سلام
من ميدانم كه امام حسن در هجوم اعراب به ايران يكي از فرماندهان سپاه اسلام بوده در زمان خليفه دوم
لطفا دليل اين را تو ضيح دهيد و آيا صحيح است كه در تاريخ طبري آمده است كه امام حسن در ايران كشتار شديدي راه انداخت؟
وسوال 2 :
وجود حضرت رقيه در واقعه عاشورا از ديدگاه شهيد مطهري چگونه است؟
آيا ايشان گفتند كه كلا و جود نداشته ويا در شكل ديگري است؟
پرسش: تاريخ اسلام
سلام
من ميدانم كه امام حسن در هجوم اعراب به ايران يكي از فرماندهان سپاه اسلام بوده در زمان خليفه دوم
لطفا دليل اين را تو ضيح دهيد و آيا صحيح است كه در تاريخ طبري آمده است كه امام حسن در ايران كشتار شديدي راه انداخت؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اگر منصفانه زندگي امام حسن و امام حسين(ع) را بررسي كنيم ، يقين پيدا ميكنيم كه آن دو بزرگوار هرگز كاري كه بر خلاف كرامت انساني و ارزشهاي اخلاقي باشد، انجام نميدهند.
اگر مطلبي از آنان در تاريخ نقل شده كه بر خلاف معيارهاي انساني باشد، قطعاً اشتباه در تاريخ رخ داده، يا به جهت برخي اهداف قومي و تعصبات بيجا نقل شده است.
از منابع معتبر استفاده ميشود كه امام حسن و امام حسين(ع) در فتح ايران شركت نكردهاند. بنابر نقل ابن اثير، ابن خلدون، سيد هاشم معروف الحسني و همچنين باقر شريف قرشي، حسن و حسين(ع) بعد از پيامبر در هيچ فتحي شركت نداشتند...(1)
بيش تر مطالبي كه مورخان در باره جنگهاي صدر اسلام نوشتهاند، از تاريخ طبري ميباشد، كه پذيرش هر كدام نياز به بررسي دقيق دارد.
طبري مطالب تاريخي را از راويان مختلف نقل ميكند كه برخي دروغگو و غير موثق بودهاند، از جمله سيف بن عمر كه خيلي از مطالب مربوط به جنگهاي ايران و عربها و مطالبي را كه از علي و فرزندان وي در اين باره نقل شده، از طريق وي است.
جواد علي (از مورخان) معتبر ميگويد: طبري در استفاده از مآخذ، اصول اهل حديث را در نظر نگرفته و از چهرههاي ضعيف هم روايت كرده است. او روايات سيف بن عمر را كه متهم به زندقه است و خود طبري هم نظر مساعدي نسبت به وي ندارد، نقل ميكند.( 2) بر اين اساس اگر در برخي از منابع سخن از شركت امام حسن و امام حسين (ع) در جنگ ايران و مسلمانان آمده است، واقعيت ندارد .
براى توضيح بيشتر مىتوانيد به تاريخ در آيينه پژوهش، جلد دوّم، مراجعه نماييد
پينوشتها:
1. احمد زماني، حقايق پنهان،دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، مركز انتشارات، 1380، ص 117.
2. رسول جعفريان، تاريخ سياسي اسلام، سيره رسول خدا ،سال انتشار : 1373ش، ناشر : سازمان چاپ و انتشارات، ص 124.
پرسش: وسوال 2 :
وجود حضرت رقيه در واقعه عاشورا از ديدگاه شهيد مطهري چگونه است؟
آيا ايشان گفتند كه كلا و جود نداشته ويا در شكل ديگري است؟
وسوال 2 :
وجود حضرت رقيه در واقعه عاشورا از ديدگاه شهيد مطهري چگونه است؟آيا ايشان گفتند كه كلا و جود نداشته ويا در شكل ديگري است؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ديدگاه شهيد مطهري را در آثار ايشان جستجو كرديم در حماسه حسيني چنين فرمودند داستان طفلى از ابى عبداللَّه كه در شام از دنيا رفت و بهانه پدر مىگرفت و سر پدر را آوردند و همان جا وفات كرد از تحريفات لفظي واقعه عاشورا است.(1)
در ياد داشتهاي ايشان به اين جمله برخورديم ،ماجراهاي ....و طفل امام حسين به نام رقيه كه در شام مرده و بعد برايش ضريح ساختهاند اخيراً به هم بافتهاند (2)
نا گفته نماند در مدارك معتبر ميان فرزندان امام حسين نامي از حضرت رقيه برده نشده است. محدث قمي نيز در فرزندان حسين بن علي ذكري از حضرت رقيه به ميان نياورده است .
چه بسا ديدگاه شهيد مطهري بر اساس منابع معتبر كهن است كه فرزندي به نام حضرت رقيه براي امام حسين (ع) در آن ها ذكر نشده است .
اما در منتهي الآمال(1) از كامل بهائي نقل كرده است : از بچه هاي كوچك شهادت پدرشان را مخفي مي كردند و به آن ها مي گفتند پدرتان به مسافرت رفته. بر همين وضع بود تا يزيد آن ها را به خانه شخصي خود منتقل نمود. امام دختري چهارساله داشت. شبي از خواب بيدار شد. گفت: پدرم كو. اكنون او را در خواب ديدم. ناراحت و پريشان بود. زنان كه نواي اين كودك را شنيدند. همه صدا به گريه بلند كردند. ساير بچه ها نيز گريه مي كردند. يزيد از خواب بيدار شد. پرسيد: چه خبر است؟ جريان را به او گفتند. دستور داد سر پدرش را برايش ببرند. سر را آوردند. در دامن آن كودك گذاردند. پرسيد: چيست؟ گفتند: اين سر پدر توست. چنان ناراحت شد كه فريادي زد. از همان ناراحتي مريض گرديد و پس از چند روز فوت شد.
اين واقعه بنابر قول وقايع الشهور و الايام آيت ا. . . بيرجندي در پنجم ماه صفر اتفاق افتاده است. در كتاب رياض القدس مينويسد كه روز پنجم صفر بنا به قولي حضرت رقيه خاتون از دنيا رفته و آن طفل كوچك كه مرحوم آيت ا. . . بيرجندي در كتاب وقايع فرموده. به احتمال قوي رقيه بوده است. (2)
روايت فوق نام اين دختر را بيان نكرده و از او فقط با تعبير دخترك چهارساله ياد كرده است.
براي وجود چنين دختري دو شاهد ميتوان آورد:
شاهد اول: هنگامي كه زينب(س) در كوفه با سر بريده امام حسين(ع) مواجه شد. اشعاري سرود كه در ضمن آن آمده است: «اي برادرم! با فاطمه كوچك سخن بگو كه نزديك است قلبش تهي گردد». (3) كه نشان از وجود چنين دختر خردسالي كه در فراق پدر بيتاب بوده. دارد.
شاهد دوم: امام حسين(ع) در آخرين لحظات حيات خويش. هنگام مواجهه با شمر فرمود: الا يا زينب يا سكينه! يا ولدي! من ذايكون لكم بعدي؛ الا يا رقيه! يا امكلثوم! انتم وديعة ربي. اليوم قد قرب الوعد. (4)
اگر چه اين جا نيز تنها يك نقل تاريخي است.
ابن فندق (م 565ق)نيز در لباب الانساب از رقيه به عنوان دختر امام حسين(ع) ياد كرده است. (5)
آقاي محمد باقر مدرس مي گويد : درباره اين دختر امام حسين از مرحوم آيت ا. . . نجفي كتباً و شفاهاً سؤالاتي نمودم. فرمود : اگر چه مدارك معتبر از وجود چنين دختري ساكت است لكن با وجود اين شهرت نمي شود انكار كرد. (6)
پي نوشت ها :
1. استادشهيد مطهرى،مجموعهآثار(حماسه حسيني)، ناشر صدرا، ج17، ص: 586
2. يادداشتهاي شهيد مطهري،ناشر صدرا ، ج2، ص: 80
3. محدث قمى،. منتهى الآمال في تواريخ النبي و الآل،ناشر: دليل،مكان نشر: قم،سال چاپ: 1379 ش،نوبت چاپ: اول. ،ج2،ص:1002.
4. حضرت رقيه دختر امام حسين، شيخ علي فلسفي خراساني. ص5
5. « …يا اخي فاطمة الصغيرة كلمّها فقد كاد قلبها ان يذوبا »بحارالانوار. ج 45،ص 115؛ القندوزي،ينابيع المودة، ج 2، ص 421،انتشارات الشريف الرضي،چاپ اول 1371 ش.
6. مـوسوعة كلمات الامـام الحسين، معهد تحقيقات بـاقرالعلوم، ص511، دارالمعروف، قم، 1415 هـ. چاپ اول؛ ينابيع الموده، ج 2، ص 416.
7. ابن فندق، لباب الانساب، ج 1، ص 355 ،تحقيق سيد مهدي رجايي، كتابخانه آيت الله نجفي.
8. شخصيت حسين، محمد باقر مدرس بستان آباد، ناشر : دارالكتب الاسلاميه ،ص458.
موفق باشید.