خود خواهد بود. قرآن مجید بر این نكته تأكید می‏ كند این مراقبت از تدبر در قرآن و اعتقاد به حساب در قیامت به دست می‏آید. خداوند می‏فرماید: « ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيد؛ (6) هیچ سخنی را بر زبان نیاورد جز این كه برای ثبت آن فرشته‏ای حاضر و مراقب است».

 

گام سوم: محاسبه نفس است، چه بسا انسان به دلیل غفلت به وظیفه‏اش عمل نمی‏كند در این جا لازم است در پایان هر روز به حساب خویش برسد تا كاستی‏ها را جبران نماید. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به ابوذر فرمود: «ای اباذر! پیش از این كه در قیامت به حساب تو برسند در همین دنیا به حساب نفس خود برس، چون حساب امروز از حساب فردای قیامت آسان‏تر است». (7)

 

مراقبت و حسابرسی برای تزكیه نفس ضروری و اجتناب‏ناپذیر است.

 

توصیۀ و نكتۀ پایانی اینكه مهمترین چیزی كه روح انسانی را ناپاك و آلوده می كند گناه و غفلت از خداست لذا مواظب اعمال خود باشید و خود را در همه حال از گناه محفوظ بدارید و این آیه را نصب العین خود قرار دهید« إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً؛خداوند دائماً مراقب شماست». (8)

 

برای مطالعۀ بیشتر به كتاب "چهل حدیث" امام خمینی و "مقالات" آیت الله محمد شجاعی مراجعه نمایید.

 

 پی نوشت ها:

 

1. روم (30) آیه30.

 

2. حسن حسن زاده آملي‏، الهی نامه ،ص 18 ، رجاء، 1364ش، چ 2.

 

3. اعلي(87) آيه 14.

 

4. الشمس (91) آیه 9.

 

5. علامه مجلسی،بحارالانوار، ج 67، ص 76 ، اسلاميه‏، تهران‏، مكرر.

 

6. ق (50) آيه18.

 

7. وسائل الشیعه، ج 11، ص379.

 

8. نساء (4) آیه 1

رابطه حسنه در خانواده ها چه تأثيري در نحوده تربيت فرزندان دارد؟
پدر و مادر از دو راه در وضع اخلاقی فرزند اثر می گذارند: از طریق تكوین و تشریع.

رابطه حسنه در خانواده ها چه تأثيري در نحوده تربيت فرزندان دارد؟

اجتماع بزرگ از واحدهاي كوچكي تشكیل مي‏شود كه" خانواده" نام دارد، و هر گاه این واحدهاي كوچك كه رسیدگي به آن آسانتر است اصلاح گردد كل جامعه اصلاح مي‏شود، و این مسئولیت در درجه اول بر دوش پدران و مادران است. مخصوصا در عصر ما كه امواج كوبنده فساد در بیرون خانواده‏ها بسیار قوي و خطرناك است، براي خنثي كردن آنها از طریق تعلیم و تربیت خانوادگي باید برنامه‏ریزي اساسي‏تر و دقیقتر انجام گیرد. نه تنها آتشهاي قیامت كه آتشهاي دنیا نیز از درون وجود انسانها سرچشمه مي‏گیرد، و هر كس موظف است خانواده خود را از این آتشها حفظ كند.

پدر و مادر از دو راه در وضع اخلاقی فرزند اثر می گذارند: از طریق تكوین و تشریع.

منظور از تكوین، صفاتی است كه درون نطفه ثبت است و از طریق ناخودآگاه به فرزند منتقل می شود.

 منظور از تشریع، تعلیم و تربیتی است كه آگاهانه انجام می گیرد و منشأ پرورش صفات خوب و بد می شود. البته هیچ كدام از این دو جبری نیست، ولی زمینه ساز صفات و روحیات انسان ها است.

كودك بسیاری از سجایای اخلاقی را از پدر و مادر و برادران بزرگ و خواهران خویش می گیرد، سخاوت شجاعت، صداقت و امانت و... اموری هستند كه به راحتی كودكان از بزرگترهای خانواده كسب می كنند و رذائلی مانند دروغ و خیانت و بی عفتی و ناپاكی و مانند آن را نیز از آنها كسب می نمایند(1)

بنابراین محیط سالم و یا ناسالم خانواده تأثیر بسیار عمیقی در پرورش فضائل اخلاقی و یا رشد رذائل دارد اهمیت این موضوع زمانی آشكار می شود كه توجه داشته باشیم

اولا: كودك بسیار اثر پذیر است

ثانیا: آثاری كه در آن سن و حال در روح او نفوذ می كند ماندنی و پا بر جا است.(2)

رابطه حسنه و نیكو در بین خانواده و به دور از هر گونه تنش و نزاعی، به خصوص در بین پدر و مادر تأثیر بسزایی در تربیت فرزندان دارد روشن است كه تفصیل این موضوع  مجال دیگری را می طلبد؛

كودك نیازمند محبت است و اگر ارتباط والدین كه مهمترین كانون تأمین نیازهای عاطفی او است به هم بخورد بزرگترین لطمه روانی به كودك وارد خواهد شد چنین كودكانی وقتی در آینده تشكیل خانواده دهند نمی توانند روابط موفقی با همسر خود بر قرار كنند و حتی در پذیرش مسئولیت در آینده نیز با مشكلاتی روبرو خواهند شد. و لذا می توان گفت كه صمیمیت و همكاری و هماهنگی بین پدر و مادر از مهمترین عوامل رشد كودك است. در خانواده ای كه بین پدر و مادر اختلاف و عدم صمیمیت حاكم باشد انتظار روح صمیمیت و همكاری و تفاهم در فرزندان بی مورد است.(3) درگیرهای مستمر در خانواده ها و فقدان محیطی امن و آرام برای فرزندان راه را برای كودكانی شرور و بزه كار در آینده فراهم می كند، روشن است كه در خانواده ای كه تنازع و زد و خورد در روابط بین افراد حاكم باشد مأمنی امن برای رشد رزائل اخلاقی خواهد بود و كودكی كه در این خانواده رشد یافته به راحتی تحت تأثیر و به طور نا خود آگاه تحت تربیت افراد خانواده قرار خواهد گرفت.

موفق باشید.

 

پی نوشت:

1. مكارم شیرازی، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب، چاپ دوم، 1379هش، ج 1، ص 165.

2. همان، ج 1، ص 164

3. فرهادیان، رضا، والدین و مربیان مسئول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1377هش، ص244

آیااین درسته كه بیشتر وقتمون رو عبادت و مقدار كمی تلاش كنیم ؟
نیازی نیست تا از كار و تلاش كم كنیم و به نماز و عبادت بپردازیم بلكه با تمرین و برنامه ریزی می شود خواب را كم و از وقت های تلف شده برای این منظور استفاده کرد.

چند وقت پیش در تلویزیون پسر آیت الله بهجت از ایشون نقل میكردند: سعی كنید كمتر بخورید و صحبت كنید و بیشتر به عبادت و راز و نیاز و نماز بپردازید. من صحبت های ایشون رو قبول دارم ولی توی مورد آخر شك دارم . البته من نماز رو بشدت قبول دارم و به اون اعتقاد دارم ولی میخوام بدونم اگر ما بیشتر وقتمون رو راز و نیاز كنیم پس كی كار كنیم كی درس بخونیم؟ كی مقدمات ظهور آقا امام زمان رو فراهم كنیم؟آیا این درسته كه بیشتر وقتمون رو عبادت و مقدار كمی تلاش كنیم یا اینكه بیشتر تلاش و كوشش كنیم و كسب علم كنیم و قسمتی رو به راز و نیاز بپردازیم چون ما همینطوریش هم كلی از بقیه كشور ها عقب هستیم. واقعا كدوم درسته؟

اولاً شاید منظور ایشان از بیشتر عبادت كردن یعنی در طی روز مقداری وقت بیشتر صرف عبادت كنیم و از فرصت هایی كه هدر می رود برای عبادت استفاده نماییم.

ثانیاً خود آقای بهجت نیز اهل كار و تلاش و درس و بحث بطور جدی بودند كه به این مراتب علمی رسیدند. اگر همۀ وقتشان را به عبادت می پرداختند كه چنین نمی شدند.

ثالثاً شنیدیم و خوانده ایم كه ایشان در طی روز سه ساعت می خوابیدند و بقیۀ بیست و یك ساعت را به كارهای علمی و عبادت می پر داختند

پس نیازی نیست تا از كار و زندگی و تلاش كم كنیم و به نماز و عبادت بپردازیم بلكه با تمرین و برنامه ریزی می شود خواب را كم نمود و از وقت های تلف شده برای این منظور استفاده كرد.

رابعاً چه كسی گفته عبادت یعنی فقط نماز و راز و نیاز ؟ مگر كسب علم از بالاترین عبادت ها نیست؟ مگر كسب روزی حلال از عبادات نیست؟!

مواردی كه شما نوشته اید اگر برای رضای خدا و قرب الهی انجام شود جز عبادت چیز دیگری نیستند.

در روایت وارد شده كسب روزی حلال و سكوت از بالاترین عبادات است، و دعا، مخّ عبادت است و ...

خداوند در شب معراج به پیامبر صلی الله علیه وآله می فرماید: « يَا أَحْمَدُ إِنَّ الْعِبَادَةَ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا طَلَبُ الْحَلَال‏؛ (1) عبادت ده بخش است نه بخش از آن در جستجوي حلال است».

حضرت عیسی علیه السلام فرموده: «الْعِبَادَةُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا فِي الصَّمْتِ وَ جُزْءٌ فِي الْفِرَارِ مِنَ النَّاسِ‏؛ (2) عبادت ده جزء است كه نه جزء آن در خاموشي و يك جزء ديگر در فرار از مردم است‏».

امام علی علیه السلام می فرماید: « أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الصَّبْرُ وَ الصَّمْتُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَج‏،

در نتیجه می شود انسان دائماً در عبادت باشد و خللی هم به كارهای روز مره اش وارد نشود در واقع كارهای او هم عبادت شمرده می شود.

اما نباید فراموش نمود كه در بین عبادات، نماز جایگاه ویژه ای دارد و انسان باید تلاش نماید نماز ،كه رابطۀ بین خالق و مخلوق  است را اصلاح نماید و یكی از مواردی كه در اصلاح آن پر فایده است نافله های نماز هستند كه در روایات نیز به آن تأكید فراوان شده،لذا آیت الله بهجت رحمةالله علیه نیز به این امر سفارش اكید داشتند.

موفق باشید.

پی نوشت ها:

1. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 27، اسلاميه‏، تهران‏، مكرر.

2. ورام بن ابی فراس، مجموعۀ ورام، ج1،ص 106، مكتبه فقیه، قم

کتاب با موضوع شیطان شناسی
1. جن و شیطان، تحقیق قرآنی و روایی و عقلی،2. خطبه قاصعه نهج البلاغه. 3. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 1،ص 94؛4. تفسیر نمونه، ج 1، ص 191

تعدادی كتاب خوب در باب شیطان شناسی به من معرفی كنید؟

متأسفانه، كتاب مدونی كه به طور همه جانبه بحث شیطان شناسی را بررسی كرده باشد، سراغ نداریم؛ اما معرفی منابع ذیل، خالی از لطف نیست:

1. جن و شیطان، تحقیق قرآنی و روایی و عقلی، علیرضا رجالی تهرانی.

2. خطبه قاصعه نهج البلاغه.

3. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 1،ص 94؛ ج 4، ص 274؛ ج 14، ص 210 به بعد.

4. تفسیر نمونه، ج 1، ص 191

یک دوره کتب تربیتی اسلامی
1- تربیت اسلامی - مجموعه مقالات « همایش تربیت در سیره و كلام امام علی»2- تربیت اسلامی ( كاوشی در رهنمود های تربیتی امام خمینی ) 3- اهداف تربیت از دیدگاه اسلام

معرفی یک دوره کتب تربیتی اسلامی ؟

تربیت یك واژه عام است . پسوند و پیشوند های متعددی می تواند داشته باشد.  ای كاش نیاز خود را معین و مشخص می كردید . تا پاسخ دقیق تر و كوتاه تر دریافت می كردید . از این رو ما مجبوریم  مجموعه كتب تربیتی در چند محور و موضوع را معرفی كنیم تا شاید خواست تان تأمین شود . 

1- تربیت اسلامی - مجموعه مقالات « همایش تربیت در سیره و كلام امام علی» ، مركز مطالعات تربیت اسلامی وابسته به معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش  ( كتاب چهارم ) .

2-  تربیت اسلامی ( كاوشی در رهنمود های تربیتی امام خمینی ) - مركز مطالعات تربیت اسلامی وابسته به معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش  ( كتاب پنجم).

3- اهداف تربیت از دیدگاه اسلام - دفتر همكاری حوزه و دانشگاه- زیر نظرعلیرضا اعرافی

4- بررسی تطبیقی تربیت دینی ، مؤلف دكتر ابراهیم ناصر ، مترجم علی حسین زاده

5- تربیت برتر ، رضا فرهادیان - مركز  انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه

6- تربیت و شخصیت انسانی ، سید مجتبی هاشمی - مركز  انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه

7-  كودك از نظر وراثت و تربیت، محمد تقی فلسفی ، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی

8-  تربیت در سیره و سخن امام حسن مجتبي علیه السلام ، پاك نیا  ، مركز اطلاع رسانی غدیر

9- تربیت در نهج‏البلاغه ، علي شریعتمداري‏ ، مركز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

 10- تربیت كودك در جهان امروز ، بهشتی  ، سایت كتابخانه تبیان

11 - مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث ، فرهادیان  ، سایت كتابخانه تبیان

12ـ والدین و مربیان مسئول؛ فرهادیان، قم: مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی (بوستان كتاب)، 1377.

13ـ تربیت كودك در مكتب اهل بیت ، نوشته مرحوم محمد تقی فلسفی .

14ـ  حقوق فرزندان در مكتب اهل بیت(ع)؛ طبسی،  با مقدمه آیت الله معرفت، قم: مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1376.

15- راهنمای پدران و مادران و شیوه های برخورد با كودكان، سادات، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1372.

16_ ریحانه بهشتی یا فرزند صالح

17-  نقش دين در خانواده،  آيتاللّهصادقاحسانبخش.

 18 ـ تعليمو تربيت در اسلام اثر شهيد مطهري.

 19 ـ رسالت اخلاق در تكامل انسان، تأليفسيد مجتبيموسوي لاري.

20 - مبانی تربیت و اخلاق اسلامی، دكتر علی فایضی ، انتشارات مسعی

21- اسلام و تربیت كودكان ، بهشتی  ، سازمان تبلیغات اسلامی

22- اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی ، زین العابدین قربانی ، قم انتشارات انصاریان

23- روش تربیت دینی نسل جوان و نوجوان ، محمد مهدی پور  ، قم انتشارات شاكر

24- اسلام و تربیت دختران ،دكتر علی قائمی ،تهران انتشارات امیری

25- آداب تعلیم و تعلم در اسلام ، دكتر سید محمد باقر حجتی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی

 جهت اطلاع بیش تر به كتاب ارزشمند « مأخذ شناسی تربیت اخلاقی » ، اثرعلی همت بناری ، گروه پژوهشی تعلیم و تربیت اسلامی رجوع شود . در این منبع هزار و چهار صد و چهل و هفت كتاب تربیتی و اخلاقی فارسی ، عربی و انگلیسی معرفی شده است . موفق باشید.    

ملاک انتخاب همسر
ملاك هایي كه در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، دو نوع است:

انتخاب همسر باید بر چه اساسی باشد ؟

ملاك هایي كه در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، دو نوع است:

ا. آن هایي كه ركن و اساس اند و براي یك زندگي سعادتمندانه حتما لازم اند.

ب. آن هایي كه شرط كمال هستند و براي بهتر و كامل تر شدن زندگي اند و بیش تر به سلیقه و موقعیت افراد بستگي دارد.

ملاك هاي دسته اول عبارتند از:

1. تدین و دین دار بودن فرد:

زیرا انساني كه دین ندارد ، هیچ ندارد. انسان بي دین در حقیقت مرده  متحرك است . كسي كه پاي بند به دین (كه اصلي ترین مسئله زندگي است) نباشد، هیچ تضمیني وجود ندارد كه پاي بند به رعایت حقوق همسر و زندگي مشترك باشد. انسان دیندار هرگز نمي تواند با همسر بي دین كنار بیاید و با هم زندگي سعادتمندانه اي داشته باشند. البته منظور از دینداری و تدیّن این است كه  اسلام را با جان و دل پذیرفته و در عمل به آن كوشا باشند، نه تدین سطحی و بی ریشه و بی عمل.

پیامبر (ص) به شخصی كه می‏خواست ازدواج كند، فرمود: "علیك بذات الدین؛ (1) بر تو باد كه همسر دیندار بگیری".

در مورد دیگری فرمود: "كسی كه با زنی به خاطر ثروتش ازدواج كند، خداوند او را به حال خودش وامی‏گذارد . كسی كه فقط به خاطر زیبایی با زنی ازدواج كند، در او امور ناخوشایند خواهد دید. كسی كه به خاطر دین و ایمانش با او ازدواج كند، خداوند همه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد كرد". (2)

2. اخلاق نیك داشتن:

اخلاق خوب از ویژگی‏های لازم و اساسی برای همسر است. منظور از اخلاق خوب این است كه علاوه بر خنده رویی و خوش خلقی مؤدب به آداب اسلامی باشد .

پیامبر (ص) فرمود: "اذا جاءكم من ترضون خُلقه و دینه فزوّجوه و ان لا تفعلواتكن فتنة فی الارض و فساد كبیر؛ (3) با كسی كه اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج كنید. اگر چنین نكنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد".

فردی از امام رضا (ع) سؤال كرد: برای دختری خواستگاری آمده كه بد اخلاق است. آیا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: "لا تزوّجه ان كان سیئی الخُلق؛ (4) اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده".

نمونه اخلاق بد، لجاجت و یكدندگی، تكبر نسبت به همسر، بی ادب بودن، بی وفایی، كینه توزی، سوءظن داشتن، سبكی و هرزگی، كم ظرفیتی و بی تابی، خساست، تنبلی و رخوت، با محبت نبودن و بد چشم بودن است.

3. شرافت و اصالت خانوادگي :

منظور از شرافت خانوادگی، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلكه منظور نجابت و پاكی و تدین خانوادگی طرفین است، زیرا ازدواج با یك فرد مساوی است با پیوند با یك خانواده و فامیل و ایجاد و یك نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نیست كه انسان بگوید: من می‏خواهم با خود این فرد زندگی كنم و كاری به كار خانواده‏اش ندارم.  پیامبر (ص) فرمود: "انظر فی أی شی تضع ولدك فان العرق دساس؛ نیك بنگر كه فرزندت را در كجا قرار می‏دهی، زیرا نطفه و ژن‏ها و خصوصیات ارثی، خواه ناخواه منتقل می‏شود و تأثیر می‏گذارد".

4. عقل:

 باید زن و شوهر براي اداره  زندگي و تربیت فرزندان از نیروي عقل و فهم مجهز برخوردار باشند. رشد عقلي و فهم  كافي پیدا كرده باشند، همان طور كه ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و كم عقل نهي فرموده اند.

معیارهای دسته دوم :

چهار ملاك مزبور به عنوان ملاك های اصلی و دسته اول می باشند . معیارهای بعدی اگر چه به عنوان ملاك دسته دوم شمرده می شود، ولی نباید از توجه به آن غفلت كرد و به سادگی از آن گذشت، زیرا چه بسیار اتفاق افتاده كه علت ناهنجاری ها در زندگی كه باعث طلاق و جدایی زن و شوهر شده، ناهماهنگی در معیارهای دسته دوم بوده است .

1. زیبایی :

 زیبایی نیز یك امتیاز است . در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد. اگر انسانی، قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممكن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا كند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید یا به مشكلات دیگری گرفتار گردد.

2. تناسب همتایي و كفو همدیگر بودن :

از حساس ترین نكاتي است كه باید در انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرد. همتایي و تناسب از جنبه هاي مختلف باید لحاظ شود. برخی جنبه ها جزو دسته اول  قرار می گیرد و برخی دیگر مربوط به دسته دوم است :

ا) تدین و میزان پاي بندي به دستور شرع .

ب) همتایي و هماهنگي فرهنگي و فكري .

ج) همتایي اخلاقی و پاي بندي به آداب اخلاقی .

د) امروزه نزدیك بودن اندیشه های سیاسی و اجتماعی .

ه) تناسب در زیبایي .

و) تناسب سني .

ز) تناسب مالي و سطح اقتصادي .

 براي اینكه بتوانید به یك تصمیم صحیح و عاقلانه اي برسید ،بهتر است با افراد مورد اعتماد مثل والدین، یا اقوام نزدیك دلسوز و عاقل و داراي تجربه مشورت كرده و با دقت كافي تصمیم مناسبي اتخاذ شود.

 

پی‏نوشت‏ها:

1. ثقه الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، طهران، 1365 ه.ش، ج5، ص 332 .

2. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه،مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ه.ق، ج 20 ، ص 51 .

3. همان، ص 76.

4. همان ، ص 81

چرا جوان ها نسبت به پيرها به ملكوت نزديكترند؟
بر اساس تعاليم اسلام از نظر روح انساني در نيل به مقام قرب الهي و مراتب عالي معنوي، هيچ گونه تفاوتي ميان جوان و پير نيست.

چرا جوان ها نسبت به پيرها به ملكوت نزديكترند؟

بر اساس تعاليم اسلام از نظر روح انساني در نيل به مقام قرب الهي و مراتب عالي معنوي، هيچ گونه تفاوتي ميان جوان و پير نيست. بلكه با صراحت ميگويد كه پاداش اخروي و قرب الهي به ايمان و عمل صالح مربوط است، خواه از طرف جوان باشد يا از طرف پير.

بنابراين معيار در كسب مقامات عاليه، انسانيت و ارتقاي معنويت، تنها «ايمان» و «عمل صالح» است و ديگر هيچ قيد و شرطي،از نظر سن و سال، از نظر نژاد، از نظر جنسيت و از نظر پايه و رتبه اجتماعي در كار نيست.(1)

بر اين اساس اين مدعا كه جوان ها نسبت به پيرها به ملكوت نزديكترند، بي دليل است. بسيارند افرادي كه در اوائل سن جواني به مقامات عاليه دست يافته اند و بسيارند افرادي كه بعد از كهولت سن توانسته اند به مقامات بالا برسند.

از جمله اين افراد، حكيم و عارف بزرگوار جهانگيرخان قشقايي است. وي در اوايل عمر چند سالي در زادگاهش سميرم، به تحصيل پرداخت و قدري كه از عمرش گذشت، به حركت با طايفه اش ـ طايفه قشقايي ـ روي آورد و در ايل قشقايي بيش تر به نواختن تار و شاهنامه خواني مشغول بود. روزي به اصفهان رفت تا تارش را كه شكسته بود، تعمير كند؛ از اين رو از شخصي سراغ تارسازي را گرفت. آن مرد علاوه بر آن كه او را راهنمايي كرد، به وي گفت: «برو علم و دانش بياموز كه بهترين كار است.»

اين گفته آن شخص چنان تأثيري بر جهانگيرخان گذاشت كه به يك باره از ايل خود جدا شده و در مدرسه صدر بازار اصفهان حجره اي براي خود برگزيد و به تحصيل علم و دانش و سير و سلوك پرداخت و به مقام و منزلتي رسيد كه بزرگان از نقاط مختلف براي بهره بردن از محضرش راهي اصفهان مي شدند.

البته به يك نكته در اين زمينه مي توان اشاره كرد كه:

اغلب جوانان به جهت دل پاك و عاري از گناهي كه دارند،بهتر و سريع تر مي توانند با پاسخ قاطع منفي به وسوسه هاي شيطاني و هوس هاي نفساني،پله هاي رشد و ترقي در معنويات را بپيمايند.

 پينوشت:

1. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه،‌ج11، ص 389

چرا شریعت دین اسلام از باقی ادیان سخت تر است؟
بر خلاف تصور رایج برخی از افراد اسلام دینی ساده و آسان است؛ این موضوع را هم در احكام و تكالیف فردی و هم در احكام اجتماعی آن می توان یافت.

چرا شریعت دین اسلام از باقی ادیان سخت تر است؟ آیا می توان مسلمان بود ولی مثلا نماز نخواند؟

بر خلاف تصور رایج برخی از افراد اسلام دینی ساده و آسان است؛ این موضوع را هم در احكام و تكالیف فردی و هم در احكام اجتماعی آن می توان یافت. به طور كلی اسلام  نسبت به ادیان ابراهیمی از تكالیف ساده تر و آسان تری برخوردار است؛ به همین خاطر پیامبر در پاسخ رفتار عده ای كه برای رسیدن به كمال و مقام قرب الهی، راه رهبانیت مسیحی را پیشه گرفتند و خود را از كامجویی دنیوی محروم كردند، فرمود :

 «لم یرسلني اللّه بالرهبانیة و لكن بعثني بالحنیفةالسهلة السمحة؛ خداوند مرا به گوشه گیري و انزوا برای رسیدن به سعادت و كمال و ملكوت مبعوث نكرد، بلكه به آییني پاك و آسان و با گذشت برانگیخت ». (1)

 استاد مطهری می نویسد: اسلام ـ به تعبیر رسول اكرم ـ شریعت سمحه و سهله است. در این شریعت به حكم این كه(سهله) است، تكالیف دست و پاگیر و شاق و حرج آمیز وضع نشده و به حكم این كه(سمحه) است، هر جا كه انجام تكالیفی، توأم با مضیقه و در تنگنا واقع شدن گردد، تكلیف ملغی می شود. (2)

در آیات قرآن نیز بر این مسئله تأكید شده كه تكالیف انسان ها در اسلام بر اساس توانایی و قدرت آن ها تعیین می­شود و عسر و حرج در آن وجود ندارد: " لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها(3)خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمي‏كند.» در جاهای دیگر نیز می فرماید كه خداوند در دین برای شما سختی قرار نداده است: « َ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج(4)  در دين (اسلام) كار سنگين و سختي بر شما قرار ندارد.»

آنچه به نظر می­رسد كه احكام دین اسلام را در نسبت با ادیانی مانند مسیحیت سخت جلوه داده، آن است كه متأسفانه مسیحیت امروزی با مسیحیت اصیل بسیار فاصله گرفته ،بخش احكام و تكالیف در دین مسیحیت بسیار كمرنگ و حتی حذف شده و یا عده كمی مانند راهبان به آن ها عمل می كنند.

آنچه در نگاه  مردم از آئین­های دیگر مانند مسیحیت وجود دارد، رفتار و اعتقادات پیروان این آئین­ها است، نه آنچه در متن شریعت آن ها وجود دارد. در متن شریعت و دین آن ها اعمال عبادی سخت و قوانین مشكلی وجود دارد كه بسیاری از آن ها امروز اصلا قابل اجرا نیست و با اوضاع اجتماعی جهان معاصر همخوانی نمی­كند؛ به همین خاطر  بسیاری از آن ها یا به مرور زمان از متون دینی حذف شده، یا برای عده خاصی مانند كشیشان و راهبان باقی مانده و پیروان دیگر، بسیاری از آن ها را به كنار نهادند كه می­توان از جمله به موضوع حجاب و سخت بودن شرایط توبه اشاره كرد. 

اما در مورد نماز باید عرض كنیم كه ماهیت اسلام مجموعه ای از اعتقادات و باورها است در كنار دستوراتی عملی كه هم حوزه اخلاقیات و روابط اجتماعی و حوزه شریعت و عملكرد انسان در قبال خود و خدا و دیگران را در بر می گیرد.

در این میان برخی دستورات و تكالیف جنبه ریشه ای و پایه ای دارند كه در ماهیت دین داری بر آن ها تاكید بسیاری شده است كه یكی از مهمترین موارد در این خصوص نماز است؛ تا جایی كه گفته شده شرط قبولی سایر اعمال قبولی نماز است. امام محمد باقر(ع)می فرماید: «اول ما یحاسب به العبد الصلاه، ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها؛ (5) اولین چیزی كه بنده در مورد آن مورد محاسبه قرار می گیرد، نماز است؛ اگر پذیرفته شد، سایر اعمال نیز پذیرفته می شود. اگر مردود شد، سایر اعمال نیز مردود می گردد ».

 اما به طور كلی نماز نخواندن شخصی كه می خواهد مسلمان باشد، به دو نحو است:

گاهی وجوب نماز را منكر است با اینكه می دانیم نماز از ضروریات دین است. بر این اساس این فرد منكر ضروری دین است و منكر ضروری دین كافر است. اما اگر كسی با اینكه معترف به وجوب نماز است، سستی و كاهلی می كند و نماز نمی خواند یا گاهی می خواند و گاهی نمی خواند چنین فردی می تواند مسلمان فرض شود. اما مسلمانی كه گناهی بسیار بزرگ یعنی ترك نماز را بر دوش می كشد و چه بسا بواسطه همین گناه همه اعمال نیك دیگرش را نیز فنا نماید.

دلیل این امر آن است كه در چندین آیه قرآن، مهم‏ترین مسئله پس از شناخت خداوند و ایمان به او، برپا داشتن نماز شمرده شده است‏. (6)

امام صادق (ع) نیز می‏فرماید: پس از شناخت خداوند هیچ عملی نیست كه با نماز برابری كند. (7) برخی از احادیث بر این نكته تأكید ورزیده‏اند كه نماز اساس و پایه اصلی دین و ایمان است؛ پایه‏ای مركزی كه در وسط خیمه قرار می‏گیرد و اگر برداشته شود، خیمه فرو می‏ریزد. (8)

 ریشه همه روایات را می توان در همین حقیقت یافت كه نماز در عین اینكه عامل پایداری ایمان واستمرار بندگی در وجود انسان است، عامل برقراری دین و حفظ نمادهای دینی در متن جامعه و بقای دین در طول تاریخ است.

هشام بن حكم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی كه هم وقت میگیرد و هم انسان را به زحمت میاندازد؟ امام فرمود: "پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود كه اسلام و نام پیامبر زنده بماند و این از طریق نماز امكان پذیر است"، (9) یعنی علاوه بر آن كه نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مكتب و احیای دین هم هست.

شاید به همین دلیل بود كه پیامبر ص در ابتدای اسلام در مقابل درخواست عده ای كه گفتند حاضریم به تو ایمان بیاوریم به شرطی كه نماز نخوانیم حضرت نپذیرفت و فرمود :«إِنَّهُ لَا خَيْرَ فِي دِينٍ لَا رُكُوعَ فِيهِ وَ لَا سُجُود (10) خیری در دینی كه در آن ركوع و سجود در آن نباشد نیست».

 

 پی­نوشت­ها:

1. كافی، ج 5، ص 494.

2. شهید مطهری، مجموعه آثار، نشر صدرا تهران 1374ش، ج 2، ص 241 با تلخیص.

3. بقره(2) آیه 286 .

4. حج (22) آیه 78.

5 محمد مهدی ری شهری، میزان الحكمه، نشر دار الحدیث قم 1416ق، ج5 ، ص374 .

6.  بقره (2) آیه 3؛ نساء (4) آیه 162؛ توبه (9) آیه 18.

7.  محمد باقر مجلسی  بحارالانوار، نشر دار الاحیا التراث العربی بیروت 1403 ق، ج 82، ص 225.

8.  همان، ص 218 و 223 و 227.

9.  شیخ صدوق  علل الشرایع، نشرموسسه دار الحجه، قم  131 ق ج 2، ص 10.

10. بحار الانوار همان ، ج 18، ص 203

صفحه‌ها