با سلام
باتوجه به شرایط پیش آمده برای اینجانب همسر دومی اختیار کردم (البته بارضایت همسر اول وهمسر اول هیچ عیب و ایرادی نداشته):
نحوه اجرای عدالت بین زنان ،از حداقل تا حالت ایده آل،ومصداق های ظلم در این زمینه را به صورت کاربردی وعملی(نه فقط تئوری)بیان فرمائید.همچنین آیا اینکه یکی از آنها،حتی در صورت عدم رعایت مساوات، بگوید که من راضیم کافیست؟ یا بازهم عدم رعایت عدالت ظلم محسوب می شود؟
باتشکر در اسرع وقت منتظر پاسخم.

ازدواج مجدد، از موضوع های مهم اجتماعی است که موافق و مخالف زیادی دارد و هر یک از جهتی به موافقت یا مخالفت می پردازند مانند: آثار ازدواج مجدد، حقوق همسر اول، عوامل گرایش مردان به این ازدواج، عدالت در چند همسری و... که بحث ما در این نامه بر مورد اخیر(عدالت در تعدد زوجات) متمرکز است.
آیا عدالت مربوط به امور زندگى از قبیل هم‏ خوابگى و وسایل زندگى و رفاه و آسایش است یا منظور عدالت در حریم قلب و عواطف انسانى نیز هست؟
عدالت در تعدد زوجات، نیاز به تعیین مصداق و بررسی دارد و منظور از عدالت، به معنای مطلق نیست؛ زیرا شکّی نیست که عدالت در محبت های قلبی خارج از قدرت انسان است.
کشش های قلبی دست هیچکس نیست، هر موجودی به یک اندازه، در دل انسان علاقه ایجاد می کند. انسانِ خوب به یک اندازه، و انسانِ خوبتر به اندازه بیشتر است. به همین دلیل خداوند متعال رعایت این نوع عدالت را از توان انسان خارج شمرده است. بنابراین، محبّت های درونی مادامی که موجب ترجیح بعضی از همسران بر بعضی دیگر نشود، ممنوع نیست.
آنچه مرد موظف به انجام آن است رعایت عدالت در جنبه های عملی و خارجی است. به طور نمونه؛ اگر برای یکی از زنان خود هر ماه لباس تهیه می کند، باید همین کار را برای زن دیگر هم انجام دهد. اگر هر سال یکی را به مسافرت می برد، با دیگری نیز باید چنین رفتاری داشته باشد.
در اين جا سؤال مهمّى مطرح است كه مراد از عدالت در آيۀ 3 سورۀ نساء (1) چيست؟
در پاسخ مى گوييم: بعد از تشريع حكم تعدد زوجات در اسلام، براى هر كدام از زوجه حقوقى ثابت شده است كه مشروح آن در كتاب هاى فقهى آمده است و عمده ترين آن، عدالت در امور مربوط به زندگى از قبيل حق همسردارى، تهيه ى وسايل زندگى و ... مى باشد. آيه مى فرمايد: اگر اين گونه امور را نمى توانيد مراعات نماييد، پس به يك همسر اكتفا كنيد. جالب اين كه اين نوع عدالت است كه در قدرت انسان است و لذا محور حكم همين نوع عدالت است.(2)
با توجه به آیات قرآن متوجه می شویم: "محبت قلبى خارج از اختيار انسان است، ولى نسبت به اعمال و رفتار و رعايت حقوق در بين همسران، شما موظف به عدالت مى باشيد و چنين عدالتى تحت قدرت شما است و قابليت اجرا در زندگى دارد.(3)
پس منظور از عدالت در قرآن کریم، عدالت در نفقه و رعايت حقوق همسرى و طرز رفتار و كردار است و اما منظور از عدالت در آيه 129 سوره ى نساء كه امرى محال شمرده شده، عدالت در تمايلات قلبى است، بنابراين تعدد زوجات با حفظ شرايط اسلامى، نه ممنوع است و نه محال!(4)
أما در مورد قسمت آخر سوالتان باید خدمتتان عرض کنیم: اخلاق اسلامی ایجاب می کند که در رسیدگی بین همسران عدالت برقرار شود؛ أما در صورتی که یکی از همسران از حق و حقوق خود گذشت و رضایت به اموری داد، در رسیدگی بیشتر بر دیگری اشکالی پیش نمی آید، زیرا این حق برای اوست و می تواند از حق خود بگذرد؛ ولی عقل حکم می کند که انسان تا می تواند چنان مدیریت کند که مبادا در گوشه ای از ذهن یکی از همسرانش کدورتی حاصل شود. با توجه به مبانی اخلاقی، سعیتان بر اجرای عدالت و مساوات بین همسران باشد، و حتی اجازۀ یکی بر دیگری، شما را از برقراری عدالت، سست نکند.
پس زن دوم کاری‏ که می‏تواند بکند فقط این است که عملا از حقوق خود صرف نظر کند. اما نمی‏تواند شرط کند که حقوقی مساوی با زن اول نداشته باشد، همچنانکه زن‏ اول نیز می تواند کاری کند که قانونا حقی نداشته باشد.
برای اطلاعات بیشتر می توانید با شماره (09640) تماس بگیرید و یا اینکه به کتاب های زیر مراجعه فرمایید:
1. حقوق زن در اسلام، نویسنده: شهید مرتضی مطهری. 2. تفسیر نمونه جلد چهارم، نویسنده: ناصر مکارم شیرازی. 3. تفسیر تسنیم، جلد هفتم، نویسنده: عبدالله جوادی آملی.
پی نوشت ها:
1. نساء (4) آیۀ 3.
2. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، نشر دار الکتب الاسلامیه تهران، بی تا، ج 3، ص 255.
3. الميزان، ج 5، ص 163; تفسير آلاء الرحمن، جزء دوم، ص 9; تفسير نمونه، همان، ذيل آيه ى 129، سوره ى نساء.
4. تفسير نمونه، همان، ج 4، ص 155 به نقل از تفسير برهان، ج 1، ص 420.