سلام.حدود 2سال با پسری رابطه داشته ام که اکنون رابطه مان را در خطر می بینم.با این حال که به من دست زده اما هنوز بکارت دارم.دیگر قصد ازدواج ندارم ولی اگر خانواده ام مرا مجبور به ازدواج با فردی دیگر کنند آیااگر به وی نگویم که قبلا با پسری رابطه داشته ام تا آخر عمر مرتکب گناه می شوم یا نه؟خواهشا کمکم کنید

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي! از اينكه تصميم درستي گرفته ايد، مايۀ خوشحالي است، زيرا اكثريت پسر هاي جوان به فكر ارضا كردن نياز هاي خودشان هستند و ارتباط با يك دختر فقط به جهت تفريح و روابط ديگر و خلاء عاطفي است. چقدر بسيار هستند دختراني كه گول حرفها و وعده هاي پسرها را مي خورند و با شروع رابطه اي هر چند مقطعي و كم، دلبسته مي شوند و همين دلبستگي باعث ضربه خوردن شديد به روحيۀ دختر و يا حتي پسر مي شود.
اكثر پسرها با قول هايي در مورد ازدواج، با صحبت هايي در مورد آينده و با فكر هايي بي اساس و خيالاتي، روابطي را شروع مي كنند كه در صورت بهم خوردن آن كه احتمالش در آن سنين بسيار است، ضربه روحي شديدي به خود مي زنند كه همين باعث عقب ماندن از رشد، علم و كارهاي روزمره خود مي شوند و گاهي به افسردگي هاي مقطعي و حتي مزمن دچار مي شوند. اما اين مسئله براي دختر شديدتر است.
قرآن از دوستي بين دختر و پسر و اين گونه روابط نهي كرده است. زيرا عفت عمومي جامعه با اينگونه روابط آسيب جدي مي بيند، پايه هاي ازدواج و خانواده سست مي شود و صدها مفسده اخلاقي براي دختر و پسر و جامعه دارد.
نيازهاى عاطفى و غرايز ديگر در ايام نوجوانى و جواني، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزيدن» سوق مى‏دهد كه البته اين يك امر طبيعى و غريزى است و كمتر مى‏توان راهى براى گريز از آن پيدا كرد.
آنچه اهميت دارد، كنترل عقلايى بر احساسات و پرهيز از مخاطراتى است كه ممكن است فرد را به گرفتارى‏هاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد.
«دوست داشتن و عشق ورزيدن» اگر از مسير معين، مشخص و صحيح استيفا نشود، ممكن است عوارض نامطلوبى را براى انسان ايجاد كند.
شما خوب مى‏دانيد جاذبه بين دو جنس مخالف بسيار فراوان است؛ مخصوصا در سنين جوانى، كه اين جاذبه و حساسيت در اوج خود مى‏باشد، در نتيجه هر چند جوان بخواهد رعايت مسايل شرعى و عرفى را در دوستى با جنس مخالف بنمايد، اما تمايلات نفسى و وسوسه‏هاى شيطانى قوى‏تر از آنند كه انسان گرفتار خطرهاى بزرگ نشود. به همين جهت عقل اقتضا مى‏كند انسان خود را در معرض خطرى كه بسيارى از خوش باوران را گرفتار كرده قرار ندهد. روشن است كه هر فرد خود بهتر مى‏تواند تشخيص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است:"بل الانسان على نفسه بصيره."(1) آدمى بر نفس خود آگاه و بيناست.
قرآن زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف بر حذر داشته است و آن را مورد مذمت قرار داده است. در سوره نساء به مردان مي گويد با دختراني كه روابط دوستي مخفيانه اي با ديگران داشته اند ازدواج نكنيد: "فانكحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غير مسافحات و لا متخذات اخدان."(2) يعني آنان را با اجازه خانواده هايشان به همسري خود در آوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد پاكدامن باشند و زناكار و دوست گيران پنهاني نباشند.
- با توجه به اين مقدمه بايد بگوييم:
دختران و پسران مسلمان و پاك، بايد بياموزند كه در اولين برخورد تأثيرگذار با جنس مخالف، آن را با پدر و يا مادر و يا با يك مشاور آگاه و مسلمان، مطرح كنند؛ تا بتوانند از تجربه‌هاي علمي و عملي آنان بهره برده، پيش از اين كه دچارآسيب‌هاي جدي شوند، تصميم عاقلانه‏اي بگيرند. اگر دختر و پسر، مسائل و معاشرت‌هاي مهم روزانه خود را با افراد مجرب مطرح كنند و والدين و مشاوران نيز بتوانند در حل مسائل آن ها نقش مفيد و سازنده‏اي را ايفا كنند، مي‌توان اميدوار بود كه جلوي بسياري از روابط پنهاني و ناسالمي كه احتمال دارد پس از برخورد نخستين شكل بگيرد، گرفته شود. انساني كه مقام و منزلت خود را مي‌داند، خود را به بهاي كم واندك نمي‌فروشد.
- صداقت در اينگونه مسايل آري يا خير؟!
گرچه صداقت و بيان خاطرات به فرد مقابل(همسر آينده) كار بسيار پسنديده اي هست ولي اين گونه روابط از دو حال خارج نيست:
1- اگر رابطه قبلي شما شهرت پيدا نكرده است، يعني اگر اطرافيان و ديگران به آن حد از آن رابطه قبلي خبر نداشتند و در حد دوستي بوده نيازي به بيانش نيست، زيرا كسي در جريان ريز ماجرا نبوده و اطلاع خيلي كلي كه آن هم طبيعي قلمداد شده است داشته اند.
2- اما اگر رابطه قبلي شما بطور چشمگيري مشهود بوده بايد آن رابطه را با خواستگار جديد خود مطرح نمايد البته نه با تمام جزئيات، افرادي كه جزئيات تمام رابطه قبلي خود را بيان مي نمايند هنوز به قدر كافي به بلوغ فكري نرسيده اند.
مثلا: اگر شما قبلا رابطه دوستي داشته ايد لزومي ندارد به تمام جزئيات آن از جمله: نوع گفتار و رفتارتان با آن فرد، خاطرات تلخ و شيرين و مشكلات رابطۀ قبل بپردازيد.
گفتن اينكه من قبلا از روي عدم آگاهي و يا بنا به شرايطي رابطه اي داشتم كه از آغاز هم اشتباه بود كفايت مي كند.
- توصيۀ نهايي:
بهترين راه براي فراموش كردن اشتباهات(مخصوصا روابط دختر و پسر)، نسبت به ديگران، نپرداختن به آن مسايل است. بهتر اين است كه بگذاريم اين گونه مسايل با گذر زمان دفن شوند و از ذهن ها فراموش شود. در اين مسأله به هيچ كس اعتماد نكنيد و مبادا درد دل خود را براي كسي پهن كنيد! با يك توبۀ واقعي، بي اعتنايي و گذر زمان، ايدۀ جديدي براي زندگي تان داشته باشيد. اغلب ما مي پنداريم گفتن تمام تجربه ها و رويدادهاي گذشته به معناي "صداقت" است در صورتي كه اين گونه نيست. نگفتن اين مسأله هم در صورت توبۀ واقعي -مخصوصاً در اين حالت كه بكارتتان مخدوش نشده است- گناه نمي باشد. بلكه لازم است كه كتمان كنيد و به هيچ كس ابراز نكنيد.
- منابعي مربوط به آسيب هاي روابط دختر و پسر:
1- علي اصغر احمدي، روابط دختر و پسر در ايران، تهران، سازمان انجمن اولياء و مربيان.
2- جوانان و روابط (پاسخ به پرسش‌هاي پيرامون روابط دختر و پسر) مقيمي، مركز مطالعات حوزه.
3- روابط نامشروع دختران و پسران، محسن ماجراجو، ناشر: لاهوت.
پي نوشت ها:
1. نحل(16) آيه91.
2. اسراء(17) آيه 34.

موفق و موید باشید