باسلام خسته نباشی
1- چرااسلام به زور جنگ مردم رامسلمان کرد ؟ (مثل بدر - ...کشور گشایی
2-آیاجنگ هارامی توان توجیه کرد که براسلامم وارد شده یااینکه مسلمانان شروع کننده جنگ ها بودند ؟
3- آیا کشورگشایی های عمر وابوبکر مورد تایید ائمه بود
4- آیاامام علی ویافرزندان آن حضرت درجنگ های زمان ابوبکر وعمر شرکت داشته اند ؟
5-آیاامام علی نیز به ایران آمده است یانه

پرسش: جنگ هاي مسلمانان آيابه اجبار بوده يا برآنهاتحويل ميشد ؟
باسلام خسته نباشي
1- چرااسلام به زور جنگ مردم رامسلمان كرد ؟ (مثل بدر - ...كشور گشايي

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در اين كه در اسلام پذيرش دين اجباري نيست، جاي ترديد نيست. قرآن كريم مي فرمايد:« در دين هيچ اجباري نيست، و راه از بيراهه بخوبي آشكار شده است.»(1) اين آيه اشاره به ناممكن و بي نتيجه بودن اجبار و اكراه بيروني در مورد دين كه يك امر دروني و قلبي است دارد؛ اما در هر حال اسلام اجبار در دين را قبول ندارد؛ به همين جهت جنگ ها و برخي فشارهاي نظامي صدر اسلام در برابر كفار و... براي تحميل دين و وادار كردن آنها به پذيرش اسلام نبوده است.
شاهد اين سخن آن است كه پس از تشكيل حكومت اسلامي در مدينه يهوديان مدينه آزادانه براي خود مكان زندگي و كسب و كار داشتند و حتي با مسلمانان داد و ستد و تعامل داشتند و تا زماني كه به معاهده خود با پيامبر خيانت نكردند مسلمانان به مقابله با آنان برنخواستند. همچنين گروه هاي مسيحي كه به مدينه وارد مي شدند آزادانه در مسجد رسول خدا به انجام عبادات خود مشغول شدند و پيامبر نيز مانع كار آنان نگشتند.(2)
اصولاً در اسلام در سه مورد به قدرت نظامي توسل جسته شده است:
1ـ در مورد محو آثار شرك و بتپرستي، زيرا از نظر اسلام بتپرستي دين و آيين نيست. بلكه انحراف، بيماري و خرافه است. هرگز نبايد اجازه داد جمعي در يك مسير غلط و خرافي پيش روند و به سقوط كشانده شوند. اسلام متوسل به زور شد و بتخانه ها را در هم كوبيد.
2ـ در برابر كساني كه نقشة نابودي و حمله به مسلمانان را مي كشند، دستور جهاد دفاعي و توسل به قدرت نظامي داده شده است. شايد بيشتر جنگهاي اسلامي در زمان پيامبر(ص) از همين قبيل باشد، به عنوان نمونه جنگ احد، احزاب و حنين را مي توان نام برد.
3ـ براي كسب آزادي در تبليغ، زيرا هر آييني حق دارد به طور آزاد به صورت منطقي خود را معرفي كند. اگر كساني مانع از اين كار شوند، مي تواند با توسل به زور اين حق را به دست آورد.(3) بدينسان جنگ بدر نيز به منظور كشور گشايي و يا تحميل دين صورت نگرفت، بلكه اين جنگ مانند جنگ هاي ديگر جنبيه دفاعي داشت، هدف پيامبراز اين جنگ توقيف كاروان نظامي مال التجاره قريش بود، از آن جا كه ثروت مسلمانان مهاجر مقيم مدينه، از طرف قريش مصادره شده بود، با ورود كاروان به سرزمين بدر، بسيار به موقع بود كه مسلمانان كالاهاي تجاري آن ها را ضبط كنند! اگر قريش، بر عناد و لجاجت خود در مصادره اموال مسلمانان مهاجر استقامت ورزند، مسلمانان متقابلا كالاهاي تجاري را ميان خود به عنوان غنيمت جنگ تصرف كنند. از اين رو رسول خدا رو به اصحاب خود كرد و فرمود:
هان، اي مردم اين كاروان قريش است. مي توانيد براي تصرف اموال خويش از مدينه بيرون برويد. شايد گشايشي در كار شما رخ دهد. سخن پيامبر ميرساند كه رسول گرامي، به آنان نويد گشايش در زندگي داده. وسيله اين گشايش، ضبط كالاهايي بود كه قريش آن را حمل مي كرد. مجوز اين مسئله همان بود كه قريش كليه داراييهاي مهاجران را در مكه ضبط كرده و به آنان اجازه رفت و آمد به محل زندگي نمي دادند. كليه اموال منقول و غير منقول آنان در مكه متروك مانده بود. پيداست كه هر انسان عاقل و خردمندي به خود اجازه مي دهد با دشمن، همان معامله را انجام دهد كه او با وي انجام داده است. (4)
علت هجوم مسلمانان به كاروان قريش همان مظلوميت و ستم كشي مسلمانان بود كه قرآن نيز متذكر آن است. به همين جهت به آنان اجازه هجوم داده و مي فرمايد: اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير (5)
به افرادي كه مورد هجوم واقع شده اند، اجازه دفاع داده شده، زيرا آنان مظلوم و ستمديده اند و خداوند به كمك آنان قادر و توانا است.
پي نوشت ها:
1. بقره (2) آيه 256.
2. گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، نشر تهران 1378 ش، ص231.
3. آيه الله مكارم، تفسير نمونه، نشر دار الكتب الاسلاميه، تهران 1379ش، ج 2، ص 282.
4. فروغ ابديت، جعفر سبحاني، ج1، ص 490، ناشر دفتر انتشارات دفتر تبليغات اسلامي قم، سال چاپ 1370 ش.
5. حج(22)آيه 39.

پرسش: 2-آياجنگ هارامي توان توجيه كرد كه براسلامم وارد شده يااينكه مسلمانان شروع كننده جنگ ها بودند ؟
2-آياجنگ هارامي توان توجيه كرد كه براسلامم وارد شده يااينكه مسلمانان شروع كننده جنگ ها بودند ؟

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
همانطور كه در جواب هاي ديگر اشاره شد در اسلام جنگ به منظور كشور گشايي و تحميل عقيده جايز نيست، بلكه اسلام همگان را به صلح و صفا فراخوانده است. البته در اسلام جهاد و دفاع هم مد نظرقرار داده است. به عبارت ديگر از ديدگاه اسلام اهداف جهاد و جنگ عبارتند:
الف- جهاد ابتدايى آزادى بخش.
مى‏دانيم خداوند دستورها و برنامه‏هايى براى سعادت و آزادى و تكامل و خوشبختى و آسايش انسانها طرح كرده است، و پيامبران خود را موظف ساخته كه اين دستورها را به مردم ابلاغ كنند، حال اگر فرد يا جمعيتى ابلاغ اين فرمانها را مزاحم منافع پست خود ببينند و سر راه دعوت انبياء موانعى ايجاد نمايند آنها حق دارند نخست از طريق مسالمت‏آميز و اگر ممكن نشد با توسل به زور اين موانع را از سر راه دعوت خود بردارند و آزادى تبليغ را براى خود كسب كنند. به عبارت ديگر: مردم در همه اجتماعات اين حق را دارند كه نداى مناديان راه حق را بشنوند، و در قبول دعوت آنها آزاد باشند حال اگر كسانى بخواهند آنها را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صداى مناديان راه خدا به گوش جان آنها برسد و از قيد اسارت و بردگى فكرى و اجتماعى آزاد گردند طرفداران اين برنامه حق دارند براى فراهم ساختن اين آزادى از هر وسيله‏اى استفاده كنند، و از اينجا ضرورت" جهاد ابتدايى" در اسلام و ساير اديان آسمانى روشن مى‏گردد. همچنين اگر كسانى مؤمنان را تحت فشار قرار دهند كه به آيين سابق باز گردند براى رفع اين فشار نيز از هر وسيله‏اى مى‏توان استفاده كرد.
ب- جهاد دفاعى
آيا صحيح است كسى به انسان حمله كند و او از خود دفاع ننمايد؟ يا ملتى متجاوز و سلطه‏گر هجوم بر ملت ديگر ببرند و آنها دست روى دست گذارده نابودى كشور و ملت خويش را تماشا كنند. در اينجا تمام قوانين آسمانى و بشرى به شخص يا جمعيتى كه مورد هجوم واقع شده حق مى‏دهد براى دفاع از خويشتن به پا خيزد و آنچه در قدرت دارد به كار ببرد، و از هر گونه اقدام منطقى براى حفظ موجوديت خويش فروگذار نكند. اين نوع جهاد را،" جهاد دفاعى" مى‏نامند، جنگهايى مانند جنگ احزاب و احد و موته و تبوك و حنين و بعضى ديگر از غزوات اسلامى جزء اين بخش از جهاد بوده و جنبه دفاعى داشته است. هم اكنون بسيارى از دشمنان اسلام، جنگ را بر مسلمين تحميل كرده‏اند و سرزمينهاى اسلامى را اشغال نموده و منابع آنها را زير سلطه خود گرفته‏اند. چگونه اسلام اجازه مى‏دهد در مقابل آنها سكوت شود؟
ج- جهاد براى حمايت از مظلومان
شاخه ديگرى از جهاد كه در آيات ديگر قرآن به آن اشاره شده، جهاد براى حمايت از مظلومان است، در آيه 75 سوره نساء مى‏خوانيم: چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكانى كه (بدست ستمگران) تضعيف شده‏اند پيكار نمى‏كنيد، همان افراد (ستمديده‏اى) كه مى‏گويند: خدايا! ما را از اين شهر (مكه) كه اهلش ستمگرند بيرون ببر، و براى ما از سوى خود، ولى قرار ده، و براى ما از سوى خود يار و ياورى معين فرما". به اين ترتيب، قرآن از مسلمانان مى‏خواهد كه هم در راه خدا و هم مستضعفان مظلوم، جهاد كنند.
د- جهاد براى محو شرك و بت پرستى
اسلام در عين اينكه آزادى عقيده را محترم مى‏شمرد و هيچ كس را با اجبار دعوت به سوى اين آيين نمى‏كند، به همين دليل به اقوامى كه داراى كتاب آسمانى هستند، فرصت كافى مى‏دهد كه با مطالعه و تفكر آيين اسلام را بپذيرند، و اگر نپذيرفتند، با آنها به صورت يك" اقليت هم پيمان" (اهل ذمه) معامله مى‏كند و با شرايط خاصى كه نه پيچيده است و نه مشكل با آنها همزيستى مسالمت‏آميز بر قرار مى‏نمايد، در عين حال نسبت به شرك و بت پرستى، سختگير است زيرا: شرك و بت پرستى نه دين است و نه آيين و نه محترم شمرده مى‏شود، بلكه يك نوع خرافه و انحراف و حماقت و در واقع يك نوع بيمارى فكرى و اخلاقى است كه بايد به هر قيمت كه ممكن شود آن را ريشه‏كن ساخت. به همين دليل اسلام دستور مى‏دهد كه بت پرستى به هر قيمتى كه شده است. حتى به قيمت جنگ، از جامعه بشريت ريشه كن گردد. بت خانه‏ها و آثار شوم بت پرستى اگر از طرق مسالمت‏آميز ممكن نشد با زور ويران و منهدم گردند.(1)
پي نوشت:
1. ناصر مكارم شيرازى، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1374، ج3، ص28-30. (باتلخيص)
پرسش: - آيا كشورگشايي هاي عمر وابوبكر مورد تاييد ائمه بود
- آيا كشورگشايي هاي عمر وابوبكر مورد تاييد ائمه بود

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در مجموع مي توان گفت اصل اين جنگ ها تا حدودي مورد تاييد اسلام مي باشد، چون اين جنگ هادر مجموع به منظور حمايت مردم ايران و رهايي آنان از قيد و بند حاكمان اين كشور صورت گرفت، از سوي ديگر حاكمان ايراني، اجازه نمي دادند پيام الهي كه توسط پيامبر (ص) براي رهايي بشر آمده بود، به مردم ايران برسد. با توجه به محتواي دين اسلام (كه مشتمل بر جهاد، دفاع، امر به معروف، نهي از منكر، دادخواهي و كمك به مظلومان و استضعاف زدايي و... است) و سيره پيامبر و امامان(ع)، مي‏توان به اين نتيجه رسيد كه جهاد و دفاع و شيوه جنگي براي زدودن موانعي كه در مسير گسترش اسلام وجود دارد، با وجود ضوابط و شرايط ،پذيرفته و مورد تأييد اسلام است، اما جنگ‏هايي كه به منظور كشور گشايي و بدون رعايت مقررات اسلام صورت گيرند، فاقد ارزش است.(1) در اين باره به كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران، شهيد مطهري مراجعه فرماييد.
پي نوشت:
1. ناصر مكارم شيرازى، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ج2، ص206-207.

پرسش: 4- آياامام علي ويافرزندان آن حضرت درجنگ هاي زمان ابوبكر وعمر شركت داشته اند ؟ آياامام علي نيز به ايران آمده است يانه
4- آياامام علي ويافرزندان آن حضرت درجنگ هاي زمان ابوبكر وعمر شركت داشته اند ؟
آياامام علي نيز به ايران آمده است يانه
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
حضرت علي (ع) در جنگ اعراب و ايران حضور نداشته و نقشي در اين جنگ نداشت. نفش امام، در حدّ مشورت بود؛ (1) بدين معنا كه در جنگ شرايط به گونه اي فراهم شد كه امام عمر را راهنماي كند. اين امر در راستاي مصالح جهان اسلام بود، نه به معناي تأييد حكومت خلفا و تأييد مشروعيت جنگ. امام نه به طور مطلق موافق جنگ ها بود و نه به طور مطلق مخالف. امام با بعضي از امور موافق و با برخي امور مخالف بود كه مي توان از آن به عنوان سياست بي طرفانه ياد كرد. جنگ ها، هم آثار مفيد و سازنده داشت و هم آثار منفي و زيانبار. از آن جهت كه برخي آثار مفيد را در پي داشت، مورد تأييد امام بود؛ اما از سوي ديگر، به دليل اين كه جنگ ها برخي از شرايط جهاد و دفاع مورد نظر اسلام را نداشت و برخي پيامدهاي منفي را به دنبال داشت، امام مخالف آن ها بود.
از منابع معتبر استفاده مي شود كه امام حسن و امام حسين (ع) در فتح ايران شركت نكرده اند. بنا بر نقل ابن اثير، ابن خلدون، سيد هاشم معروف الحسني و همچنين باقر شريف قرشي، حسن و حسين (ع) بعد از پيامبر در هيچ فتحي شركت نداشتند. (2)
بيش تر مطالبي كه مورخان در باره جنگهاي صدر اسلام نوشته اند، از تاريخ طبري ميباشد كه پذيرش هر كدام نياز به بررسي دقيق دارد.
طبري مطالب تاريخي را از راويان مختلف نقل مي كند كه برخي دروغگو و غير موثق بوده اند، از جمله سيف بن عمر كه خيلي از مطالب مربوط به جنگهاي ايران و عربها و مطالبي را كه از علي و فرزندان وي در اين باره نقل شده، از طريق وي است.
جواد علي، از مورخان معتبر مي گويد: طبري در استفاده از مآخذ، اصول اهل حديث را در نظر نگرفته و از چهره هاي ضعيف هم روايت كرده است. او روايات سيف بن عمر را كه متهم به زندقه است و خود طبري هم نظر مساعدي نسبت به وي ندارد، نقل مي كند.(3)
طبق برخي گزارش ها علي(ع) هنگامي كه به سوي كوفه مي آمد وارد شهر انبار شد(4) كه اين شه - قبل از فتح ايران -جزء اين كشور بود.
پي نوشت ها:
1. شيخ صدوق، الخصال، ترجمه جعفرى،‏ ج 2، ص 69، ناشر: نسيم كوثر؛ شيخ مفيد، الاختصاص، ص 173.
2. زماني، احمد، حقايق پنهان، ص 117، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، مركز انتشارات، 1380.
3. جعفريان، رسول، تاريخ سياسي اسلام، سيره رسول خدا (ص)، ص 124، سال انتشار: 1373ش، ناشر: سازمان چاپ و انتشارات.
4. ابن شهر آشوب، مناقب، ناشرعلامه، ج2، ص104.

موفق و موید باشید