چرا رسول خدا بعد از کشتار خالد در قبیله ای که درقبل هم دل خوشی از آنها نداشت-
بر وی حدی جاری نکرد و فقط به تبری جستن و دادن قصاص به آن قوم اکتفا نمودند.
سوال از اینجهت می باشد که اهل سنت این نوع رفتار خالد را نوعی اجتهاد و رفتار پیامبر را دال بر عدم گناه کبیره توسط خالد می پندارند.
و اینکه چرا پیامبر خالد را برای این موضوع فرستادند، با اطلاع از خصومت دیرین دو قبیله.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در باره جنگ خالد با بني جذيمه و كشتن آنها توجه به چند نكته ضروري است؛
اولاً: بخشيدن خون مقتول و يا قصاص قاتل، در اختيار ولي مقتول است و هيچ كس؛ حتي پيامبر خدا(ص)، ابوبكر و يا هر حاكم ديگري، حق بخشيدن خون را ندارند و اگر صاحب خون بخواهد قاتل را قصاص نمايد، حاكم اسلامي وظيفه دارد كه قاتل را قصاص و حكم اسلامي را اجرا نمايد؛ اما اگر صاحب خون قصد كشتن نداشته باشد و بخواهد با گرفتن ديه، از كشتن قاتل بگذرد، حاكم اسلامي طبق نظر ولي دم عمل خواهد كرد.
ممكن است گفته شود بايد خالد را مجازات مي كرد. اما بايد توجه داشت شايد ضرورتي بر مجازات نبوده چرا كه اولياء دم با دريافت خون بها از قاتل گذشته بودند و از پيامبر درخواست قصاص نكردند و اگر پيامبر براي خالد مجازاتي در نظر مي گرفت آتش فتنه ها كه پيشتر بين اين قبيله و خالد در گرفته بود شعله ورتر مي شد حال آنكه اسلام نوپا و در حال رشد نياز به آرامش و امنيت داشت از اين رو مسئله با پرداخت خون بها و اعلان بيزاري از سوي رسول خدا خاتمه يافت.
توضيح آنكه در قضيه بني جذيمه، رسول خدا(ص)، بعد از اطلاع و آگاهي از آن، امير مؤمنان(ع) را اعزام كرد و تمام خسارات آنان؛ حتي قيمت كاسه سگان آنها را نيز پرداخت نمود.
طبري مينويسد:
فلما انتهى الخبر إلى رسول الله رفع يديه إلى السماء ... .(1)
وقتي كه خبر به رسول خدا(ص) رسيد، دستها را به طرف آسمان بلند كرد و عرضه داشت:
خدايا ! من از آن چه خالد بن وليد انجام داده است بيزارم. سپس علي بن أبي طالب(ع) را خواست و به او فرمود: اي علي ! نزد اين قوم برو و نظر آنان را جويا شو و امر جاهليت را زير پا بگذار.
علي(ع) در حالي كه اموال بسيار همراه داشت به طرف قبيله رفت، خون بها، خسارت اموال و حتي قيمت كاسههاي سگان آنها را نيز پرداخت نمود؛
علي(ع) بعد از اتمام كار از آنها سؤال كرد: آيا خون بها و يا مالي مانده است كه به شما پرداخت نكرده باشم؟
همگي گفتند: خير.
علي(ع) فرمود: باقي مانده اين اموال را نيز به خاطر رعايت احتياط از جانب رسول خدا در مواردي كه آن حضرت و شما از آن مطلع نشدهايد ميپردازم. سپس بازگشت و آنچه انجام داده بود به رسول خدا گزارش كرد.
رسول خدا(ص) فرمود : كار درست و زيبائي انجام دادي. سپس رو به قبله ايستاد، و دستهارا بلند كرد؛ به طوري كه سفيدي زير بغل آن حضرت پيدا بود، سه بار فرمود: خدايا من از آن چه كه خالد بن وليد انجام داده است، بيزارم.
اما اين كه چرا پيامبر خالد رابراي اين ماموريت فرستاد شيخ مفيد از متقدمين در اين مورد مينويسد: جهت اينكه خالد را براى اين كار فرستاد اين بود كه ميان خالد و بنى جذيمة (در اثر خونى كه از يك ديگر ريخته بودند) كينه و دشمنى برقرار بود، و سابقه آن نيز اين بود كه آن قبيله در زمان جاهليت (و پيش از اسلام) زنانى از قبيله بنى مغيرة (كه خالد از همان قبيله بود) گرفته بودند و عموى خالد را كه نامش فاكه بن مغيرة بود نيز كشته بودند، و هم چنين عوف، پدر عبد الرحمن بن عوف را نيز كشته بودند از اين رو حضرت خالد را براى اين كار انتخاب فرمود، و عبد الرحمن بن عوف را نيز بهمين منظور همراه او فرستاد (كه در اثر رفتن آنان نزد آن قبيله كينههاى ديرينه برطرف گردد) و اگر مراعات اين جهت نبود رسول خدا (ص) خالد را شايسته سركردگى و فرمانروائى بر مسلمين نمي ديد(2)
پي نوشت ها:
1. الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير، تاريخ الطبري، ج 2، ص 164، دار الكتب العلمية - بيروت.
2. شيخ مفيد،الارشاد، ترجمه رسولى محلاتى، اسلاميه، تهران، چاپ دوم، ج1، ص125.
موفق باشید.