سلام علیکم
حاج آقای فرح زاد در برنامه سمت خدا بنا به روایتی از امام هادی(ع)از کتاب بحار الانوار(جلد 4) نقل کردند که امام هادی(ع) پس از شنیدن خبر مرگ فردی که به پدرشان امام جواد(ع)_در یک مباحثه توهین کرده بود و به ایشان تهمت مستی زده بود در حالی که امام جواد(ع) آن روز را روضه بودند_توهین کرده بود شاد شده و 24 بار الحمدلله گفتند.این در حالی است که بنا به روایاته پیامبر(ص) نباید حتی در مرگ دشمن نیز شادی کرد.
جمع این دو مورد چگونه است؟؟؟و کدام مطلب درست است؟؟؟شادی در مرگ دشمن یا نه؟؟؟؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اصل اين روايت كه در كتب اصول كافي و بحار الانوار آمده است چنين است:
« عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ (ع) فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ حَدَثَ بِآلِ فَرَجٍ حَدَثٌ فَقُلْتُ مَاتَ عُمَرُ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ حَتَّى أَحْصَيْتُ لَهُ أَرْبَعاً وَ عِشْرِينَ مَرَّةً فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي لَوْ عَلِمْتُ أَنَّ هَذَا يَسُرُّكَ لَجِئْتُ حَافِياً أَعْدُو إِلَيْكَ قَالَ يَا مُحَمَّدُ أَ وَ لَا تَدْرِي مَا قَالَ لَعَنَهُ اللَّهُ لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ أَبِي قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ خَاطَبَهُ فِي شَيْءٍ فَقَالَ أَظُنُّكَ سَكْرَانَ فَقَالَ أَبِي اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنِّي أَمْسَيْتُ لَكَ صَائِماً فَأَذِقْهُ طَعْمَ الْحَرْبِ وَ ذُلَّ الْأَسْرِ فَوَ اللَّهِ إِنْ ذَهَبَتِ الْأَيَّامُ حَتَّى حُرِبَ مَالُهُ وَ مَا كَانَ لَهُ ثُمَّ أُخِذَ أَسِيراً وَ هُوَ ذَا قَدْ مَاتَ لَا رَحِمَهُ اللَّهُ »(1) محمد بن سنان مي گويد: روزي من خدمت امام هادي (ع) آمدم. حضرت فرمودند: آيا براي طايفه ي آل فرج اتفاقي افتاده و كسي از آنها فوت كرده است ؟ گفتم: بله، عمر ابن فرج به تازگي از دنيا رفته است. حضرت بسيار خوشحال شدند و بيست و چهار بار فرمودند: الحمدالله. راوي مي گويد: فكر نمي كردم خبر مرگ كسي شما را اينقدر خوشحال كند. اگر مي دانستم با پاي برهنه زودتر آمده و اين خبر خوش را به شما مي دادم. حضرت فرمودند اي محمد آيا مي داني آن شخص لعنة الله عليه به پدرم محمد بن علي چه گفته؟ راوي گفت نه. حضرت فرمودند روزي در مجلسي بين اين فرد با پدرم امام جواد (ع) بگو و مگويي رخ داد. او عصباني شد و به پدرم گفت تو مست هستي. (با اين حرف دل پدر من شكست ) و امام جواد (ع) فرمودند: خدايا تو شاهد هستي كه من امروز، روزه گرفته ام و لب به غذا و آب نزده ام. اگر تو شاهد هستي كه من امروز روزه هستم، طعم غارت شدن و ذلت اسارت را به اين شخص بچشان. امام هادي (ع) مي فرمايند: نفرين پدرم مستجاب شد و بعد از چند روز حكومت بر اين فرد غضب كرد. اموال اين فرد توسط حكومت مصادره شد، مدتي نيز در زندان بود و حالا مرده است خدا رحمت خود را شامل حال اين فرد نكند.
اما درباره اينكه گفتيد در روايت آمده كه در مرگ دشمن نبايد شادي كرد، مولا امير المومنين(ع) در خطبه اي كه صفات متقين و شيعيان را بيان مي كنند يكي از صفات ايشان را چنين مي فرمايند:« وَ لَا يَشْمَتُ بِالْمُصَابِ »(3)؛ يعني وقتي به دشمن بلا و مصيبت مي رسد شادي نمي كند.
در جمع بين اين دو مطلب و اينكه چرا امام هادي(ع) از مرگ آن مرد خوشحال شدند بايد بگوييم كه اصولاً پيامبر اكرم و امامان (ع) به صورت كلي كسي را نفرين نمي كردند ولي به صورت موردي اين كار را انجام مي دادند و آن هم بخاطر گستاخي و پرده دري طرف مقابل بوده كه دل اهل بيت(ع) را شكسته و تهمت و افتراي بزرگي به ايشان زده است و در واقع چنين كسي با خداوند دشمني كرده است و قابل هدايت نيست مانند مورد فوق يا در واقعه كربلا كه امام حسين (ع) وقتي سر بالين جوانشان علي اكبر آمدند و ديدند دشمن با ايشان چه كرده آنها را نفرين كردند و فرمودند: « قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ يَا بُنَي »(3)؛ اي فرزندم خداوند بكشد قومي را كه تو را كشتند. و در همين مورد امام جواد(ع) اگر آن فرد از امام عذرخواهي و توبه مي كرد امام او را مي بخشيدند و نفرين نمي كردند.
و خوشحالي امام هادي(ع) هم از مرگ آن شخص به خاطر دشمني او با خداوند و اهل بيت(ع) و گستاخي نسبت به ايشان بوده است و او را قابل هدايت نمي دانستند و وقتي ديدند خداوند نفرين پدرشان را بر عليه او به اجابت رساند و آن شخص به سزاي عملش رسيد، خوشحال شدند.
پي نوشت ها:
1. كليني، محمد بن يعقوب، كافي، انتشارات اسلاميه، ج1، ص497.
2. مجلسي، بحار الأنوار، چاپ بيروت، ج65، ص 195.
3. شيخ مفيد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، كنگره شيخ مفيد، ج2، ص106.
موفق و موید باشید