با سلام- در رابطه با فال چای سوال داشتم-چند وقتی است که بیشتر اعضاء فامیل در جلسات فال چای شرکت می کنند و تا کنون هر حرفی در مورد گذشته و آینده آن ها زده شده درست بوده است و به همین دلیل افراد بیشتری جذب می شوندو بابت هر فال 10000 تومان گرفته می شود- تاکنون با وجود اصرار دیگران شرکت نکرده ام.1)آیا انجام دادن فال چای به منظور اینکه ما از آینده خود آگاه شویم نشاندهنده ی عدم اعتماد و توکل ما به خداوند نیست؟2)اگر صرفا به دلیل کنجکاوی یا سرگرمی باشد چه طور؟اگر این کا اشتباه است لطفا دلایل آن را ذکر کنید تا این دلایل را به دیگران هم بگویم.با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
سخن در خصوص فال گيري و بخصصو ص فال قهوه و چاي و... بسيار است، اما به طور كلي بايد دانست كه گره خوردن آينده افراد به تفاله باقي مانده قهوه و چاي يا اموري از اين دست ناشي از زندگي هاي اشرافي غربي و افكار و عادات بيهوده دنيا دوستان بيكار است و بهره اي از حقيقت ندارد.
نظام اين عالم طبق اسباب و مسببات است و اين امكان وجود دارد كه بعضي از انسان ها با رياضت نفس و تمرين و تمركز بتوانند به برخي از اسباب و نظام اين عالم راه يابند و از اين طريق نيز به پيش بيني حوادث دست بزنند، اما اين گونه پيش گويي ها اولاً محدود به چيز هاي خاصي است.
ثانيا: قطعي و يقيني نبوده، بلكه مي تواند بر خلاف نظر آنها در آيد. چون از همه اسباب و علل عالم، جز خداوند آگاهي ندارد. هم چنين گاهي افراد مي توانند در اثر ارتباط با موجودات نامرئي مانند جن، برخي از اطلاعات را دريافت نمايند كه از ديد ديگران پنهان است. در نتيجه اگر در موارد نادري فردي ديده شد كه با فال قهوه به امور جزيي و دقيق و حقايقي غيرقابل انكار اشاره مي كند، مي توان احتمال داد كه از طريق ارتباط با جن يا اموري از اين دست چنين مي كند و فال قهوه را بهانه خود قرار داده است.
لذا انسان بايد به جاي شركت در اين جلسات و تلف كردن وقت و عمر خود بر خدا توكل كند و بداند كه غير از او هيچكس از آينده انسانها آگاه نيست و آينده خود را با توجه به خدا خود بسازد تا اينكه با شركت در اين مراسم ها بخواهد آن را حدس بزند و يا تغيير دهد.
اما اينكه آيا اين كار منافات با توكل به خدا دارد بايد گفت اگر تصور كنيم كه اين اشخاص مي توانند در زندگي ما و جريانات آن دخيل باشند و به ما كمك كنند تا جرياناتي را تغيير دهيم، بايد گفت كه قطعا با توكل بر خدا منافات دارد. در اين رابطه به اين حديث از پيامبر گرامي خدا توجه كنيد كه دقيقا اين بحث را توضيح داده است: «فَقُلْتُ وَ مَا التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ الْعِلْمُ بِأَنَّ الْمَخْلُوقَ لَا يَضُرُّ وَ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُعْطِي وَ لَا يَمْنَعُ وَ اسْتِعْمَالُ الْيَأْسِ مِنَ الْخَلْقِ فَإِذَا كَانَ الْعَبْدُ كَذَلِكَ لَمْ يَعْمَلْ لِأَحَدٍ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْ يَرْجُ وَ لَمْ يَخَفْ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْ يَطْمَعْ فِي أَحَدٍ سِوَى اللَّهِ فَهَذَا هُوَ التَّوَكُّ؛ حضرت رسول اكرم مي فرمايند: از جبرئيل پرسيدم: توكل برخداي عزوجل چيست؟ جبرئيل عرض كرد: علم داشتن به اين كه مخلوق نه زياني مي رساند و نه سودي مي بخشد و نه مي دهد و نه باز مي دارد و به كار گرفتن يأس از خلق (يعني آن نااميدي دروني را كه نسبت به مردم دارد در عمل و خارج نشان دهد) پس هر گاه بنده چنان باشد براي احدي غير از خدا كار نمي كند و جز خدا اميد ندارد و از غير او ترسي ندارد و در احدي غير از خدا طمع ندارد اين همان توكل است در تمام اين فقرات توكل به معناي لازم آن گرفته شده است مثلا" وقتي انسان علم دارد كه مخلوق نه ضرري مي رساند و نه سودي مي بخشد كه فقط بر خداي تعالي اعتماد داشته و كارش را به او واگذار كرده.» (1)
پس توكل بر خدا يعني اعتماد كردن بر خداي تعالي و واگذار كردن كار به او و تسليم اراده و مشيت او بودن و هيچ گونه اعتماد و تكيه نداشتن و استقلال ندادن به اسباب غير از مسبب الاسباب يعني حضرت حق تعالي . البته واضح است كه معناي توكل آن نيست كه انسان به دنبال اسباب كار نرود. زيرا تمامي كارها با اسباب انجام مي گيرند ولي فقط بايد بداند كه اسباب از خود چيزي نداشته و هرگز مستقل نمي باشند و تنها تكيه گاه خداي تعالي مي باشد.
اما در مورد حكم شرعي آن؛ بنا بر نظر آيت الله خامنه اي پول گرفتن و پول دادن در برابر فال، مثل فال قهوه و نظير آن جائز نيست، مگر اين كه دهنده پول آن را به عنوان هديه بدهد. (2)
پي نوشت ها:
1. مجلسي، محمدباقر، بحار الانوار، موسسه الوفاء، بيروت، 1404ق، ج66، ص373.
2. آيت الله خامنه اي، سيدعلي، رساله اجوبه الاستفتاات، نشر بين الملل، تهران، 1388ش، س 1234.
موفق و موید باشید