اخبار

امام حسین علیه السلام و همه ی لحظه لحظه های زندگی او، به ویژه حماسه ی کربلایش، تفسیر عینی و عملی قرآن از ابتدا تا انتها است.

اگر بخواهیم در جست و جوی ارتباط های مستقیم (و نه کلی و عمومی) بین امام حسین علیه  السلام و آیات قرآنی باشیم، آیات متعددی هستند که برخی اساساً بر قامت رعنای امام دوخته شده  اند و برخی، هرچند معنایی عام دارند، اما در قامت حضرت به  زیبایی، معنا و مصداق پیدا کرده  اند.
دسته ای از این آیات در سوره ی مبارکه ی اسراء قرار دارند که در این مقاله به آن ها اشاره می شود.
آیات 4 تا 8 (و قَضَینا الی بنی اسرائیلَ فی الکتابِ لَتُفسِدُنَّ فی الارضِ مَرَّتَینِ...) که ترجمه ی آن چنین است:
ما به بنى اسرائیل در كتاب (تورات) اعلام كردیم كه دو بار در زمین فساد خواهید كرد و برترى جویى بزرگى خواهید نمود. هنگامى كه نخستین وعده فرا رسد، مردانى پیكارجو را بر شما مى فرستیم (تا سخت شما را در هم كوبند، حتى براى به دست آوردن مجرمان) خانه ها را جست و جو مى كنند، و این وعده اى است قطعى. سپس شما را بر آن ها چیره مى كنیم و اموال و فرزندانتان را افزون خواهیم كرد و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرار مى دهیم. اگر نیكى كنید به خودتان نیكى مى كنید، و اگر بدى كنید باز هم به خود مى كنید. و هنگامى كه وعده ی دوم فرا رسد (آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورت هایتان ظاهر مى شود و داخل مسجد (اقصى) مى شوند، همان گونه كه در دفعه ی اول وارد شدند، و آنچه را زیر سلطه ی خود مى گیرند در هم مى كوبند. امید است پروردگارتان به شما رحم كند، اگر شما برگردید (و رفتارتان را تکرار کنید) ما نیز باز مى گردیم. و ما جهنم را زندان سخت كافران قرار داده ایم. در این آیات، سخن از دو انحراف اجتماعى بنى اسرائیل منجر به فساد و برترى جویى مى گردد به میان آمده است، كه به دنبال هر یك از این دو، خداوند مردانى نیرومند و پیكارجو را بر آن ها مسلط ساخته تا آن ها را سخت مجازات كنند و به كیفر اعمالشان برسانند.
این آیات به انسان ها درس عبرت می دهند تا بدانند خدا هیچ ظلم و ستم و تجاوز و فسادی را بدون مجازات نمى گذارد و هر ستمگری در همین دنیا دست کم به بخشی از کیفر اعمالش خواهد رسید.
آنچه از تاریخ بنى اسرائیل استفاده مى شود این است كه نخستین كسى كه بر آن ها هجوم آورد و بیت  المقدس را ویران كرد، «بُخت  نُصَّر» پادشاه بابل بود که هفتاد سال بیت المقدس به همان حال باقى ماند، تا یهود قیام كردند و آن را نوسازى نمودند. دومین كسى كه بر آن  ها هجوم برد، قیصر روم، «اسپیانوس» بود كه وزیرش «طرطوز» را مأمور این كار كرد. او به تخریب بیت  المقدس و تضعیف و قتل بنى  اسرائیل كمر بست، و این حدود یكصد سال قبل از میلاد مسیح علیه  السلام بود.(1)

منظور از «ثم رَدَدنا لکُم الکَرَّةَ علیهم» رجعت امام حسین است با هفتاد نفر از یارانش که وقتی اجل حضرت حجت فرا می رسد، امام حسین می آید و او را غسل و کفن و دفن می کند؛ سپس حضرت زمام امور را به دست می گیرد و آن  قدر حکومت می  کند که ابروانش (از شدت پیری) بر چشمانش سایه می افکند

اما در تفاسیر، روایاتی ذکر شده است که در آن ها این آیات به امام حسین علیه السلام تطبیق شده است. برای نمونه در تفسیر نور الثقلین آمده است:
در روضه ی کافی از امام صادق علیه  السلام نقل شده است که حضرت درباره ی این آیات فرمود: منظور از «دو بار فساد»، کشتن علی بن ابیطالب و تیر و نیزه زدن به پیکر امام حسن علیهما السلام است و منظور از «برتری جویی بزرگ»، کشتن امام حسین علیه  السلام است.
منظور از «وعدُ اُولاهما»، یاری و خونخواهی امام حسین است و منظور از «عباداً لنا اُولی بأسٍ شدید»، گروهی است که خداوند آن ها را قبل از قیام قائم بر می انگیزد که تک  تک دشمنان اهل بیت پیامبر را مجازات می کنند.
منظور از «ثم رَدَدنا لکُم الکَرَّةَ علیهم» رجعت امام حسین است با هفتاد نفر از یارانش که وقتی اجل حضرت حجت فرا می رسد، امام حسین می آید و او را غسل و کفن و دفن می کند؛ سپس حضرت زمام امور را به دست می گیرد و آن  قدر حکومت می  کند که ابروانش (از شدت پیری) بر چشمانش سایه می افکند.(2)
در روایتی دیگر امام صادق علیه السلام می فرماید: اولین کسی که به این دنیا رجعت می کند حسین بن علی و یزید بن معاویه و یاران او است که آن ها را دقیقاً به همان شکل جرم و جنایت خودشان مجازات می کند و می کشد، سپس امام صادق علیه السلام تلاوت فرمود: «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَیْهِمْ...»(3)
روشن است كه هرگز مفهوم این احادیث، تفسیر این آیات در محتواى لفظی نیست؛ چرا كه این آیات با صراحت تمام از بنى  اسرائیل سخن مى  گوید؛ بلكه منظور این است كه مشابه همان فسادها و مجازات های بنی اسرائیل در این امت نیز رخ مى  دهد و این  که برنامه فوق هر چند در مورد بنى  اسرائیل ذكر شده اما یك قانون كلى است در همه اقوام و ملل و یك سنت جارى عمومى است در طول تاریخ بشر.(4)
آیه ی دیگری از سوره ی اسراء که معنای عامی دارد ولی بر امام حسین علیه السلام به عنوان مصداق تام و بارز، تطبیق شده است، آیه ی 33 است: كسى را كه خداوند خونش را محترم شمرده، نكشید، مگر به  حق. و آن كس كه مظلوم كشته شده، براى ولیّ اش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم اما در قتل زیاده روی نكند؛ چرا كه او مورد حمایت است: وَ لاتَقتُلُوا النَّفسَ الَّتى حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالحَقِّ  وَ مَن قُتِلَ مَظلُومًا فَقَد جَعَلنَا لِوَلِیِّهِ سُلطَانًا فَلَایُسرِف فى القَتلِ  إِنَّهُ كاَنَ مَنصُورًا.
از امام صادق درباره ی معنای این آیه سوال شد. حضرت فرمود: این آیه درباره ی حسین علیه  السلام نازل شده است و اگر برای قصاص او همه ی اهل زمین (همه ی کسانی که در قتلش شرکت کردند یا به این کار راضی بودند) کشته شوند، زیاده روی نخواهد بود.(5)
امام باقر علیه  السلام نیز در تفسیر این آیه می فرماید: «منظور حسین بن علی است که مظلوم کشته شد. ما نیز ولیّ دم او هستیم. هنگامی که قائم ما قیام کند، از او خونخواهی خواهد کرد.»(6)
آیه ی دیگر، آیه ی 71 است که درباره ی همراهی پیروان با امامشان در روز قیامت است: یَوْمَ نَدْعُواْ كُلَّ أُنَاسِ  بِإِمَامِهِمْ...: روزی که هر گروه از مردم را با امامشان فرا می  خوانیم.

روشن است كه هرگز مفهوم این احادیث، تفسیر این آیات در محتواى لفظی نیست؛ چرا كه این آیات با صراحت تمام از بنى  اسرائیل سخن مى  گوید؛ بلكه منظور این است كه مشابه همان فسادها و مجازات های بنی اسرائیل در این امت نیز رخ مى  دهد و این  که برنامه فوق هر چند در مورد بنى  اسرائیل ذكر شده اما یك قانون كلى است در همه اقوام و ملل و یك سنت جارى عمومى است در طول تاریخ بشر

امام باقر علیه  السلام در توضیح این آیه می  فرماید: «رسول خدا با گروه و قوم خود به صحنه ی محشر خواهد آمد و امام علی در میان شیعیان خود خواهد آمد و امام حسن را گروه او همراهی می کنند و امام حسین جلودار گروه حسینیان است. هر کس میان یاران و پشتیبانانش بمیرد آن گروه با وی محشور خواهند شد.(7)
نیز می فرماید: «هنگامی که این آیه نازل شد، مسلمانان از رسول خدا پرسیدند: مگر شما امام همه  ی مردم نیستید؟ حضرت فرمود: من رسول خدا هستم برای همه  ی مردم ولی بعد از من از اهل بیتم امامانی برای مردم از سوی خدا خواهند بود که سردمداران کفر و ضلالت و پیروانشان آنان را تکذیب و به آن  ها ستم خواهند کرد. هر کس که ولایت این ائمه را گردن نهد و از آن ها پیروی نماید، از من و با من است و به دیدار من خواهد رسید. آگاه باشید هر کس که به آن  ها ستم کند و آنان را تکذیب کند، از من و با من نیست و من از او بیزارم!»(8)
پی نوشت ها:
1. تفسیر نمونه، ذیل آیه
2. تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 13
3. همان
4. تفسیر نمونه، ذیل آیه
5. تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 16
6. همان
7. تفسیر الصافی، ج 3، ص: 20
8. همان

کوفی بودن یعنی اظهار محبت به امام، ولی در فتنه «زر و زور و تزویر» رد شدن ...

بعد از پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) اکثر مسلمین در خواب غفلت فرو رفتند، با توجه به علم داشتن به حقانیت اهل بیت پیامبر، در یاری ایشان کوتاهی کردند و با سکوت خود، با ظالمین همراهی کرده و اهل باطل را مدد رساندند؛ قرآن کریم علت انحطاط جامعه  آن روز را دو عامل معرفی می کند؛ یکی اعراض و کوتاهی از ذکر خدا که مصداق بارز آن نماز است و دوم پیروی از شهوات و دنبال زخارف دنیا رفتن؛ در یک کلام، اشرافی گری و عافیت طلبی؛ «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا[مریم/59] سپس جانشین آن مردم خداپرست قومى شدند که نماز را ضایع گذارده و شهوت هاى نفس را پیروى کردند و اینها به زودى کیفر گمراهى را خواهند دید».
خداوند متعال اولین علت انحطاط جامعه مسلمین را، ضایع و فاسد کردن نماز214546 می  شمارد، سهل انگاری در این فریضه  کبری که آمد، بلافاصله بعد از آن، شهوات رانی و حرام خواری هم می آید، به همین علت است که حضرت حق می فرماید: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ[ماعون/4] واى بر نمازگزارانى که... الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ[ماعون/5] در نماز خود سهل انگارى مى کنند.»
ادا نشدن حق نماز یعنی سهل  انگاری و اعراض از ذکر خدا،که نتیجه اش سختیِ معیشت و بی  برکتیِ رزق است: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً...[طه/124] و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود...»؛ درآمد هم که بالا باشد، باز خرجش به دخلش نمی رسد، دارائیش برکت ندارد، احساس کمبود می کند؛ این وعده ی خداست، زیرا یاد خدا که رفت، شیطان در قلبش راهبری و دنیا برایش جلوه  گری می کند، به تجملات و ثروت اندوزی حریص تر، مال حرام خوردن و حقوق اضافی و نجومی از بیت المال برداشتن برایش آسان می  شود؛ شکم ها که از مال حرام پر شد، دیگر سخن حق شنیده نمی  شود؛ اینجاست که رذیلت  ها جایگزین فضیلت  ها و ارزش  های والای انسانی، جای خود را به اشرافی گری و شهوترانی خواهد داد و مقدماتِ تکرار کربلا فراهم می شود.
آن هایی که در مقابل امام حسین (علیه السلام) آمده بودند، نماز می خواندند، روزه می گرفتند، روش رفتاری داشتند، کمونیست نبودند. کسانی بودند چه بسا به ظاهر رفتارشان، رفتار اسلامی بود، پس چه طور شد این ها اینگونه شدند؟

تأثیر لقمة حرام
یک لقمه حرام درون شکم رود، چهل روز نمازش قبول نمی  شود. پیامبر می -فرماید: «روی عن رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): مَنْ أَکَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَة» اگر کسی یک لقمة حرام بخورد، نمازش تا چهل روز قبول نمی شود. حالا گسترده تر از این هم از پیغمبر نقل شده است که حضرت فرمودند: «روی عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): الْعِبَادَةُ مَعَ أَکْلِ الْحَرَامِ کَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْل» عبادت همراه حرام خواری مانند بنا کردن بنا روی شن روان است.
روایت از امام باقر (علیه السلام) است که فرمودند: «إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَصَابَ مَالًا مِنْ حَرَامٍ لَمْ یُقْبَلْ مِنْهُ حَجٌّ وَ لَا عُمْرَةٌ وَ لَا صِلَةُ رَحِمٍ حَتَّى أَنَّهُ یَفْسُدُ فِیهِ الْفَرْجُ» کسی که مال حرام به دستش آمده است، نه مکه  اش، نه عمره  اش، نه صلة رحم  اش، هیچ کدام از آنها مقبول نیست و این لقمه، حتی روی نطفه  اش اثر می  گذارد.

تأثیر لقمة حرام در کربلا
دشمنان امام حسین نماز می  خواندند، روزه می گرفتند، به هیچ دردی نمی خورد! امام حسین روز عاشورا دو مرتبه سخنرانی کرد که در تاریخ هست؛ خوارزمی می نویسد: مرتبه دوم که آمد صحبت کند، تا شروع کرد، لشکر شروع کردند به های و هوی و جنجال کردن. هلهله کردند که حرفش را گوش نکنند. حضرت به آن ها خطاب کرد: «وَیلَکُم مَا عَلَیکُم أن تَنصِتُوا إلَیَّ فَتَسمَعُوا قَولِی» وای بر شما! چرا ساکت نمی شوید که حرف های مرا گوش کنید؟! سر و صدا، جار و جنجال راه انداختید که حرف های مرا گوش نکنید؟!
« وَ إِنَّمَا أَدْعُوکُمْ إِلَى سَبِیلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِی کَانَ مِنَ الْمُرْشَدِینَ وَ مَنْ عَصَانِی کَانَ مِنَ الْمُهْلَکِینَ وَ کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی» اگر حرف مرا گوش کنید شما را هدایت می کنم و اگر نشنوید، همه تان گناهکار خواهید بود. شماها یک دسته تان تطمیع شدید، به شما پول داده اند که به جنگ با من آمده اید. «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ» شکم هایتان الآن پر از حرام است. چون لقمه حرام خورده اید، چیزی نمی فهمید و هیچ عبادتی از شما اثر نمی کند و باعث نمی شود که به حرفای من گوش دهید. (بحارالأنوار 45)
روایت از امام باقر (علیه السلام) است که فرمودند: «إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَصَابَ مَالًا مِنْ حَرَامٍ لَمْ یُقْبَلْ مِنْهُ حَجٌّ وَ لَا عُمْرَةٌ وَ لَا صِلَةُ رَحِمٍ حَتَّى أَنَّهُ یَفْسُدُ فِیهِ الْفَرْجُ» کسی که مال حرام به دستش آمده است، نه مکه اش، نه عمره اش، نه صلة رحم اش، هیچ کدام از آنها مقبول نیست و این لقمه، حتی روی نطفه  اش اثر می گذارد.
چرا که عده ای که عمرسعد از کوفه آورده بود، غذاهایشان را همراه خودشان آورده بودند؟ تمام غذاهایشان از بیت المال مسلمین بود. چند روز که آنجا بودند، عمرسعد به آنها غذا می داد. از کجا این  ها را آورده بود؟ همه اش از بیت  المال مسلمین بود. مال مسلمین را به حرام آورده بود و در شکم این  ها می ریخت. لذا شکم همه از حرام پر بود. نماز می خواندند، ولی مال حرام مانع اثرگذاری نماز بود. اصلاً گوش نمی کردند؛ جار و جنجال راه می اندازند که صدای امام را نشنوند.

کلام آخر:
شهید محمد جهان آرا می گفت: بچه ها اگر شهر سقوط کرد خیلی جای نگرانی نیست دوباره فتحش می  کنیم، مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند.
حسین بن علی ها بی سر، شیخ فضل  الله ها حلق  آویز، نواب صفوی ها ترور، خمینی ها و زکزاکی  ها شکنجه، تبعید و حبس شدند تا جوامع اسلامی بیدار شوند و بیدار بمانند.

منابع: 
سایت فارس 
بیانات حاج اقا مجتبی تهرانی 
کتاب «منزلت امام حسین (علیه السلام)» نوشته حجت الاسلام و المسلمین اسد الله محمدی نیا

 

به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری سالارشهیدان
به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان، ویژه نامه خیمه عزای سیدالشهداء در انجمن گفتگوی دینی منتشر شد.

به گزارش خبرنگار پاسخگو، ویژه نامه ماه محرم با عنوان خیمه عزای سیدالشهداء علیه السلام ، به مناسبت ایام سوگواری سالار شهیدان در انجمن گفتگوی دینی (http://www.askdin.com) منتشر شد.
کتابخانه حسینی با کتابهای همچون کتابشناسی محــــرم، کتاب زیارت ناحیه مقدسه امام ‏زمان عجل الله تعالی فرجه شریف، سخنرانیهای مکتوب محرم (ویژه اهل منبر)، زندگانى حضرت زينب سلام اللّه عليها(کتاب)، كتاب موبايل چهل حديث امام حسین علیه السلام، دانلود کتاب مرثیه و روضه خوانی ویژه مبلغین ومداحان، دانلود - شبهات محرم - پاسخهای برگزیده ویژه ماه محرم، غروب دهم - داستان مصور نبرد امام حسين (علیه السلام )در روز عاشورا، شبهات محرم، داستانهاي شگفت از زيارت عاشورا و تربت سيدالشهداعلیه السلام، غروب دهم داستان مصور نبرد امام حسين (علیه السلام )در روز عاشورا، مقتل امام حسین علیه السلام، مقتل علی اکبر، مقتل العباس، سیصد و سیزده نفر شهداء حسینی، سوگنامه كربلا (ترجمه لهوف )، حماسه حسيني، در دسترس استفاده عموم قرار دارد.
در بخش دیگری از این ویژه نامه, نرم افزارهای عاشورایی با توجه به مناسبت ایام عزاداری فهرست شده و امکان دریافت ایجاد شده است.
از جمله بخش های این ویژه نامه بخش پرسش ها و شبهات است که در این بخش سوالات و شبهات مختلف پیرامون قیام اباعبدالله الحسین و یاران وفادار ایشان مطرح و پاسخ گفته شده است.
نوای محرم و محرم به روایت تصویر نیز از بخش های چندرسانه ای این ویژه نامه می باشد.
برای مشاهده و استفاده از ویژه نامه خیمه عزای سیدالشهداء علیه السلام , اینجا کلیک کنید.

عاشورا پيامها و درسهايي دارد. عاشورا درس مي دهد که بايد براي حفظ دين فداکاري کرد. در راه قرآن بايد از همه چيز گذشت.

عاشورا پيامها و درسهايي دارد. عاشورا درس مي دهد که بايد براي حفظ دين فداکاري کرد. در راه قرآن بايد از همه چيز گذشت. درس مي دهد که در ميدان نبرد حقّ و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پيرو جوان، شريف و وضيع، امام و رعيّت، همه با هم در يک صف قرار مي گيرند و جبهه ي دشمن با همه ي تواناييهاي ظاهري، بسيار آسيب پذير است. همچنان که جبهه ي بني اميّه به وسيله ي کاروان اسيران عاشورا در کوفه آسيب ديد، در شام و در مدينه آسيب ديد، بالاخره هم به فناي جبهه ي سفياني منتهي شد. درس مي دهد که در ماجراي دفاع از دين، بيشتر از همه چيز براي انسان بصيرت لازم است. بي بصيرتها فريب مي خورند و در جبهه باطل قرار مي گيرند، بدون اين که خود بدانند. همچنان که در جبهه ي ابن زياد کساني بودند که از فسّاق و فجّار نبودند، بلکه از بي بصيرتها بودند.
اينها درسهاي عاشورا است. البتّه همين درسها کافي است که يک ملت را از ذلّت به عزّت برساند. همين درسها مي تواند جبهه ي کفر و استکبار را شکست بدهد. درسهاي زندگي سازي است (1)

استقامت حسيني
درمورد امام حسين عليه السلام استقامت به اين صورت است که او تصميم گرفت تسليم يزد و حکومت جابرانه ي او نشود. مبارزه از اين جا شروع شد؛ عدم تسليم در مقابل حاکميت فاسدي که راه دين را بکلّي منحرف مي کرد. امام که از مدينه حرکت فرمود، با اين نيّت بود. بعد که در مکّه احساس کرد ياور دارد، آن وقت اين را با قيام هم همراه کرد؛ و الّا جوهر اصلي اعتراض و حرکت در مقابل حکومتي بود که بر طبق موازين حسيني، اين حکومت قابل تحمّل و قابل قبول نبود. اوّل، امام حسين عليه السلام در مقابل اين حکومت ايستاد. هنوز خبري نبود و مشکلات خودش را نشان نداده بود. بعد، امام حسين عليه السلام با مشکلات يکي پس از ديگري مواجه شد: مسأله ي ناگزيري خروج از مکّه و سپس درگيري در کربال و فشاري که درحادثه ي کربلا بر شخص امام حسين عليه السلام وارد آمد.

عذرهاي شرعي سدّ راه انسان
يکي از چيزهايي که در کارهاي بزرگ جلوي انسان را سدّ مي کند، عذرهاي شرعي است. کار واجب و تکليفي را انسان بايد انجام بدهد، ولي وقتي انجام اين کار مستلزم اشکال بزرگي است - فرضاً عدّه ي زيادي کشته خواهند شد -در اين جا انسان احساس مي کند که ديگرتکليف ندارد. شما ببينيد در مقابل امام حسين عليه السلام از اين گونه عذرهاي شرعي که يکي پس از ديگري پديدار مي شد و مي توانست هر انسان ظاهر بيني را از اين راه منصرف بکند، چه قدر بود. اوّل، اعراض مردم کوفه و کشته شدن مسلم بود. در اين جا بايد امام حسين مي فرمود که ديگر عذر شرعي است و تکليف ساقط شد. ما مي خواستيم با يزيد بيعت نکنيم، ولي معلوم گرديد که در اين اوضاع و احوال نمي شود چنين کاري نکرد، مردم تحمل نمي کنند. پس، تکليف ساقط است و از روي اجبار و ناچاري بيعت مي کنيم.
مرحله ي دوم، خود حادثه ي کربلاست. در اين جا امام حسين مي توانست در مواجهه ي با يک مسأله، به صورت انساني که مي خواهد حوادث بزرگ را با اين منطقها حل بکند، بگويد اين زن وبچه دراين صحراي سوزان طاقت ندارند. بنابراين، تکليف برداشته است و طبيعتاً تسليم بشود و آن چيزي را که تا آن وقت قبول نکرده بود، قبول کند. يا بعد از آن که روز عاشورا شد و حمله ي اينها شروع گرديد و عدّه ي زيادي از اصحاب امام حسين عليه السلام به شهادت رسيدند، دراين جا مشکلات بيشتر خود را به امام حسين عليه السلام نشان مي داد و مي توانست آن بزرگوار بگويد که حالا ديگر معلوم شد که نمي شود مبارزه کرد و نمي شود پيش برد و نتيجتاً عقب بکشد. يا آن وقتي که معلوم گرديد امام حسين عليه السلام شهيد خواهد شد و بعد از شهادت او، آل الله و حرم اميرالمؤمنين و حرم پيامبر، در دست مردان نامحرم در بيابان تنها خواهند ماند، اين جا ديگر مسأله ي ناموس پيش مي آيد. امام حسين عليه السلام در اين جا هم به عنوان يک انسان غيرتمند مي توانست با خود بفرمايد که ديگر تکليف برداشته است. اگر اين راه را ادامه بدهيم و کشته بشويم، زنهاي خاندان پيامبر و دختران اميرالمؤمنين و پاکيزه ترين و طيّب و طاهرترين زنان عالم اسلام، به دست دشمنان و مردهاي بي سر و پايي که از شرف و ناموس هيچ چيز نمي فهمند، خواهند افتاد. پس، تکليف برداشته است.
برادران و خواهران! توجه کنيد، اين مطلب مهمي است که بايد در حادثه ي کربلا، بر اين اساس و از اين ديدگاه دقت بشود که اگر امام حسين عليه السلام مي خواست در مقابل حوادث بسيار تلخ و دشوار - مثل حادثه ي شهادت علي اصغر و اسارت زنان و تشنگي بچه ها و کشته شدن همه ي جوانها و حوادث فراوان ديگري که در کربلا قابل احصاست - با ديد يک متشرّع معمولي نگاه کند و عظمت رسالت خود را به فراموشي بسپرد، هر قدم به قدم مي توانست عقب نشيني کند و بگويد ديگر تکليف نداريم. حالا با يزيد بيعت مي کنيم، چاره چيست. «الضّروات تبيح المحذورات ». اما امام حسين عليه السلام چنين نکرد. اين، «استقامت » امام حسين است. استقامت، يعني اين.

استقامت در برابر عذرهاي شرعي
استقامت، همه جا به معناي تحمل مشکلات نيست. تحمل مشکلات براي انسان بزرگ آسانتر است تا تحمل آن چيزهايي که بر حسب موازين شرعي و عرفي و عقلي ساده، ممکن است خلاف مصلحت به نظربيايد. تحمل اينها از تحمل دشوارتر مشکلتر است. يک وقت به کسي مي گويند اين راه را نرو، ممکن است شکنجه بشوي. انسان قوي مي گويد شکنجه بشوم، چه مانعي دارد؟راه را مي روم. يا مي گويند نرو، ممکن است کشته بشوي. انسان بزرگ مي گويد کشته بشوم، چه اهميت دارد؟ مي روم. يک وقت صحبت کشته شدن و شکنجه شدن و محروميت کشيدن نيست. مي گويند نرو، ممکن است که گروهي از مردم به خاطر اين حرکت تو کشته بشوند. در اين جا ديگر پاي جان ديگران در بين است. نرو، ممکن است بسياري از زنان و مردان و کودکان، به خاطر پيش رفتن تو سختي بکشند. اين جاست که آن کساني که کشته شدن برايشان مهم نيست، پايشان مي لرزد. آن کسي پايش نمي لرزد که اوّلاً در حدّ اعلي بصيرت داشته باشد. و بفهمد چه کار بزرگي را انجام مي دهد. ثانياً قدرت نفس داشته باشد و ضعف نفس گريبان او را نگيرد. اين دو خصوصيت را امام حسين در کربلا نشان داد. لذا حادثه ي کربلا مثل خورشيدي بر تارک تاريخ درخشيد. هنوز هم مي درخشد و تا ابد الدّهر هم خواهد درخشيد (2)

پي نوشت ها :
1-ديدار با فرماندهان گردانها، دسته هاي عاشوراي نيروي مقاومت بسيج71/4/22.
2-روزنامه جمهوري اسلامي، 1375/3/16.
منبع : شخصيت و سيره ي معصومين(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامي(جلد 5)،( شخصیت و سیره امام حسین (علیه السلام))
،ناشر موسسه فرهنگي قدر ولايت - 1383

شیعه و پیروان ما در شادى و حزن ما شریکند و دارایی و جان خویش را در راه ما بذل می کنند، آنان از ما هستند و بازگشتشان به سوی ما است

با سلام و قدردانی از ارتباطتان با این مرکز
عزاداری برای کسانی که از دنیا رفته اند، امر منطقی و عقلانی است . داده های تاریخی و سرگذشت اقوام گذشته نیز نشان می دهد ،اگر عزیزی از خانواده ايی از دنیا می رفت و یا یکی از شخصیت های تأثیر گذار در فرایند جامعه کشته یا از دنیا می رفت ، مردم برای او عزاداری می نمودند . البته نحوه و شیوه عزاداری به حسب فرهنگ ، بافت فرهنگی و سنت های حاکم در جامعه تفاوت داشت . امروزه نیز همین فرهنگ وجود دارد . مردم برای عزیزان از دسته رفته و کشته شده قهرمانان شان سالگرد ، پاسداشت و مراسم می گیرند تا یاد و خاطره فدا کاری آنان در تاریخ بماند و نسل های بعد از فداکاری آنان آگاه شوند، و از آنها تجلیل كنند .
عزاداری برای امام حسین (ع) نیز امر منطقی و مبتنی بر عقل و شرع می باشد . زیرا عزاداری برای امام در حقیقت تجلیل از فداکاری و پاسداشت از یک شخصیت جهانی است که همه زندگی خود و خا نواده اش را فدای دین ، فرهنگ و ظلم ستیزی نمود . تجلیل از این شخصیت در حقیقت تجلیل از همه خوبی ها است . عزاداری برای آن امام همام یکی از قالب های حفظ یاد و خاطره حضرت و یاران او می باشد ، افزون برآن عزاداری برای امام (ع) فواید و آثاري هم دارد که به خاطر آن به این امر تأکید شده است؛ چنانکه معصومان (ع) هم خود برای امام حسین (ع) عزا داری مي كردند و هم اين كه دیگران را به این امر سفارش می کردند. لذا بایسته است فلسفه عزاداری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد .
آثار و فواید اجتماعی عزاداري براي امامان:
الف) محبت و دوستى:
قرآن و روایات، دوستى خاندان رسول اکرم(ص) و اهل‏بیت (ع) را بر مسلمانان واجب کرده است.‏(1) دوستى لوازمى دارد و دوستدار صادق، کسى است که شرط دوستى را - چنان که باید و شاید - به جا آورد. یکى از مهم‏ترین لوازم دوستى، هم دردى و هم دلى با دوستان در مواقع سوگ و اظهار سرور و شادی در شادى آنان است. از این رو در احادیث، بر برپایى جشن و سرور در ایام شادى اهل‏بیت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأکید فراوان شده است.
حضرت على(ع) در روایتى مى‏فرماید:
«یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا و یبذلون اموالهم و انفسهم فینا،اولئک منّا و الینا؛(2) شیعه و پیروان ما در شادى و حزن ما شریکند و دارایی و جان خویش را در راه ما بذل می کنند، آنان از ما هستند و بازگشتشان به سوی ما است.»
امام صادق(ع) نیز فرمود:
«شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا یسوؤهم ما یسؤنا و یسرّهم ما یسرّنا؛(3) شیعیان ما پاره‏ايى از وجود ما هستند و از زیادى گل ما آفریده شده‏اند؛ آن چه که ما را بدحال یا خوش حال مى‏سازد، آنان را بدحال و خوش حال مى‏گرداند.»
بر این اساس وظیفه عقلانى و شرعى، ایجاب مى‏کند که در ایام عزادارى اهل‏بیت (ع)، حزن و اندوه خود را به «زبان حال»؛ یعنى، با اشک، آه و ناله و زارى، و با کم خوردن و کم آشامیدن، مانند افراد غم‏زده، اظهار نمایيم.
امام رضا (ع) به ریان بن شبیب، که روز اول محرم به محضر آن حضرت شرفیاب شد، فرمود :
«ای پسر شبیب اگر بر مصیبتی گریه می کنی ، بر حسین بن علی گریه کن! چون که آن بزرگوار را همانند گوسفند سر بریدند ...؛ سپس حضرت فرمود: اگر خوش حال می شوی از این که در درجات عالی بهشت با ما باشی ، در حزن ما محزون و در شادی ما شاد باش. » (4)
ب) انسان‏سازى:
از آن جا که در فرهنگ شیعى، عزادارى باید از سر معرفت و شناخت باشد؛ هم‏دردى با آن عزیزان، در واقع یادآورى فضایل، مناقب و آرمان‏هاى آنان است و بدین شکل، آدمى را به سمت الگوگیرى و الگوپذیرى از آنان سوق مى‏دهد. فردى که با معرفت در مجالس عزادارى، شرکت مى‏کند، شعور و شور و شناخت و عاطفه را درهم مى‏آمیزد و در پرتو آن، انگیزه‏اى قوى در او پدیدار می گردد و هنگام خروج از مراسم عزادارى مانند محبى مى‏شود که فعّال و شتابان به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است.
ج) جامعه‏سازى:
هنگامى که مجلس عزادارى، موجب انسان‏سازى گشت؛ تغییر درونى انسان به عرصه جامعه نیز کشیده مى‏شود و آدمى مى‏کوشد تا آرمان‏هاى اهل‏بیت(ع) را در جامعه حکم‏فرما کند.
به بیان دیگر، عزادارى بر اهل‏بیت(ع)، در واقع با یک واسطه، زمینه را براى حفظ آرمان‏هاى آنان و پیاده کردن آنها فراهم مى‏سازد. به همین دلیل مى‏توان گفت: یکى از حکمت‏هاى عزادارى، ساختن جامعه براساس الگوى ارائه شده از سوى اسلام است.
د) انتقال‏دهنده فرهنگ شیعى به نسل بعد:
کسى نمى‏تواند منکر این حقیقت شود که نسل جدید در سنین کودکى، در مجالس عزادارى با فرهنگ اهل‏بیت(ع) آشنا مى‏شوند. عزادارى و مجالس تعزیه، یکى از عناصر و عوامل برجسته‏اى است تا آموزه‏هاى نظرى و عملى امامان راستین، به نسل‏هاى آینده منتقل شود. مراسم عزادارى، به دلیل قالب و محتوا، بهترین راه براى تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایى آنان با گفتار و کردار اهل‏بیت(ع) است.
هـ) زنده نگه داشتن و ترویج دائمی مکتب:
احیا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگه داشتن و ترویج دائمی مکتب قیام و انقلاب در برابر طاغوت‌ها و تربیت کننده و پرورش دهنده روح حماسه و ایثار است. گریه بر مصائب سالار شهیدان باعث زنده نگه داشتن نهضت حسینی است. چنان که به اسارت رفتن خاندان امام باعث پایمال نشدن خون شهیدان کربلا شد. در اثر رساندن پیام امام به مردم کوفه و شام توسط امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)، نهضت عاشورا به ثمر نشست.
گریستن در سوگ شهدای کربلا، تجدید بیعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذیه فکری و روحی با این مکتب است. اشک ریختن نوعی بیعت و امضا کردن پیمان و قرارداد دوستی با سید الشّهدا و ابراز انزجار و تنفّر از قاتلان حضرت است. از این رو ائمه(ع) به گریستن بر مظلومیت شهدای کربلا تأکید کرده ‏اند.
برای گریه بر مصیبت‏های امام حسین(ع) ثواب‏ها و فضیلت‏های فراوان ذکر کرده و فرموده‏اند که: چشم گریان بر کربلائیان، چشمه فیض خدا است؛ زیرا اشک ریختن در عزای حسین(ع) نشانه پیوند قلبی با اهل بیت(ع) و سیدالشّهدا(ع) است.
اشک، دل را سیراب می‏کند، عطش روح را برطرف می‏سازد، و نتیجه محبتی است که نسبت به اهل بیت حاصل می‏شود. به تعبیر شهید مطهری «گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح وی و موافقت با نشاط و حرکت او است».(5) گریه در فرهنگ عاشورائیان سلاح همیشه برّانی است که فریاد اعتراض به ستمگران را دارد. اشک زبان دل است و گریه فریاد عصر مظلومیت، رسالت اشک نیز پاسداری از خون شهید است. به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) «گریه کردن در عزای امام حسین، زنده نگهداشتن نهضت است. گریه بر مظلوم، فریاد مقابل ظالم است».(6)
پی نوشت ها:
1. شورى (42)، آیه 23، هود (11)، آیه 29.
2. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، علامه مجلسى ،‏ ج10 ، ص 114، اسلاميه‏.
3. همان ، ج64، ص76 .
4. أمالي الصدوق،‏ شيخ صدوق ، ص130‏ ، اعلمى، بی تا.
5. مرتضی مطهری، شهید (ضمیمه قیام و انقلاب مهدی) ص 124، بی نام.
6. صحیفه امام ، ج 8، ص 70 ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

با وجود آن که سالها از جنگ عراق علیه ایران می گذرد و شرایط اجتماعی عوض گردیده است و نگرش ها نسبت به مسائل گذشته تغییر کرده ...

پرسش :
با وجود آن که سالها از جنگ عراق علیه ایران می گذرد و شرایط اجتماعی عوض گردیده است و نگرش ها نسبت به مسائل گذشته تغییر کرده پس چرا هنوز هم از جبهه و جنگ و 8 سال دفاع مقدس نام برده می شود؟

پاسخ :
تاریخ فرهنگ و تمدن هر کشور آمیزه ای است از جنگ ها و صلح ها، شکست ها و پیروزی ها و موفقیت ها. در تمدن آمریکایی با گذشت چندین سال از جنگ خونبار ویتنام، شاهد فعالیت هنرمندان و فیلمسازان در زمینه آن جنگ هستیم در حالی که آمریکا در آن جنگ با شکست سختی مواجه شد. حال کشوری همانند ایران با تمدن اسلامی چند صد ساله و با رویکردهای استقلال طلبانه و ضد استبدادی باید این تمدن را در ضمن پیروزی ها و شکست های گذشته خود تعریف کند. اگر چه برتری تمدن ایران در دفاع مقدس به جنبه های گوناگونی هم باز می گردد و ایران برخلاف آمریکا در جنگ ویتنام، به پیروزی چشمگیری هم دست یافت. به لحاظ تاریخی جنگ ایران نقطه عطفی در تمدن ایرانی است که نباید فراموش گردد. زیرا در آن جنگ، مردم ایران و نیروهای مسلح اعم از بسیج، سپاه و ارتش ثابت کردند با توجه به عنایات الهی می توانند در مقابل تجاوز بیگانگان ایستادگی کنند. پس پرداختن هر چه بهتر و به روزتر به مسأله دفاع مقدس می تواند تبیین بهتری از تمدن ایرانی و اسلامی داشته باشد. از سوی دیگر مسأله درس گرفتن از نکات جنگ ها در گذشته تاریخی هر کشوری است. در قرآن کریم شاهد گوشزد کردن عیوب و برتری های مسلمانان در مقوله جهاد فی سبیل الله هستیم. خداوند مسلمانان را به درس گرفتن از نکات آن جنگ ها و جهادها امر می کند. ایران نیز به عنوان یک کشور اسلامی باید از دفاع مقدس درس گرفته، آن روحیه جهادی و فداکاری را در مقابل متجاوزان به سرزمین اسلامی ایران را در زمینه های اقتصادی و فرهنگی نیز جاری سازد. نتیجه: پیاده کردن روحیه مقاومت و ایستادگی زمان جنگ در زمینه های غیر نظامی (اقتصادی و فرهنگی) نیز راهشگا است.

کارشناسان و مشاوران مرکز ملّی پاسخگویی اصفهان در هسته گزینش روحانیون و مادحین اهل بیت (ع) ویژه عتبات عالیات با سازمان حج و زیارت استان اصفهان همکاری کردند

حجت الاسلام و المسلمین محمد علیجانی رییس مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی نمایندگی اصفهان با اعلام این خبر گفت: این مرکز در پی درخواست کتبی سازمان حج و زیارت استان اصفهان، کارشناسان و مشاوران خود را برای حضور در هسته گزینش آن مرکز اعزام نمود.

وی مدت این همکاری را یک هفته بیان کرد و اذعان داشت: با پیشنهاد ابتکاری از سوی کارشناسان این مرکز مبنی بر اخذ تست شخصیت قبل از انجام مصاحبه موافقت شد.

حجت الاسلام و المسلمین علیجانی در پایان از جناب آقای دکتر محمد ثناگویی زاده به خاطر طرح این پیشنهاد تشکر کرد و گفت: انجام این تست که تجربه اوّل در کشور بود با استقبال سازمان حج و بعثه مقام معظم رهبری مواجه شد.

روز عرفه از ايام باشكوه و عظيم است. روزي است كه در‌هاي آسمان را براي پذيرش تضرع‌هاي عاشقانه‌ بندگان ذات اقدس اله مي‌گشايند و باز هم آن فاعل بالعشق خواهان بازگشت

مقدمه:
روز عرفه از ايام باشكوه و عظيم است. روزي است كه در‌هاي آسمان را براي پذيرش تضرع‌هاي عاشقانه‌ بندگان ذات اقدس اله مي‌گشايند و باز هم آن فاعل بالعشق خواهان بازگشت اشرف مخلوقاتش به بارگاه امن‌اش است . آري باز هم فرصت براي بازگشت انسان به اصل و جايگاه
اعلي اوليه‌اش را فراهم مي‌كنند، چقدر بزرگوارند و بزرگوارانه رفتار مي‌كنند. چقدر ظلم كرديم! چقدر ناديده گرفتيم آن همه رحمت را! ولي باز هم مي‌خوانندمان، دعوتمان مي‌كنند و مي‌خواهند همچو شب قدر به ارزش و منزلت خود نائل شويم. آري روز عرفه، روزي است كه حق تعالي بندگان خويش را به عبادت و اطاعت خود دعوت كرده و از آن سوي سفره جود خود را براي آنها گسترانيده است.
شيطان را در اين روز در غل و زنجير مي‌كشد و باز هم زمينه پيروزي انسان را بر نفس فراهم مي‌كند. امام صادق (ع) فرموده‌اند: اگر شخص گناه‌كاري نتواند در شب‌هاي قدر خود از قدر و منزلت خود به نحو احسنت استفاده كند و بهره گيرد، مي‌تواند در اين روز از امتيازات برخورداري از رحمت الهي برخوردار شود.1

وجه تسميه روز عرفه:
1. آورده‌اند كه: زماني‌كه جبرييل مناسك حج ابراهيمي را به ابراهيم خليل‌الله مي‌آموخت، چون به عرفه رسيد به او گفت: (عرفت) و او پاسخ بلي را داد - لذا به اين نام خوانده شد.
2. همچنين آورده‌اند كه: مردم از اين جايگاه به گناه خود اعتراف مي‌كنند و بعضي آن را از جهت تحمل و صبر و رنجي مي‌دانند كه براي رسيدن به آن بايد متحمل شوند، چرا كه يكي از معاني «عرف» صبر و شكيبايي است.2
3. همچنين در روايتي آمده كه آدم و حوا پس از هبوط از بهشت و آمدن به كره خاكي در اين سرزمين يكديگر را يافتند و به همين دليل عرفات و اين روز عرفه نام گرفته است.3

پيشينه‌ وقوف در عرفات:
عرفات جمع عرفه به معناي شناخت است و از آنجا كه آن‌جا وادي شناخت و معرفت خدا و نفس و خود است، عرفات نام گرفته.

الف) حضرت آدم و عرفات:
«فتلقي آدم من و به كلمات فتاب عليه انه هو التواب الرحيم»
- آدم از پروردگارش كلماتي دريافت داشت و با آن به سوي خدا بازگشت و خدا توبه‌ او را پذيرفت؛ چرا كه او توبه پذير است. طبق روايت اما صادق (ع)، آدم پس از خروج از جوار خدا و فرود به دنيا چهل روز هر بامداد بر فراز كوه صفا با چشم گريان در حال سجود بود، جبرييل برآدم فرود آمد پرسيد: چرا گريه مي‌كني؟ گفت: چرا گريه نكنم در حالي كه خداوند مرا از جوار و بارگاهش بيرون راند و در دنيا فرود آورد.
جبرييل گفت: اي آدم، به درگاه خدا توبه كن و به سوي او بازگرد آدم گفت چگونه توبه كنم؟ جبرييل او را در روز 8 ذي‌حجه به مني برد، آدم شب را در آنجا ماند و صبح با جبرييل به عرفات رفت. پس از نماز عصر آدم را به وقوف در عرفات واداشت و كلماتي را كه از پروردگار دريافت كرده بود به وي تعليم داد. بگو اي آدم:
سبحانك اللهم و بحمدك لااله‌الاانت عملت سوء و ظلمت نفسي و اعترفت بذنوبي اغفرلي انك انت الغغور الرحيم.
آدم تا هنگام غروب آفتاب همچنان دستش به آسمان بلند بود و با تضرع اشك مي‌ريخت، وقتي كه آفتاب غروب كرد، همراه جبرييل روانه مشعر شد و شب در آنجا وقوف كرد و صبح‌گاهان با كلماتي به دعا پرداخت و به درگاه خدا توبه كرد و خدا توبه او را پذيرفت چرا كه او توبه‌پذير است.
همين مطلب را شيخ صدوق در كتاب «امالي» در روايتي از امام حسن (ع) نقل مي‌كند كه آن حضرت فرموده است: شخصي يهودي خدمت رسول خدا آمد، او از افراد داناي يهود بود از پيامبر سؤالاتي نمود، يكي از سؤالاتش به اين قرار بود، چرا خداوند به بندگانش امر نمود تا بعدازظهر در صحراي عرفات وقوف نماينده پيامبر اكرم(صلي‌الله‌عليه‌و اله) فرمودند: ساعتي است كه حضرت آدم (ع) در آن ساعت مرتكب معصيت (گناه اولي) شد و خداوند بر امت من واجب نمود تا در بهترين مكان‌ها وقوف نمايند و نزد او تضرع و دعا نمايند تا بهشت را مجدداً در اختيار آنها نهد و آن ساعتي كه مردم از عرفه مي‌روند يعني مغرب،‌ ساعتي است كه حضرت آدم (ع) در آن ساعت از خداوند خويش سخناني را فرا گرفت و خداوند با رحمت خود بر او بازگشت و توبه را پذيرفت (چرا كه توبه‌پذير و مهربان) است.
و ايشان فرمودند: به خدا قسم كه براي آسمان‌ها دري است از رحمت و توبه و حاجات، احسان و كرم و بخشش و تمام كساني كه در عرفات اجتماع مي‌كنند شايسته‌ اين صفات هستند.
زماني‌ كه آنها مي‌خواهند از صحراي عرفه خارج شوند خداوند ملائكه‌اش را گواه مي‌گيرد كه همه آنان را از آتش جهنم نجات دادم و بهشت را بر آنان واجب گرداندم.

ب) حضرت ابراهيم در عرفات:
در صحراي عرفات جبرييل پيك وحي الهي، مناسك حج را به ابراهيم(ع) آموخت و ابراهيم(ع) هر يك از مراحل آن را با خلوص و عابدانه برپا داشت و نداي عرفت را در آن سرزمين سر داد.
ج) صحراي عرفات همايش شناخت و خودسازي سرور شهيدان عالم حسين‌بن علي (ع):
امام حسين (ع) در بعدازظهر روز عرفه همراه با فرزندان و ياران خود در صحراي عرفات وقوف كرد. وي در آنجا بزرگترين همايش خودسازي و شناخت را در قالب ژرف‌ترين كلمات به ظهور رسانيد.
سخناني كه از اعماق وجودش نشأت مي‌گرفت آن‌چنان والاست كه آدمي را به تفكر وا مي‌دارد، برخي از موضوعات آن به شرح زير است:
1- ايشان دعاي خود را با ستايش خداوند آغاز مي‌كند، ستايشي زيبا و يكتا.
«ستايش خداوندي را سزاست كه چيزي قضايش را دور نمي‌سازد و از اعطا و بخشش او جلوگيري نمي‌كند و هيچ آفريننده‌اي آفرينش او را ندارد و او سخاوتمندي بي‌انتهاست»
2- بيان گوشه‌اي از نعمت‌هاي بي‌پايان خداوند كه انسان را درتمام مراحل رشد تكامل دربر گرفته و ياد از مهر مادر و مواظبت و پرستاري آنان را از الطاف خداوند مي‌‌شمرد.
3- به شكر نعمت‌هاي الهي اشاره مي‌كند و خود را از اداي يك شكر نيز عاجز مي‌داند.
4- استغفار و انابه عاجزانه به درگاه خداوند و طلب مغفرت از بارگاه حق تعالي.
هر فرازي از اين دعا دريچه‌اي از عشق و نور و محبت و توحيد را در دل انسان مي‌گشايد. ايشان با اين دعا در صدد است انسان و خدا را بشناساند و نزديكي آن دو را به هم نمايان كند. اين نيايش منطقي‌ترين رابطه خدا با انسان را توضيح مي‌دهد. ايشان با همه وجود حضور خداوند و احاطه و اشراف او به همه ذرات هستي و نفوذ علم و قدرت و حيات او را به تك‌تك ذرات و موجودات عالم مشاهده مي‌نمايد و آن چه را مي‌بيند بر زبان مي‌راند.
5- فراگيري راه تعليم و تربيت از خدا
6- شناخت و درخواست بهترين مسألت‌ها.
7- تعليم مفاهيم و ادبيات قرآن.

پي نوشت :

1. كافي، ج 2، صفحه 66
2. فرهنگ دهخدا، ج 10، ص 15818
3. رسول جعفريان، آثار اسلامي مكه و مدينه، نشر مشعر
4. مفاتيح الجنان

مرکز ملی پاسخگویی نمایندگی اصفهان با همکاری مرکز مدیریت حوزه علمیه اصفهان در طرح ادیب دوره آشنایی طلاب شرکت کننده با شبهات و سؤالات متداول روز را برگزار کرد.

حجت الاسلام و المسلمین محمد علیجانی رییس مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی نمایندگی اصفهان با اعلام این خبر گفت: مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی در راستای تعامل و همکاری با معاونت فرهنگی مرکز مدیریت حوزه علمیه اصفهان اقدام به برگزاری کلاس اصول و مبانی و منابع پاسخ به شبهات برای شرکت کنندگان در این طرح نمود.
 
وی هدف از برگزاری این کلاس آموزشی را آشنا شدن طلاب با شیوه و مهارت های پاسخ گویی اعلام کرد و گفت: این دوره با تدریس جناب آقای یزدان رضوانی مسئول بخش کتبی مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی نمایندگی اصفهان و حضور 150 نفر از طلاب برگزار شد.

 
حجت الاسلام و المسلمین علیجانی به مباحث مطرح شده در این کلاس آموزشی اشاره کرد و گفت: آشنایی طلاب شرکت کننده با ضرورت، اهمیت و جایگاه پاسخ به سؤالات و شبهات در جامعه امروز و فرایند و معیارهای پرسش و پاسخ از مهم ترین مباحث مطرح شده در این جلسه می باشد.

 
وی با تصریح به این که آیات متعددی در قرآن کریم در مقام پاسخگویی به سؤالاتی نازل شده است که مردم از پیامبر(صلی الله علیه وآله) پرسیده اند و خداوند از این طریق پاسخ را بیان نموده است، ابراز داشت: بنابراین می توان گفت هدایت انسانها از مسیر پاسخ به پرسشها و شبهات آنها می گذرد. و در روایات بسیاری ضرورت پاسخ به شبهات بیان شده است.
 
رییس مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی نمایندگی اصفهان یکی از روشهای دشمن در جنگ نرم را تضعیف باورهای نسل نوجوان و جوان و شبهه پراکنی بیان کرد و گفت:  در همین زمینه رهبر معظم انقلاب، تأکید کرده اند که حوزه های علمیه باید طلاب و روحانیونی را برای پاسخگویی به شبهات دینی تربیت کنند.

 
وی تأکید کرد: تفاوت سؤال و شبهه، انواع سؤالات و انگیزه های پرسشگران، مهارتهای لازم جهت پاسخگویی هر چه بهتر، آشنایی با منابع مکتوب و نرم افزاری مورد نیاز برای سرعت بخشیدن به فرایند پاسخگویی و نحوه شروع عملیاتی برای تمرین پاسخگویی از موضوعات دیگری بود که طلاب با آنها آشنا شدند.

موضوع شناسی موجب پاسخگویی دقیق به سؤالات مخاطبان خواهد شد
جلسه با حجت الاسلام هاشمی گنابادی.نماینده ولی فقیه در جهاد کشاورزی خراسان رضوی

نشست کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی با نماینده ولی فقیه و مدیر شیلات وآبزیان جهاد کشاورزی خراسان رضوی
با توجه به اهمیت موضوع شناسی در پاسخگویی دقیق به سؤالات دینی مخاطبین هدف از برگزاری این جلسه ، موضوع شناسی کاربردی وتطبیق نظری فقهی در ماهی ها وآبزیان عنوان شد.
این جلسه با حضور مدیربخش تلفنی و کارشناسان فقهی این بخش در جهادکشاورزی استان خراسان رضوی برگزار شد
حجت الاسلام والمسلمین هاشمی گنابادی ضمن ابراز رضایت از این تعامل گفت: آن مقدار که امکانات ما جوابگو باشد در خدمت طلاب و کارشناسان عزیز هستیم
هاشمی گنابادی خاطر نشان کرد: طلاب باید از فضای احکام تئوری خارج شوند و درزمینه تطبیق احکام با عمل نیز خبره باشند
ایشان ضمن اعلام آمادگی جهاد کشاورزی جهت تعامل مرکز ملی و کشتارگاه های دام و طیور گفت: ما زمینه طلاب از این مراکز را فراهم میکنیم ،بلکه تاکیید میکنیم طلاب از این مراکز بازدید کنند تا بتوانند در جهت پاسخگویی به مردم موضوعی و دقیق پاسخ بدهند.
در این جلسه مهندس مهدیزاده مدیر شیلات و آبزیان خراسان رضوی به معرفی انواع ماهیان فلس دار و بدون فلس پرداخت .
حجت الاسلام روحانی مقدم مدیر بخش تلفنی مرکز ملی پاسخگویی خراسان رضوی ضمن تقدیر از همکاری مدیران جهاد کشاورزی آمادگی این مرکز را جهت تعامل بیشتر با جهاد کشاورزی و اداره دام پزشکی خراسان رضوی اعلام کرد
ایشان خاطر نشان کرد تعامل این مراکز با کارشناسان مرکز ملی موجب شناخت بیشتر و دقیق تر احکام فقهی مرتبط خواهد شد و در نهایت منجر به ترویج رزق حلال میشود.
روحانی مقدم از نبود برچسب حلال در محصولات دریایی انتقاد کرد و گفت با توجه به کثرت گونه های مختلف ماهی ها امکان شناخت ماهی های حلال برای مردم به راحتی ممکن نیست لذا برچسب دار کردن محصولات شیلات به علامت (حلال) موجب سهولت در انتخاب برای مردم خواهد شد .
مهندس مهدیزاده نیز حضور کارشناسان مرکز ملی در جهاد کشاورزی را حرکت ارزشمندی از سوی طلاب برشمرد و ابراز امیدواری کردند که این تعاملها ادامه یابد تا از توانمندی های کارشناسان بهره کافی برده شود .
روحانی مقدم گفت:کارشناسان ما این آمادگی را دارند که پژوهش محور وارد موضوع شوند و جلسه مشترکی با دام پزشکی و کسانی که در فرایند تولید دخیل هستند در قالب همایش یا جلسات آموزشی داشته باشند تا خروجی آن برای مکان هایی که امکان حضور ناظر شرعی نیست مورد استفاده قرار بگیرد.
موضوع شناسی موجب پاسخگویی دقیق به سؤالات مخاطبان خواهد شد

صفحه‌ها