بلوغ و بحران هويت

من يك جوان مجرد ٣٠ ساله هستم، من از نظر زيبايي در حد صفر هستم ...
توجه به زيبايي به اين معنا نيست كه اصل قرار گيرد؛ بلكه مقصود اين است كه فاصله دختر و پسر از اين نظر زياد نباشد و همتايي نسبي رعايت شود

من يك جوان مجرد ٣٠ ساله هستم، من از نظر زيبايي در حد صفر هستم از نظر خانوادگي هم متوسط رو به پايين هستم از هر دختري كه خوشم اومده در مورد ازدواج صحبت كردم همشون جواب دادن من هيچ حسي به شما ندارم كه باعث شده از خودم و خدايي كه ميتونست كمي از زيبايي خودش رو به من بده متنفر شدم هر روز به خدا زشت ترين فحش ها رو ميدم گريه ميكنم به خدا ميگم چرا به بعضي ها زيبايي دادي به من نه مگه من چي از أونا كم داشتم كه حالا بايد فحش بهت بدم در ضمن من در دبي مشغول به كار هستم يك فروشنده با حقوق ماهيانه ٢٥٠٠ درهم در مغازه اقوام مشغول به كار هستم و به دليل اينكه از امتياز زيبايي برخوردار نيستم در كارم دزدي ميكنم كه بتونم حداقل ماشين آنچناني سوار بشم كه شايد اون دختري كه من مي پسندم به خاطر ماشين زير پام قبول كنه، در ضمن از من نخواهيد كه واقع بين باش و غيره، اخه من دخترهايي كه ميپسندم از نظر زيبايي تك هستن، يعني به دختر معمولي هيچ حسي ندارم، حاضرم تا اخر عمر استمنا كنم اما زن متوسط و زشت نميخوام

در ضمن هر وقت يك پسر زيبا يا پولدار ميبينم يا اينكه دختر زيبايي ميبينم ميرم يه گوشه و شروع ميكنم به گريه و ناسزا گفتن با سپاس از شما اميدوارم بتونيد كمكم كنيد

برادر گرامي؛ بسيار خرسنديم كه با صداقت مشكل خود را بيان كرديد. ما نيز سعي خواهيم كرد تا با بيان بعضي نكات شما را در حل مشكل ياري رسانيم. لطفا در ادامه به نكات ذيل توجه كنيد.

1. دختر و پسر لازم است به تناسب ظاهري خود به ويژه زيبايي توجه كنند؛ البته زيبايي همسر براي آقايان بيشتر از خانم ها اهميت دارد. در خانم ها اين معيار كمرنگ تر است و بيشتر،  اخلاق و رفتار و اقتدار مرد، استقلال فكري او، نقش حمايتگري و قدرت مديريتي مرد اهميت دارد.

2. توجه به زيبايي به اين معنا نيست كه اصل قرار گيرد؛ بلكه مقصود اين است كه فاصله دختر و پسر از اين نظر زياد نباشد و همتايي نسبي رعايت شود. فاصله كم در زيبايي مشكل ايجاد نمي كند؛ به ويژه اگر كسي كه زيبايي كمتري دارد، در ارزش هاي اخلاقي، ديانت و اصالت، نمود بيشتري داشته باشد. متاسفانه برخي زيبايي را در انتخاب همسر اصل قرار مي دهند كه شايسته نيست. رسول اكرم (ص) مي فرمايند: از سعادت مسلمان اين است كه همسري زيبا و با ديانت داشته باشد. (بحارالانوار، ج101، ص 101)

3. انتخاب همسر صرفا به جهت زيبايي او و بي توجهي به ملاك هاي پيش گفته، درست مانند انتخاب كتاب براي زيبايي طرح روي جلد آن است كه عملي عقلائي نخواهد بود؛ چون شما كتاب را براي استفاده از محتواي آن مي خريد.

4. كسي كه همسرش را صرفا به دليل زيبايي او بر مي گزيند، اگر اين ويژگي در آينده با سكته، تب شديد، آب جوش، تصادف و ... از بين برود، احساس خلاء شديد خواهد كرد. حضرت رسول (ص) فرموده اند: كسي كه با خانمي صرفا براي زيبايي اش ازدواج كند، آنچه دوست دارد در او نخواهد يافت.

5. بايد بدانيد كه زيبايي پس از مدتي برايتان عادي شده و آنچه در زندگي مشترك مهم جلوه مي كند، همان ارزش هاي اعتقادي و اخلاقي است. يادتان باشد كه همسر شما مي خواهد نقش مادر فرزندانتان را ايفا كند و براي ايفاي اين نقش، زيبايي كارايي ندارد؛ بلكه همان ارزش ها است كه به كار خواهد آمد.

6. البته زيبايي همسر براي مرداني كه غيرت بيش از حد نيز دارند اصلامطلوب نيست. زيرا باعث رنج هميشگي در زندگي مي شود؛ افزون بر اين كه ممكن است همسر شما را به خود نمايي و غرور بيجا دچار سازد و عاملي براي فخرفروشي به شما شود. پس در صورتي به دنبال چنين همسري باشيد كه داراي آستانه تحمل بالا بوده و يا فرد بدبيني نباشيد. بهرحال همانطور كه گفتيد ما هرگز به شما نمي گوييم واقع بين باش و غيره، بلكه از شما مي خواهيم با تأمل بيشتري به دلائل اين احساس نياز پرداخته و در صورت امكان با ريشه يابي آن خواسته خود را تعديل كنيد. پس تا حد امكان ذهن خود را به صورت افراطي  نسبت به اين مساله مشغول نكنيد؛ زيرا انسان نميتواند تمام شرائط را بر وفق مراد خود فراهم نمايد ولي ميتواند خود را با شرائط موجود به نحو مناسب هماهنگ كند. شما تا حد امكان سعي كنيد سلامتي و شادابي و نكات مثبت خود را افزايش دهيد تا به خواست خدا زودتر بتوانيد دختر مورد اعتماد خود را پيدا كنيد.

در پايان از شما مي خواهيم در نامه هاي بعدي با ما همراه باشيد. بر اساس تجربيات مشاوره اي بخوبي مي دانيم كه احتمالا نگاه شما به زيبايي ظاهريتان خالي از خطاي برداشت نباشد. گاهي مي بينيم افراد با وجود داشتن چهره اي مطلوب خود را به هر دليل پايين تر از آنچه كه مي خواهند تصور مي كنند و همين امر زمينه ساز عدم اعتماد به نفس شده و زندگي را بر آنها سخت مي كند. از سوي ديگر افرادي نيز هستند كه با وجود داشتن چهره اي نازيبا تنها به دليل داشتن اعتماد به نفس و در نتيجه يافتن قلبي رووف و مهربان، به انسان هايي خواستني تبديل شده اند.

بعضيا كه منو مي بينن مي گن چرا اين قدر لاغر شدي ...
«حُسْنُ وَجْهِ الْمُؤْمِنِ حُسْنُ عِنَايَةِ اللَّهِ بِه‏؛ زيبايي رخسارِ مؤمن، از حُسن عنايت خدا به اوست.»

پسري هستم 22 ساله كه خدا ظاهر خيلي خوبي به من داده. البته چند وقتيه كه به خاطر فشار و استرس هايي كه داشتم صورتم خيلي لاغر شده.طوري كه چشام گود رفته و  بعضيا كه منو مي بينن مي گن چرا اين قدر لاغر شدي. حتي يكي از دوستام مي گفت چيزي مصرف مي كني!!!  پدر و مادرم هم بارها اين موضوع رو تذكر دادن كه چرا اين قدر صورتت لاغر شده. به خاطر اين لاغري صورت، ديگه از ريخت و قيافه افتادم و خيلي هم تلاش مي كنم كه به همون دوران قبلي برگردم.  چند روز ديگه يه مراسمي دعوتيم (لازم به ذكر كه اين مراسم مختلطه) همش به ذهنم مياد كه خيلي بده با اين لاغري صورت و با اين قيافه برم تو اون مراسم. راهي رو بلدم كه بتونم تا روز مراسم صورتم رو كمي چاق تر كنه و از اين لاغري راحت بشم ( يه ماده خوراكي خاص). تصميم به اين كار گرفتم و باخودم قرار گذاشتم كه تا روز مراسم اون ماده ي غذايي رو مصرف كنم كه صورتم چاق بشه و زيباتر بشم. اما يه فكر خيلي من رو به خودش مشغول كرد، همش به خودم مي گم : تو چون تو اون مراسم دختر هست مي خواي خوشتيپ بشي ، مي خواي صورتت چاق بشه. اين كار خود آرايي كردن براي غيره و اين حديث من رو مي ترسونه كه (( بپرهيز از اينكه خود را براي ديگران بيارايي و با اين كار به جنگ با خدا بروي)) . همش به ذهنم مياد كه مي خواي صورتت چاق تر بشه كه دخترا نگات كنن و همه بگن فلاني چه خوشگله!!از يه طرف هم همش به ذهنم مياد كه من به خاطر خودم و چون دوست دارم زيبا باشم، ميخوام صورتم واسه اون روز چاق تر بشه. و چون به خاطر اين لاغري بيش از حد صورتم،گاها  خجالت مي كشم به خودم ميگم اين كارم ايرادي نداره و گناه نيست.

گاها به خودم ميگم شايد پدر و مادرم به خاطر اين لاغريه زياد من، خجالت بكشن و من به خاطر اينكه اونا لذت ببرن بايد سعي كنم تو اين جور جمعها خيلي زيبا باشم (طبيعتا هر پدر و مادري از اينكه ببينن پسرشون خوشتيپه لذت مي برن)

لازم به ذكره كه قصد دوستي با هيچ دختري رو هم ندارم. اما به نيت خودم شك دارم كه آيا اين تلاش براي زيبا شدن (بالاخص براي اين مراسم) همون خود آرايي براي ديگران هستش يا يه نياز طبيعيه سنه من؟ موندم كه اين تلاش ( مصرف اون ماده خوراكي واسه چاق شدن تا روز مراسم) گناهه يا نه؟اين موضوع خيلي اعصابمو بهم ريخته. حالا اگه ميشه به من بگيد تو يه كلمه كه اين كار گناهه يا نه؟

اينو هم بگم كه من خيلي ساده و رسمي تيپ مي زنم و تيپم خارج از عرف نيست.اميدوارم كه خدا، جواب منو به ذهن شما بندازه. انشاءالله

در خصوص داشتن چهره زيبا بايد بگوييم كه حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) زيبارويي را اين گونه توصيف مي كند:

«حُسْنُ وَجْهِ الْمُؤْمِنِ حُسْنُ عِنَايَةِ اللَّهِ بِه‏؛ زيبايي رخسارِ مؤمن، از حُسن عنايت خدا به اوست.» (1)

«الصُّورَةُ الْجَمِيلَةُ أَوَّلُ السَّعَادَتَيْنِ؛ رخسار زيبا، نخستين خوشبختي از دو خوشبختي است.» (2)

«حُسْنُ الصُّورَةِ أَوَّلُ السَّعَادَةِ؛ زيبارويي، آغاز خوشبختي است.» (3)

با اين روايات مي توان اين گونه استنباط كرد كه زيبايي يك حُسن و امتياز مي باشد و يكي از نعمات الهي است كه خداوند به بندهي خود عطا كرده است.

در خصوص روايتي كه ذكر كرده ايد كه مضمون آن اين است كه «بپرهيز از اين كه خود را براي ديگران بيارايي و با اين كار به جنگ با خدا بروي» بايد بگوييم كه هم در ترجمهي روايت و هم در برداشتي كه از روايت نموده ايد ظاهراً اشتباهي صورت گرفته است چرا كه اگر به اصل روايت مراجعه كنيد متوجه مي شويد كه منظور از اين حديث چيز ديگري است. براي روشن شدن موضوع به اصل روايت اشاره مي كنيم و منظور اصلي آن را بيان مي كنيم:

در روايتي حضرت امير مؤمنان علي (ع) به جناب  نوف بكالي ميفرمايد: «يَا نَوْفُ إِيَّاكَ أَنْ تَتَزَيَّنَ لِلنَّاسِ وَ تُبَارِزَ اللَّهَ بِالْمَعَاصِي فَيَفْضَحَكَ اللَّهُ يَوْمَ تَلْقَاهُ؛ اي نوف! بپرهيز از اينكه خود را در نظر مردم آراسته (به زيور عبادت) نشان دهي ولي با ارتكاب گناه با خدا مبارزه كني كه در روز قيامت خداوند تو را رسوا خواهد كرد.» (4)

با دقت در اين روايت و ملاحظهي صدر و ذيل آن مي توجه مي شويم كه منظور امام (ع)، آراستگي به زيور ظاهري نيست، بلكه منظور نوعي ريا بوده كه برخي افراد خودشان را در نظر ديگران افراد متدين، موجه و ظاهرالصلاحي نشان مي دادند در حالي كه در باطن جور ديگري بوده اند. امام با اين سخنان هشدار مي دهد كه در روز قيامت خداوند اين گونه افراد را رسوا خواهد كرد و پرده از باطن آنها خواهد گشود.

به هر حال، اين روايت با برداشتي كه شما از روايت داشته ايد تفاوت اساسي دارد. ضمن اين كه روايات متعدد ديگري داريم كه توصيه به آراستگي و خودآرايي مي كند كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:

امام علي (ع) ميفرمايد: «التَّجَمُّلُ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِين؛ آراستگي از اخلاق مؤمنان است.» (5)

امام صادق (ع) ميفرمايد: «إِذَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَي عَبْدِهِ بِنِعْمَةٍ أَحَبَّ أَنْ يَرَاهَا عَلَيْهِ لِأَنَّهُ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ؛ هنگامي كه خدا بر بندهي خود نعمتي را ارزاني كند، دوست دارد كه نشانهي آن را بر او ببيند، چون او زيباست و زيبايي را دوست مي‏دارد.»‏ (6)

امام صادق (ع) ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ يُبْغِضُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُس‏؛ خداي بزرگ، زيبايي و آراستگي را دوست مي‏دارد وتنگدست و بدبخت نشان دادن خود را دشمن مي‏دارد.» (7)

پيامبر اعظم (ص) ميفرمايند: «إنَّ اللّهَ يُحِبُّ مِن عَبدِهِ إذا خَرجَ إلي إخْوانِهِ أنْ يَتَهيّأَ لَهُم و يَتَجَمّلَ؛ خداوند متعال دوست دارد وقتي بنده اش نزد برادران خود مي رود با هيئتي آماده و آراسته برود.» (8)

امام علي (ع) ميفرمايد: «لِيَتَزَيَّنْ أحدُكُم لأخيهِ المسلمِ إذا أتاهُ كما يَتَزَيَّنُ لِلغَريبِ الّذي يُحِبُّ أنْ يَراهُ في أحسَنِ الهَيْئةِ؛ همچنان كه دوست داريد افراد غريبه شما را در بهترين هيئت ببينند و خود را براي آنها مي آراييد، وقتي نزد برادر مسلمان خود مي رويد نيز خويشتن را بياراييد.» (9)

امام صادق (عليهالسلام) ميفرمايد: «أَبْصَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا شَعِثاً شَعْرُ رَأْسِهِ وَسِخَةً ثِيَابُهُ سَيِّئَةً حَالُهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ الدِّينِ الْمُتْعَةُ وَ إِظْهَارُ النِّعْمَةِ؛ رسول خدا «ص» مردي را ديد كه موي سرش ژوليده، لباسش كثيف و چركين و سر و وضعش پريشان و به هم ريخته بود، پس فرمود: «استفاده از نعمت و اظهار كردن آن از دينداري است». (10)

با توجه به اين احاديث مشخص مي شود كه در اسلام، آراستگي يك ارزش است. البته آراستگي براي جلب جنس مخالف از آنجا كه ممكن است زمينهي گناه را به وجود آورد طبيعتاً مد نظر اسلام نيست و اين به نيت و قصد شما بستگي دارد كه تنها براي اين منظور خودتان را بياراييد يا براي اين كه در نزد ديگران به عنوان مؤمني آراسته و زيبا شناخته شود به خودتان برسيد و تيپ يزنيد كه در اين صورت، نه تنها گناهي متوجه شما نخواهد بود، بلكه كار پسنديده اي نيز انجام داده ايد.

در پايان، ذكر اين مطلب ضروروي است كه استفاده از هر گونه مواد خوراكي، گياهي، شميايي و يا هر چيز ديگر براي چاقي از آنجا كه ممكن است عوارض جانبي غير قابل پيشبيني داشته باشد، مورد تأييد ما نيست، مگر اين كه به تجويز پزشك متخصص و زير نظر مستقيم وي انجام گيرد. از اين روي، به شما توصيه مي كنيم كه خودسرانه به اين كار مبادرت نورزيد تا احياناً باعث دردسر و پيدايش مشكل نشويد.

پينوشتها:

1. تميمي آمدي، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم‏، ص346، قم‏: دار الكتاب الإسلامي، ‏1410ق‏.

2. همان، ص88.

3. همان، ص343.

4. مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، ‏بحار الأنوار، ج68، ص364، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏1403ق.‏

5. غرر الحكم و درر الكلم‏، ص63.

6. كليني، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ‏كافي، ج6، ص438، تهران‏: دار الكتب الإسلامية، ‏1407ق.

7. همان، ص440.

8. طبرسي، حسن بن فضل، ‏مكارم الأخلاق‏، ص35، قم‏: شريف رضي‏، 1412ق.

9. كليني، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ‏كافي، ج13، ص11، قم‏: دار الحديث، ‏1429ق.

10. همان، ج13، ص9.

كار های مرا به دقت زیر نظر دارند به طوری كه ...
به احتمال زياد اين شرايط شما تا دو سه سال ديگر به مراتب بهتر خواهد شد و سخت گیری های كنونی احتمالا تحت تاثير استرس ايشان نسبت به بلوغ جنسي شماست ...

بنده پسر دانش آموزی 16ساله هستم ومشكل من حساسیت زیاد خانواده ام بر روی كار های من است آن ها كار های مرا به دقت زیر نظر دارند به طوری كه تاخیر های 15 یا 30 دقیقه ای مرا مورد سوال قرار میدهند برای مثال مادرم كارهای مرا زیر نظر دارد وقتی از قسمتی از خانه به قسمتی دیگر برای انجام كار هایم میروم آن هارا نیز مورد سوال قرارمی دهد یا این كه نمیگذارد به كتابخانه برای مطالعه یا قرض كتاب بروم و با تلاش زیادی میتوانم اجازه اش را بگیرم یا وقتی با پدرم در مسجد هستیم بعد از نماز جماعت نمیگذارد با دوستانم كمی حرف بزنم یا نگاهی به كتابخانه آنجا بیاندازم و او همیشه پای صحبت های من و دوستانم مینشیند من یك خواهر و یك برادر حدود 8-10 سال بزرگتر از خودم دارم كه آن هانیز همینطور ممثلا خواهرم پیام های گوشی مرا كه ازطرف دوستانم زده می شوند را كه 90 در صد در مورد مناسبت ها است را میخواند و به مادرم گزارش می دهد برادرم نیز وقتی به تنهایی در اتاقی از خانه هستم سریع داخل میشود تا ببیند من چه كاری انجام میدهم و وقتی میبیند كه من كار معمولی خودم را انجام میدهد می آید وسایل من را تجسس میكند برای مثال كتاب های داخل كتابخانه ام را بررسی میكند و بعد از نگاه كردن به گوشی ام اطلاعات تك تك دوستانم را از من می خواهد از نحوه آشنایی تا روابطی كه حالا داریم از من میپرسد و من احساس میكنم تجسس بیش از حد برادرم وخواهرم باعث حساسیت بیش از حد والدینم میشوند من خودم فكر میكنم در میان اعضای خانواده پایبنی زیادی نسبت به اعتقاداتم یعنی اسلام را دارم و با اینكه خودم زیاد از كار های این ها نا راحت نمیشوم و میدانم خدایم از همه بزرگتر است اما میخواهم بدانم چه كاری در مقابل كار های خانواده ام می توانم انجام دهم كه بهترین سود را داشته باشد و كمی از نا آرامی های روانی ام را بهتر كند خودتان می دانید كه در این سن برای نوجوانان كار های شخصی و خصوصی پیش می آید كه خودشان باید با به دست آوردن اطلاعات كافی آن ها را بر طرف بكنند و من استرس دارم كه آن ها از این اتفاقات نیز با خبر بشوند البته من میدانم كه در این سن والدین باید توجه بیشتری ا یه فرزندانشان و كار هایش داشته باشند اما احساس میكنم دید بد خواهر و برادرم به من باعث ایجاد شك و تردید بیش تر والدینم شده است من خودم را انسانی مومن میدانم و سعی میكنم كار های خوبی انجام دهم و به همین دلیل فكر نمیكنم گناهان زیادی داشته باشم كه اینقدر مرا زیر نظر دارنددر این چند روز اخیر نیز گوشی ام را به من نمیدهند و من كمتر میتوانم از آن استفاده بكنم من یك دوست مذهبی تفریبا 3-4 سال بزرگتر از خودم نیز دارم كه طلبه است و والدینم و برادر و خواهرم میگویند با او دوستی نكن او دوست مناسبی برای تو نیست اما من او را از لحاظ معیار های اسلام 90 در صد وبالاتر مناسب دوستی می دانم و او ویِِژگی های یك دوست خوب را دارد اما حالا نمیدانم آیا اطاعت از سخنان پدر و مادر در این امر یعنی جدایی با دوستم لازم است یا نه؟ لطفا مرا راهنمایی و مشاوره كنید تا بتوانم از دغدغه های فكری از دست دادن دوستی خوب و كار های والدینم آرامش بیابم؟ وقتی از والدینم میپرسم كه چرا این كار هارا میكنید آن ها ازمن ناراحت میشوند و مثل این كه من گناهی بد را مرتكب شده ام . لطفا راهنمایی كنید؟با تشكر

به احتمال زياد اين شرايط شما تا دو سه سال ديگر به مراتب بهتر خواهد شد و سخت گیری های كنونی احتمالا تحت تاثير استرس ايشان نسبت به بلوغ جنسي شماست پسران در سنين بلوغ معمولا به انواع و و اقسام كژكاری ها دست مي يازند و اين به نوبه خود دست مايه ای براي كنترل منطقی یا غير منطقي شما گشته است.

با توجه به اين كه همه اعضاي خانواده شما در گير اين تجسس مي باشند شما نمي توانيد به راحتی يارگيري كنيد و با واسطه قرار دادن وی فضاي تنفس بیشتر براي خود فراهم كنيد.

شايد يكي از كم آسيب ترين راه ها همانا سازگاري استراتژيك شما با ايشان است نبايد به هيچ وجه به جاي سازگاري به تقابل روي اوريد چرا كه شرايط را به مراتب بدتر مي كند. بهتر است به جاي حساسيت زايي حساسيت زدايي كنيد. و با تحريم ها داوطلبانه و خودخواسته از برخي حساسيت هاي ايشان بكاهيد به عنوان مثال در حد امكان در اتاق خود را نبنيديد و حتي در برخي موارد به تمجيد و تحسين اين تجسس هاي كلافه كننده بپردازيد ( و آن را به احساس مسؤولیت آنان ربط دهید). معمولاً انسان ها رفتار هاي متضاد دارند. چه بسا تمجيد اين رفتار والدين و خواهر و برادر اثري معكوس و كاهنده در حساسيت ايشان داشته باشد.

شايد بگوييد اين راه كارها ناشدني است. ولي بايد دانست شيوه ازمون و خطا يكي از موثر ترين روش ها براي كشف راه كار موثر مي باشد.

در برخي موارد دست كشيدن از تقابل و تعارض به خلح سلاح طرف مقابل مي انجامد.

نكته بعدي اين كه شما مي توانيد از ظرفيت معلمان و مربيان و مشاوران مدرسه حداكثر استفاده را بنماييد و از ايشان بخواهيد كه در جلسه ماهانه اوليا و مربيان به مشكل افراد مشابه شما در قالب يك سخنراني عمومي بپردازند. در صورتی كه والدین شما در این جلسات شركت نمی كنند از مربيان و مشاوران مدرسه بخواهید تحت عناوین دیگر (نه اشاره مستقیم به گلایه شما) مثل عدم طراوت و نشاط در مدرسه دلایل آن را از والدین شما جویا شوند.

قطعا يك مشاور مدرسه مي تواند با دلايل منطقي و علمي به تصحيح افكار و رفتار سيب زاي والدين شما بپردازد. همچنين مي توانيد والدين خود را با بخش مشاوره مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني با شماره 09640 آشنا نماييد. مشاورين اين مركز همگي دانش اموخته حوزه و كارشناس ارشد و دكتراي روانشناسي مي باشند.

تهيه و در دسترس والدین قرار دادن برخي كتب مانند كتاب جوان مرحوم محمد تقي فلسفی يا ساير كتب روانشناسي كه به نحوي به آنچه كه والدين بايد درباره فرزندان جوان خود بدانند مي پردازد مي تواند تا حدی راه گشا باشد.

در هر صورت بايد بدانيد اين برهه سخت و نفس گير عمر درازي ندارد و شما در آينده نزديك خواه نا خواه از زير اين فشار خلاصي خواهيد يافت بايد تا آن روز به جاي چالش فكري عاطفي و رواني با این موضوع آن را تا حد امكان بپذيريد. انسان هاي موفق همواره از دل تهديدها به شكار فرصت ها مي روند و به جاي غصه خوردن به آفرينش قصه هاي موفقيت مي پردازند.

نيك بپذيريد كه این گونه حساسيت ها منشا بسياری از خيرات در شما بوده است و در آينده قدردان اين لحظات سخت و دشوار خواهيد بود. پاكي و ترك محرمات به هر طريقي كه صورت پذيرد ارزشمند است و اين توفيق اجباري كم از توفيق اختياري ندارد.

شیوه عملی مواجهه با این موضوع چیست ؟
در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم: 1. دوران بلوغ در واقع یك تغییر و تحول شدیدی است كه سرتاسر وجود نوجوان را فرا می گیرد 2. ...

به تازگی پسرم به بلوغ جنسی رسیده است و بنده با ایشان در مورد مسائل شرعی صحبت كرده ام. حال به نظر شما به عنوان متخصص دینی و مذهبی شیوه عملی مواجهه با این موضوع چیست ؟ اصولا برای حفظ روحیه اعتماد به نفس و حفظ كرامت انسانی چه راهكارهای عملی (نه شعاری)برای مواجهه با مسائل جنسی جوانان و تقویت روحیه  آنان پیشنهاد می كنید؟

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. دوران بلوغ در واقع یك تغییر و تحول شدیدی است كه سرتاسر وجود نوجوان را فرا می گیرد؛ به همین خاطر، مهم ترین و حساس ترین دوران زندگی انسان، دوران بلوغ است. اگر نوجوان بداند و آگاهی پیدا كند كه چه تغییراتی در وجود خود و همسالانش رخ می دهد، آن وقت گذشتن از این دوران بحرانی برای او آسان خواهد شد. مهم ترین ویژگی های این دوران، بروز تمایلات جنسی است . ندانستن و آگاه نبودن این مسایل، زمینه انحرافات نوجوان را فراهم می كند.

اگر جوان به طرز واقع بینانه ای و از طریق یك منبع صلاحیت دار با مسایل كلی بلوغ  به طور منطقی و طبیعی آشنا شود، امكان بروز انحراف كاهش می یابد.

2. از نظر اسلام، این قسمت از زندگی انسان، بسیار اهمیت دارد. در این دوران است كه بنای اساسی شخصیت فردی و اجتماعی نوجوان پایهریزی میشود. روش تربیتی اسلام بر این امر تأكید دارد كه نوجوان این دوران را با معرفت و پاكی سپری كند.

در این دوران حساس، نوجوان واقعاً نمیداند چه كند و چه چیزی در وجود او دارد، اتفاق میافتد. تغییرات عمومی بدن و تأثیرات روانی، چنان سریع و همه جانبه است كه او را دچار تشویش و نگرانی میكند .برخوردها و ارتباطهای او را با اطرافیان و خانوادهاش دچار مشكل میسازد.

3. دوران بلوغ ویژگی های بسیاری دارد كه شناخت آن ها كمك زیادی در شیوه رفتار با نوجوان و درك او و در نتیجه آن كاهش انحرافات او می كند .به بخشی از آن ها اشاره می كنیم:

1- در این مرحله نوجوان خواهش ها و تمایلات متفاوت و متضادی دارد. از طرفی خود خواهی كودكانه با دیگر دوستی در هم می آمیزد.

2- با این كه نوجوان می خواهد با دوستان خود باشد، علاقه مند به تنهایی است.

3- در این دوران، كودك پرجنب و جوش دیروز به نوجوان حساس، زود رنج و تأثیر پذیر امروز مبدل شده است.

4- تغییرات سریع جسمی، تأثیرهای فراوانی در حالت های روحی او می گذارد.

5- با ظاهر شدن نیروی جنسی جوان، احساس خاصی به جنس مخالف در او پدید می آید.

6- نوجوان در این دوره، دارای روحیه كنجكاو و در عین حال دچار نوعی سردر گمی است.

7- به شدت از همسالان خود، الگو می پذیرد و از رفتار آنان پیروی می كند.

8- رفتار خود را با انگیزه های درونی، تشخص طلبی و استقلال جویی بروز می دهد.

بنابراین دوران بلوغ با این ویژگی ها،  یك دوره بسیار حساس و دوره بحران زندگی انسان است.  به همان مقدار كه مهم و سرنوشت ساز است، همان مقدار وظیفه والدین و مربیان را سنگین تر می كند. پس باید به نوجوان كمك كرد تا این مرحله از زندگی را  به خوبی و سلامت بگذراند.

4.  در بیان مسایل بلوغ نباید شرم و حیا كرد. چرا كه اگر مسایل بلوغ از طریق منطقی و توسط اشخاص صلاحیت دار به نوجوان بیان نشود، مطمئن باشید از طریق راه های خلاف آگاهی یافته و دچار سردر گمی و بحران و افت تحصیلی خواهد شد. آماری كه امروزه از شیوع انحرافات جنسی در بین نوجوانان، منتشر می شود، آمار درستی است كه همگی به نوعی بیانگر غفلت والدین و خود نوجوان در این خصوص است. اگر والدین و مربیان اطلاعات درستی از مسائل دوران بلوغ داشته باشند و نوجوانان را نیز به این امور آگاه سازند و با درك نیازهای شان آن ها را یاری رسانند، یقیناً نوجوان احساس خلأ نمی كند و برای تسكین خود راه های انحرافی را در پیش نمی گیرد.

5. برای بیان مسایل بلوغ راهكارهای زیر خدمت تان ارائه می شود:

1- وقتی نوجوان به سن تكلیف رسید، می توانید یك جشن تكلیف  با حضور دوستان و همكلاسی هایش برای او بگیرید . یك نفر از مربیان صلاحیت دار و تأثیرگذار بر فرزندتان را دعوت كرده تا در مورد مسایل بلوغ و تكالیف آن ها صحبت بكند. این مقدمه ای می شود تا خود شما نیز بتوانید به راحتی بعضی از مسایل بلوغ را برای او بیان كنید. 

2- كتاب هایی در زمینه بلوغ تهیه كنید و آن ها را در اختیار او بگذارید.

3- او را با مربیان صلاحیت دار و آگاه با مسایل شرعی آشنا كنید تا ایشان مسایل بلوغ را برای آن ها در مناسبت های مختلف بیان كنند.

4- علاوه بر نقش پدری، همواره رابطه خود را با او حفظ كنید . به گونه ای با او رفتار كنید كه  شما را به عنوان یك دوست صمیمی و دلسوز بپذیرد.

5- كتاب هایی كه در این زمینه معرفی می شود ، مطالعه كنید و از اطلاعات آن ها استفاده كنید:

-تربیت جنسی در اسلام. پدیدآورنده: حافظ ثابت. ناشر: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) 1387

- دوران شكوفایی (راهنمای بلوغ پسران نوجوان) پدیدآورنده: ثریا سهرابی، محمدرضا سهرابی. ناشر: انجمن اولیا و مربیان 1386

- خانواده و مسائل جنسی كودكان. پدیدآورنده: علی قائمی امیری. ناشر: انجمن اولیا و مربیان 1386

- روش های افزایش عزت نفس در كودكان و نوجوانان. پدیدآورنده: اسماعیل بیابانگرد. ناشر: انجمن اولیا و مربیان 1387

- نحوه رفتار والدین با فرزندان. پدیدآورنده: یدالله جهانگرد. ناشر: انجمن اولیا و مربیان 1386

- بلوغ و دگرگونی های آن (آنچه یك پدر و مادر باید در مورد پسر نوجوان خود بداند) پدیدآورنده: فرزانه صمدی. ناشر: اكرام 1386

- نامه های بلوغ. پدیدآورنده: علی صفایی حائری

با اینكه می دونم دین اسلام تاكید كرده با پدر و مادر به خوبی رفتار كنین
مشكلي كه شما با پدرتان داريد، چيزي است كه در خانواده هاي زيادي وجود دارد و مخصوصا در خانواده هايي كه اختلاف سني زياد و هم چنين اختلاف تحصيلات زياد بين ...

پسری 26 ساله دانشجوی كارشناسی ارشد در یكی از بهترین دانشگاههای ایران هستم. در برخورد با پدرم با مشكل مواجه شدم، واقعا نمی دونم چه برخوردی باهاشون داشته باشم، با اینكه می دونم دین اسلام تاكید كرده با پدر و مادر به خوبی رفتار كنین، اما بیشتر وقتا همش با پدرم در حال بحث كردن هستیم.پدرم 63 سالش هست و اختلاف سنیشون با من زیاده، با اینكه 4 تا بچه هستیم و شاید من از بقیه بیشتر سر افرازشون كردم از هر لحاظ اما اندازه یه سر سوزن منو قبول ندارن. حتی وقتی كه می خواستم واسه قبولی در كنكور كارشناسی ارشد درس بخونم میگفتن وقتتو تلف نكن برو سر كار و تو قبول نمی شی. با اینكه از لحاظ برخورد و روابط اجتماعی قوی هستم، اما جلوی دیگران منو سركوب می كنن و در مسائل مختلف خانوادگی و...حتی اجازه صحبت كردن به من را نمی دهند، با اینكه می دونم توانایی هام زیاده اما اینقدر كه اندازه سر سوزن اعتماد به نفس بهم نمیدن سرد شدم. حتی اصلا براشون غیر قابل باوره كه من دكترا قبول شم. با اینكه پدرم معلم بازنشسته و فرهنگی هستن، اما دركم نمی كنن. حتی به افكارم و حرفام گوش نمیدن. مثلا وقتی به بابام میگم: بابا اتفاقات درون خانواده را به دیگران نگو ناراحت می شن. منو بچه فرض می كنن كه صاحب نظر و فكر نیستم در حالی كه موفقیت هام اینو نمیگه. بخدا نمی دونم چه كنم.بعضی وقتا میگم اصلا باهاشون قهر كنم حتی حرف هم نزنم اما بعد میگم درست نیست، اگرم حرف بزنم كه اندازه سر سوزن واسه عقاید و افكارم ارزش قائل نیستم.من چه كنم؟

مشكلي كه شما با پدرتان داريد، چيزي است كه در خانواده هاي زيادي وجود دارد و مخصوصا در خانواده هايي كه اختلاف سني زياد و هم چنين اختلاف تحصيلات زياد بين پدر و مادر و فرزندان وجود دارد، اين مسائل تا حدودي طبيعي و شايع است. البته چون ما اطلاعات دقيقي از زندگي شما نداريم و هم چنين به اين خاطر كه حرفهاي پدر شما را نشنيده ايم، نمي توانيم قضاوت كنيم كه واقعا همه حرفهاي شما درست است يا نه، اما در هر صورت براي بهتر شدن وضعيتتان به موارد زير توجه كنيد:

* پذيرفتن موقعيتهاي ناخوشايند، زماني كه خارج از كنترل شماست:

 مهمترين اصل در مورد تغيير دادن يك موقعيت ناخوشايند، واقع بيني است. شما بايد اين واقعيت را بپذيريد كه بسياري از رويدادهاي زندگي كه به احساس ناراحتي شما منجر مي شود خارج از كنترل شماست. بنابر اين سازگارانه نيست كه خود را با اين گونه افكار ، ناراحت كنيد. واقعيت اين است كه اين نوع رفتار پدر شما چيزي است كه چندين سال است كه در او وجود دارد و چيزي نيست كه بتوان كاري جدي در مورد آن كرد، و وقتي كسي ساليان درازي با يك اخلاق خاصي زندگي كرد، ديگر مشكل است كه او را تغيير داد، لذا چون از عهده شما خارج است، خيلي به آن فكر نكنيد. وقتي كه شما به اين مسائل و مشكلات ديگري كه در خانواده اتان وجود دارد، فكر مي كنيد و به آنها تمركز مي كنيد، شما را آشفته و پريشان مي كند.

* شما بايد بررسي كنيد و مواردي را كه پدرتان به آنها حساس است را شناسايي كنيد و در صورت امكان، طبق ميل او رفتار كنيد، بالاخره وقتي كه آنها را نمي توان اصلاح كرد، بهترين كار اين است كه زمينه درگيري را از بين ببريد. البته بايد به موارد حساسيت آنها هم پرداخته شود، كه آيا درست است يا نادرست، شايد بعضي از موارد آن، ناشي از عملكرد بد شما باشد، ولي در هر صورت با از بين بردن زمينه اين حساسيت، مي توانيد از بروز درگيري جلوگيري كنيد. حتي اگر به حرف آنها اعتقادي هم نداريد، حداقل به خاطر اينكه درگيري ايجاد نشود، و آرامش شما را به هم نزند، در صورت امكان تذكرات آنها را گوش كنيد و طبق ميل آنها رفتار كنيد. 

* تقويت روابط شخصي با استفاده از مهارتهاي اجتماعي، جرات ورزي و مذاكره:

اگر به دليل آنكه كسي با شما درست برخورد نكرده، يا نيازهاي شما را برآورده نكرده است، احساس ناراحتي مي كنيد، مي توانيد از طريق مذاكره و گفتگو، يا از طريق استفاده از مهارتهاي اجتماعي و جراتمندي، موقعيت را تغيير بدهيد. اگر پدرتان چيزي را از شما خواستند كه صحيح نيست و شما را تحت فشار گذاشتند، به جاي اينكه عصبي شويد، حرفهايتان را با آرامش برای آنها توضيح دهيد. اصلا سعي نكنيد كه آنها را راضي كنيد، بلكه فقط درصدد توضيح مطالبتان باشيد، اگر راضي نشدند، شما صحنه را ترك كنيد و ديگر به آن فكر نكنيد.

* اينكه پدر و مادر شما به اندازه كافي به شما اعتماد ندارند و به شايستگي هاي شما توجه نمي كنند، نبايد باعث دلسردي و نااميدي شما شود، همين كه خودتان مي دانيد كه انسان توانمندي هستيد و كار خودتان را درست انجام مي دهيد، كافي است، و نبايد انتظار تحسين و تشويق از ديگران داشته باشيد. به عبارت ديگر، گرچه عكس العمل ديگران در مورد كارهاي انسان، در روحيه او تاثير مي گذارد، اما نبايد خودتان را به آنها وابسته كنيد.

* بهترين وسيله اثبات توانمندي هايتان، موفقيت در كارهاي آينده اتان است، به تدريج كه داراي موقعيت اجتماعي مي شويد، نظر و نگاه پدر و مادرتان هم به شما عوض مي شود. همين الان هم احتمالا پدر و مادر شما به شما و موفقيت هايتان افتخار مي كنند، اما در نحوه بيان كردن آن مشكل دارند و عادت كرده اند كه با شما اين گونه برخورد كنند.

*كارهايي مثل قهر كردن و قطع رابطه با آنها درست نيست، چون شايد آنها در حق شما كم لطفي كنند، اما در هر صورت شما نبايد به آنان بي توجهي كنيد و باعث ناراحتي و آزردگي آنها شويد. در روايات ديني ما توصيه بسيار زيادي در مورد برخورد خوب و مناسب با پدر و مادر شده است، و تاكيد شده است كه حتي اگر با شما رفتار خوبي نداشتند،در حد امكان با آنها به نرمي برخورد كنيد. سعي كنيد كه نه قطع رابطه داشته باشيد و نه اينكه بيش از حد در مسائل مختلف دخالت كنيد و اصرار بر نظر و عقيده خودتان داشته باشيد، سعي كنيد تعادل را در اين زمينه حفظ كنيد.

در پايان تذكر اين مطلب را لازم مي دانم كه نبايد از رحمت و لطف خداوند به بندگانش نااميد شويد، خيلي از بزرگان دين ما در طول زندگي اشان، گرفتار بد رفتاري افراد ديگر بوده اند، پدر و مادر بد رفتار داشته اند، همسر ناهماهنگ، فرزند ناخلف و بد كردار و ... اما آن را تحمل كردند و صبر كردند، و خدا هم به آنها كمك كرد و تحمل آنها را بالا برد. مطمئن باشيد كه اين شرايط زندگي شما از ديد خدا پوشيده نيست. به این نكته توجه داشته باشید كه رضایت و دلخوشی آنها موجب سرازیر شدن رحمت الهی در زندگی شما می شود و آثار مثبت آن را حس خواهید كرد و باعث پیشرفت مادی و معنوی شما خواهد شد.

موفق باشيد.

اين مساله باعت بيماري روحي شده است چه كنم؟
بي ترديد ايام جواني، دوران بيداري غريزه جنسي و گرايش به جنس مخالف است. در اين ايام شوق جنسي و احساسات بر روان آدمي سايه مي افكند ...

من جواني 20 ساله هستم اما من شديدا نياز جنسي دارم و شرايط به گونه اي است كه نه ميتوانم ازدواج موقت كنم و نه ميتوانم ازدواج كامل كنم و اين مساله باعت بيماري روحي شده است چه كنم؟

بي ترديد ايام جواني، دوران بيداري غريزه جنسي و گرايش به جنس مخالف است. در اين ايام شوق جنسي و احساسات بر روان آدمي سايه مي افكند؛ ناخودآگاه رفتار، سخن و نگاه جوان را تحت تاثير قرار مي دهد و سبب تحريك پذيري وي، برخورد با جنس مخالف مي شود. طبيعي است اين نياز دروني بايد به طور صحيح و مطلوب ارضا و تامين شود. راه پذيرفتني آن نيز ازدواج است؛ ولي متاسفانه به دلايل مختلف فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي، نظير بالا رفتن سطح انتظارات و توقعات خانواده ها و توجه به بعضي تشريفات غيرلازم، معضل اشتغال و آينده شغلي جوانان، ادامه تحصيل آنها و عدم وجود امكانات و شرايط مالي مناسب برخي خانواده ها سن ازدواج دختران و پسران افزايش يافته و در نتيجه ارضا و تامين عاقلانه و صحيح اين غريزه سركش، به انحراف كشيده شده مي شود.

برادر گرامي؛ خوشبختانه سني كه شما در آن قرار داريد، سن برنامه ريزي براي ازدواج موفق در آينده اي نزديك است. پس به هيچ وجه دم از نااميدي نزنيد. بي ترديد تليقن هايي كه ما در زندگي خود داريم بزرگترين عامل شكست هاي روحي است. پس با افزايش روحيه اميد و نشاط به آينده اي بهتر، از هم اكنون در پي فراهم كردن شرايط و امكانات اوليه يك ازدواج در سطح معمولي را داشته باشيد. در اين راه كمك و مساعدت افراد دلسوز مانند والدين و يا برادر و خواهرهاي بزرگتر مي تواند راه روشنتري پيش روي شما بگذارد. اما تا زماني كه همه شرايط مهيا شود لازم است با بكارگيري نكات ذيل وضعيت روحي خود را ارتقاء بخشيد. 

1. تحكيم روابط خانوادگي و ايجاد فضاي عاطفي مثبت بين والدين و فرزندان و افزايش رابطه صميمانه و نزديك بين اعضاي خانواده، عامل پيشگيرانه اي است جهت ايجاد احساس امنيت و آرامش و تامين نياز عاطفي. زيرا وقتي جوانان در خانه، با محبت و توجه كافي روبه رو نشوند، اين محبت و رابطه عاطفي را در بيرون خانه جست و جو مي كنند و متناسب با دوران بلوغ و اوج گيري احساسات غريزي، رابطه خود را با جنس مخالف توسعه مي دهند. بنابراين نياز به محبت در دوره جواني را بايد با گسترش روابط عاطفي خانوادگي و نيز گسترش رابطه صميمانه و دوستانه بين همسالان هم جنس، تامين كرد و با يافتن دوستان مناسب و ايجاد رابطه گرم و عاطفي و انجام برخي فعاليت هاي دسته جمعي به اين نياز دروني پاسخ مثبت داد.

2. خودكنترلي مي تواند جوانان جوياي رشد و كمال و عفت و پاكي را در اين فضاي آلوده حفظ كند. با كنترل چشم، گوش و ديگر حواس و نيز كنترل افكاري كه در اين زمينه شكل مي گيرد، مي توان از تاثير گذاري روابط ناسالم ديگران، تا حدودي جلوگيري كرد. مطمئنا هرچه بيشتر ذهن و حواس خود را در اين زمينه مشغول سازيد، بيشتر تاثير خواهيد پذيرفت. پس بهتر است اوقات فراغت خود را با برنامه ريزي صحيح پر كنيد و با پرهيز از بيكاري و تنهايي و توجه به اين صحنه ها، به وظيفه اصلي و مهم تحصيل علم بپردازيد.

3. از فكر و ترسيم صحنه هاي محرك در ذهن و خيال خود بپرهيزيد: عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) نقل مي كند (عيسي به اصحاب خود گفت.... موسي به شما دستور داد كه زنا نكنيد و من به شما دستور مي دهم كه فكر زنا هم در سر نپرورانيد تا چه رسد به اينكه زنا كنيد؛ زيرا كسي كه خيال زنا كند، مانند كسي است كه در خانه اي نقش و نگار شده، دود و آتش به پا كند. چنين كاري گرچه خانه را نمي سوزاند؛ ولي زينت و صفاي آن را مكدر كرده و فاسد مي كند. وسائل الشيعه، ج 14، ص 240

4. از نگاه هاي مسموم و مناظر تحريك آميز دوري كنيد: رسول خدا مي فرمايند: نگاه هوس آلود، تيري است مسموم از تيرهاي شيطان؛ هركس آن را به جهت خوف الهي ترك كند، خداوند ايماني به او مي بخشد كه حلاوت آن را در قلب خود احساس مي كند. وسائل الشيعه، حرعاملي، ح 14، ص138.

5. اجتناب از نشست هاي غفلت زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحريك آميز: از حضرت امام باقر(ع) روايت شده است (هركس به سخن گوينده اي گوش فرا دهد، او را بندگي كرده است. پس اگر ناطق از خدا بگويد شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شيطان و سخنان شيطاني بر زبانش جاري كند، قطعا بندگي شيطان كرده است. وسائل الشيعه، ج 12، ص 236.

6. اعتدال در خوردن: بي ترديد پرخوري و بي نظمي در خوردن، در ذخيره سازي و انباشتن مواد تحريك زا موثر است. در حديثي حضرت رسول اكرم (ص) پس از آنكه جوانان را به ازدواج ترغيب مي كند مي فرمايد: هر كس قدرت بر ازدواج ندارد، روزه بگيرد، يقينا روزه نيروي غريزه او را تضعيف مي كند. مستدرك الوسائل، ج2، ص 531. با وجود فراغت، هم مواد غذايي در تقويت غريزه به مصرف مي رسد و هم فكر و خيال مصروف چاره سازي براي پر كردن اوقات فراغت مي شود و لذا در روايات بر اشتغال و كار و پرهيز از فراغت، تاكيد بسيار شده است.

7. تلاوت قرآن: بي شك انس با قرآن، تلاوت و تدبر در مضامين آن، خود شفاي هر دردي است كه به سرعت كار هر پريشاني را رو به سامان مي برد و زخم هاي پنهان را التيام مي دهد. همت ها را تا آسمان ها بالا مي برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حيوانات نجات مي بخشد.

بنابراين راه حل دين در خصوص نوع مقابله و مواجهه با غريزه جنسي، نخست ازدواج و نكاح مشروع است و در صورت عدم امكان، كنترل مثبت است. ولي هيچ گاه نبايد به بي بند و باري، افسارگسيختگي و آلودگي به گناه رضايت داد.

همانگونه كه گفتيم شما از هم اكنون در صدد فراهم كردن مقدمات ازدواج از طريق كار نيمه وقت در كنار تحصيل باشيد و در عين حال بمرور زمان خانواده خود را از اين قضيه مطلع نماييد. البته براي اينكه مشكلات اقتصادي به يك باره هجوم نياورد، بهترين راه اين است كه، فرد مناسب و سازگار با شرايط خود را انتخاب و يك نامزدي شرعي ساده كنيد. ليكن تا مراسم عروسي را تا دو سه سال به تاخير اندازيد. اين برنامه چند فايده دارد:

1. شما مي توانيد در حد نسبتا محدودي به تامين غريزه جنسي خود بپردازيد.

2. از مزاياي شيرين دوران نامزدي كه دلپذير ترين دوران زندگي است، بهره مند شويد.

3. در برخورد با مشكلات به تدريج پختگي و توانايي لازم براي حل آنها را پيدا كنيد.

4. در كنار تحصيل، كم كم بر مشكلات اقتصادي غلبه پيدا كرده و براي تشكيل خانواده آماده مي شويد.

چگونه كمتر جنب شوم ؟
اصولاً پدیده احتلام و جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب، پدیده ای كاملاً طبیعی است

چگونه كمتر جنب شوم ؟

پرسش شما از این جهت ابهام دارد كه آیا منظورتان از جنب شدن، بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب كه معمولاً آن را احتلام شبانه می نامند است یا منظور از آن، خودارضایی و استمنا است؟.

اصولاً پدیده احتلام و جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب، پدیده ای كاملاً طبیعی است كه به صورت غیر اختیاری در هنگام خواب رخ می دهد ولی در مقابل، خودارضایی پدیده ای غیر طبیعی و گناه است كه فردی با اختیار خود آن را انجام می دهد و باعث خروج مایع منی از خود می گردد بنابراین، هر كدام از این ها راهكار خاص خود را دارد كه ما در این جا به قسمت اول اشاره می كنیم و مطالبی را بیان می كنیم. برای آشنایی با قسمت دوم می توانید به سایت پاسخگو و سایت های مرتبط مراجعه كنید و مطالبی را بیابید.

این را بدانید، احتلام شبانه یا جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب يك فرآيند فيزيولوژيكي بدن است كه نشانه سلامت و بلوغ و رشد جسمي و رواني نوجوانان و جوانان و امري كاملاً طبيعي است كه هر انسان سالمي با آن مواجه است. اصولاً از نشانه هاي سالم بودن يك جوان از نظر روحي و جسمي اين است كه در دوران نوجواني و جوانی، هر از گاهی این حالت را در خود مشاهده كند. این حالت به صورت طبیعی، باعث دفع اسپرم های قدیمی و جایگزینی آن با اسپرم های جدید می گردد و این سلامت دستگاه تناسلی را ارتقا می بخشد و باعث رشد بیضه ها و تولید بیشتر مایع منی می گردد و از آنجا كه مقداری از منی معمولاً جذب خون انسان می شود و در ساختن سلول های مغزی و استخوانی و دیگر لوازم بدن نقش دارد و در نهایت باعث رشد طبیعی بدن و سلامت كامل آن می گردد. بخشی دیگر از مایع منی در كیسه های بیضه مردان برای تولید مثل و باروری ذخیره می گردد. به طور طبیعی هر وقت كيسه هاي مني به حد كافي پر شوند، خود به خود پدیده احتلام ايجاد مي شود و باعث می شود كه در خواب از بدن فرد، منی خارج شود. از طرف دیگر، محتلم شدن یك فرایند كاملاً طبیعی برای اطفای غریزه جنسی و كاهش تنش های جنسی ارضا نشده است، اين حركت يا مولود خواب هاي مهيج و يا تجسم سيماي جنس مخالف و يا انديشيدن در مسائل جنسي است و معمولاً بر اثر خواب ديدن در طول خواب شبانه حاصل می گردد. اگر گاه گاهي خواب هايي ببينيد كه باعث دفع مني گردد براي سلامتي دستگاه تناسلي كافي است. معمولاً اگر هر هفته و یا دو هفته یك بار و یا حتی با فاصله یكی دو ماه احتلام صورت گیرد، طبیعی و عادی است ولی محتلم شدن در هر روز یا دو  روز یك بار و در هفته چند بار غیر عادی است كه در این صورت، لازم است برای بررسی بیشتر و درمان نهایی به متخصصین، كلیه و مجاری ادرار، روانشناس بالینی، سكس تراپیست ها و درمانگران اختلالات جنسی مراجعه كنید.

معمولاً پدیده احتلام و جنب شدن به هنگام خواب، از زمان بیداری و آغاز آن همواره به یك شكل باقي نمي ماند و رفته رفته رو به افول مي گذارد و نوعي نظم و ترتيب در آن حاصل مي شود. مخصوصاً پس از ازدواج اين وضع كاملاً منظم می گردد و واكنش هاي افراطي آن از بين مي رود و گاهی به ندرت پدید می آید. البته باید توجه داشت كه عواملی همچون تغذيه نامناسب و استفاده از غذاهاي مقوي، پر ادویه، چرب و شيرين خصوصاً هنگام شب؛ پر بودن مثانه و شكم در هنگام خواب؛ خیالپردازی های جنسی در طول روز و خصوصاً قبل از خواب؛ پوشیدن لباس های تنگ و چسبیده و نیز لباس های پلاستیكی به بدن؛ گرم و نرم بودن رختخواب؛ گرم یا سرد بودن دمای اتاق و... در تشدید آن مؤثر است كه برای حل مشكل و كاهش احتلام شبانه راهكارهای زیر مفید خواهد بود:

1. هنگام خواب با مثانه و شكم پر نخوابید.

2. رختخواب و جای استراحت خود را خیلی راحت و نرم نكنید.

3. از عواملی كه در تشدید احتلام مؤثر هستند و ما به برخی از آنها اشاره كردیم دوری كنید.

4. از فكر كردن و تصور و تخیل درباره جنس مخالف و مسائل جنسی خودداری كنید.

5. از سخن گفتن درباره مسائل جنسی و شوخی های جنسی اجتناب ورزید.

6. از نگاه كردن به تصاویر و فیلم های مهیج و تحریك كننده جنسی جداً پرهیز كنید.

7. سعی كنید قبل از خواب وضو بگیرید و آداب آن را انجام دهید و برخی از دعاها و ذكرهای آن را بخوانید. خواندن این دعا در كاهش احتلام شبانه مفید است: «اللهُمَّ إنّی أعُوذُ بِكَ مِنَ الإحْتِلامِ ومِنْ سُوءِ الأحْلامِ ومِنْ أنْ یَتَلاعَبَ بِی الشّیْطانُ فِی الیَقْظَةِ والمَنام؛ خدا من پناه می برم به تو از احتلام و از بدی خواب و از این كه بازی كند با من شیطان در بیداری و خواب».

8. هر از چند گاهی با آب سرد استحمام كنید و به هنگام شست و شوی ناحیه تناسلی از آب سرد استفاده كنید

به وجود يك همسر نياز دارم
شما مي توانيد با آسان گرفتن شرايط، فرصت ازدواج را براي خود زودتر فراهم ‌آوريد.

براي ازدواج چه كنم. واقعا به وجود يك همسر نياز دارم. خواهش ميكنم راهنمايي كنيد.و ايميل از يكي از دوستام هست خودم ندارم . لطفا زودتر جواب بديد

دلايلي را كه به خاطر آنها خواستگارهاي قبلي را رد كرده ايد براي خودتان يادآوري كنيد، شايد لازم است كه از بعضي از آنها پايين بياييد و يا در مورد درستي يا نادرستي آنها مشورت كنيد. شما مي توانيد با آسان گرفتن شرايط، فرصت ازدواج را براي خود زودتر فراهم  آوريد. البته سن شما براي ازدواج، هنوز بالا نرفته است، و احتمالا در آينده موقعيت هايي در مورد ازدواج خواهيد داشت، لذا مواظب باشيد كه بيخودي موردي را رد نكنيد.

يكي از نيازهايي كه در وجود انسان وجود دارد نياز به ارضاء غريزه جنسي است، اين مسئله كاملا طبيعي است و مختص به شما نيست و همه افراد همين طور هستند، بنابراين نبايد به خاطر اين مسئله،احساس گناه داشته باشيد، و خودتان را سرزنش كنيد، اما نكته مهمي كه وجود دارد اين است كه نبايد اين مسئله، به انجام گناه ختم شود و نبايد به محدوده اي كه ممنوع و حرام است وارد شويد. اگر فعلا امكان ازدواج برايتان وجود ندارد بهترين راه براي كنترل غريزه جنسي،كنترل مثبت است، يعني بايد كاري كنيد كه با صحنه هاي تحريك كننده برخورد نداشته باشيد، حالا اين صحنه ها چه به صورت عكس و فيلم باشد و چه به صورت نگاه كردن به پسرها در خيابان و اماكن ديگر. نبايد انتظار داشته باشيد كه به صحنه هاي محرك جنسي نگاه كنيد و در عين حال هيچ فكر جنسي اي شما را آزار ندهد. همين مسئله در مورد مطالب خواندني محرك و گفتگوهاي محرك هم هست. اگر در طول روز مراقب اين مسائل باشيد تا حدود زيادي از مشكلاتتان كم مي شود. البته درست است كه غريزه جنسي فشار وارد مي كند و احتياج به ارضاء دارد، اما اين طور نيست كه نشود جلوي آن را گرفت، بلكه خيلي از افراد هستند كه اصلا ازدواج نكرده اند و گناهي را هم مرتكب نشده اند، يا خيلي از خانمها را شاهد هستيم كه شوهرشان فوت كرده است و آنها هم ديگر ازدواج نكرده اند، اما به هر حال پاكدامني خودشان را حفظ كرده اند، لذا حفظ عفت و آلوده نشدن به گناهان، حتي در صورت عدم ازدواج هم ممكن است.

شما بايد از تمركز افراطي بر مقوله ازدواج برحذر باشيد. اجازه ندهيد كه مسئله ازدواج، تمام فضاي ذهني شما را اشغال كند. با  يك بازنگري در خود، به امور مثبت ديگر كه صد در صد در اختيار و اراده شما قرار دارند بينديشيد. خانه بخت را منحصر در ازدواج ندانيد. همه برگه هاي زندگي را در موضوع ازدواج خرج نكنيد .چه بسا زنان بسيار تأثير گذاري در جامعه بوده اند كه در پرتو تحصيل و اشتغال مولد و نه صرفاً ازدواج، به خانه بخت واقعي خود راه يافته اند. البته اين را ما قبول داريم كه تاخير ازدواج، انسان را تحت تاثير قرار مي دهد و ناراحت مي كند، اما نكته اين است كه حالا كه اين اتفاق افتاده است، نبايد اجازه دهيد كه اين مسئله كل زندگي شما را مختل كند و تحت تاثير خود قرار دهد. هنوز هم شرائط شما از خيلي از افراد بهتر است، كم نيستند دختراني كه ازدواج كرده اند، اما در ازدواجشان موفق نبوده اند، و گرفتاري و مشكلات زيادي دارند، و الان آرزو مي كنند كه جاي شما بودند و هنوز ازدواج نكرده بودند. به هر حال فكر نكنيد كه شرائط خيلي بدي داريد، ولي در عين حال قبول داريم كه سخت است، اما اگر بتوانيد كه اين شرايطتان را خوب مديريت كنيد، موفق مي شويد كه تا حدود زيادي وضعيت مطلوبي براي خودتان ايجاد كنيد. بايد فعاليت هاي اجتماعي و شاداب كننده داشته باشيد. سعي كنيد علاقه ها و نيازهاي مشروع و مناسب روزانه خود را كه متناسب با سن شما را پي گيري كنيد. فقط به فضاهاي جدي و كاري تمركز نكنيد، مثلا در هر زمينه هنري كه علاقه داريد، فعاليت داشته باشيد، در كلاسهاي ورزشي ثبت نام كنيد، مخصوصا ورزشهاي دسته جمعي كه باعث مي شود كه ارتباطات شما با افراد ديگر بيشتر شود، ورزشهايي كه از شما انرژي بگيرند و فقط در حد تفريح و سرگرمي نباشند، باعث مي شوند كه سطح اضطراب احتمالي شما را پايين مي آورند و شما را كمي از مشغوليت هاي ذهني اتان خارج مي كنند و باعث ايجاد آرامش در شما مي شوند. در مجموع سعي كنيد كه فضاهاي جديدي براي خودتان ايجاد كنيد، اين كار در تغيير روحيه و حفظ شادابي شما بسيار موثر است.

 هيچ گاه از رحمت بيكران الهي نااميد نباشيد. اگر در برخورد با خواستگاران درست عمل كنيد شايد به همين زودي شما هم يك ازدواج موفق داشته باشيد.

 نقش واسطه ها در معرفي دختران دم بخت را كم نگيريد. در جلسات مذهبي و به طور كلي در جمع ها حضور فعال داشته باشيد. ضمن حفظ كرامت و شخصيت و وقار، انساني بشاش و خوشرو و پر انرژي باشيد. مطمئناً هم درشادابي و طراوت شما و هم در جلب نظر ديگران بسيار موثر خواهد بود.

به هر حال خواستگاران خودتان را بيخودي رد نكنيد، اگر در مورد فردي ترديد داشتيد حتما مشورت كنيد. شما مي توانيد براي آگاهي از ملاك هاي انتخاب همسر و راهنمايي بيشتر در اين مورد به كتاب " جوانان و انتخاب همسر " استاد علي اكبر مظاهري و كتاب " انتخاب همسر"  آيت الله اميني و ديگر كتابهايي كه در اين زمينه تاليف شده اند مراجعه كنيد. هم چنين مي توانيد با شماره 096400 با مشاورين تلفني اين مركز تماس بگيريد. توصيه مي كنيم در اين مورد به يك خانم روان شناس مراجعه كنيد، ايشان مي توانند به شما كمك كنند تا بر اضطرابتان غلبه كنيد و بتوانيد اين حالت خودتان را مديريت كنيد.

برادرم 28 سالشه. مجرده. كسی رو می خواد كه اون خانم یكسال ازش بزرگ تره
می توانید به صورت غیر رسمی و خارج از وطایف خانواده، به اندازه ای اندك به او كمك كنید. در این صورت، نقش خانواده و والدین شما برجسته می گردد

 من برادری دارم كه می دونم گناه می كنه. می دونم سیگار می كشه ولی تقریبا خانوادم خبر ندارند. یعنی پدر و مادرم خبر ندارند. برادرم 28 سالشه. مجرده. كسی رو می خواد كه اون خانم یكسال ازش بزرگ تره و شوهرش فوت شده. بهش شك دارم كه خودارضایی می كنه یا نه. دائما تو اینترنته. می دونم عكسا و فیلمای ناجور می بینه. و هیچ كس هم خبر نداره. جز من. منم اینا رو اتفاقی فهمیدم. این كه قبلا دعای كمیل پنج شنبه شب هاش ترك نمی شد الان شك دارم كه نمازاشو می خونه یا نه. برا نماز صبح كه بیدار نمی شه. بقیشو هم فقط خدا می دونه كه می خونه یا نه. خییییییییییییییییییلی از این وضعی كه داره ناراحتم. نمی شه هم باش حرف بزنم. حرف كه گوش نمی ده. می دونم همه اینا اثرات رفیق نابابه. می ترسم اگر اون دختر با كس دیگه ای ازدواج كنه این بره خودشو بكشه یا معتاد بشه یا هر غلط دیگه ای بكنه. خانواده ما یك خانواده مذهبیه. ولی این داداشم به خاطر رفیق نابان این طور شده. می گن: پسر نوح با بدان بنشست......... الحمدلله من آدم مقیدی هستم و خدا رو هم شاكرم. ولی نمی تونم ببینم این این طوریه. وقتایی هم كه منو می رسونه مدرسه می بینم به دخترا نگاه می كنه. چشمش از حرام پر شده. تو رو خدا راهنماییم كنید. چیكار كنم. یعنی چیكار می تونم بكنم. 

بررسی وضعیتی كه برادرتان در آن قرار دارد، نیاز به یك مراجعه حضوری ایشان به روان شناس دارد و از دست شما به تنهایی كاری برای او بر نمی آید. شاید این به دلیل جایگاه شما در خانواده باشد. به خوبی می دانید كه مادامی كه شما فاقد یك جایگاه در خانواده باشید، نمی توانید به صورت رسمی به فرد كمك كنید؛ اما می توانید به صورت غیر رسمی و خارج از وطایف خانواده، به اندازه ای اندك به او كمك كنید. در این صورت، نقش خانواده و والدین شما برجسته می گردد كه البته چیزی در این خصوص ننوشته اید.

برخی رفتارها نیز كه به تعبیر شما گناهانی است كه از سوی او صورت می گیرد، همان عادات نابهنجار و نامناسبی است كه باید به تدریج و با ایجاد شناخت و بینش مناسب از بین بروند. ما نمی توانیم مستقیماً این موارد را در دیگران از بین ببریم. در این صورت، باز هم تنها راه همان برقراری راتباط و ایجاد اعتماد نسبت به شما است كه می تواند كمك مناسبی برای تغییر رفتارها باشد. اما در این راه نباید از او بترسید و با ایجاد اعتماد باید بتوانید از او درخواست تغییر رفتار را از او بنمایید.

شما باید بین رفتارهای نابهنجار متعدد ایشان، تفاوت قایل شوید. هیچ یك از این قبیل رفتارها، در یك سطح نیستند.

در خصوص سیگار كشیدن، به عنوان یك رفتار نابهنجار نیز باید با خودش گفتگو كنید و یا او را به روان شناس معرفی كنید و با تماس گرفتن با متخصص بتواند آن را ترك نماید.

تلاش كنید تا مشكلاتش را برای شما بازگو نماید. بخش زیادی از مشكلات، ناشی از بحران های عاطفی است كه فرد نمی تواند آن ها را با كسی بازگو كند. سعی نكنید به روش بازجویی از او حرف بكشید. شما باید چنان ملایم و آهسته پیش روید كه احساس فشار روانی نكند. امام نباید از این اطلاعات سوء استفاده كنید. مثلاً نباید اطلاعاتی را كه در اختیار شما قرار می دهد، بلافاصله در اختیار فرد دیگر قرار دهید و مثلاً به حساب كمك كردن به او، فوراً آن را برای والدینتان بازگو كنید. این مسائل باعث می شود تا به شما اعتماد نكند.

به والدین خودتان بگویید كه برای او همسری انتخاب كنند و رفته رفته در صدد فراهم كردن موقعیت ازدواج او باشند. هنگامی كه جوانان عذب باقی میمانند و از ترس مسائل مالی و یا فراهم نبودن شرایط اقتصادی نگران هستند و به طور غیر منطقی آن را برای چندین سال به تأخیر میاندازند، باید نگران این امر بود كه آن ها به تدریج برای سرگرم شدن به دوستان پناه می برند و سرمایه عمر خود را هدر می دهند. این در حالی است كه ازدواج میتواند سرمایههای پراكنده زندگی را متمركز نموده و آن ها را مفید به حال فرد قرار دهد.

اگر دختری در میان است، باید با او گفتگو كنید تا بداند برادرتان در وضعیت مناسبی قرار ندارد و نمی تواند نسبت به ایشان مطمئن باشد. برای او تشریح كنید كه او نیاز به درمان فوری دارد و حال خوبی ندارد. پاسخ های او ممكن است كاملاً شتابزده و سطحی باشد و بعد از ازدواج هم پشیمان شود