جـوانـان

ایا داشتن دوست خیلی صمیمی (کزاز) و علاقه نسبت به او گناه دارد؟

من پسری 17 ساله ام و دوستم نیز 17 سال دارد. مرجع تقلیدم هم آیت الله مکارم شیرازی می باشد

با توجه به این که نیاز به دوستى و دوستان یکى از نیاز هاى مهم انسان است و جاى خالى این نیاز را چیز دیگرى پر نمی کند، باید زمینه هاى دوستى و روابط دوستانه مورد دقت قرار گیرد. در سفارش های لقمان حکیم به فرزند خود به بر قراری رابطه با دوستان خوب تأکید شده: یا بُنَيَّ اتَّخِذْ أَلْفَ صَدِيقٍ وَ أَلْفٌ قَلِيلٌ وَ لَا تَتَّخِذْ عَدُوّاً وَاحِداً وَ الْوَاحِدُ كَثِيرٌ (1) فرزندم! هزار دوست برای خود انتخاب کن. بدان که هزار دوست کم است. هیچ کس را دشمن خود مساز، زیرا یک دشمن هم زیاد است". هم چنین امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "تا می توانی دوستانت را زیاد کن. دوستان به هنگام یاری جستن تکیه گاه وپشتیبان آدمی هستند". (2)
اسلام، اصل معاشرت با مردم و دوستی با همسالان را تأیید کرده حتی بر دوست گیری تأکید نموده است، تا جایی که امام علی (ع) می فرماید:"کسی که دوست پاک ضمیر خود را برای خدا با وی پیوند دوستی داشته، از دست بدهد، مثل این است که شریف ترین اعضای بدن خود را از دست داده است". (3)
دوستی ها گاهی مبتلا به آفاتی نیز می شود، یکی از این آفات، دوستی هایی است که با عدم تدبیر و آگاهی همراه می شود. این گونه دوستی ها مضرات فراوانی را نیز همراه دارد. زیرا جوانان در انتخاب دوست. آسان پذیر و زود پسند و با یک برخورد عادی مجذوب دیگری می گردند. چنین دوستی های تصادفی و حساب نشده می تواند ثمرات تلخی داشته باشد.
یکی دیگر از آفات دوستی، افراط در آن است. جوانان به دلیل برخورداری از احساسات و عواطف، در دوستی افراط می کنند. ارتباط امروز را ثابت و ناگسستنی می پندارند، از این رو به قدری در دوستی زیاده روی می کنند که گویی یک روح در دو بدن اند، از جمله مثل هم لباس می پوشند و مانند یکدیگر موی و روی خود را می آرایند، نیز با هم از هر سرّی سخنی می گویند و تحمل جدایی از یکدیگر را ندارند، چنان که در ایام جدایی بیش از حد ابراز مخالفت و دشمنی می کنند اما اسلام اعتدال در دوستی را مطرح کرده، در دوستی و دشمنی خواهان میانه روی است.
امام علی (ع) می فرماید: "با دوستت با حفظ جهات و مدارا اظهار دوستی کن. شاید روزی دشمنت شود. همچنین در اظهار دشمنی نیز مدارا کن، شاید روزی دوستت گردد". (4)
از بیان فوق آفات دوستی روشن می شود که عبارتند از: افراط در دوستی، دوستی از روی هوا و هوس و عدم دقت در انتخاب دوست. اسلام دوستی ها و دشمنی ها را می خواهد که برای خدا باشد و اغراض نفسانی در آن دخالت نداشته باشد.
با توجه به مطالب بالا، از آن جایی که ظاهر نامه حاکی از محبت افراطی نسبت به دوستتان است و این گونه محبت ها پیامدهای ناگواری دارد، توصیه می کنیم هر چه زودتر این وابستگی را تعدیل کنید، زیرا هر چه رابطه شما با دوستتان ناگستنی باشد، سرانجام باید روزی از هم جدا شوید. در دورانی در کنار یکدیگر هستید. اما پس از فراغ از همراهی و تشکیل خانواده، ناگزیر باید همدیگر را ترک نمایید و یا حداقل این روابط را بسیار محدود نمایید. بنابراین عقل و منطق حکم میکند رابطة دوستی را که سرانجامی چنان دارد، از ابتدا تعدیلکنیم تا به مشکلات بعدی مبتلا نشویم .
پینوشتها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج13، ص 414.
2. همان.
2. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ه.ش، ص 414 ، روایت شماره 9461 .
3. نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره، ص 552، قصار260.

سلام من یه دختر 19 ساله هستم...3 ماهی هست که با یک پسری دوست شدم.پیشنهادی دوستی از طرف اون بود..اولش خیلی دوسم داشت..ولی بعدش همش بهم شک میکرد و فک میکرد که من با یه پسر دیگه هم دوستم ...الان هم بهم میگه تو با خیلی ها دوستی بهم میگه که بهش دروغ میگم...ولی من با هیچکسی جز اون نیستم...نمیدونم چرا اینطور فکر میکنه...اسمش بهرامه اوایل زیاد احساس بهش نداشتم ولی الان وابستش شدم خیلی وابستش شدم...من نماز میخوندم و کلی اعتقادات دینی داشتم که بهرام هیچکدومشو نداشت و منم به خاطر اینکه خیلی دوسش داشتم همشو ترک کردم...دیگه نماز نمیخونم ...نمیدونم ولی خیلی دوسش دارم اما اون دنبال یه بهونه ای که از من جدا بشه..من حاضرم برای موندن با اون هر کاری که اون میگه رو انجام بدم...ولی نمیدونم کاری که دارم میکنم درسته یانه؟؟؟ اون به من شک داره فکر میکنه که من دختر بدیم...من باید این شک رو برطرفکنم...اصلن نمیدونم موندن با اون درسته یا نه؟؟؟نمیدونم چیکار کنم؟گناهی دارم انجام میدم یا نه؟؟؟اگه کارم اشتباه و باید بهرام را فراموش کنم باید چیکار کنم که فراموشش کنم؟؟؟باید چیکار کنم که دیگه بهش احساسی نداشته باشم؟؟؟چیکار کنم که دوباره اعتقاداتم بر گرده نمازم رو بخونم؟؟؟؟خواهش میکنم کمکم کنید خیلی سردرگمم...میترسم دست به کاری بزنم که بعدا پشیمون بشم...لطفن کمکم کنین... من خیلی سعی کردم که فراموشش کنم ولی نمیتونم خودمو کنترل کنم و دوباره به اون پیامک میدم...خیلی سخته...

متاسفانه بی توجهی به دستورهای دینی و نادیده انگاشتن مسائل اخلاقی به مشکلات می انجامد. البته ما در نامه قبل نسبت به چنین حالتی به شما هشدار داده بودیم و متذکر شدیم مراقب باشید امكان دارد اين پسر از ابراز عشق شما سوء استفاده نمايد و به بهانه ازدواج در آينده اي نامعلوم ماه و سال ها به سو استفاده عاطفي از شما بپردازد و در نهایت وقتی شما را شیفته خود کرد از صداقت و راستی شما سوء استفاده کند و شما نیز که دلبسته به او شدید نمي توانيد به راحتي به درخواست هاي منطقي يا غير منطقي معشوقتان پاسخ منفي دهيد.
با کمال تاسف باید بگویم با این که درنامه های متعدد قبل با عبارات مختلف نسبت به این موضوع هشدار داده بودیم. لکن شما هر چند در ابتدای امر حاضر به چنین ارتباطی نبوده اید. اما ناخواسته به ایشان دلبسته شده اید تا به جایی که حاضرید برای ماندن با این فرد هرکاری که او بگوید انجام دهید و این علامت هشدار و چراغ خطر برای شماست.
در هر صورت از اين كه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در ميان گذاشتيد خرسنديم. امیدواریم با توکل بر خدا و همت خود و مشورت صاحبان تجربه بتوانید مسیر گذشته را تغییر داده و زندگی سعادتمندانه ای داشته باشید. در اين جا لازم مى دانيم به عنوان مشاوری امين و دلسوز مطالبی را در ادامه و تکمیل مطالب قبل عرض كنيم:
دین اسلام برای روابط با نامحرم حدودی خاص وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است که اگر خارج از چهار چوب اسلامی باشد، حرام و دارای آثار و تبعات زیان باری هم برای دختر و هم برای پسر است. اما آسیب و صدمه ای که دختران در این روابط می بینند، محسوس تر و مخرب تر است. زیرا تحول عاطفی دختران متفاوت از پسران است. بر خلاف دختران ، پسران نسبت به جنبه غریزی تخیلات خود بیشتر می اندیشند، اما دختران در دوستی ها معمولاً به دنبال عشق آرمانی و رمانتیک هستند. آن ها عشق را آسمانی و پاک می دانند. خیانت در آن را گناهی بخشش ناپذیر می شمارند. لذا گاهی دختری به پسری علاقهمند شده و حتی خود را در اختیار وی قرار می دهد؛ پس از بیوفایی پسر و ترک وی، دختر به شدت دچار سرخوردگی می گردد. اعتماد چنین شخصی از جنس مخالف به خاطر بی وفایی هایی که در نتیجه آن ارتباط دیده، سلب خواهد شد. در نتیجه چنین شخصی در زندگی آینده، نمی تواند متعادل باشد.
پسران جوان نیز در جست و جوی لذت های جنسی خود با وعده های فریبنده و دروغین، دختر جوان را تسلیم خواسته های خود می کنند. پس از مدتی روابط نامشروع، با ترک دختر جوان موجب آسیب روانی او می شود. احساس افسردگی، پوچی و بی ارزشی می کند. علاوه بر آن که پسران بدون هیچ گونه محدودیتی، تجربه های متنوع این دوستی ها را پشت سر می گذارند. اما دختر، اگر یک نمونه چنین دوستی با جنس مخالف را تجربه کند، تا پایان عمر شأن و حرمت خویش را از دیدگاه خانواده و جامعه از دست می دهد. بهترین شاهد بر این سخن، حالات روحی و روانی شما در شرایط حاضر است.
لذا در معارف اسلامی، هر عاملی که موجب تحریک انگیزههای شهوانی در جامعه گردد و به آرامش روحی و روانی و عفت عمومی، صدمه وارد کند، مورد تأیید اسلام نیست.
با توجه در آن چه گذشت پاسخ سوال شما روشن می شود. راهکار اساسی برای برون رفت از شرایط حاضرو بازگشت به اعتقادات سابق و کسب رضایت الهی، پاسخ به ندای فطرت پاک و عقل سلیم تان که قطع این ارتباط خلاف شرع و گناه آلود(1)و تفکر و تدبر در آسیب های ادامه آن است. آسیب هایی که در بسیاری از موارد قابل جبران نیست. ادامه این ارتباط نیز گناهی دیگراست. هر چه زودتر باید این ارتباط را قطع کنید. آیا حقیقتا حاضرید برای این که با او بمانید شرافت و کرامت و عفاف و پاکدامنی خود را به حراج گذارید تا شیطان صفتان با بهره مندی از آن اسباب ذلت و خواری و سرافکندگی شما و خانوادۀ شما را فراهم کنند؟قطعا پاسخ شما که از هوش و درایت بالایی برخوردار هستید منفی است.
خواهر گرامی
اين خاطرخواهي تشديد يافته که به غلط و از راه غلط ایجاد شده شما را از بله گفتن به خواستگاران به مراتب بهتر محروم كرده و مي كند خواستگاراني كه ابراز عشق، ابتدا از سوي آنان صورت پذيرفته است و نه شما. ابراز عشق هایی که موجب عزت نفس و کمال و نیز حافظ حیثیت و احترام شماست. (2)بهترین راهکار برای ترک انتخاب گزینه های دیگر برای همسری است. لذا توصیه می کنیم. در اولین فرصت ازدواج کنید. از فرصت هایی که برای ازدواج دارید، استفاده کنید. اگر خواستگارانی دارید که از جهت ایمان، عقل و اخلاق، اصالت خانوادگی و سایر ویژگی ها و ملاک ها، خوب و پسندیده اند، به بهانه ای غیر منطقی جواب رد ندهید.
ناگفته نماند برای رهایی از این دلبستگی، باید مقدمه آن را از بین ببرد، یعنی هرگونه ارتباط با پسر، چه پیامکی و.... را قطع کنید، چون همان طور که ارتباط عامل افزایش میل به یکدیگر است، قطع ارتباط عاملی برای فراموشی است." از دل برود، هر آن که از دیده رود."اگر ارتباط نداشته باشید، به مرور زمان می توانید او را فراموش کنید.
تامل و تفکر در عواقب ارتباط، مثل این که ممکن است آبروی شما و یا خانواده تان در اثر ارتباط بریزد یا در زندگی آینده تان تاثیر گذار باشد یا موجب ایجاد بیماری و مرض باشد، می تواند شما را در فراموش کردن او کمک نماید.
اشتغال یک رشته از فعالیت های ذوقی، هنری، فکری و پر کردن اوقات فراغت با کارهای متنوع، برای اینکه بتوانید فکرتان را از او منصرف نمایید و نیز اهمیت دادن به فعالیت های ورزشی، که موجب خروج فشارهای ناشی از تراکم انرژی جوانی شما است، شما را در ترک دلبستگی کمک می کند.
خواهر گرامی،
عاقل از یک سوراخ دو بار آسیب نمی بیند. با هوشیاری خود نگذارید این تجربه تلخ به شکلی دیگر تکرار شود. ذهن خود را درگیر گذشته نکنید. به گفته این فرد توجه نکنید. چه بسا این گفته ها برای تحریک شما در راستای برآورده کردن خواسته های شیطانی او باشد.
نگران و نا امید نباشید. به خداوند توکل کنید و از او کمک بخواهید. دل نا آرام و پر تشویش و اضطراب و غصه دار را هیچ چیزی جز یاد خدا آرام نمی کند. پس دعا و توسل به اهل بیت علیهم السلام را فراموش نکنید. دختران آسیب دیده در ازدواج برای خاطر زدایی اشتباهات گذشته چه بسا نیازمند مشاوره با یک مشاور دلسوز و کارآشنا میباشند. توصیه میشود با مشاورین همین مرکز با شماره (09640) بدون کد، تماس بگیرید یا از طریق دیگری با مشاوری صحبت کنید.
موفق باشید.
پی نوشت ها:
1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 ه.ق، ج20، ص 196و ص 198.
2. شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، ص15.

سلام من یه دختر 19 ساله هستم...3 ماهی هست که با یک پسری دوست شدم.پیشنهادی دوستی از طرف اون بود..اولش خیلی دوسم داشت..ولی بعدش همش بهم شک میکرد و فک میکرد که من با یه پسر دیگه هم دوستم ...الان هم بهم میگه تو با خیلی ها دوستی بهم میگه که بهش دروغ میگم...ولی من با هیچکسی جز اون نیستم...نمیدونم چرا اینطور فکر میکنه...اسمش بهرامه اوایل زیاد احساس بهش نداشتم ولی الان وابستش شدم خیلی وابستش شدم...من نماز میخوندم و کلی اعتقادات دینی داشتم که بهرام هیچکدومشو نداشت و منم به خاطر اینکه خیلی دوسش داشتم همشو ترک کردم...دیگه نماز نمیخونم ...نمیدونم ولی خیلی دوسش دارم اما اون دنبال یه بهونه ای که از من جدا بشه..من حاضرم برای موندن با اون هر کاری که اون میگه رو انجام بدم...ولی نمیدونم کاری که دارم میکنم درسته یانه؟؟؟ اون به من شک داره فکر میکنه که من دختر بدیم...من باید این شک رو برطرفکنم...اصلن نمیدونم موندن با اون درسته یا نه؟؟؟نمیدونم چیکار کنم؟گناهی دارم انجام میدم یا نه؟؟؟اگه کارم اشتباه و باید بهرام را فراموش کنم باید چیکار کنم که فراموشش کنم؟؟؟باید چیکار کنم که دیگه بهش احساسی نداشته باشم؟؟؟چیکار کنم که دوباره اعتقاداتم بر گرده نمازم رو بخونم؟؟؟؟خواهش میکنم کمکم کنید خیلی سردرگمم...میترسم دست به کاری بزنم که بعدا پشیمون بشم...لطفن کمکم کنین...

متاسفانه بی توجهی به دستورهای دینی و نادیده انگاشتن مسائل اخلاقی به مشکلات می انجامد. البته ما در نامه قبل نسبت به چنین حالتی به شما هشدار داده بودیم و متذکر شدیم مراقب باشید امكان دارد اين پسر از ابراز عشق شما سوء استفاده نمايد و به بهانه ازدواج در آينده اي نامعلوم ماه و سال ها به سو استفاده عاطفي از شما بپردازد و در نهایت وقتی شما را شیفته خود کرد از صداقت و راستی شما سوء استفاده کند و شما نیز که دلبسته به او شدید نمي توانيد به راحتي به درخواست هاي منطقي يا غير منطقي معشوقتان پاسخ منفي دهيد.
با کمال تاسف باید بگویم با این که درنامه های متعدد قبل با عبارات مختلف نسبت به این موضوع هشدار داده بودیم. لکن شما هر چند در ابتدای امر حاضر به چنین ارتباطی نبوده اید. اما ناخواسته به ایشان دلبسته شده اید تا به جایی که حاضرید برای ماندن با این فرد هرکاری که او بگوید انجام دهید و این علامت هشدار و چراغ خطر برای شماست.
در هر صورت از اين كه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در ميان گذاشتيد خرسنديم. امیدواریم با توکل بر خدا و همت خود و مشورت صاحبان تجربه بتوانید مسیر گذشته را تغییر داده و زندگی سعادتمندانه ای داشته باشید. در اين جا لازم مى دانيم به عنوان مشاوری امين و دلسوز مطالبی را در ادامه و تکمیل مطالب قبل عرض كنيم:
دین اسلام برای روابط با نامحرم حدودی خاص وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است که اگر خارج از چهار چوب اسلامی باشد، حرام و دارای آثار و تبعات زیان باری هم برای دختر و هم برای پسر است. اما آسیب و صدمه ای که دختران در این روابط می بینند، محسوس تر و مخرب تر است. زیرا تحول عاطفی دختران متفاوت از پسران است. بر خلاف دختران ، پسران نسبت به جنبه غریزی تخیلات خود بیشتر می اندیشند، اما دختران در دوستی ها معمولاً به دنبال عشق آرمانی و رمانتیک هستند. آن ها عشق را آسمانی و پاک می دانند. خیانت در آن را گناهی بخشش ناپذیر می شمارند. لذا گاهی دختری به پسری علاقهمند شده و حتی خود را در اختیار وی قرار می دهد؛ پس از بیوفایی پسر و ترک وی، دختر به شدت دچار سرخوردگی می گردد. اعتماد چنین شخصی از جنس مخالف به خاطر بی وفایی هایی که در نتیجه آن ارتباط دیده، سلب خواهد شد. در نتیجه چنین شخصی در زندگی آینده، نمی تواند متعادل باشد.
پسران جوان نیز در جست و جوی لذت های جنسی خود با وعده های فریبنده و دروغین، دختر جوان را تسلیم خواسته های خود می کنند. پس از مدتی روابط نامشروع، با ترک دختر جوان موجب آسیب روانی او می شود. احساس افسردگی، پوچی و بی ارزشی می کند. علاوه بر آن که پسران بدون هیچ گونه محدودیتی، تجربه های متنوع این دوستی ها را پشت سر می گذارند. اما دختر، اگر یک نمونه چنین دوستی با جنس مخالف را تجربه کند، تا پایان عمر شأن و حرمت خویش را از دیدگاه خانواده و جامعه از دست می دهد. بهترین شاهد بر این سخن، حالات روحی و روانی شما در شرایط حاضر است.
لذا در معارف اسلامی، هر عاملی که موجب تحریک انگیزههای شهوانی در جامعه گردد و به آرامش روحی و روانی و عفت عمومی، صدمه وارد کند، مورد تأیید اسلام نیست.
با توجه در آن چه گذشت پاسخ سوال شما روشن می شود. راهکار اساسی برای برون رفت از شرایط حاضرو بازگشت به اعتقادات سابق و کسب رضایت الهی، پاسخ به ندای فطرت پاک و عقل سلیم تان که قطع این ارتباط خلاف شرع و گناه آلود(1)و تفکر و تدبر در آسیب های ادامه آن است. آسیب هایی که در بسیاری از موارد قابل جبران نیست. ادامه این ارتباط نیز گناهی دیگراست. هر چه زودتر باید این ارتباط را قطع کنید. آیا حقیقتا حاضرید برای این که با او بمانید شرافت و کرامت و عفاف و پاکدامنی خود را به حراج گذارید تا شیطان صفتان با بهره مندی از آن اسباب ذلت و خواری و سرافکندگی شما و خانوادۀ شما را فراهم کنند؟قطعا پاسخ شما که از هوش و درایت بالایی برخوردار هستید منفی است.
خواهر گرامی
اين خاطرخواهي تشديد يافته که به غلط و از راه غلط ایجاد شده شما را از بله گفتن به خواستگاران به مراتب بهتر محروم كرده و مي كند خواستگاراني كه ابراز عشق، ابتدا از سوي آنان صورت پذيرفته است و نه شما. ابراز عشق هایی که موجب عزت نفس و کمال و نیز حافظ حیثیت و احترام شماست. (2)بهترین راهکار برای ترک انتخاب گزینه های دیگر برای همسری است. لذا توصیه می کنیم. در اولین فرصت ازدواج کنید. از فرصت هایی که برای ازدواج دارید، استفاده کنید. اگر خواستگارانی دارید که از جهت ایمان، عقل و اخلاق، اصالت خانوادگی و سایر ویژگی ها و ملاک ها، خوب و پسندیده اند، به بهانه ای غیر منطقی جواب رد ندهید.
ناگفته نماند برای رهایی از این دلبستگی، باید مقدمه آن را از بین ببرد، یعنی هرگونه ارتباط با پسر، چه پیامکی و.... را قطع کنید، چون همان طور که ارتباط عامل افزایش میل به یکدیگر است، قطع ارتباط عاملی برای فراموشی است." از دل برود، هر آن که از دیده رود."اگر ارتباط نداشته باشید، به مرور زمان می توانید او را فراموش کنید.
تامل و تفکر در عواقب ارتباط، مثل این که ممکن است آبروی شما و یا خانواده تان در اثر ارتباط بریزد یا در زندگی آینده تان تاثیر گذار باشد یا موجب ایجاد بیماری و مرض باشد، می تواند شما را در فراموش کردن او کمک نماید.
اشتغال یک رشته از فعالیت های ذوقی، هنری، فکری و پر کردن اوقات فراغت با کارهای متنوع، برای اینکه بتوانید فکرتان را از او منصرف نمایید و نیز اهمیت دادن به فعالیت های ورزشی، که موجب خروج فشارهای ناشی از تراکم انرژی جوانی شما است، شما را در ترک دلبستگی کمک می کند.
خواهر گرامی،
عاقل از یک سوراخ دو بار آسیب نمی بیند. با هوشیاری خود نگذارید این تجربه تلخ به شکلی دیگر تکرار شود. ذهن خود را درگیر گذشته نکنید. به گفته این فرد توجه نکنید. چه بسا این گفته ها برای تحریک شما در راستای برآورده کردن خواسته های شیطانی او باشد.
نگران و نا امید نباشید. به خداوند توکل کنید و از او کمک بخواهید. دل نا آرام و پر تشویش و اضطراب و غصه دار را هیچ چیزی جز یاد خدا آرام نمی کند. پس دعا و توسل به اهل بیت علیهم السلام را فراموش نکنید. دختران آسیب دیده در ازدواج برای خاطر زدایی اشتباهات گذشته چه بسا نیازمند مشاوره با یک مشاور دلسوز و کارآشنا میباشند. توصیه میشود با مشاورین همین مرکز با شماره (09640) بدون کد، تماس بگیرید یا از طریق دیگری با مشاوری صحبت کنید.
موفق باشید.
پی نوشت ها:
1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 ه.ق، ج20، ص 196و ص 198.
2. شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، ص15.

سلام من 17 ساله و پسر هستم،تو مدرسه مون یه پسری هست که یه سال از من کوچکتره ولی نمدونم چرا احساس می کنم خیلی دوست باهاش دوست شم،منظورم رابطه جنسی نیست،فقط رابطه دوستی،نمی دونم شاید اصلا جای سوال اینجا نباشه ،ولی فکرش خواب و خوراک و قدرت درس خوندن رو ازم گرفته،همش قیافه اش جلو چشمامه.کمکم کنید

علاقه به هم جنس، اگر به صورت معمولی باشد و از نظر شدت هم معمولی باشد، اشکالی ندارد، اما روابط عاطفی با هر شخصی، حتی با افراد نزدیک نباید به گونه ای باشد که بر فرض، اگر آن شخص را برای مدتی نتوانست که ببیند، زندگی اش دچار تشویش شود و نظم زندگی اش به هم بخورد و اختلال عاطفی و روانی پیدا کند. در هر صورت اگر این علاقه شما به حدی نیست که شما را دچار ناراحتی شدید کند و در رفتار و روحیه اتان تاثیر منفی داشته باشد، اشکال ندارد، اما اگر طوری باشد که احساس کنید ذهنتان را خیلی مشغول کرده و در روحیه اتان تاثیر منفی دارد، این نشان می دهد که این علاقه شما افراطی و غیر معمولی است و نباید ادامه پیدا کند. از نظر روان شناختی این دوستی های با شدت زیاد، که منجر به وابستگی شدید می شود، و شخص را به یک انسان وابسته تبدیل می کند، درست نیست.
گاهی اوقات در طول زندگی، مخصوصا در دوران نوجوانی و جوانی این مسئله پیش می آید که انسان از شخصی هم جنس خودش خوشش می آید و به او علاقه مند می شود، باید توجه داشته باشید که اینها مقطعی و زود گذر است و نباید خیلی به آن فکر کنید، و اگر هم به صورت وابستگی شدید درآمده است، باید آن را رها کنيد.
در این مورد به چند نکته ذیل توجه فرمایید:
* برای اینکه میزان علاقه اتان را به این شخص تعدیل کنید، باید به عیوب و نقائص احتمالی این شخص دقت کنید. در مواردی که روی برخی از خصوصیات شخصیتی و یا ظاهری شخص، بیش از حد تمرکز شود، و اصلا نقائص و کمبودهای او دیده نشود، این حالت حب و علاقه مفرط ایجاد می شود. شما باید توجه داشته باشید که این فرد، عیوبی هم دارد که شما از آن غافل هستید. احتمال دارد که در مورد فلان مسئله، طوری عمل کند که اصلا شما انتظار آن را نداشته باشید، و آن وقت می بینید که آن طوری که شما فکر می کرده اید نبوده است.
* چون گفتیم که این نوع علاقه شما غیر طبیعی است، لذا برای تعدیل این علاقه، تلاش کنید که رابطه اتان را با این شخص کم کنید. احتمال دارد که این کار در ابتدا مشکل به نظر برسد، اما شما می توانید که به تدریج و آرام آرام این کار را انجام دهيد. مثلا اگر روزی 5 بار با او ملاقات داشته اید، در ابتدا آن را به روزی 4 بار تقلیل دهید، و همین طور ادامه دهید تا کم کم ندیدن او و فکر نکردن در مورد او هیچ مشکلی برای شما ایجاد نکند. برای اینکه بتوانید که راحت تر این کار را انجام دهید، می توانید كاري كنيد كه كمتر با او برخورد داشته باشيد، مثلا جاهايي كه فكر مي كنيد او حضور دارد نرويد.
* سعی کنید که از درون، برای خودتان استقلال شخصیت قائل شوید. نباید خودتان را اینقدر کوچک کنید که نسبت به یک انسان معمولی تا این حد احساس وابستگی کنید. مگر این شخص چه خصوصیات مثبتی دارد که شما محتاج با او بودن باشید؟ اگر دقت کنید می بینید که هیچ چیز به خصوصی ندارد. لذا عزت نفس داشته باشید و بیخودي خودتان را کوچک نکنید. به نظر مي رسد كه يكي از علت هاي وابستگي شما به این پسر،‌كمبود عزت نفس شماست، لذا شما بايد درصدد افزايش عزت نفس خود باشید، نكات مثبت شخصيت خودتان را در نظر داشته باشید و به توانايي ها و شايستگي هاي خودآگاه باشید. يقينا احساس بد در مورد خود داشتن،‌ موجب مي شود كه شخص در برخورد با افراد مختلف، دچار ضعف و خود كم بيني شود و افراد مختلف را بالاتر و برتر ببيند و به آنها وابسته شود. لذا شما بايد سعی کنید بدون خود سرزنشی و مقایسه خود با دیگران، نكات مثبت و خوبی های خودتان را فراموش نکنید و با نوشتن و مرور آنها، به آينده خود، خوش بين و اميدوار باشد.
* شما بايد براي رهايي از وابستگي نسبت به این پسر، سعي كنید كه ارتباطتان با افراد ديگر كه مناسب هستند را بيشتر كنید،‌ مثلا مي توانید با دوستان دیگرتان ارتباطات بيشتري برقرار كنید، البته به این شرط كه دوباره دچار وابستگي به آنها نشوید. هم چنين مي توانید به كارهايي كه علاقه دارید روي بياورید تا راحت تر بتوانید این وابستگی را ترک کنید، مثلا كارهاي هنري، ‌ورزشي و ....
* اگر فكر كردن به این پسر را نمي توانيد كنترل كنيد مي توانيد از روش های تغییر فکر و توقف فكر استفاده كنيد. در این موارد به فرد یاد می‌دهند که چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صدای بلند فرمان بس! داده و فکر خود را که متوقف سازد. این روش ظاهراً ساده کاملاً اثر بخش بودن خود را اثبات نموده است و یکی از روش های جالب و کوتاه توقف فکر محسوب می‌گردد. فرد پس از مدتی در نهایت قادر می‌شود تا با یک صدای نجوای درونی به افکار نامتناسب خود پایان دهد.
* هر چیزی که اضطراب احتمالی شما را پایین بیاورد( از جمله ورزش منظم و تفریحات سالم) بسیار مفید می‌باشد؛ زیرا در افراد مضطرب شاهدیم که برای کاهش اضطراب خود به چیزی پناه می‌برند و از آن کسب آرامش می‌کنند و در برخی موارد نسبت به آن شیء یا فرد، وابسته می‌شوند. اگر اضطرابتان شديد نباشد می توانید از تمرینات ریلکسیشن و تمرينات تنظيم صحيح تنفس استفاده کنید. البته اگر اضطراب شديد باشد بايد از دارو درماني نيز استفاده شود. می‌توانید برای اجرای ريلكسيشن (تن آرمیدگی) بدنتان را به شانزده گروه عضلانی( نوک انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهای آرنج؛ بازو تا کتف؛ در هر دست؛ نوک انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا کشاله ران؛ عضلات پیشانی، به علاوه عضلات کاسه سر؛ عضلات صورت و فک؛ عضلات گردن و سینه؛ مجموعه عضلات شکم) تقسیم نموده و هر یک از آن ها را به طور جداگانه برای مدت 7 ثانیه با شمارش معکوس به طور نسبی منقبض نموده ، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازید. بعد بر احساس خوشایند در نتیجه مقایسه بین حالت گرفتگی و انقباض و حالت رها شدگی متمرکز شوید و به یک احساس خوشایند برسید.
شما می توانید از طریق شماره 09640 با مشاورین این مرکز تماس بگیرید و راهنمایی های بیشتري را کسب کنید. موفق باشید.

سلام.مدتی پیش به دختر یکی از فامیل دلبسته شدم.بعد از مدتی طاقت نیاوردم و بدون اینکه خانواده من یا خانواده اون بفهمه در مورد احساسی که داشتم به اون(دختر فامیلمون) گفتم. او هم ابراز علاقه کرد.خلاصه مدتی با هم بودیم بعد از یه سری مشکلات که پیش اومد فهمیدم به درد هم نمیخوریم.خانواده منم مخالف ازدواج ما هستن.اما هنوز هم نمیتونم ازش دل بکنم.لطفا راهنمایی بفرمایید.

اولین گام برای فراموشی فرد مورد نظر و خاطرات همراه آن، قطع کامل ارتباط است؛ به قول معروف: «از دل برود هر آن چه از دیده برفت». قطع ارتباط و گذشت زمان عملاً شما را وادار به فراموش کردن بسیاری از رخدادهای زندگی خواهد کرد. از آنجا که در این گونه ارتباطات بار احساسی و عاطفی غالب است، معمولاً پیامدهای بسیاری برای این گونه روابط ذکر شده است که دلبستگی و وابستگی روانی، سخت بودن فراموش کردن خاطرات گذشته، مخالف خانواده ها با ازدواج و... از جمله آن پیامدها است. اگر شما تمامی چارچوب های دینی و شرعی و ضوابط عرفی را مد نظر قرار می دادید و برای رسیدن به ازدواج تنها از راهش اقدام می کردید و از همان ابتدا خانواده ها را در جریان می گذاشتید و بازی ارتباط را ادامه نمی دادید، یقیناً الان با این مشکل روبرو نمی شدید.
در مورد فراموش كردن دختر مورد نظر، توجه داشته باشيد كه اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در کوتاه ترین زمان و یا در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي و عاطفی هستند و معمولاً ماندگارترند. بنابراين توقع نداشته باشید که به این زودی از حافظه شما محو شوند. البته اين مسئله بستگي به ديدگاه ابتدايي شما نسبت به این گونه خاطرات دارد. كسي كه معتقد است نمي تواند آن را فراموش كند، يعني این كه نمي خواهد این گونه اطلاعات را كنار بگذارد و همچنان علاقمند به حفظ آن است. حال اگر همين فرد واقعاً باور کند كه مي تواند آن را با قدرت اراده و یا به كمك روانشناس يا مشاور كنار بگذارد در اين صورت، احتمال كنار آمدن با اين تعارض به زودي به وجود خواهد آمد. به هر حال حذف خاطرات گذشته، در درجه اول به انديشه خودتان بستگی دارد كه بخواهيد يا نخواهيد؛ راه سومي وجود ندارد. از این روی، باید واقعیت را پذیرفت و ظرفیت سازگاری با واقعیت های زندگی را در خود ایجاد و تقویت نمود.
براي اين كه بتوانيد بر خود فائق آييد و خاطرات گذشته را فراموش کنید و اجازه ندهید که آنها دائماً در ذهن شما همچون افکار وسواسی تکرار شوند و ایجاد مزاحمت کنند و کنش های اصلی زندگی تان را مختل سازند، توصیه می شود:
1- تصميم جدي بگيريد كه دختر مورد نظر را فراموش كنيد. مطمئن باشيد كه در صورت اراده حتمي و قطعي، موفق خواهيد شد.
2- با اين مسئله به صورت طبيعي برخورد نماييد. سعي كنيد با مطالعه، ورزش و اشتغالات ديگر، مجالي براي فكر كردن به موضوعي كه براي شما فايده‏اي ندارد، باقي نگذاريد. اوقات فراغت خود را با كارهاي متنوع پر كنيد تا كم تر به گذشته فكر كنيد. با ايجاد اشتغال فكري و ذهني یا بدني و فيزيكي از بي كاري اجتناب كنيد. با مشغول ساختن خويش به مطالعه كتاب هاي درسي و غير درسي، یا مطالعه كتابهاي ادبي(شعر و داستان) ذهن خود را از گذشته منحرف سازيد. شركت در مجامع عمومي نظير كلاس هاي علمي و آموزشي، ديني و مذهبي، هنري و ادبي، راهكارهاي مفيدي براي فراموشي تدريجي گذشته هستند.
3- ورزش را جزء ضرورى‏ترين فعاليت‏هاى خود قرار داده و به فعاليت هاي ورزشي اهميّت دهيد، چون اين نوع فعاليت ها، دريچه اي براي خروج فشارهاي ناشي از تراكم انرژي انباشته شده محسوب مي گردد.
4- موقعيت هايي كه در آن افكار گذشته بيشتر به سراغ شما مي آيد را شناسايي و از قرار گرفتن در این موقعیت ها خودداري كنيد و به محض هجوم افكار خيالي، مكان خود را تغيير دهيد.
5- كشي به مچ دست خود ببنديد و با شروع خيالپردازي در مورد گذشته، آن كش را كشيده و رها كنيد طوري كه اندك سوزشي به دست تان وارد شود آنگاه شروع به شمارش معكوس نماييد؛ مثلاً عدد 100 را انتخاب كنيد و سعي نماييد هفت تا هفت تا از آن كم كنيد تا به صفر برسيد؛ با احساس دردى كه روى مچ دست تان ايجاد مى شود، از آن فضاى روانى فاصله می گیرید و ناخودآگاه موضوع ذهنى تان عوض می شود.
6- اگر موقعیت ازدواج دارید، با همراهی خانواده به خواستگاری دختر مناسبی بروید و با ازدواج با او گذشته را به فراموشی بسپارید.

سلام میخواستم بدونم اگر ناخواسته باعث دوستیه یک دخترو پسر بشیم و از روابط الانشون خبری نداشته باشیم تلفنی و چت باهم در ارتباط بوده باشن و به احتمال زیاد هم هستن و کمی هم تلاش برای جداییشون کرده باشیم ماهم در گناه ینها شریک هستیم؟اصلا دوستیه دخترو پسر گناه داره؟ لازم به ذکر هست که هردو دارایه دوست دختر و پسرهایه دیگه هم میباشن والا من هروقت یادم میفته عذاب وجدان میگیرم کلی به خودم لعنت میفرستم که چرااینجوری شد از خدا خجالت میکشم از اون دنیا روز حساب رسی

از این که واسطه دوستی نامشروع دختر و پسری شده اید واجب است توبه کنید و نیز اگر احتمال تاثیر بدهید باید آن ها را نهی از منکر کنید و اگر احتمال تاثیر نمی دهید نهی از منکر واجب نیست. اگر به وظیفه ات عمل کنید و واقعا و از ته دل توبه نمایید و ازخداوند طلب بخشش کنید خدای مهربان می بخشد.
يٰا عِبٰادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ لٰا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ؛ اى بندگان من كه بر خود ستم روا داشته‌ايد، از رحمت خداوند مأيوس نباشيد كه او همۀ گناهان را مى‌بخشد، همانا او بخشنده و مهربان است. (1)
پی نوشت ها :
1. زمر، آیه 50.

جهت تسهیل و تسریع در امر پاسخگوئی از این پس، پرسشهای فقهی و احکام شرعی را تنها از طریق سامانه پاسخگوئی پیامکی به شماره 30009640 ، نشانی اینترنتی http://www.30009640.ir/sms و یا تلفن 09640 مطرح نمایید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

پسری هستم که دوستان نسبتا کمی دارم ولی سعی می کنم با همه رابطه خوبی داشته باشم به همه محبت کنم لکن افراد کمی با من ارتیاط نزدیکی برقرار می کنند. نمی دانم آیا کار صحیحی انجام می دهم یا نه ؟ در ضمن چند وقتی است (3 روز) یکی از دوستانم به علت انجام یک اشتباه از جانب من با من قطع رابطه کرده و گفته است که دیگر نمی خواهد با من صحبت کند. (در ضمن من به ایشان علاقه قلبی نیز دارم) می خواستم بدانم در حال حاضر من چگونه باید با ایشان رابطه مجدد برقرار کنم و چه مراحلی را باید طی کنم ؟

بی شک شما صدها ویژگی بسیار مثبت دارید. ولی اجازه می خواهم فارغ از این ویژگی های بسیار مثبت کمی به آسیب شناسی روحیات شما برادر گرامی بپردازم.
همان طور كه مي دانيد همه انسان های سالم (و دارای استقلال روانی) از افراد وابسته گريزانند و دوست ندارند كه به هيچ وجه درقفس محبت ديگري اسير آيند. اين احتمال وجود دارد كه رويكرد شما به دوستانتان كمي از حد معمول فراتر رفته و شما به جاي دلبستگي به وابستگي به دچار شده ايد.
در فرق بين دلبستگي و وابستگي بايد گفت فرض کنید به میوه‌ای مانند آناناس علاقمند هستید و به آن «دل بسته‌اید» حال اگر روزها، ماه‌ها و سال‌ها به هر دلیلی از خوردن آن محروم بمانید، آیا در زندگی عادی و روزمره شما اختلالی ایجاد خواهد شد، آیا عملکرد روزانه شما رو به کاستی می‌گذارد؟ مسلّماً نه. شما سال‌ها از موضوع «دل‌بستگی» خود محروم می‌مانید، ولی همه امور زندگی شما بر وفق مراد است.
این نوع علاقه و تعلق را «دلبستگی» می‌گویند ،حال اگر به جای دلبستگی به آناناس به آن «وابسته» بودید، یک روز بدون آناناس نمی‌توانستید سر کنید. آدم وابسته به آناناس مثل فرد معتادی است که هر از گاهی برای به حد طبیعی رساندن سطح عملکرد خود نیازمند مصرف مواد است، پس وابستگی روانی نوعی اعتیاد است. وابستگی روانی به چیزی یا کسی باعث کاهش عملکرد در فرد می‌گردد و به نوعی فرد را از زندگی روزانه ‌و عادی خود خارج می‌سازد .فرد وابسته روانی مثل فرد معتاد، دلش به موضوع وابستگی (مثل مواد مخدر یا محبت معشوق) خوش است ، در حالی که این وابستگی عقلاً و منطقاً امری به شدت نکوهیده‌ای است.
وابستگي باعث می شود دوستانتان در كنار شما احساس راحتي و آزادي نكنند و به نوعي اسير محبت هاي بيش از حد و البته غيرعزتمندانه شما گردند. خفگي عاطفي از جمله چيزهايي است كه افراد وابسته به اطرافيان خود تحميل مي كنند.
استقلال عاطفي، مهمترين راز پايداري دوستي هاست. معمولا دو نفر که از استقلال نسبی عاطفي برخوردارند مي توانند سال ها بدون كوچكترين رنجشي با هم رفاقت نمایند.
اگر شما از استقلال عاطفي كافي برخودار بوديد حتي اشتباهات به مراتب بزرگتر از اشتباه فعلي تان احتمالا به قطع رابطه از سوی ايشان منجر نمي شد و شما مي توانستيد حتي بدون معذرت خواهي به دوستي تان ادامه دهيد. چه بسا اساساً اشتباه از جانب شما نبوده و شما به خاطر عزت نفس پايينتان بي دليل ان را به خود نسبت مي دهيد. با فرض اين كه اشتباه صددرصد از جانب شما باشد باز سعي و اصرار بر از سرگيري رابطه زیاد عزتمندانه به نظر نمي رسد و حداكثر شما بايد به يك معذرت خواهي بدون پافشاري بر از سر گيري ارتباط اكتفا نماييد.
شما بايد حق انتخاب همه اطرافيان و دوستان خود را محترم بشماريد و از دوستي به هر قيمتي پرهيز نماييد. رابطه یا محبت ديگران اگر در زندگي شما به مثابه عطر و يك امر غير حياتي باشد بي اشكال است و اگر به مثابه اكسيژن نقش حياتي در زندگي شما ايفا كند صددرصد مشكل ساز و آسیب زا به نظر می رسد.
کتاب« مهرطلبی» نوشته خانم دکتر هریت بریکر ترجمه مهدی قرچه‌داغی انتشارات پیک بهار را از طریق اینترنت خریداری کنید . ضمن مطالعه، به دستور این کتاب عمل کنید . همچنین کتاب « کی و چگونه نه بگوییم و مهرطلبی را برای همیشه رها کنید » نوشته سوزان نیومن ترجمه مهدی قرچه‌داغی انتشارات پیک بهار را تهیه و مطالعه نمایید.

ايا كسي كه يه دختر رو دوست دارد يعني معشوقش هست و هيچ هوسي در وجود ان ندارد ولي با ان حرف ميزند ايا گناه هست؟هي خواهش دارم از شما ميشه پاسخ را به ايميلم ارسال كنين شرمنده ميشم

تا زمانی که بین شما و دختر مورد سؤال عقد شرعی ازدواج خوانده نشده است با هم نامحرم هستید و با سایر نامحرم ها هیچ فرقی ندارید و باید تمام احکام نامحرم را بین خودتان رعایت کنید.
یعنی دست دادن یا صحبت کردن با قصد لذت و یا نگاه با قصد لذت به همدیگر حرام است. (1) البته صحبت کردن معمولی در مورد مسائل زندگی و احوال گرفتن از هم دیگر، در صورتی که همراه با قصد لذت نباشد و حجاب کامل داشته باشد اشکال ندارد. ابراز علاقه نیز نباید موجب گناه باشد. توصیه می کنیم برای پرهیز از گناه و تبعات احتمالی ، از خانواده دختر خواستگاری رسمی کنید و عقد محرمیت، دائم یا موقت بخوانید و پس از محرمیت هر گونه لذت شرعی برای هردو طرف مجاز می باشد.
با توجه به ضرورت انتخاب مرجع تقليد در عمل به تكاليف شرعي و همچنين وجود اختلاف نظر مراجع عظام تقليد در برخي مسائل، لطفاهروقت سوال شرعی می پرسید مرجع تقلید خود را مشخص کنید تا مطابق نظرمرجع شما پاسخ داده شود
پی نوشت :
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 2433 ( نظر آیت الله خامنه ای مطابق با نظر امام خمینی می باشد).

جهت تسهیل و تسریع در امر پاسخگوئی از این پس، پرسشهای فقهی و احکام شرعی را تنها از طریق سامانه پاسخگوئی پیامکی به شماره 30009640 ، نشانی اینترنتی http://www.30009640.ir/sms و یا تلفن 09640 مطرح نمایید.

با سلام مدتی قبل با دختری در محل کار آشنا شدم و با هم دوست شدیم( که البته اولین بارم نبود با یه دختر ...)حدود 1.5 سال دوست بودیم و قرار ازدواج هم نداشتیم تا اینکه به خاطر مسائلی اون از شرکت رفت و رابطه ما تمام شد البته رابطه ما خیلی به هم نزدیک بود و اون به من خیلی وابسته بود و مسائل شرعی رو رعایت نمی کردیم... حالا مشکلم اینه بعد از 1 سال فکر این دختر حتی یک لحظه هم از ذهنم دور نمیشه و بدون اینکه بخوام بهش فکر میکنم با اینکه خیلی اذیتم کرده و دوست ندارم دیگه ببینمش اما... خداوند به من ظاهری زیبا بخشیده و به خاطر این موضوع خیلی راحت با خانمها ارتباط برقرار میکنم و بعد از این دختر هم رابطه دوستی داشتم ولی تاثیری نداشت و ذهنم درگیرشه لطفا بهم بگین ممکنه این موضوع ناشی از این باشه که اون هنوز به من فکر میکنه و افکار من تحت تاثیر افکار اونه من قبلا رابطه های جدیتری داشهتم و اما این مشکلو نداشتم تو اینترنت خیلی جستجو کردم اما نتیجه ای نگرفتم لطفا راهنماییم کنید. باتشکر

اجازه می خواهم کمی آسیب شناسانه و نه همدلانه به نامه شما نظری بیفکنم. امید است دل آزرده نگردید و در آن بیش تر تأمل نمایید.
ضمن ابراز تأسف از شرايط به وجود آمده توجه شما را به نكات ذيل جلب مي نمايم:
1. اشتغال ذهني مکرر و طولاني مدت شما به دختر مورد نظر حكايت از وسواسي بودن آن دارد. افكار وسواسي افكاري هستند كه به صورت غير اختياري و به صورت تكرار شونده به ذهن فرد مبتلا هجوم مي آورند و فرد با اين كه خواهان قطع رشته افكار مزاحمش مي باشد، ولي گويا چاره اي جز نشخوار ذهني آنان ندارد. وسواس فكري ريشه در اضطراب بالاي فرد دارد و هر چيزي كه اضطراب فرد را پايين بياورد سهم بسزايي در كاهش هجوم افكار وسواسي دارد.
2. همان طور كه مي دانيد ذات رابطه خارج از چارچوب با جنس مخالف با استرس و اضطراب آميخته است و رابطه با جنس مخالف فارغ از عدم جواز شرعي اش به خاطر ماهيت استرس زايش جواز روان شناختي ندارد. متاسفانه گویا شما با خويشتنداري هيچ ميانه اي ندارید و آزاد و رها از همه قيود شرعي و روانشناختی بر اين عمل اضطراب زا پاي مي فشريد.
همان طور كه نمي توان آتش را با آتش خاموش كرد. اضطراب ناشي از رابطه با غير همجنس را نمي توان با رابطه با دختران ديگر فرونشاند. البته اصل رويكرد شما به رابطه با جنس مخالف نيز ماهيتي وسواسي دارد و شما به نوعي به وسواس جنسي و شبه جنسی دچار شده ايد.
3. وسط دعوا حلوا خيرات نمي كنند و اگر شما از سر گردن كشي و نافرماني با فرامين الهي به جنگ در آييد. نبايد توقع داشته باشيد كه خداوند و تمام جهان خلقت از سر دوستي با شما وارد تعامل شوند. گناه گناه است و پيامدهاي دنيوي و اخروي گناه با چشم بستن شما بر حقيقت گناه، منتفي نخواهد شد. آرامش فقط در گرو گردن نهادن شما به خواسته هاي يگانه آرامشگر واقعي يعني خداوند مي باشد و در غير اين صورت شرايط شما به مراتب بدتر و بدتر خواهد شد.
4. ظاهر زيبا، باطني دارد و آن اين كه در پس آن ده ها و صدها آزمايش ريز و درشت الهي نهفته است. اي كاش اين ظاهر زيبا را خرج آرامش و اسايش خود مي كرديد و نه اضطراب و افسردگي ...
5. به عنوان كارشناس ارشد روانشناسي به شما برادر گرامي توصيه مي كنم كه براي رهايي از باتلاقي كه در آن گرفتار آمده ايد به حل مشكل وسواس جنسي احتمالی خود بپردازید. براي اين منظور بايد فارغ از موافقت يا مخالفت شما با مطالب بالا در اسرع وقت به يك روانپزشك با تجربه مراجعه نماييد. به احتمال زياد بدون دارو درماني موقت بهبودي ميسر نيست و شما مجبوريد باقي عمر خود را مصروف افكار آشفته و رفتار آغشته به گناهان نماييد. به ياد داشته باشيد كه طرف مقابل شما انسان است و هر گونه ناكامي ايشان آتشي بر خرمن زندگي شما خواهد افكند. آه اين دختران که به نوعی دست خورده عاطفی یا... شما می گردند یك لحظه گریبان شما را رها نخواهد كرد.

صفحه‌ها