با سلام و ادب و احترام
آیا پیامبرص و امامان ع در جهان آخرت به اذن خدا می توانند در مورد حق الناس بین افراد پا درمیانی کنند یا خیر؟ مثلا" از فرد صاحب حق بخواهند که فرد ضایع کننده حق را ببخشد ؟
آیا در این مورد آیه قرآنی یا حدیث و روایت صحیح و سند معتبری وجود دارد ؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
طبق جستجويي كه در آيات و روايات داشتيم در اين خصوص به مطلبي كه به صورت قطعي بخواهيم به آن استناد كنيم دست نيافتيم و اصل پادرمياني و شفاعت اهل بيت (عليهم السلام) در مورد حق الناس در روز قيامت گرچه عقلا محال نيست. اما عملا بايد ببينيم كه چگونه مي تواند موثر باشد؛ زيرا در شفاعتي كه مربوط به حق الله است. چون حق ضايع شده مستقيما با خداوند متعال در ارتباط است و اهل بيت محبوب خداوند متعال هستند و لذا پادرمياني آنها قطعا مؤثر است. اما در مورد حق الناس اگر احتمال بدهيم كسي كه حق وي ضايع شده دشمن اهل بيت (عليهم السلام) باشد و اين پادرمياني را نپذيرد. آيا شايسته است امام معصوم در اينگونه موارد پادرمياني كند؟!
مگر اينكه بگوييم اهل بيت با صرف پادرمياني و شفاعت مشكل را حل نمي كنند. بلكه به اذن خدا درخواست و حاجت كسي كه حق وي ضايع شده را برآورده مي سازند و به گونه اي او را راضي مي كنند.
بيانات علماء نيز در اين باره متفاوت است به عنوان نمونه در تفسير حجة التفاسير و بلاغ الإكسير مي خوانيم:« به اشخاصى از انبياء و اولياء ممكن است حق شفاعت داده شود، و اين حق شفاعت هم در موضوع حق اللّه است نه حق الناس» (1)
اما در تفسير مواهب الرحمان في تفسير القرآن روايتي از امام رضا به نقل از رسول خدا (ص)آمده كه:
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وُلِّينَا حِسَابَ شِيعَتِنَا فَمَنْ كَانَتْ مَظْلِمَتُهُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَكَمْنَا فِيهَا فَأَجَابَنَا وَ مَنْ كَانَتْ مَظْلِمَتُهُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ اسْتَوْهَبْنَاهَا فَوُهِبَتْ لَنَا وَ مَنْ كَانَتْ مَظْلِمَتُهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَنَا كُنَّا أَحَقَّ مِمَّنْ عَفَى وَ صَفَحَ»(2)
«چون روز قيامت شود حسابرسى شيعيان ما بما واگذار مىشود، پس هر كس مظلمه و بدهى و گناهش ميان او و خداوند است ما داورى كرده و هر چه حكم كنيم خداوند امضاء مىفرمايد، و هر كس مظلمهاش ميان او و مردم است، ما از مردم تقاضا مي كنيم او را ببخشند، و آنان مىبخشند، و هر كس مظلمهاش ميان او و ما اهل بيت است ما سزاوارتر از همه كس به بخشش و عفو و گذشت مىباشيم.»
در سند اين روايت افرادي هستند كه ثقه بودن آنها مجهول و ناشناخته است و بايد توجه داشت كه اگر اين حديث حديث صحيحي هم باشد باز هم بدين معنا نيست كه هر كسي كه حق الناس يا حق الله بر عهده وي باشد توسط حضرات معصومين (عليهم السلام) شفاعت مي شوند بلكه شفاعت شونده داراي شرايطي است كه در كتب مرتبط ذكر شده است. به عنوان نمونه شخص شفاعت شونده نماز را سبك نشمارد و ...
ذكر اين نكته نيز خالي از لطف نيست كه در برخي دعاها نيز آمده كه ما از خود خداوند متعال مي خواهيم كه اگر حق الناسي بر گردن ماست خداوند متعال با عنايت خود، آن شخص را از ما راضي بگرداند.
در دعاي روز دوشنبه مي خوانيم:
« وَ أَسْأَلُكَ فِي مَظَالِمِ عِبَادِكَ عِنْدِي فَأَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ كَانَتْ لَهُ قِبَلِي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِيَّاهُ فِي نَفْسِهِ أَوْ فِي عِرْضِهِ أَوْ فِي مَالِهِ أَوْ فِي أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْلٍ أَوْ هَوًى أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِيَّةٍ أَوْ رِيَاءٍ أَوْ عَصَبِيَّةٍ غَائِبا كَانَ أَوْ شَاهِدا وَ حَيّا كَانَ أَوْ مَيِّتا فَقَصُرَتْ يَدِي وَ ضَاقَ وُسْعِي عَنْ رَدِّهَا إِلَيْهِ وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ فَأَسْأَلُكَ يَا مَنْ يَمْلِكُ الْحَاجَاتِ وَ هِيَ مُسْتَجِيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَى إِرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِيَهُ عَنِّي بِمَا [بِمَ] شِئْتَ وَ تَهَبَ لِي مِنْ عِنْدِكَ رَحْمَةً إِنَّهُ لا تَنْقُصُكَ الْمَغْفِرَةُ وَ لا تَضُرُّكَ الْمَوْهِبَةُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين»(3)
« از تو درخواست مي كنم اداى حقوق بندگانت را كه بر عهده دارم ،پس هر بندهاى از بندگانت و هر كنيزى از كنيزانت كه او را نزد من حقىّ پايمال شده باشد كه در آن به جان يا آبرو يا مال،يا خانوادهاش يا فرزندش ستم روا داشتهام يا غيبتى از او كردهام يا بر اثر ميل خود يا خواهش دل يا تكبّر يا غضب يا خودنمايى يا تعصّب بر او بارى نهادهام،اين بنده يا كنيزت غايب باشد يا حاضر، زنده باشد يا مرده، و دستم كوتاه شده و وسعم نمي رسد از پرداخت آن حق يا طلب حلاليت از او، از تو مي خواهم اى كسى كه رفع نيازها در اختيار اوست،و آن حاجات در مقابل مشيّت او اجابت پذير و به جانب ارادهاش شتابانند كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و آن بنده را كه بر او ستمى كردم هرگونه كه خواهى از من راضى گردانى و از جانب خود مرا رحمت عطا نمايى، چه آمرزيدن از تو نكاهد و بخشيدن به تو زيان نرساند،اى مهربانترين مهربانان.»
از اين دعا امكان پادرمياني خدا و راضي نمودن شخصي كه حق وي ضايع شده استفاده مي شود زيرا دعا نسبت به امر محال صورت نمي گيرد و اگر چنين دعايي صورت گرفته دلالت بر امكان چنين كاري دارد.
پي نوشت ها:
1. بلاغى، سيد عبد الحجت، حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، قم، انتشارات حكمت، 1386ق، جلددوم مقدمه، ص597.
2. موسوى سبزوارى سيد عبد الاعلى، مواهب الرحمان في تفسير القرآن، بيروت، موسسه اهل بيت( ع)، 1409ق، ج4، ص 239
3. مفاتيح الجنان، باب اول، فصل سوم، در ذكر دعاهاى ايّام هفته، دعاي روز دوشنبه.
موفق و موید باشید