قرآن امام علی(ع)

در اين حضرت علي(ع) و جمعي ديگر از اصحاب ،كاتب و نويسنده وحي به امر و دستور رسول خدا بودند بحثي نيست .

اما اميرمومنان علي (ع)  از طرف پيامبر (ص) مامور شد كه بعد از رحلت پيامبر قرآن را بر اساس ترتيب نزول به همراه تفسير و شان نزول آيات جمع آوري كند. حضرت به مدت شش ماه در منزل نشستند و اين كار را انجام دادند كه آن مصحف علاوه بر جمع آوري بر اساس نزول به همراه  شان نزول و تفسير آيات و مشخص شدن ناسخ و منسوخ و...بود كه متاسفانه با بي مهري خلفا و دستگاه وقت مواجه شد . حضرت هم فرمود آن را ديگر نخواهيد ديد .(اگر آن مصحف به دست ما بود خدا مي داند كه چقدربراي مسلمانان مفيد بود.كساني كه ما را از آن همه معارف بي بهره كردند و مانع انتشار آن شدند چه جوابي را مي خواهند به جامعه اسلام بدهند )

براي اطلاع كامل تر مي توانيد به كتاب "تاريخ قرآن كريم" از سيد محمد باقر حجتي و

"تاريخ جمع قرآن كريم" از سيد محمد رضا جلالي ناييني و

علوم قرآني آيت الله معرفت مراجعه كنيد.

 

 

اين واقعه طبق روايات، معتبر است و عالمان شيعه و سني آن را نقل كرده اند. ابن سعد(نويسنده الطبقات)و ابن ابي داود و غير اين دو از عالمان بزرگ اهل سنت از محمد بن سيرين نقل كرده­ اند:

بعد از وفات رسول خدا علي در بيعت با ابوبكر تاخير كرد. وقتي خليفه از او پرسيد كه آيا حكومت ما را خوش نداري؟ گفت: قسم خورده ­ام كه جز براي نماز ردا به دوش نيندازم تا اين كه قرآن را جمع آوري كنم.

گمان اين است كه علي قرآن را بر حسب ترتيب نزول جمع آوري كرد(تا ناسخ و منسوخ و مطلق و مقيد و خاص و عام آن معلوم باشد). كاش آن كتاب در دست بود كه علم حقيقي درآن بود( و با بودن آن بسياري از حقايق روشن مي­شد).(1)

جمله آخر دلالت دارد كه زحمت امام مورد قبول جامعه قرار نگرفته است.

سيوطي مي گويد: ابن اشته اين حديث را از طريق ديگري از ابن سيرين نقل مي كند. در آن آمده كه در آن كتاب ناسخ و منسوخ مشخص بود.

ابن سيرين مي­گويد: خيلي در طلب آن بودم ولي بدان دست نيافتم.(2)

جمله ابن سيرين دلالت دارد محصول كار امام مورد قبول قرار نگرفت، و اجازه استفاده عمومي از آن داده نشد.

در كتب شيعه هم از امامان به تواتر نقل شده كه امام قرآن را با بيان ناسخ و منسوخ و... جمع آوري كرد و به جامعه تحويل داد. حاكمان از قبول آن امتناع كردند. امام آن را به خانه آورد و از دسترس عموم خارج كرد و از مواريث امامت قرار داد.

پي نوشت ها:

1. واقدي، ابن سعد، الطبقات الكبري، ج2، ص238، المصاحف، ص 16؛ سيوطي، عبد الرحمان، تاريخ الخلفاء، ص 173؛ سيوطي، عبد الرحمان، الإتقان في علوم القرآن، ج1، ص127؛ متقي هندي، علي بن حسام، كنز العمال، ج2، ص 558 و. . .

2. الإتقان في علوم القرآن، ج1، ص127.

قرآنی كه بر قلب پيامبر نازل شده و بر زبان ايشان جاري گشته و به گوش مردم رسيده و در قلب مؤمنان حك گرديده ، يكي بيش نيست

پيامبر علاوه بر اين كه قرآن بر قلبش نازل شده و خود حافظ قرآن در قلبش بود ، مؤمنان را هم به حفظ و كتابت قرآن تشويق كرد . افرادي را براي كتابت قرآن تعيين نمود . چون نزول قرآن تدريجي بود و تا آخرين روزهاي عمر شريف پيامبر ادامه داشت ، امكان اين كه قرآن به صورت يك كتاب جمع آوري شده بين دو جلد ارائه شود ، وجود نداشت. البته پيامبر سوره ها و آيه ها كه نازل مي شد ، جايگاه آن ها را تعيين مي نمود . نويسندگان به امر ايشان آيات را مي نوشتند . مجموعه نوشته ها در همياني در مسجد رسول خدا و پشت منبر ايشان نگهداري مي شد.

 علي بن ابي طالب شاگرد خاص رسول خدا بود . علم رسول الله به ايشان منتقل شده بود . بر همه ناسخ و منسوخ ، مطلق و مقيد ، عام و خاص  و ديگر ريزه كاري هاي قرآن اشراف كامل داشت. به امر رسول خدا موظف شد بعد از وفات ايشان در اولين اقدام قرآن را طبق رهنمود هاي پيامبر با شرح و تفسير كامل جمع آوري كرده و در اختيار جامعه قرار دهد . اين كار را كرد، ولي چون در مجموعه اي كه ايشان گرد آورده بود ، با توجه به بيانات تفسيري و ...بسياري از حقايق روشن را مي نمود و شخصيت علمي و برتر امام را روشن مي ساخت ، حاكمان زمان محصول كار ايشان را نپذيرفتند . خودشان جمع آوري و تدوين قرآن را مطابق رهنمود هاي پيامبر به عهده گرفتند.

بنا بر اين قرآن امام علي از حيث قرآنيت با قرآن موجود هيچ فرقي ندارد . تفاوت آن در بيانات تفسيري و روشنگرانه اي بود كه امام اضافه كرده بود . آن قرآن كه به همراه تفسير آيات بود  مجموعه علمي بي نظيري مي باشد. در دست امامان بود و الان در دست امام زمان است.

قرآني كه امروز در دست مسلمانان است ،  قرآن نازل شده بر رسول خداست كه در قلب مسلمانان و در نوشته هاي ايشان ثبت شده بود . براي در امان ماندن از تحريف و كم و زياد ، به فاصله كوتاهي بعد از وفات رسول خدا توسط افراد آگاه و توانمندي در نظر عموم تدوين و تصويب شد . هيچ كس جرأت كم و زياد كردن حتي حرفي در قرآن را نداشت.

ر.ك:مصحف فاطمي،عبدالله اميني،چ دوم،دليل ما،قم،1385.