عبارت

آيا در دعاي «رضيت بالله رب‍‍ّا» مي شود جمله هايي دراعتقادات اضافه کرد؟
اگر این دعا را به نیت و عنوان دعایی که از معصوم واردشده می‌خوانید، نبايد در آن هیچ دخل و تصرفی کنید. عین عبارت معصوم را بخوانید ...

آيا در دعاي رضيت بالله رب‍‍ّا در تعقيبات مي شود جمله هايي دراعتقادات اضافه نمود مانند الكعبه قبلتي والقران كتابي؟

پاسخ:

اگر این دعا را به نیت و عنوان دعایی که از معصوم واردشده می‌خوانید، نبايد در آن هیچ دخل و تصرفی کنید. عین عبارت معصوم را بخوانید. عبارت مطابق روایت به شرح زیر است:
وقال الجواد علیه‌السلام: «إذا انصرفت من صلاة مكتوبة فقال: رضيت بالله ربا و بالاسلام دينا و بالقرآن كتابا و بمحمد نبيا و بعلي وليا و الحسن و الحسين و علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و علي ابن موسى و محمد بن علي و علي بن محمد و الحسن بن علي و الحجة بن الحسن بن علي أئمة، اللهم وليك الحجة فاحفظه من بين يديه و من خلفه و عن يمينه و عن شماله و من فوقه و من تحته و امدد له في عمره و اجعله القائم بأمرك، المنتصر لدينك و أره ما يحب و تقر به عينه في نفسه و في ذريته و أهله و ماله و في شيعته و في عدوه و أرهم منه ما يحذرون و أره فيهم ما يحب و تقر به عينه و اشف به صدورنا و صدور قوم مؤمنين ». (1)
اما اگر به‌عنوان دعای عام و عرض حاجت (نه به‌عنوان دعایی که از معصوم واردشده) می‌خوانید، می‌توانید هر چه می‌خواهید اضافه کنید.
پی‌نوشت:
1. شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، چ دوم، قم، انتشارات اسلامی، ج 1، ص 327.

 

چند زیارت عاشورا داریم؟ آیا زیارت عاشورایی که در کتاب کامل الزیارات هست صحیح یا زیارت عاشورایی که کفعمی گفته و در مفاتیح الجنان هست؟ چون این دو باهم در تناقض اند، در جملاتی که در پایین آورده ام دقت کنید؟

«اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِيِّكَ بِاللَّعْنِ ثُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ وَ أَبَاهُ وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.» (كامل‏ الزيارات، ص 179)

زیارت عاشورای کفعمی و آنچه که در مفاتیح الجنان آمده و در دسترس مردم است، لعن به خلفا را اضافه دارد و آمده است:

«ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِيَ ثُمَّ الثَّالِثَ ثُمَّ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِي سُفْيَانَ وَ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.»

پاسخ:
زيارت عاشورا در حقيقت يك حديث است و در احاديث به جهت اختناق شديدي كه در نقل حديث از امامان وجود داشت و عوامل ديگر اختلاف روايت حاصل شده است و اين اختلاف ها غالبا جزيي است و در اجمال و تفصيل است به اصل معنا ضرري نمي زند و تناقض و نفي نيست. اين گونه نيست كه در يكي به لعن دشمنان اهل بيت فراخوانده شده و در ديگري از لعن آنها نهي شده باشد.
البته كتاب كامل الزيارات معتبرتر از مصباح كفعمي است و در نزد حديث شناسان اعتبار بيشتري دارد در عين حال زيارت عاشوراي وارد در مصباح كفعمي هم معتبر است و هر كدام كه خوانده شود، ثواب دارد.
در زيارت عاشورا نكته مهم توجه دادن به برائت و بيزاري از دشمنان اهل بيت است؛ كساني كه اين ظلم را پايه گذاري كردند وكساني كه تداوم بخشيدند.
حالا اين كه در يكي از نقل ها ظالم اول و ثاني و ثالث و رابع به اجمال و بدون ذكر نام لعن شده و يزيد پنجمين شان خوانده شده و در ديگري فقط ظالم اول به عنوان اول بودن لعن شده و بقيه تحت عنوان دشمنان اهل بيت به او عطف شده اند، تفاوت مهمي ايجاد نمي كند.
از اين گونه اجمال و تفصيل ها در روايات فراوان است.
موفق باشید.

عبارت (أشهد أن محمداً رسولُ الله) را خود پیامبر در نماز ذکر می کردند؟ از نظر اخلاقی و اعتقادی برای شخص پیامبر به عنوان رسول و نبی اشکالی پیش نمی آورد؟

پاسخ:
در این رابطه به نظر نمی رسد که چه مشکل اخلاقی و اعتقادی ممکن است متصور باشد، زیرا اعتقاد به نبوت و رسالت یک فرد امری است درونی که باید از اعماق وجود به آن اذعان داشت و اظهار این امر درونی خود نوعی کمال و فضیلت است که حاکی از ایمان درونی است؛ حتی اگر فرض کنیم این نبی، خودِ فرد باشد باز این فرد در درون خود به نبوت خود از جانب خداوند اعتقاد و ایمان دارد و اظهار این امر حاکی از تسلیم در برابر این انتخاب الهی و خضوع در برابر حضرت حق محسوب می شود.
البته اگر منظورتان نوعی حالت عُجب و خودبزرگ بینی حاکی از اظهار نبوت خود و در عین حال صلواتی که بعد از این تشهد بر خود وجود دارد باشد باید گفت:
اولا: چنین رذائل اخلاقی از ساحت حضرات معصومان به دور است و نمی توان درک این کمالات و حتی ذکر آن را موجب تبعات منفی اخلاقی در ایشان تصور نمود.
ثانیا: در همین تعبیر تشهد مساله عبودیت پیامبر قبل از رسالت او بیان شده و این خود نشان می دهد که پیامبر که آن حضرت قبل از حیث نبوت و رسالت حیثیت بندگی و عبودیت خداوند را در حد کمال در خود به وجود آورده بودند و در نتیجه در همین ذکر تشهد هم پیامبر ابتدا خاکساری و عبودیت خود را تکرار می کند که اوج تعبد و تذلّل در برابر خداوند را به دنبال دارد و مانع احتمال خود برتر بینی با ذکر رسالت بعد از آن می شود.
ثالثا: اظهار رسالت خود و درود و سلام فرستادن انسان بر خود با اجازه خداي متعال نه تنها منافاتي با عبوديت خداي متعال ندارد. بلكه چون اطاعت از دستور خداست در رديف عبادات خداي متعال نيز قرار مي گيرد. از همين رو است كه همه ما مسلمانان، بدون در نظر گرفتن ميزان درجه كمال و معنويت خود و ميزان تقوايمان و درجه صالح بودنمان، به دستور خداي متعال وظيفه داريم در هر نوبت نماز واجب يا مستحب بر خودمان و تمام بندگان صالح خداي متعال، سلام بفرستيم (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین).
درنتیجه به یقین می توان گفت همین شکل و ساختار کنونی نماز که از جانب امامان معصوم به دست ما رسیده حاکی از شکل نماز پیامبر است و آن بزرگوار نیز در نماز به همین شکل تشهد را قرائت می فرمودند. زیرا پیامبر(ص) موظف بودند نماز را همان‏گونه که خداوند امر فرموده است، به جای آورند و ایشان با دیگر مردم در احکام الهی مانند تکلیف نماز و ... مساوی‏ اند و به همین جهت به مردم می فرمودند که:
« صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‏ (1)«همان گونه كه من نماز مى‏گزارم، نماز بخوانيد».
در نهایت این نکته دقیق را نباید از یاد برد که پیامبر(ص) یک شخصیت حقیقی دارد مانند دیگر مردم و یک شخصیت حقوقی به عنوان فرستاده خدا و دراین موارد جهات و حیثیات متفاوت است؛ یعنی، مقام رسالت و شخصیت حقوقی پیامبر(ص) را همه باید پاس داشته و احترام بگذارند. این مسأله از چنان اهمیتی برخوردار است که شخصیت حقیقی پیامبر(ص) نیز از این وظیفه مستثنا نیست.

پي نوشت:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق، ج 82، ص 279.