معارف قرآن

می خواستم معرفت و شناخت کاملی از قرآن داشته باشم بهتره چه کتابهایی رو بخونم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
1. با قرآن آشنا شو و آن را تلاوت کن . سعي کن عربي را حداقل تا حدي فرا بگيري که ترجمه آيات را متوجه شوي.
2. هر روز يک يا دو حزب را بخوان و در معناهاي آن دقت کن.
3. به دستور هاي قرآن عمل کن و از قرآن و خدا بخواه به تو نورانيت و فهم قرآن عطا نمايد.
4. با تفسير هاي قابل فهم براي عموم مثل تفسير نور از آقاي قرائتي يا تفسير نمونه از آقاي مکارم شيرازي و تفسير هاي آقاي مطهري و...دمساز شو.
اگر اين گام ها را برداري ، گام هاي بعدي روشن خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

در کجای قران نوشته شده که باید در روز 17 رکعت نماز خواند و 30 روز روزه گرفت اصلا در قران در مورد این دو موضوع مهم به طور جزئی و دقیق چه چیزهایی نوشته شده ممنون میشم اگه نام سوره و ایه ذکر شود با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در مورد اصل نماز و پنج وقت آن در قرآن اشاره شده است، ولي به عدد رکعات نماز اشاره اي نشده و پيامبر گرامي اسلام آن را به تفصيل بيان کردند.
در قرآن عدد ركعات نماز و حدّ نصاب و ميزان زكات و كيفيت حج و عدد طواف بيان نشد تا هر يك را پيغمبر تفسير و بيان فرمود. (1)
محمد بن يعقوب كلينى از على بن ابراهيم و او بعد از هفت واسطه از ابو بصير نقل كرده : از امام جعفر صادق عليه السلام راجع به آيه« يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً »پرسيدم،فرمود: (2)در باره على بن ابى طالب و حسن و حسين عليهم السلام نازل گشته ، گفتم : مردم مى‏گويند در اين آيه اسمى از اينان برده نشده است. امام فرمود: به مردم بگو وقتى كه آيات نماز بر پيامبر نازل شد ،تعداد ركعات نمازهاى پنج گانه تعيين نشده بود. رسول خدا تعداد ركعات نماز را بيان فرمودند.(3)
خداوند متعال در اين آيه مباركه اساس كامل حكومت در اسلام را طرح ريزى نموده و دستور مى‏دهد فرمان بردارى خدا واجب و روان كردن قانون و شريعت او ضرورى است. بر كساني كه ايمان آورده‏اند ،لازم است فرمان خدا را برند و از پيامبر نيز كه فرستاده خداست ،فرمان پذيرند.

به روزه ماه مبارک رمضان به طور مشخص در قرآن اشاره شده است.
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَريضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (4)
(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهى كه قرآن، براى راهنمايى مردم ، و نشانه‏هاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن كس از شما كه در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! آن كس كه بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است كه اين روزها را تكميل كنيد؛ خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، بزرگ بشمريد؛ باشد كه شكرگزارى كنيد!
در هر صورت برخي از احکام شرعي در سنت و روايات آمده است . سنت و عمل پيامبر و اهل بيت ، بيانگر و مفسر قرآن است . دليل قرآني آن، آيه شريفه «ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا» (5) است (آنچه را که پيامبر براي شما آورد بگيريد و از آنچه نهي کرده پرهيز کنيد ) آيه ديگر« اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم ؛(6) از خدا و از پيامبر و از اولي الامر اطاعت کنيد » اين اطاعت به معناي تبعيت کامل و جاري در تمام امور زندگي انسان ها است . از جمله اين امور بيان احکام الهي است. البته آيات ديگري هم وجود دارند که بيان مي کنند سنت پيامبر و اهل بيت (ع) به عنوان حجت الهي براي بيان احکام مي باشد .
به هر حال اگر قرار باشد همه جزييات احکام ديني در کتاب خدا ذکر شود، چون موارد جزئي بسيار فراوان است ، بايد قرآن حدودا 20 تا 30 جلد کتاب قطور مي شد .
پس اگر در قرآن کريم به تمامي جزئيات تکاليف ديني اشاره نشده است ، خداي متعال اين وظيفه را به پيامبر و ائمه معصومين (ع) واگذار کرده اند . بنابراين نحوه نماز خواندن پيامبر براي ما حجت شرعي است که بدانيم تکليف خود را ادا کرده ايم .
علاوه بر اين، نحوه خواندن نماز يا گرفتن روزه توسط پيامبراکرم (ص) براي عموم مسلمانان بيان شده است.امامان شيعه (ع) که جانشينان واقعي حضرتند و معصوم از اشتباه بوده واز طرف خداوند به امامت منصوب شده اند، کيفيت نماز يا روزه را براي ما بيان کرده اند.
اگر بخواهيد با موارد جزئي آياتي که در زمينه احکام در قرآن هست، آشنا شويد، لازم است به کتاب هاي تفسير آيات الاحکام مانند فقه القرآن قطب راوندي و مسالک الافهام کاظمي مراجعه کنيد .
پي نوشت ها :
1. تفسير روان جاويد، ج‏2، ص 2.
2. نساء (4) آيه 59.
3. أنوار العرفان في تفسير القرآن، ج‏8، ص 415.
4. بقره(2) آيه 185.
5 . حشر (59)آيه 7 .
6 . نساء (4)آيه 59 .

عمل به استخاره لازم است؟

 

امام علي عليه السلام: بسيارىِ بخل ، جوان‏مردى را زشت و برادرى را تباه مى‏كند . غرر الحكم و درر الكلم 5508

 

پرسش 1:
ازدواج شرح دختري هستم که مي خواهم با پسري ازدواج کنم که 4 سال است همديگر را خوب مي شناسيم و در يک سطح فرهنگي و عقيدتي و مالي هستيم. مادرش قبل از خواستگاري از من و بدون اينکه مرا بشناسد ، استخاره کرده و بد آمده است.
پاسخ:
پرسشگر گرامي؛ با عرض سلام و تشکر از ارتباط و اعتمادتان.
شرعا عمل طبق استخاره لازم نسيت، يعني اگر كسي استخاره نمود و استخاره بد آمد ، باز مي تواند با توكل بر خدا و انجام عمل خير مانند پرداخت صدقات ، برخلاف استخاره اقدام كند.
استخاره به معناى طلب خير است؛ يعنى انسان از خداوند بخواهد كه او را به نيكى و خير برساند و اين به معناي دعا كردن و طلب خير كردن است، اما استخاره بعدها به تفأل بر قرآن و انجام با تسبيح يا به نحو ديگر (استخاره ذات الرقاع ) مصطلح شده است. مردم از استخاره، تفأل را مى‌فهمند و متأسفانه بسيارى از مردم نمى‌دانند كه استخاره چيست و در چه مواقعى مى بايست استخاره كرد! آيا اگر استخاره، خوب يا بد آمد، الزام‌آور است يا خير؟ يعنى اگر كسى برخلاف استخاره عمل كرد ،بايد منتظر عواقب آن باشد يا آن كه عواقبى در پى نخواهد داشت؟
خداوند انسان را عاقل آفريد كه با كمك عقل بتواند از گمراهى و ظلمت نجات پيدا كند.
عقل در تمام ابعاد زندگى چون چراغ هدايتى است كه نورافشانى كرده و جهالت را از بين مى‌برد.
عاقل مى بايست در هنگام تصميم بر هر كارى ابتدا عقل خود را حاكم كرده و از آن نظر بخواهد، مثلاً براى ازدواج، عقل مى گويد: فردى را براى همسرى برگزين كه داراى اصالت خانوادگى بوده و از اخلاق و ايمان برخوردار باشد.
فهم اين موضوع همگانى است. كيست كه نداند؟
پس انسان ابتدا به عقل مراجعه مي كند. عقل آن اندازه اهميت دارد كه در شرع يكى از منابع استنباط احكام به شمار آمده است و رابطه نزديكى با شرع و دين دارد.
عامل ديگرى كه همسو با عقل است، مشورت است كه مى تواند تأثير بسيارى در رفع اضطراب و شك بگذارد. قرآن مى فرمايد: «و شاورهم فى الامر؛ اى پيامبر! در كارها با آنان مشورت كن».(1)
حال اگر عقل و مشاوره راه به جايى نبرد و هنوز زاويه‌هايى وجود دارد كه ناشناخته مانده است، در اين صورت براى اطمينان خاطر و نجات از سردرگمى، به شخص عالمى مراجعه كرده و از او مى خواهند كه استخاره كند تا با راهنمايى كتاب آسمانى، از حيرت و اضطراب بيرون آيد. بنابراين استخاره تنها براى آن است كه انسان را از ترديد و دو دلى بيرون بياورد و اشاره به خير و شر بودن ندارد.
در انجام كار خير نيازي به استخاره نيست ، زيرا انسان نبايد در انجام كار خير ترديد و شك نمايد. اين گفته معروف كاملا صحيح است كه : كار خير نياز به استخاره ندارد . اما گاهي اصل كار، خير است ، ولي مورد ازدواج ، پس از مشاوره و بررسي عقلي اگر ترديد بود ، مي تواند براي رفع ترديد و تحير با قرآن يا با تسبيح استخاره كند .
امام خميني (ره)در پاسخ اين سؤال كه وقتى در عمل چيزى استخاره كرديم ، بد آمد، آيا استخاره ملاك عمل است ؟ فرمود: استخاره از اصول اعتقادي نيست كه اعتقاد به آن لازم باشد و در مورد تحيّر مانع ندارد.(2)
همان طور كه از فتواى فوق استفاده مى شود، عمل طبق استخاره لازم نيست و نياز به استخاره مجدد ندارد . بنابراين اگر با هم سازگاري و تفاهم اخلاقي و... داريد ، مي توانيد زندگي موفقي را پايه ريزي كنيد و از خداوند كمك بخواهيد. رضايت خانواده مهم است . پسر سعي كند كه رضايت مادر خود را نيز كسب كند. استخاره مادر هر چه بود ، مربوط به قبل از خواستگاري بود و صرفاً براي بيرون آمدن از ترديد .حال كه خواستگاري آمدند ، ديگر جايي براي ترديد كردن و دنبال استخاره رفتن نيست.
موفق باشيد.
پي‌نوشت‌ها:
1. آل عمران (3 ) آيه 159.
2. استفتاآت ، ج 2 ،ص 28 ،مسئله 74.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

دلیل بوسیدن قبر اهل بیت ع چیست؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
1.منبع احکام و معارف اسلام فقط قرآن نيست، بلکه قرآن (کتاب)،سنت(سخن و رفتار پيامبر و جانشينان معصوم ايشان) و عقل است. بنا بر اين ما نبايد همه چيز را در قرآن بيابيم.
2.به بيان قرآن، پيامبر مبين و مفسر و معلم و تعليم دهنده قرآن است(1) . رسول خدا جانشينان معصومش و عترتش را بعد از خود به اين مقام و شان منصوب کرده است.(2)
3. هر کاري که سيره و سنت عاقلان در طول تاريخ باشد ، جايز است مگر اين که به حکم صريح عقل يا نقل(قرآن و روايات) منع شده باشد.
4. تبرک و برکت جويي و عرض ارادت به محبوبان خدا سيره همه عاقلان در طول تاريخ بوده ، سيره توسط قرآن يا روايات نفي نشده و نهي نگرديده ،پس بر جواز خود باقي است.
5 .پيامبران و امامان محبوب هاي خدا هستند . عرض ارادت به محبوب هاي خدا ، هم مورد امر خداست و هم مطلوب خدا مي باشد.
6. کساني که بوسيدن قبر اولياي خدا را ممنوع مي شمرند، بايد دليل قطعي و محکم بر حرام بودن اين کار ارائه دهند ،ولي کساني که اين کار را که سيره عاقلان در طول تاريخ بوده، جايز مي دانند، محتاج به ارائه دليل قرآني و روايي نيستند، زيرا همين نبودن منع، خود دليل بر جواز است.
7. در ادبيات عرب نقل شده که مجنون دست و پاي حيواني را که از خانه محبوبش ليلي عبور کرده بود، مي بوسيد. افراد کوته فکر و بي توجه بر او عيب کردند که اين حيوان کثيف و نجس است و از خانه و کاشانه اي که مشتي سنگ و خاک است، عبور کرده و نبايد دست و پايش را ببوسي . مجنون اين شعر را در جواب شان خواند:
و ما حب الديار شغفن قلبي و لکن حب من سکن الديارا
اين محبت خانه اي که اين حيوان از آن جا گذشته نيست که زواياي قلب مرا اشغال کرده ، بلکه قلب من پر از محبت کسي است که در آن خانه ساکن است.
اگر دست و پاي حيوان را مي بوسم، نه به خاطر اين است که از آن خانه و از روي آن سنگ ها و گل ها عبور کرده ،بلکه بدان جهت مي بوسم که از ديار محبوب آمده است.
مگر بوسيدن حجر الاسود مستحب نيست و مگر سنت رسول خدا نبوده ؟ چرا اين کار پسنديده است؟مگر بيش از يک سنگ است؟آيا کسي که سنگ قبر پيامبر يا در و ديوار خانه پيامبر يا مرقد پيامبر را مي بوسد، به آن سنگ و گل و چوب اداي احترام مي کند يا به روح آن کسي که در آن خانه و مرقد دفن است؟
8. مگر تابوت سکينه در بني اسرائيل محترم و مورد تبرک نبود؟(3) مگر اين تابوت و صندوق جز جايگاه الواح تورات و ماترک موسي و هارون بود؟
وقتي صندوقي که جايگاه الواح تورات است و... اين قدر برکت دارد که ملائکه آن را حمل مي کنند و بني اسرائيل آن را در جنگ ها جلو سپاه مي برند تا موجب برکت و فتح براي آنان باشد ...، قرآن به اجمال اين مطالب را بيان مي کند . در روايات به تفصيل آمده :چگونه قبري که حاوي جسم مطهر پيامبر خدا است، موجب برکت نباشد و تبرک بدان ممنوع باشد؟
9. مگر لباس حضرت يوسف وسيله شفاي چشم پدر نشد و يک پيامبر از اين لباس برکت نگرفت و با ماليدن آن به چشم خود بينايي اش را به دست نياورد؟(4)
اين مطالب چنان واضح و قطعي است که احتياج به دليل ندارد. علاوه بر اين که دلايل قرآني و روايي آن نيز بسيار است اما براي کساني که به عقل و نقل تسليم باشند و براي منکران جز آتش قهر خدا بيدار گري نيست:
وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في‏ أَصْحابِ السَّعير؛
مى‏گويند: اگر ما مى‏شنيديم يا تعقل مى‏كرديم، اهل اين آتش سوزنده نمى‏بوديم‏
پي نوشت ها:
1.نحل(16)آيه44؛بقره(2)آيه129 و..
2. حديث متواتر ثقلين.
3.بقره(2)آيه248.
4. يوسف(12)آيه 93.

حجاب - پوشش - قرآن

امام على عليه السلام:
بينديش سپس سخن بگو. عيون الحكم والمواعظ ، ح 6084.

پرسش 1:
حجاب زنان شرح لطفا راجع به حجاب زنان در زمان حضرت رسول (ص) و علي (ع) توضيح فرماييد؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در عصر پيامبر (ص) و حکومت امام علي(ع) حدود و احکام الهي در جامعه رعايت مي‌شد . مسائلي که جزو محرمات و منکرات به حساب مي‌آمد، از آنها جلوگيري به عمل مي‌آمد.
در قرآن كريم، آياتي چند به طور صريح، در مورد وجوب حجاب و حد و كيفيت آن نازل شده است. در سوره نور، طي آيه مفصلي آمده است:
« ... و به مردان مؤمن بگو كه چشم هاي خود را فرو پوشند و نيز دامان خويش را، كه براي ايشان پاكيزه تراست. همانا خداوند به آنچه انجام مي دهند، آگاه است. و به بانوان با ايمان بگو چشم هاي خود را فرو پوشند و عورت هاي خود را از نگاه ديگران پوشيده نگاه دارند و زينت هاي خود را جز آن مقداري كه ظاهر است، ننمايند و زينت هاي خود را آشكار نسازند، مگر براي شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، زنان هم كيششان، كنيزانشان، مردان سفيهي كه تمايلي به زنان ندارند، و يا كودكاني كه از امور جنسي بي اطلاع اند (غيرمميز). و پاهاي خود را بر زمين نكوبند تا زينت هاي پنهان شان آشكار شود. همگي به سوي خداوند باز گرديد، اي مؤمنان! باشد كه رستگار شويد» (1)
همچنين در سوره احزاب آمده است:
«اي پيامبر! به همسران و دختران خويش و بانوان با ايمان بگو كه روپوش خود را برگيرند تا به عفاف و حريت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگيرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است» (2)
«اي زنان پيامبر! شما اگر تقوا داشته باشيد، همانند ديگران نيستيد. بنابراين، هرگز نرم و نازك با مردان، سخن مگوييد تا آن كه دلش بيمار است، به طمع افتد. بلكه متين و نيكو سخن بگوييد و خانه را منزلگاه خويش قرار دهيد و هرگز مانند دوره جاهليت نخستين، [براي نامحرمان] آرايش و خود آرايي نكنيد و نماز را برپا داريد زكات را بپردازيد و از خدا و رسولش اطاعت نماييد (3)
حجاب در روايات:
پيامبر و معصومين (عليهم السلام) علاوه بر تاكيداتي كه بر رعايت حجاب داشته اند، با ارائه دستورعمل هايي، جامعه اسلامي را به سوي تهذيب و پاكي، رهنمون گشته اند.
روزي اسماء - كه خواهر زن پيامبربود-، با جامه بدن نما و نازكي به خانه پيامبر آمد. پيامبر، روي خود را از او برگرداند و فرمود: «اي اسماء، زن به حد بلوغ رسيد، نبايد جايي از بدن و اندامش ديده شود، مگر صورت و دست ها (4)
امام علي(ع) نيز همانند پيامبر بر زنده نگهداشتن احكام و دستور الهي و سنت‌ها تأکيد دارد. ايشان مي‌فرمايد:
«ليس على الامام إلاّ ما حُمّلَ من أمر ربّه... والاحياء للسنّة؛(5) بر امام نيست جز آن چه از امر پروردگار به عهده او واگذار شده است... و زنده کردن سنت‌ها».
در جاي ديگر، يکي از وظايف مهم حاکم و رهبر را امر به معروف و نهي از منکر و اقامه حدود الهي مي‌شمارد: «لابدّ للأمّة من إمام... فيأمرهم وينهاهم ويقيم فيهم الحدود».(6)
روشن است که بي حجابي، از منکرات اسلام است که بايد از آن نهي شود و علي(ع) که اين وظيفه را براي حاکم معين مي‌کند، اولين فردي است به آن عمل مي‌کند.
در دوران صدر اسلام رعايت پوشش و حجاب مورد توجه توده مردم(اعم از مسلمان و غير مسلمان) بود و مانند اين عصر بي حجابي و بدحجابي رايج نبود. بنابر اين به نظر مي‌رسد در باره رعايت حجاب و پوشش اسلامي، در آن عصر مشکلي که امروزه وجود دارد، وجود نداشت.
ضرورت پوشش اسلامي و اجبار به حجاب در عصر ما گرچه عواقب و پيامدهاي سويي در پي دارد ، ولي آزاد گذاشتن بانوان در پوشش كه غالباً به صورت استفاده ابزاري در مي آيد ، عوارض و مفاسد بيشتري در پي خواهد داشت و زمينه فساد و فحشا در جامعه گسترش مي‌يابد.
بنابراين با تمام عوارضي که اجبار حجاب ممکن است به دنبال داشته باشد، چون رعايت حجاب و حفظ عفت عمومي جامعه حکم قطعي اسلامي است و قرآن به صراحت آن را بيان مي‌کند ، همچنين مفاسدي در پي بي حجابي به وجود مي آيد، منطق و عقل حکم مي‌کند که بايد با بي حجابي به صورت مناسب و مدبرانه و عاقلانه برخورد شود.
پي‌نوشت‌ها:
1. نور، آيه 31.
2. احزاب ، آيه 59.
3. همان، آيه ،32.
4. سنن ابي داود، ج2، ص383،
5. نهج البلاغه، خطبه 105.
6. بحار الانوار، ج 93، ص 41.

 

پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم: هر كار مهمّى كه در آن «بسم اللّه » گفته نشود به انجام نمى رسد . بحارالأنوار ، ج 73 ، ص 205.

 

پرسش 1:
چند آيه در قرآن در خصوص اهميت توبه وارد شده است شرح

پاسخ:
ده ها آيه در قرآن كريم وجود دارد كه تصريحا و تلويحا دلالت بر لزوم و اهميت توبه و استغفار دارد. واژه توبه و مشتقات كلمه «توب»، 87 مرتبه در 69 آيه قرآن و واژه استغفار و مشتقات كلمه« غفر» نيز234 مرتبه در 202 آيه قرآن به كار برده شده ، در آيات متعددي خداوند متعال، خود را خدايي توّاب و رحيم و ودود و غفور و غافر و غفّار و ... ‏ معرفي كرده است.
ما به عنوان نمونه به برخي از آيات كه تصريح به لزوم توبه دارند اشاره مي‌كنيم.
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار(1)؛اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به درگاه خدا توبه‏اى راستين كنيد، اميد است كه پروردگارتان بدي‌هايتان را از شما بزدايد و شما را به باغ هايى كه از زير [درختان‏] آن جويبارها روان است درآورد»
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيما(2) ؛اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند، پيش تو مى‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏خواستند و پيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش مى‏كرد، قطعاً خدا را توبه‏پذيرِ مهربان مى‏يافتند»
«أَ فَلا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَهُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيم‏؛(3) چرا به درگاه خدا توبه نمى‏كنند، و از وى آمرزش نمى‏خواهند؟ در حالى كه‏ خدا آمرزنده مهربان است.»
«وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى‏ قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمين‏(4) ؛ اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد، سپس به سوى او بازگرديد، تا (باران) آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و نيرويى بر نيرويتان بيفزايد! و گنهكارانه، روى (از حق) بر نتابيد!»
«أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ(5) ؛آيا ندانسته‏اند كه تنها خداست كه از بندگانش توبه را مى‏پذيرد و صدقات را مى‏گيرد، و خداست كه خود توبه‏پذير مهربان است؟»
«ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحيم‏(6) ؛ [با اين همه‏] پروردگار تو نسبت به كسانى كه به نادانى مرتكب گناه شده، سپس توبه كرده و به صلاح آمده‏اند، البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است‏»
«وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون‏(7) ؛ اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن‏] به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد»
اين ‌ها نمونه‌اي از آياتي است دلالت بر اهميت و لزوم توبه و استغفار دارد.
پي‌نوشت‌ها:
1. سوره تحريم، آيه 8
2. سوره نساء، آيه 64
3. سوره مائده، آيه 74
4. سوره هود، آيه 52
5. سوره توبه، آيه 104
6. سوره نحل، آيه 119
7. سوره نور، آيه 31

آيه اي از قرآن كه انسان را دعوت به انديشيدن درباره  محيط پيرامون خود مي كند بيان كنيد.

آيات متعددي از قرآن كريم انسان ها را به تفكر در خلقت آسمان ها و زمين و محيط پيرامون خود دعوت مي نمايد. تفكر در برخي از موارد آثار اعتقادي و در برخي از موارد آثار اخلاقي دارد.
در بُعد اعتقادي، تفكر و سير در خلقت، همانند نگاه كردن به آينه اي است كه انسان را به امر ديگري رهنمون مي سازد؛ يعني مخلوقات، آيه و نشانه اي از حقانيت وجود خدا هستند :
« سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق‏؛(1)
به زودى نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جان شان به آن ها نشان مى‏دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است‏».
خداوند از راه هاي گوناگوني انسان ها را به اهميت تفكر در خلقت خود و محيط پيرامون خود دعوت مي نمايد؛ در برخي از موارد در وصف انسان هاي عاقل مي فرمايد:
« الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَاما وَ قُعُودا وَ عَلىَ‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ؛(2)
همان ها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، آن گاه كه بر پهلو خوابيده‏اند، ياد مى‏كنند . در اسرار آفرينش آسمان ها و زمين مى‏انديشند (و مى‏گويند:) بار الها! اين ها را بيهوده نيافريده‏اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!»
در برخي از موارد انسان هاي غافل را سرزنش مي نمايد و مي فرمايد:
« أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ النَّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَكافِرُون‏؛ (3)
آنان با خود نينديشيدند كه خداوند، آسمان ها و زمين و آنچه را ميان آن دو است جز به حق و براى زمان معيّنى نيافريده است؟! ولى بسيارى از مردم (رستاخيز و) لقاى پروردگارشان را منكرند!»
اما آثار ديگري كه در تفكر پيرامون محيط خود وجود دارد، مربوط به بُعد اخلاق است . اثر آن بدين گونه است كه تفكر در احوال گذشتگان و آثار و بناهايي كه از آن ها به جا مانده، باعث عبرت گرفتن انسان هاي عاقل مي گردد . خداوند متعال انسان هاي غافل را سرزنش نموده و مي فرمايد:
« أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَما أَغْنى‏ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ؛(4)
روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آن ها بودند چه شد؟! همان ها كه نفرات شان از اين ها بيش تر، نيرو و آثارشان در زمين فزون تر بود امّا هرگز آنچه را به دست مى‏آوردند نتوانست آن ها را بى‏نياز سازد [و عذاب الهى را از آنان دور كند]».
پي نوشت ها:
1. فصلت(41) آيه 53.
2. آل عمران(3) آيه 191.
3. روم(30) آيه 8.
4. غافر(40) آيه 82.

صفحه‌ها