گمراه کردن

انسان ها يا عبد و برده شيطانند و یا مومن به خدای بزرگ هستند

انسان ها يا عبد و برده شيطان هستند و بلكه خود، شيطان بزرگي شده اند كه مشركان و كافران و امامان كفر گشته اند(1) يا به خدا ايمان آورده، ولي هنوز گاهي پيرو نفس و شيطان مي شوند(2) و جمعي هستند كه بر ايمان فطري و ايمان وحياني پاي فشرده و از خلوص قلب به خدا پناه برده و از خداوند كمك طلبيده اند تا آنان را از لغزيدن به دام شيطان و هوا و هوس باز بدارد و خداوند هم آنان را در پناه خود گرفته و نوراني ساخته و طبيعي است كه نه شيطان به گمراه كردن چنين كساني طمع دارد و نه آنان به غير خدا توجهي دارند.(3) مخلصين فقط پيامبر و امامان نيستند. البته آنان به بالاترين درجه ايمان و اخلاص رسيده اند. ولي امروز هم هر كس بر ايمان فطري و ايمان وحياني پاي بفشرد و مطيع امر خدا باشد و خود را به خدا بسپارد و در كنف حمايت خدا قرار گيرد، خدا او را پناه داده و از او دفاع مي كند و شيطان از او نااميد مي گردد.

اما مؤمناني كه گاهي توسط شيطان به زمين زده مي شوند، چنانچه توبه كنند و از شيطان روگردانده و به خدا متوجه شوند، خداوند آنان را مي پذيرد و كمك مي كند.(4) و با توجه به توبه انسانهاي، شيطان در گمراه گري غالب انسان ها شكست خورده است. زيرا غالب آنها بر درجاتي از ايمان بوده و از بسياري از لغزش هاي خود توبه كرده و رنگ بندگي خدا بر رنگ بندگي شيطان در آنها غلبه دارد. اگر شيطان مي توانست غالب انسانها را به بردگي گرفته و بر بردگي خود از اين دنيا ببرد، آن گاه پيروز شده بود.

پي نوشت ها:

1. توبه(9) آيه 12؛ قصص(28) آيه 41.

2. آل عمران(3) آيه 155.

3. حجر(15) آيه 40؛ يوسف(12) آيه 24.

4. ر. ك: آيات توبه از جمله: مريم(19) آيه60؛ فرقان(25) آيه70. 

خدا هيچ موجودي را بر زشتي و گناه امر و اجبار نمي كند...

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبي‏ وَ يَنْهي‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ (1)

خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزديكان فرمان مي‏دهد و از فحشا و منكر و ستم، نهي مي‏كند.

ْإِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاء (2)

خداوند (هرگز) به كار زشت فرمان نمي‏دهد!

در مورد شيطان هم آيات قرآن تصريح دارد كه ملائكه كه ابليس هم در زمره آنان بود از جانب خدا بر سجده بر شيطان امر شدند نه اين كه مجبور شده باشند زيرا امر با آزادي و اختيار همراه است و ملائكه سجده كردند و شيطان سجده نكرد و اين سجده نكردن خواست خدا نبود بلكه مخالفت با خواست خدا بود و خداوند هم بر اين مخالفت او را طرد كرد.

آري آيه اي كه به آن استناد كرده سخن خود شيطان است كه مدعي شده خدا او را گمراه كرده:

قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني‏ لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ (3)

پروردگارا! چون مرا گمراه ساختي، من (نعمتهاي مادّي را) در زمين در نظر آنها زينت مي‏دهم، و همگي را گمراه خواهم ساخت.

فَبِما أَغْوَيْتَني‏ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيم (4)

اكنون كه مرا گمراه ساختي، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها كمين مي كنم!

آري شيطان مي خواهد گناه خود را به گردن خدا بيندازد و خلقت آدم و امر به سجده بر او را گمراه گري خدا مي داند در حالي كه اگر او اطاعت امر خدا مي كرد و سجده و خضوع بر آدم مي كرد، در همان مقام قرب بود و رانده نمي شد و خدا بر او ظلم نكرده بود و او را مجبور به سجده نكردن نساخته بود. او و ملائكه به يك سان مورد امر خدا قرار گرفتند. مكلائكه اطاعت كردند و سعادتمند شدند و او عصيان كرد و شقي شد.  اين انتخاب بد خودش بود. او مي خواهد مانند مشركان فعل بندگان را هم به خدا نسبت دهد و از جبريه باشد (5)همچنان كه مشركان هم مدعي هستند. آنان هم شرك خود را از خدا مي شمارند و مي گويند:

لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَيْ‏ءٍ (6)

اگر خدا مي‏خواست، نه ما مشرك مي‏شديم و نه پدران ما و نه چيزي را تحريم مي‏كرديم.

بله اگر خدا توحيد اجباري و تحميلي آنان را مي خواست، آنان نمي توانستند مشرك شوند زيرا خواست خدا تخلف ناپذير است ولي خداوند توحيد اجباري آنان را نخواست هم چنان كه شرك اجباري و اختياري آنان را هم  نخواست و فقط توحيد و ايمان اختياري آنان را خواست و آنان هم آزادانه توحيد را نپذيرفتند هم چنان كه خدا خضوع و سجده اختياري شيطان را خواست ولي او سجده نكرد.

بنا بر اين آيه اي كه آورده نقل توجيه سست شيطان است نه سخن خدا و ايشان آگاهانه يا ناآگاهانه برداشت غلط كرده است.

پي نوشت ها:

1. نحل (16) آيه 90.

2. اعراف (7) آيه 28.

3. حجر (15) ايه 39.

4. اعراف (7) آيه 16.

5. سيد عبد الحسين طيب ، اطيب البيان ، تهران ، اسلام ، 1378 ش ، ج 8 ، ص 39.

6. انعام (6) آيه 148.