حديث

لطفا دستوری جهت بخت گشایی و باطل كردن سحر بفرمایید
غالب آنچه امروزه میان مردم در باره بسته شدن بخت شایع است، بی اساس است . زیرا سرنوشت انسان‌ها در دست خدا و در گرو عمل او است.

لطفا دستوری جهت بختگشایی و باطل كردن سحر بفرمایید

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مركز

كتاب مزبور در اختیار ما هم نیست اما توجه به این نكته لازم است :

غالب آنچه امروزه میان مردم در باره بسته شدن بخت شایع است، بی اساس است . زیرا سرنوشت انسانها در دست خدا و در گرو عمل او است. این كه بخت كسی را بسته اند، اعتقادی عوامانه است كه بیش تر به افكار روانی، تخیلات، سوء ظنها و مشكلات موجود در رفتار آن ها مربوط است.

با توجه به عواملی كه سن ازدواج را افزایش داده و موانعی كه بر سر راه ازدواج  وجود دارد، نباید عدم توفیق در ازدواج را به بسته شدن بخت  و یا سحر و جادو و طلسم و مانند آن نسبت داد. زیرا به سر انجام نرسیدن خواستگاری ها كه یكی از مشكلات رایج در جامعه امروزی است. علل خاص خود را دارد.

البته در بعضی آیات قرآن و نیز برخی روایات، در مورد تأثیرگذاری سحر و برخی كارهای عجیب و غریب  انسان ها كه می خواهند در زندگی  دیگران اخلال ایجاد  كنند ، اشاراتی شده است . 

در آیه 102 سوره بقره وقتی جریان این دسته از افراد شرور كه قصد به هم زدن زندگی مردم را دارند  ، مطرح میشود ، میفرماید:

و ما هم بضارّین به من احدٍ الاّ باذن الله؛

بدون  خواست خداوند نمی توانند كاری كنند. 

 اگرچه برخی از اقسام سحر و جادو واقعیت دارد ، ولی اولا قرآن این كار را در مورد زن و شوهر - نه كسانی كه هنوز ازدواج نكرده اند - به عنوان یك جرم در پرونده ساحران شرور قرار داده است.

 ثانیا می فرماید: آن ها اگر چه  برای تأثیر گذاری و ایجاد اختلاف  در زندگی مردم تلاش زیادی می كنند ، ولی تا چیزی را خدا نخواهد، به نتیجه نمی رسد.

بنا بر این فرض كنیم  موردی نیز پیدا شود كه سحری در كار باشد و بختی بسته شده باشد ،  میتوان از راههای زیر برای گشایش استفاده كرد:

 1-  پناه بردن به خداوند(گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) و خواندن سورههای فلق و ناس0

2- خواندن آیه51 و52سوره قلم(یعنی از : و إن یكادالّذین0000) و هم چنین خواندن " آیت الكرسی "0

3- در كتاب طب الائمه (ع) از امیر المؤمنین(ع) نقل شده است كه شخصی به حضرت از تأثیر سحر شكایت كرد، فرمود:"جهت باطل كردن سحر این جملات را  بنویس و همراه خود داشته باش تا از تأثیر آن ایمن باشی: بسم الله و ما شاء الله، بسم الله و لا حول و لا قوّة إلاّ بالله .

همچنین آیات :  81 و82 سوره یونس " قال موسي ما جئتم به السحر إنّ الله سیبطله إنّ الله لا یصلح عمل المفسدین ؛  و یحقّ الله الحقّ بكلماته و لو كره المجرمون

 آیات27 تا 46 سوره نازعات یعنی از " ءأنتم أشدّ خلقاً أم السماء بناها رفع سمكها فسوّاها00-" نوشته شود0

 در ادامه آن آیات118 تا 122 سوره اعراف :«فوقع الحقّ و بطل ما كانوا یعملون فغلبوا هنالك و انقلبوا صاغرین و ألقي السحرة ساجدین، قالوا آمنّا بربّ العالمین ربّ موسي و هارون»نوشته شود0

4- همچنین از  حضرت جهت محفوظ ماندن از سحر و جادو، خواندن هفت مرتبه  "بسم الله و بالله"سنشدّ عضدك بأخیك و نجعل لكما سلطاناً فلا یصلون إلیكما بآیاتنا أنتما و مَن اتّبعكما الغالبون(قصص آیه35-) شب ها  پس از نماز و روز ها پیش از  نماز روایت شده است.(1)

5- خواندن این آیه نیز  جهت خنثی كردن اثر سحر وارد شده است:

"إنَّ ربّكم الله الذی خلق السموات و الأرض فی ستة أیّام ثمّ استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثاً و الشمس و القمر و النجوم مسخّرات بأمره ألاَ له الخلق و الأمر تبارك الله ربّ العالمین".(2)

6-  در صحیفه الرضا از امام رضا(ع) نقل شده است:

 " جهت دفع ضرر سحر و بطلان آن دستت را مقابل صورت قرار بده و بخوان : بسم الله العظیم ربّ العرش العظیم إلاّ ذهبت و انقرضت".

 برای در امان ماندن از ضرر چشم زخم فرمود: دست ها را جلوی صورت نگه دار و بخوان بر آن سوره حمد و توحید و ناس و فلق را ،سپس دست ها را به دو طرف پیشانی و صورت بكش. (3)

7- علامه مجلسی دعایی به عنوان حدیث قدسی نقل كرده است كه خداوند به پیامبرش حضرت محمد(ص) فرمود:

"كسی كه دوست دارد از سحر در امان باشد، بگوید:

 ْ "اللَّهُمَّ رَبَّ مُوسَی وَ خَاصَّهُ بِكَلَامِهِ وَ هَازِمَ مَنْ كَادَهُ بِسِحْرِهِ بِعَصَاهُ وَ مُعِیدَهَا بَعْدَ الْعَوْدِ ثُعْبَاناً وَ مُلَقِّفَهَا إِفْكَ أَهْلِ الْإِفْكِ وَ مُفْسِدَ عَمَلِ السَّاحِرِینَ وَ مُبْطِلَ كَیْدِ أَهْلِ الْفَسَادِ مَنْ كَادَنِی بِسِحْرٍ أَوْ بِضُرٍّ عَامِداً أَوْ غَیْرَ عَامِدٍ أَعْلَمُهُ أَوْ لَا أَعْلَمُهُ وَ أَخَافُهُ أَوْ لَا أَخَافُهُ فَاقْطَعْ مِنْ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ عَمَلَهُ حَتَّی تُرْجِعَهُ عَنِّی غَیْرَ نَافِذٍ وَ لَا ضَارٍّ لِی وَ لَا شَامِتٍ بِی إِنِّی أَدْرَأُ بِعَظَمَتِكَ فِی نُحُورِ الْأَعْدَاءِ فَكُنْ لِی مِنْهُمْ مُدَافِعاً أَحْسَنَ مُدَافَعَةٍ وَ أَتَمَّهَا یَا كَرِیم‏"(4)

نماز حاجت (مثل نماز صبح به نیت برآندن حاجت) و نذر هم بسیار مناسب است.

با این دعا ها و توسل ها به خدا ، اگر بختی هم بسته شده باشد ، گشوده می گردد. البته فرد هم باید در ضمن

دعاها و توسل ها ، ویژگی های مثبت و جذب كننده را در خود فراوان كند . از خدا در وقت ها و  جاهایی كه دعا اجابت می شود ، همسر مناسب بخواهد . در پی یافتن مورد خوبی هم باشد . امید است خدا مطلوب او را بدهد.

(با توكل زانوی اشتر ببند.)

پی نوشت ها:

1. بحار الأنوار، علامة مجلسي، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ه. ق. ، ج 92، ص 125.

2. همان، ص 132.

3. همان، ص 129 .

4. همان،ص318.

متن دقيق عربي آن را براي من بفرستيد.
امام حسین علیه السلام فرموده: الموت اولي من ركوب العار - والعار اولي من دخول النار - والله ما هذا و هذا جاري.

يك شعري از حضرت امام حسين(از) هست به اين مضمون كه در روز عاشورا در هنگام جنگ با سپاه ملعون يزيد گفت شده،: مرگ براي من بهتر از آتش جهنم است و شمشير براي من بهتر از زندگيزير بار ننگ است، ميخواستم خواهش كنم لطف فرموده و متن دقيق عربي آن را براي من بفرستيد. با تشكر

الموت اولي من ركوب العار - والعار اولي من دخول النار - والله ما هذا و هذا جاري (1)

پي نوشت:

 1. علامه مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ج 4، ص 68.

آيا از زمان حضرت آدم تاكنون براي امام حسين(ع)عزاداري شده؟
آنچه در متون روايي موجود است آنكه پيامبران نيز بر مصيبت حسين(ع)گريسته اند ما به برخي اشاره مي كنيم.

آيا از زمان حضرت آدم تاكنون براي امام حسين(ع)عزاداري شده و گزارشي مبني بر عزاداري انبياء الهي وارده شده است؟

آنچه در متون روايي موجود است آنكه پيامبران نيز بر مصيبت حسين(ع)گريسته اند ما به برخي اشاره مي كنيم.

حضرت نوح(ع):

هنگامي كه حضرت نوح(ع) بر كشتي سوار شد و روي زمين را گردش نمود و به زمين كربلا رسيد، زمين كربلا كشتي او را نگاه داشت. حضرت نوح از خطر غرق شدن ترسان شد و گفت: الهي طفت جميع الدنيا و ما اصابني فزع مثل ما اصابني في هذه الارض؛ پروردگارا، من جميع دنيا را گردش كردم و در هيچ موضعي نظير اين زمين خوفناك نديدم.

در اين موقع جبرئيل نازل شد و گفت: اينجا مكاني است كه سبط خاتم انبياء و فرزند خاتم اوصياء كشته خواهد شد.

نوح گفت: قاتل او كيست؟ جبرئيل گفت: قاتل او كسي است كه اهل هفت آسمان و زمين او را لعنت مي كنند.

پس، لعنت كرد او را نوح چهار مرتبه. پس كشتي حركت كرد تا كوهي ظاهر شد و بر آن قرار گرفت. (1)

حضرت ابراهيم(ع):

هنگامي كه گذر حضرت ابراهيم(ع) به كربلا افتاد و به قتلگاه امام حسين(ع) رسيد اسبش به رو درآمد. آن حضرت از بالاي اسب بر زمين افتاد، سرش شكست و خون جاري شد. زبان به استغفار گشود و گفت: پروردگارا، آيا از من گناهي صادر شده است؟ جبرئيل نازل شد و گفت: گناهي از تو سر نزده، بلكه در اين مكان سبط خاتم انبياء شهيد خواهد شد و خون تو به موافقت خون او جاري گرديد. حضرت ابراهيم گفت: قاتل او كه خواهد بود؟ گفت: آن كسي است كه اهل آسمانها و زمين او را لعنت خواهند كرد. (2)

حضرت موسي(ع):

روايت شده موقعي كه حضرت موسي(ع) با يوشع بن نون به زمين كربلا عبور كردند بند نعل حضرت موسي(ع) پاره شد و خاري به پاي آن بزرگوار خليد و خون جاري شد. گفت: پروردگارا، مگر چه گناهي از من صادر شده كه بدين كيفر گرفتار شدم؟ خطاب رسيد: خون حسين(ع) در اين موضع ريخته خواهد شد. خون تو نيز براي اين كه با خون آن حضرت موافقت كند جاري گرديد. موسي(ع) گفت: حسين كيست؟ خطاب رسيد: حسين سبط محمد مصطفي و فرزند علي مرتضي است. موسي گفت: كشنده آن حضرت كيست؟ وحي شد: كشنده او كسي است كه ماهيان دريا و وحوش صحرا و پرندگان هوا او را لعنت خواهند كرد. موسي(ع) هم بر يزيد لعنت كرد. (3)

حضرت سليمان(ع):

مروي است كه سليمان(ع) بر بساط خويش جاي داشت و در هوا عبور مي كرد. ناگاه روزي از زمين كربلا خواست درگذرد، باد بساط او را به دوران انداخت، چنان كه سليمان بيمناك شد تا مبادا او را به خاك افكند. در اين وقت باد از وزيدن بايستاد و بساط او به خاك در افتاد. فرمود: اي باد تو را چه افتاد كه ساكن گشتي؟ گفت: مقتل حسين بن علي اينجاست. سليمان گفت: كشنده او چه كسي است؟ گفت: لعين اهل سماوات و الارض، يزيد. پس سليمان دست برداشت و او را لعن فرستاد و به دعاي بد ياد كرد. در اين وقت جن و انس ايمن گشتند و باد وزيدن گرفت و بساط طريق سلامت سپرد. (4)

حضرت زكريا(ع):

مولايمان حضرت بقيه الله ارواحنا فداه در پاسخ سعدبن عبدالله در ضمن حديثي طولاني مي فرمايد: حضرت زكريا از پروردگارش درخواست نمود كه اسامي پنج تن را به او بياموزد. جبرئيل(ع) بر او نازل شد و آنها را به او آموخت. هر گاه كه زكريا اسم محمد(ص) و علي(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) را ميبرد اندوهش برطرف ميشد، ولي همين كه اسم حسين(ع) را مي برد بغض گلويش را مي فشرد و نفسش به شماره مي افتاد و گريه اش مي گرفت. روزي گفت: خداوندا، چه سرّي دارد كه هر گاه اسم چهار نفر از اينان را ميبرم غم و اندوهم برطرف مي شود و خاطرم تسكين مي يابد، ولي هنگام نام بردن از حسين(ع) اشكم جاري و آه و ناله ام بلند مي شود؟ خداوند متعال داستان حسين(ع) را به او خبر داد و فرمود: (كهيعص). كاف، اسم كربلا، هاء، هلاكت خاندان پيامبر(ص)، ياء، يزيد كه به حسين(ع) ظلم و ستم نمود، عين اشاره به عطش و تشنگي حسين(ع) و صاد صبر اوست. زكريا كه اين مطالب را شنيد، سه روز از مسجدش بيرون نرفت و دستور داد كسي بر او وارد نشود و شروع به گريه و زاري نمود و ذكر مصيبت او اين عبارت بود: خداوندا، آيا بهترين آفريدگانت به فرزندش مصيبت زده ميشود؟ آيا چنين مصيبتي بر آستانه آنان فرود مي آيد؟

حضرت عيسي(ع):

در خبر است كه عيسي(ع) را با حواريون گذر به اراضي كربلا افتاد، ناگاه شيري را نگريستند كه طريق را بر روندگان مسدود ساخته بود. شير به سوي عيسي(ع) پيش آمد و فرمود: نمي گذارم شما درگذريد الا آن كه يزيد را كه كشنده حسين(ع) است لعن كنيد. (5) البته گفتني است در اين زمينه روايات ديگري نيز مي باشد كه ميتوانند به بحارالانوار مرحوم شيخ محمدباقر مجلسي(ره)، جلد 44 و كتاب خصائص الحسينيه، مراجعه نمائيد.

پي نوشت ها:

1. علامه مجلسي، بحار الأنوار، بيروت - لبنان، ناشر دار إحياء التراث العربي سال چاپ 1403 - 1983 م، ج‏44، ص 243.

2. همان.

3. همان، ص 244.

4. همان.

5. همان.

راجع به زيارت كربلا توضيح كامل دهيد؟
امام صادق(ع) فرمود: زِيَارَةُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) وَاجِبَةٌ عَلَي كُلِّ مَنْ يُقِرُّ لِلْحُسَيْنِ بِالْإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏.

راجع به  زيارت كربلا توضيح كامل دهيد؟

توصيف فايده زيارت امام حسين (ع) در كربلا و نيز اثرات آن، در كلام معصومين سلام الله عليهم اجمعين با  توضيحي كامل بيان شده است. اثراتي كه هر كدام مي تواند توشه راهي كامل و حتي مستقل در اردوگاه دنيا، مخصوصا  براي عرضه به پيشگاه خداي متعال در آوردگاه قيامت باشد.

اين كه در احاديث صادره از معصوم(ع) سفارش مؤكدي به رفتن كربلا و زيارت حضرت شده است، بيشتر به دليل آشنا شدن مردم با ابعاد وسيع حادثه جانگدازكربلا، اما درس آموز است.

زائري كه به سرزمين كربلا قدم مي گذارد، مي داند كه در اين مكان مقدس، خاندان اباعبدالله و نيز خود حضرت در مظلومانه ترين حالت به شهادت رسيدند.

انتخاب چنين مرگي با آغوش باز، با هدف تسليم نشدن به دشمن، داراي پيام خاصي است كه بهتر توجه شعور و نيز عواطف پاك انساني را جلب مي كند و زاير كربلا متوجه اين نكته خواهد بود.

بي ترديد آنچه كه به تربت و قبر امام حسين قداست و كرامت بخشيده، خون حضرت و شهادت او است.

چه خوب بيان شده اين شعر پر احساس و پر معنا:

شهادت، خاك را بوييدني كرد،  شهادت سنگ را بوسيدني كرد.

و اما دريافت فضيلت ‏ها و ثواب‏هاي زيادي كه براي زيارت امام حسين در روايات ذكر شده، مشروط بر اين است كه گناه و فسق و آلودگي انسان در حدي نباشد(يعني انسان درگناه غرق نشود) كه مانع رسيدن فيض الهي شود.

ثواب زيارت كربلا در كلام امامان معصوم سلام الله عليهم اجمعين:

در اين جا فقط به گوشه اي از فايده هاي زيارت حضرت سيد الشهداء (ع) كه سفر به كربلا بهانه آن است، از زبان امامان معصوم سلام الله عليهم اجمعين در ضمن چند حديث مي پردازيم.

وجوب زيارت حضرت:   

1.امام صادق(ع) فرمود:

"زِيَارَةُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) وَاجِبَةٌ عَلَي كُلِّ مَنْ يُقِرُّ لِلْحُسَيْنِ بِالْإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏"(1)

زيارت امام حسين(ع) بر هر كسي كه به امامت حضرت معتقد است، از طرف خداي متعال واجب است.

البته اين واجب، واجب شرعي نيست،مفهوم چنين واجبي اخلاقي و به دليل اهميت زيارت و ثواب بالاي آن، براي زايران است. كه هر كسي توان رفتن به زيارت كربلا را دارد، سهل انگاري نكند و براي رفتن به چنين سفر معنوي عجله كند.

زايل شدن غم و اندوه:

و باز حضرت فرمود:

2."مَا أَتَي قَبْرَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(ع) مَكْرُوبٌ قَطُّ إِلَّا فَرَّجَ اللَّهُ تَعَالَي كُرْبَتَهُ وَ قَضَي حَاجَتَهُ‏"(2)

شخص غم ديده و صاحب اندوهي نزد قبرسيد شهيدان نرفته است، مگرآنكه خداوند اندوهش را زایل و حاجاتش را بر آورده كرده است.

حضور در محضر خداي متعال:

3. امام رضا(ع) فرمود:

" مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)بِشَطِّ الْفُرَاتِ، كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ"‏(3)   

كسي كه قبر حضرت ابي عبد الله(ع) را كه كنار شط فرات است، زيارت كند،گويا كه خداي متعال را بالاي عرش زيارت كرده است.

بخشيده شدن گناهان:

4.امام كاظم(ع) فرمود:

" مَنْ أَتَي قَبْرَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَارِفاً بِحَقِّهِ، غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ"(4) 

كسي كه قبر ابي عبد الله(ع) را در حالي كه به حق و مقام حضرت شناخت و اعتراف دارد، زيارت كند، خداي متعال گناهان قبل و بعد او را(به دليل پاداش اين زيارت) مي آمرزد.

بدرقه ملائك بزرگ الهي:

5. امام صادق(ع) فرمود:

  مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ وَ هُوَ يُرِيدُ اللَّهَ عَزَّّوَجَلَّ، شَيَّعَهُ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ وَ إِسْرَافِيلُ حَتَّي يَرِدَ إِلَي مَنْزِلِهِ"(5) 

كسي كه مزار امام حسين را زيارت كند، در حالي كه قصد تقرب الهي دارد ،تا زماني كه به منزلش برگردد، جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل او را مشايعت ميكنند. 

طولاني شدن عمر به دليل زيارت امام حسين(ع):

6.امام صادق(ع) فرمود:

" أن زيارة الحسين(ع) تزيد في العمر و الرزق و تركها ينقصهما"(6)  

زيارت حسين(ع) موجب طولاني شدن عمر و زياد شدن روزي و ترك آن موجب نقصان هر دو مي شود.

اشتياق ملائك به زيارت ابا عبد الله:

7.امام صادق(ع) در اين باره فرمود:

"لَيْسَ مَلَكٌ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، إِلَّا وَ هُمْ يَسْأَلُونَ اللَّهَ أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ (ع) فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَ فَوْجٌ يَعْرُجُ‏"(7)

يعني: هيچ فرشته اي در آسمان و زمين وجود ندارد، جز آن كه از خداي متعال در مورد زيارت قبر سيد الشهداء سلام الله طلب اين بيانات از امامان معصوم سلام الله عليهم اجمعين، نشان دهنده اهميت بالاي زيارت حضرت سيد الشهدا(ع) است.

اين نكته را مجددا متذكر شويم كه ثواب زيارت و اثرات آن وقتي مترتب مي شود كه زائر، خالصانه و به قصد قربت قصد زيارت كند.

پي نوشت ها:

1. شيخ مفيد، الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، قم، انتشارات كنگره شيخ مفيد، سال 1413 ه ق، چاپ اول، ج‏2، ص 134.

2. همان.

3. شعيري تاج الدين، جامع الأخبار، قم، انتشارات رضي، سال 1405 ه ق، چاپ اول، ص 24.

4. همان، ص 25.

5. مجلسي محمد باقر، بحارالانوار،تهران،انتشارات اسلاميه، چاپ مكرر، ج‏98، ص 18.

6. ابن قولويه، كامل الزيارات، نجف اشرف، انتشارات مرتضوي، سال 1356 ه ق، چاپ اول، ص 8.

7. جامع الأخبار پيشين، ص 27.

آيا با گسترش خارج از اعتدال عزاداری از فلسفه قيام عاشورافاصله نمیگیریم
زمان پيامبر(ص) و امامان(ع) در عزاي عزيزان به ويژه در شهادت حمزه سيد الشهدا و دیگر شهدا به سر و سينه مي زدند و گريه مي كردند و زنان بي تابي نشان مي دادند.

بسم الله النور

با عرض سلام و خسته نباشيد:

1-روايتي مبني بر صرف "سينه زني "نه عزاداري  در عزاداري سيد الشهدا هست ؟

2-آنچه كه بنده تحقيق كردم در روايات بر "عزاداري سيدالشهدا "  تاكيد شده است. ولي مصداق" سينه زني" را نديدم.سوالي كه مطرح است اينست كه : آيا با توجه به نبود مستدلات مبني بر اجر و ثواب صرف "سينه زني" درست است بگوييم از دونفري كه با توجه  در مجلس عزاداري حضور يافتند نفري كه در مجالس عزاداري لخت شود ومحكم تر به سينه بزند ثواب بيشتر و اجر بيشتر  مي برد تا نفري لباس بر تن دارد و به آرامي به سينه مي زند ؟

3-اينطور در تمامي هيئات باب شده است كه هركه لخت نمي شود و محكم به سينه نمي زند كم ارادت به اهل بيت مي باشد آيا اين معيار درستي است روايات يا احاديثي بر مبناي "سنجش اردت افراد به سيداشهدا با  محكم به سينه زدن يا لخت شدن در عزا" داريم ؟

4-آيا با گسترش بي رويه"خارج از اعتدال " اين افكار از فلسفه قيام عاشورا فاصله نمي گيريم؟

با تشكر از زحمات شما لطفا در صورت امكان تك تك پاسخ بفرماييد.

اجركم عندالله

در  زمان پيامبر(ص) و امامان(ع) در عزاي عزيزان به ويژه در شهادت حمزه سيد الشهدا و سپس در شهادت سالار شهيدان حسين بن علي(ع) و ساير شهيدان كربلا روضه مي خواندند و تا حدودي به سر و سينه مي زدند(شبيه سينه زني امروزي) و گريه مي كردند و زنان  بي تابي نشان مي دادند.

در دوره امامان(ع) از امام سجاد(ع) به بعد در مصيبت امام حسين(ع)  غالباً يك نفر مصيبت و مرثيه مي خواند و خود و ديگران گريه مي كردند. لكن به شكل مرسوم فعلي نبود كه هيئت سينه زني و يا زنجير زني برپا كنند. اما اين نحوه عزداري و سينه زني علاوه بر آن كه ضرري ندارد ـ البته اگر شؤون اسلامي رعايت شود ـ جزء شعائر الهي و نشان دهنده محبت افراد به اهل بيت مي باشد.

در زمان امام باقر (ع)، امام كاظم(ع)، امام سجاد(ع) نيز چنين بود. در مورد امام رضا (ع) نقل كرده اند كه حضرت از دعبل خزاعي درخواست  كرد مرثيه بخواند. در تاريخ معروف است كه حضرت به شعراء و جريان شهادت خود را نيز افزود.(1)

اما در صورت هاي عزاداري كه كم كم و به مرور زمان پيدا شد برخي از شيوه هاي عزاداري باعث توهين به مذهب مي شود( مانند قمه زني) كه مي بايست از آن دوري نمود. حتي اگر سينه زني و يا زنجير زني به گونه اي باشد كه به بدن آسيب برساند و باعث وهن شيعه گردد، شايسته شيعه نيست كه اين گونه عزاداري نمايد.

وجود شيوه هاي تازه عزاداري، موجب نمي شود كه به طور كلي مطرود باشد، بلكه بايد با معيارهاي ديني سنجيده شود، اگر خارج از چهار چوب اسلامي بوده و يا با معيار ديني همخواني نداشت، مورد رد و انكار قرار مي گيرد چنانچه موجب اذيت و آزار خود و يا ديگران گردد، كاري ناشايست است. وگرنه اشكال ندارد. چون موجب شور و هيجان بيش تر گشته و مصداق تعظيم شعائر الهي قرار مي گيرد.

عزاداري براي سالار شهيدان و بزرگداشت آن واقعه حزن انگيز و اظهار محبّت به خاندان عصمت و طهارت امري پسنديده و لازم است. به فرموده امام خميني (ره) عزاداري براي سيد مظلومان از افضل قربات است.(2)

البته اين نكته پاياني را بايد عرض كنيم كه در مجالس اهل بيت خصوصا سرور و سالار شهيدان اگر فقط به شور حسيني(سينه زني و زنجيرزني) و فقط  به لخت شدن در عزا و محكم زدن به سينه ها اكتفاء گردد و شعور حسيني و بيان وقائع عاشورا و اهداف و فلسفه قيام امام حسين (ع) مطرح نگردد به يقين از عاشورا فاصله گرفته مي شود و به مرور زمان تاثير منفي در جامعه گذاشته مي شود

البته نوعا سينه زدن ها ي محكم برگرفته از ناراحتي و حزن زياد است كه مورد پسند است.

پي نوشت ها:

 1.كامل الزيارات ،جعفر بن محمد بن قولويه، سال 1417ق، مؤسسة نشر الفقاهة، ص326؛ فرهنگ عاشورا، جواد محدثي، نشر معروف، ص252 و 312.

2. استفتاءات امام، ج 2، ص28 ،كارهاي متفرقه، سوال  71.

خطبه حضرت زینب در كاخ ابن زیاد
اي اهل كوفه ،اي حيله گران ،اي مكاران،آيا گريه مي‏كنيد؟ گريه هاتان نيارامد و ناله‏هاتان فرو ننشيند.

متن كامل خطبه حضرت زینب در كاخ ابن زیاد چه بود؟ 

پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مركز

حضرت زینب در كوفه و در جمع مردم عزادار و قبل از ورود به كاخ شام خطبه خوانده است كه ترجمه سخنان ایشان به شرح زیر است:

ستايش سزاوار خداست و درود حق تعالي بر پدرم رسول خدا. اما بعد :

اي اهل كوفه ،اي حيله گران ،اي مكاران،

اي پيمان شكنان! آيا گريه مي‏كنيد؟ گريه هاتان نيارامد و ناله‏هاتان فرو ننشيند! همانا مثل شما مثل آن زني است كه تافته‏هاي خود را وا مي‏تابد. شما پيمان خويش را وسيله دغل بازي ساختيد. آيا چيزي جز لاف، خودبيني، گزاف، دروغ، تملق گويي كنيزان، و گوشه‏چشم نگري متكبرانه دشمنان، در شما هست؟

مَثَل شما مانند سبزه مزبله (كثافتگاه) است يا نقره و زيوري كه برگور نهند! هان! چه بد براي خود پيش آورديد! خدا بر شما خشم كرد و درعذاب ابد گرفتار شديد. بر كشته هاي ما گريه مي‏كنيد و زاري مي‏نماييد؟! آري به خدا! بايد گريه كنيد كه همان گريه سزاوار شماست.

بسيار بگرييد و كم بخنديد كه چنان آلوده و گرفتار ننگي عظيم هستيد كه هرگز نتوانيد آن را از خود دور كنيد و بشوييد! چگونه خون فرزند خاتم نبوت و معدن رسالت را از خود بزداييد كه آقاي جوانان بهشت و پايگاه و پناهگاه جمع شما بود؟ دردِ شما را درمان مي‏كرد و حافظ شما از پيشامدهاي بد و مرجع شما در اختلافات بود. چه بد باري براي قيامت خود به دوش گرفتيد. نابودي بر شما باد. تلاش تان بي نتيجه ماند و دست هاتان از كار افتاد و سرمايه را در معامله از دست داديد. قرين خشم خدا شديد و مُهرخواري و پستي بر جبين شما زده شد. واي بر شما اي اهل كوفه! مي دانيد كدام جگري از رسول خد را شكافتيد؟ كدام پرده نشيناني را از پرده بيرون كشيديد!؟ چه پرده حرمتي از او دريديد؟! چه خوني از او را ريختيد؟! جنايتي كرديد كه چه بسا آسمان‏ها از (عظمت اين مصيبت) فرو ريزد و زمين از هم بپاشد و كوه‏ها باخاك يكسان شود.

 رنج و تيرگي و سرگرداني و بي‏خودي و زشتي‏اي به ظرفيت زمين و آسمان به جا آورديد. آيا از اينكه آسمان خون ببارد تعجب مي‏كنيد؟ هر آينه عذاب و شكنجه آخرت ، خوار كننده تر و شكننده تر است و شما را ياوري نخواهد بود. مهلت الهي شما را خيره‏سر نكند، زيرا كه سرعت و سبقت شما، او را به عجله وانمي‏دارد و ترس از دست رفتن فرصت ندارد و بي شك در كمين ستمگران است.(1)

ایشان در وردو به كاخ مكالمه كوتاه و كوبنده ای با عبید الله داشته كه به شرح زیر است:

پس از ورود اهل بيت به مجلس ابن زياد، حضرت زينب عليها السلام با جامه‏اي كهنه و به‏ طور ناشناس، با وقار و عظمت، بدون اعتنا به حاكم و اطرافيان در گوشه‏اي از مجلس نشست. ابن زياد پرسيد: «كيستي؟» ولي جوابي نشنيد. ابن زياد سه بار سؤال خود را تكرار كرد، اما حضرت زينب عليها السلام به منظور تحقير او جواب نداد. سرانجام يكي از اطرافيان گفت:"او زينب، دختر علي ابن ابي طالب است."

ابن زياد كه از بي اعتنايي اين بانو خشمگين شده بود، گفت: «سپاس خدا را كه شما را رسوا نمود و اخبارتان را دروغ گردانيد.»

حضرت زينب جواب داد: «سپاس خدا را كه ما را به واسطه پيامبرش گرامي داشت . از آلودگي و پليدي، پاك ساخت. همانا گناهكار رسوا مي گردد و بدكار دروغ مي گويد، و او ما نيستيم.»

ابن زياد گفت: «كار خدا را با خاندان خويش چگونه ديدي؟»

حضرت زينب  فرمود: «جز نيكويي و خوبي نديدم. خداوند بر آن ها شهادت را مقدّر فرموده بود؛ پس آنان با شجاعت به قتلگاه خويش شتافتند. خداوند به زودي آن ها و تو را جمع خواهد كرد تا در پيشگاه او محاكمه شويد. پس خواهي ديد در آن روز، رستگاري از آن كيست؟ اي پسر مرجانه مادرت به عزايت بنشيند!»

ابن زياد خشمگين شد و گويا قصد كشتن آن بانو را داشت كه با وساطت عمرو بن حُرَيث از قصد خود برگشت و گفت:

خداوند دل مرا با كشته شدن برادر سركش و ديگر شورشيان و هواخواهان خاندانت آرامش بخشيد.

حضرت زينب  فرمود: «به خدا قسم كه بزرگ مرا كشتي . فرع و شاخه مرا قطع كردي . اصل و ريشه ام را از بن كندي. اگر شفاي دل تو در اين ها بود، پس شفا يافته‏اي.»

ابن زياد گفت: «او نيز چون پدرش قافيه پرداز است و مثل او به سجع سخن مي‏گويد.»

حضرت  پاسخ داد: «زن را با قافيه پردازي چه كار؟»(2)

پی نوشت ها:

1. امالی مفید، ص322.

2. نفس المهموم، ترجمه كمره ای،ص184.

آیا این جمله مستند دینی و روایی دارد؟
خداوند به موسای پیامبر وحی كرد: ... ای موسی پاكدامن باش تا اهل تو هم پاكدامن گردد ...

آیا این جمله مستند دینی و روایی دارد(هر كس بدنبال ناموس مردم باشد مردم بدنبال ناموسش خواهند آمد)؟

در روایتی از امام باقر آمده:

كان فيما أوحي الله تعالي إلي موسي بن عمران (ع) : يا موسي بن عمران من زني زني به ولو في العقب من بعده ، يا موسي بن عمران عف تعف أهلك، يا موسي بن عمران إن أردت أن يكثر خير أهل بيتك فإياك والزنا، يا موسي بن عمران كما تدين تدان (1)

خداوند به موسای پیامبر وحی كرد: ای موسی هر كس با ناموس دیگری زنا كند، با ناموسش زنا شود اگر چه ناموس با واسطه اش باشد (همسرش، دخترش، دختر دخترش یا ...) ای موسی پاكدامن باش تا اهل تو هم پاكدامن گردد. ای موسی اگر می خواهی خیر خانواده ات زیاد باشد، از زنا دوری كن. ای موسی آن گونه كه عمل كنی، جزا یابی.

پی نوشت ها:

1. شیخ صدوق، فقیه، قم ، انتشارات اسلامی ، 1404 ق ، ج4 ، ص 21.

برای سینه زنی برای امام حسین (ع) لازم است كه بدن برهنه شود؟
آنچه مستحب است و بدان دعوت شده ، بر پاكردن مجلس عزا و حزن و ذكر قیام و سخن و سیره و روش امام است و در مورد نحوه عزاداری دستور خاصی نرسیده ...

حدیثی یا دستوری در مورد اینكه آیا برای سینه زنی برای امام حسین (ع) لازم است كه بدن برهنه شود.با تشكر

عزاداری و گریه و حزن و اندوه برای محبوبی كه از دنیا رفته یك رفتار طبیعی است و عزاداری برای امام حسین علیه السلام و مجلس تعزیه و ذكر مصیبت و فضایل و تشریح واقعه عاشورا و برسی پیام های ان و ... یك كار مستحب است  و با توجه به این كه بنی امیه و پیروان آنها سعی داشتند و دارند یاد امام حسین علیه السلام و روش و پیام او كه یادآور قرآن و پیامبر و اسلام ناب است و تاثیر گذار می باشد و ... ، فراموش شود از این رو امامان به یادآوری حادثه عاشورا و زنده نگه داشتن آن دستور داده اند و در این مجالس حیات حق و عدالت و مرگ ظلم و باطل است و به همین جهت همیشه مورد غضب ستمگران بوده و انقلاب زا می باشد.

آنچه مستحب است و بدان دعوت شده ، بر پاكردن مجلس عزا و حزن و ذكر قیام و سخن و سیره و روش امام است و در مورد نحوه عزاداری دستور خاصی نرسیده و نحوه عزاداری مطلبی عرفی است و هر منطقه و كشور و مردمی عرف خاص خود را دارند. البته باید سعی شود از روش هایی كه زیبا نبوده و به كرامت و حرمت كربلا و اهل بیت خدشه می زند ، خودداری شود و ما هیچ زیبایی و پسندیدگی ای در برهنه سینه زدن نمی بینیم و جایی هم بدان سفارش نشده است. اما اگر كسي هم در مكاني كه نامحرم نباشد اين كار را انجام دهد گناهي مرتكب نشده است.

باتوجه به این احادیث عزاداری برای امام حسین(ع)جایز است؟
عزاداری برای اهل بیت و خصوصا امام حسین (ع) با آنچه كه در این احادیث آمده و شما به آن اشاره كردید تفاوت دارد.

با عرض سلام. باتوجه به این احادیث عزاداری برای امام حسین(ع)جایز است؟ 1:امام صادق(ع):كسی كه در مصیبت دستش را بر رانش بزند اجر او باطل است.*الكافی ج3 ص225* 2:امام صادق(ع):فریاد زدن برای مرگ جایز نیست و همچنین لباس پاره كردن.*الكافی ج3 ص255* 3:پیامبر(ص):شما را نهی كرده ام از نوحه سرایی و دو صدای احمقانه و بی بند و بار صدا هنگام نغمه های لهو و اواز های شیطانی و صدا هنگام مصیبت و چنگ زدن صورت و پاره كردن یقه و ناله شیطانی.*مستدرك الوسایل ج1 ص145* امام صادق(ع):فریاد زدن بر مرده اصلاح نمیگردد و جایز نمیباشد ولی اكثر مردم درك نمیكنند.*الكافی ج3 ص226* و همچنین محمد بن مكی العاملی(شهید اول) گفت:«بر سر و سینه زدن و پاره كردن و كشیدن مو به طور اجماع حرام می باشد؛ آنرا در المبسوط گفته است و آن خشمگینی بر قضاء و قَدَر الهی است» (فی الذكری: صفحه ۷۲). والسلام علی من اتبع الهدی.

عزاداری برای اهل بیت و خصوصا امام حسین (ع) با آنچه كه در این احادیث آمده و شما به آن اشاره كردید تفاوت دارد. اصل مجلس عزاداری چیز دیگری است و آن مجلسی است كه در آن وعظ و نصیحت و معارف دین و اهل بیت در آن بیان شود و ظلم و مصائبی كه به اهل بیت شده یاد آوری گردد.شعرا به خواندن شعرهای پر محتوا و حماسی در مصیبت اهل بیت بپردازند كاری كه در زمان خود ائمه هم می شده و ایشان از شاعران می خواستند تا شعر بخوانند و به آنها صله می دادند و در روایات پاداش آنها را بهشت دانسته اند:

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ بَيْتاً مِنْ شِعْرٍ- فَبَكَي وَ أَبْكَي عَشَرَةً فَلَهُ وَ لَهُمُ الْجَنَّةُ- وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ بَيْتاً- فَبَكَي وَ أَبْكَي تِسْعَةً فَلَهُ وَ لَهُمُ الْجَنَّةُ فَلَمْ يَزَلْ حَتَّي قَالَ- وَ مَنْ أَنْشَدَ فِي الْحُسَيْنِ بَيْتاً فَبَكَي- وَ أَظُنُّهُ قَالَ أَوْ تَبَاكَي فَلَهُ الْجَنَّةُ ».(1)

 امام صادق(ع) فرمود: هر كس در رثاي حسين (ع) شعري بگويد و گريه كند و ده نفر را بگرياند، پاداش او و آنان بهشت است، و هر كس در رثاي حسين (ع) شعري بگويد و بگريد و نه نفر را بگرياند، پاداش او و آنان بهشت خواهد بود. پس امام (ع) پيوسته افراد را بر مي‏شمرد تا آنكه فرمود: هر كس در مرثيه حسين (ع) شعري بسرايد و گريه كند- و گمانم اين است كه فرمود: «او تباكي» (يعني: يا خود را گريان نمايد)- بهشت براي او خواهد بود.

بنابراین برپایی و شركت در مجالس عزاداری امام حسین و سایر ائمه مستحب است و ائمه و علمای دین ما تاكید و توصیه به این امر مهم نموده اند و خودشان هم عملا این مجالس را برپا می كردند و در آن شركت می كردند.

اما دین اسلام هیچگاه نخواسته تا انسانها به خودشان ضرر جسمی بزنند لذا قمه زدن طبق نظر بعضی علمای شیعه حرام است(2) و آنچه كه در روایات فوق اشاره كردید مصداق ضرر زدن به خود است بنابراین اهل بیت از آن نهی كرده اند.

پی نوشت ها:

1. مجلسی، بحار الانوار، چاپ بیروت، ج44، ص289.

2. آیت ا... مكارم، استفتاآت جدید، ج 1، ص 158، سؤال 571 و574؛ آیت الله خامنه ای، استفتائات، س 1460و 1462.

معناي انا قتيل العبره چيست ؟
عبارت «انا قتیل العبره» یا « قتیل العبرات » راجع به امام حسین (ع) بوده و از القاب ایشان است. در جاهای مختلفی از آن جمله زیارت اربعین وارد شده است

معناي انا قتيل العبره چيست ؟ امام حسين كشته شد تا ما گريه كنيم؟

پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مركز

عبارت «انا قتیل العبره» یا « قتیل العبرات » راجع به امام حسین (ع) بوده و از القاب ایشان است. در جاهای مختلفی از آن جمله زیارت اربعین وارد شده است. (1)

ظاهرا جمله بعدی "لا یذكرنی مؤمن الا استعبر" تفسیر جمله "انا قتیل العبرات" است و امام آن لقب را معنا كرده است. پس "من كشته اشكم"، یعنی من كشته شده مظلومی هستم كه هر كس به یاد من بیفتد، بی اختیار بر من می­گرید. مظلومیت من به این اندازه تاثر برانگیز است.

علامه مجلسی در معنای این جمله(من كشته اشكم ) می­فرماید :

 هیچ مومنی به یاد من نمی افتد مگر این كه گریه می كند یا بغض گلوی وی را می­گیرد. (2)

بنا بر این معنای  لقب این نیست كه:"امام كشته شد تا ما بگرییم" .

پی نوشت ها:

1. امالی، شیخ صدوق، ص118 ؛

منتهی الامال، محدث قمی، ص 538 ؛

بحارالا نوار، علامه مجلسی، ج44، ص279.

2. بحارالانوار،  ج 11، ص 356.

صفحه‌ها