با سلام .‏به خدمت اساتید محترم ...‏
لطفا نظر حضرت العالي رو درمورد سوالات زير ميخواستم ..............‏
‏1-ايا زن حق طلاق دارد .وچطور ?. ‏
‏2- ايا ختنه کردن پسران ربطي به مسلمان بودنش دارد?‏
‏3- درمورد مهريه توضيح بدهيد که اصلا مهريه را مرد براي جه براي زن بايد بپردازد ‏‏? و ايا دست و پاي مرد رو ‏بعنوان ‏مهريه براي زن قراردادن صحيح است يا نه ?‏
‏4- حکم بافتن فرشهايي که ايات قران و اسمائ الله دارند درايام حيض و داشتن غسل ‏جنابت چيست ?‏
‏5- در کل تعريف شخص ديندار چيست ?و شامل چه خصوصياتي است ‏
‏6-عطسه کردن چه حکمی دارد ؟
‏7- خوردن شی زن برای مردش. چیست ؟

‏8 - جوشیدن علم ها در روستا ها واقعیت دارد و گرفتن نذر برای ان صحیح است . ؟
‏9 .چرا ازدواج با خواهر رضاعی حرام است و در صرت ازدواح از روی نادانی صورت بگیرد چیست و در صورت ‏بچه ‏دار شدن حکم بچه ها چیست . ؟
‏10 چرا نماز ستون دین هست . ؟
‏11- مثلا روزه و اجبات ستون دین نیست . ؟
‏12 - فلسفه و حکمت اینکه نماز محور قبولی دیگر اعمال است چیست ؟

‏13- چرا برخی نماز گزاران مرتکب کناه میشونند . ؟
‏14- چرا جزئیات نماز در قران ذکر نشدهاست . ؟

‏15 - با اینکه خداوند متعال مکان خاصو جهت خاصی ندارد چرا به سمت قبله باید نماز خواند . ؟
‏ 16- چرا نظر مجتهدان باهمدیگر در مسائل شرعی و عرفی فرق دارد . با اینکه ازقران استفاده میکنند . ؟
‏17 با اینکه قران میفرماید هدف از نماز ذکر خداست . چرا نمیتوان به ذکر بسنده کرد و ان اعمال خاص رکوع و سجود را ‏انجام نداد . ؟
‏18 در صورت نبودن مرد ایا زن میتواند برای میت زن و مرد نماز میت بخواند یعنی امام جماعت باشد . ؟

‏19 - آيا ازدواج با ‏شخصي که خود ميگويد من دين ‏اسلام هر چه ميگويد قبول ندارم چگونه هست ? و ايا ‏ازدواج با چنين ‏شخصي صحيح است .?‏ 6- ‏

پرسش 1:
چرا جزئيات نماز در قرآن ذکر نشدهاست؟
پاسخ:

خداوند اصول معارف و احکام را در قرآن بيان کرده و فروع و جزئيات را به بيان پيامبرش واگذار نموده است. قرآن حکم قانون اساسي را دارد که اصول و امهات در آن آمده و بيان پيامبر حکم قانون عادي را دارد که شرح و بسط قرآن است و به همين جهت پيامبر را به عنوان "مبيّن"(1) و "معلّم"(2) کتاب معرفي کرده و به پذيرفتن رهنمودها و امر و نهي هاي پيامبر دستور داده است. (3)
اين که چرا خداوند همه جزئيات را در قرآن نگفته و چرا مساله اي را در قرآن گفته و مسأله ديگري را به بيان پيامبر واگذارده، را فقط خود خدا مي داند . اين که کتاب شامل اصول و امهات باشد و فروع و جزئيات و شرح در سنت بيايد، يک روش پذيرفته شده در قانون گذاري است.
اگر قرار بود که فروع و جزئيات و شرح معارف و احکام و اخلاق در قرآن بيايد، حجم آن بسيار زياد مي شد و از حوصله بشر فراتر مي رفت و ديگر کتاب ، جاذبه خود را از دست مي داد و ...
ما نمي توانيم علت واقعي آنها را بدانيم. ولي حق داريم از خدا هدايت و بيان بطلبيم و خدا بهترمي داند کجا هدايت و بيان را در قرآن ارائه دهد و کجا به بيان پيامبر واگذارد. مهم اين است که از بيان فروگذار نشود که نشده است.
وقتي در آيات متعدد پيامبر را مفسر قرآن مي داند و كلام اورا كلام خودش تلقي مي كند.پس تفاوتي در پذيرفتن ميان قرآن و روايات نيست.
پي نوشت ها:
1. نحل (16) آيه 44.
2. بقره (2) آيه 151.
3. حشر (58) آيه 7.
پرسش 2:
با اينکه خداوند متعال مکان خاصو جهت خاصي ندارد چرا به سمت قبله بايد نماز خواند . ؟
پاسخ:

بر اساس آيه شريفه: « فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ » ؛ (1)« به هر سوي رو نماييد وجه خداوند بدان سمت است»، معلوم مي‌شود از اين جهت كعبه خصوصيتي ندارد، يعني چنين نيست كه اگر انسان رو به كعبه نبود ،رو به خدا نباشد، بنا بر اين رو به كعبه بودن در برخي امور،‌ نظير نماز، ذبح يا حرمت رو يا پشت به كعبه بودن در پاره‌اي موارد، تنها در محدوده احكام فقهي است و گرنه هيچ جهتي را نمي‌توان درباره خداوند مشخص كرد. (2)
ولي در آيات قرآن و سنت پيامبر (ص) دستور داده شده كه برخي اعمال عبادي و غير عبادي بايد رو به قبله انجام گيرد مثلا قرآن كريم فرمود:
« فَوَلّ‏ِ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ ؛ (3) پس روي به طرف مسجد الحرام كن و شما مسلمانان هر كجا باشيد، در نماز روي بدان جانب كنيد».
در روايات نيز تصريح شده كه نماز بايد رو به قبله باشد. (4)
توجه به قبله از آن رو که انسان يک وجود مادى است و بالاخره بايد به سويى نماز بخواند، دستور داده شده است که همه به يک سو نماز بخوانند تا وحدت و هماهنگى در صفوف مسلمانان پيدا شود، و از هرج و مرج و پراکندگى جلوگيرى به عمل آيد. فکر کنيد اگر هر کسى به سويى نماز مى‏خواند و صفوف متفرق تشکيل مى‏دادند ، چقدر زننده و ناجور بود؟
ضمنا سمتى که به عنوان قبله تعيين شده (سمت کعبه) نقطه‏اى است مقدس که از قديمى‏ترين پايگاه هاى توحيد است و توجه به آن بيدار کننده خاطرات توحيدى مى‏باشد. (5)
چه اينکه بر اساس آموزه هاي ديني مومن حتي در حال احتضار نيز بايد رو به قبله باشد . گرچه علت واقعي و فلسفه احکام به طور کامل بر ما روشن نيست؛ ولي در روايتي به فلسفه اين کار اشاره شده مثلا امير مومنان فرمود . :
«دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلَي رَجُلٍ مِنْ وُلْدِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ هُوَ فِي السَّوْقِ وَ قَدْ وُجِّهَ بِغَيرِ الْقِبْلَه فَقَالَ وَجِّهُوهُ إِلَي الْقِبْلَه فَإِنَّکُمْ إِذَا فَعَلْتُمْ ذَلِکَ أَقْبَلَتْ عَلَيهِ الْمَلَائِکَه وَ أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيهِ بِوَجْهِهِ فَلَمْ يزَلْ کَذَلِکَ حَتَّي يقْبَضَ ؛ (6) امير المومنين (ع) فرمود : پيامبر (ص) بر مردي از فرزندان عبد المطلب در بازار وارد شد در حالي که آن مرد در حالت احتضار بود و مردم او را به سويي غير از جهت قبله خوابانده بودند، پيامبر فرمود: او را به سوي قبله کنيد اگر اين کار را بکنيد، ملائکه به او توجه کنند و همواره مورد توجه خداوند عَزَّ وَ جَلَّ قرار گيرد تا جان بدهد».
گرچه نمي خواهيم اين امر را به مورد نماز تعميم بدهيم اما چه بسا همين علت در ساير امور و اعمال مانند نماز هم وجود داشته باشد که ما از آن آگاهي نداشته باشيم .
پي‌‌نوشت ها:
1. بقره (2) آيه 115.
2. جوادي آملي، صهباي حج، نشر مركز اسراء، قم، 1383ش.، ص226.
3. بقره (2) آيه 144.
4. حر عاملي ، وسائل الشيعه، نشر دار الاحياء التراث العربي، بيروت 1412 ق. ج4، ص 295.
5. ناصر مکارم ، تفسير نمونه، نشر دار الکتب الاسلاميه، تهران بي تا ، ج1، ص 415.
6.وسائل ‏الشيعه،همان، ج 2، ص 454.

پرسش 3:
سوالات شرعي
شرح : با سلام .‏به خدمت اساتيد محترم ...‏ لطفا نظر حضرت العالي رو درمورد سوالات زير ميخواستم ..............‏ ‏1-ايا زن حق طلاق دارد . وچطور ?. ‏ ‏2- ايا ختنه کردن پسران ربطي به مسلمان بودنش دارد?‏ ‏3- درمورد مهريه توضيح بدهيد که اصلا مهريه را مرد براي جه براي زن بايد بپردازد ‏‏? و ايا دست و پاي مرد رو ‏بعنوان ‏مهريه براي زن قراردادن صحيح است يا نه ?‏ ‏4- حکم بافتن فرشهايي که ايات قران و اسمائ الله دارند درايام حيض و داشتن غسل ‏جنابت چيست ?‏ ‏5- در کل تعريف شخص ديندار چيست ?و شامل چه خصوصياتي است ‏ ‏6-عطسه کردن چه حکمي دارد ؟ ‏7- خوردن شي زن براي مردش. چيست ؟ ‏8 - جوشيدن علم ها در روستا ها واقعيت دارد و گرفتن نذر براي ان صحيح است . ؟ ‏9 .چرا ازدواج با خواهر رضاعي حرام است و در صرت ازدواح از روي ناداني صورت بگيرد چيست و در صورت ‏بچه ‏دار شدن حکم بچه ها چيست . ؟

‏13- چرا برخي نماز گزاران مرتکب کناه ميشونند . ؟ ‏ ‏ 16- چرا نظر مجتهدان باهمديگر در مسائل شرعي و عرفي فرق دارد . با اينکه ازقران استفاده ميکنند . ؟ ‏17 با اينکه قران ميفرمايد هدف از نماز ذکر خداست . چرا نميتوان به ذکر بسنده کرد و ان اعمال خاص رکوع و سجود را ‏انجام نداد . ؟ ‏18 در صورت نبودن مرد ايا زن ميتواند براي ميت زن و مرد نماز ميت بخواند يعني امام جماعت باشد . ؟ ‏19 - آيا ازدواج با ‏شخصي که خود ميگويد من دين ‏اسلام هر چه ميگويد قبول ندارم چگونه هست ? و ايا ‏ازدواج با چنين ‏شخصي صحيح است .?‏ 6- ‏

پاسخ:
از اين پس سوالات فقه و احکام شرعي خود را با ذکر مرجع تقليد به سامانه پيامکي مرکز با شماره 30009640 و نشاني اينترنتي http://www.30009640.ir/sms
بدون نياز به ثبت نام ارسال نماييد.
اما سوالات غير شرعي در زمينه هاي مشاوره، خانواده، اخلاق، قرآن، حديث، تاريخ، اديان، اعتقادي را به همين آدرس ارسال نماييد تا پاسخگوي شما باشيم.

پرسش 4:
چرا نماز ستون دين هست ؟ مثلا روزه و اجبات ستون دين نيست .فلسفه و حکمت اينکه نماز محور قبولي ديگر اعمال است چيست ؟
پاسخ:

در ابتدا بايد گفت اين که در آموزه هاي ديني تنها از نماز به ستون دين ياد شده (1) و ساير واجبات چنين اسمي ندارد، ممکن است ناشي از نکات خاصي باشد که با توجه به روايات چند نکته در اين مسأله قابل طرح است:
اولا : نماز در هيچ حال از انسان ساقط نمي شود و به هر صورت و هر اندازه که مي تواند بايد بجا آورد در حالي كه روزه چنين حكم سخت گيرانه اي ندارد و در برخي حالات نظير مريضي ومانند آن مي توان روزه نگرفت. (2)
ثانيا : نماز اولين عملي است که در قيامت مورد سوال قرار مي گيرد.(3)
ثالثا : قبولي نماز معيار پذيرش ساير اعمال و ارزشمند ترين وسيله تقرب به خدا است از اين رو امام صادق(ع) در پاسخ فردي که پرسيد برترين و ارزشمندترين وسيلة تقرّب بندگان به خدا چيست؟ فرمود: «ما بعد از معرفت به خدا، چيزي برتر و با فضيلت‌تر از نماز نمي‌دانيم».(4)
رابعا : در بين عبادات نماز عالي‌ترين تجلّي پرستش و زيبا‌ترين و شيرين‌ترين لحظه‌هاي ديدار و رازگويي عاشق و معشوق است.
نماز نياز روح، آرام کنندة روان متلاطم، عامل رستگاري، برترين تکيه‌گاه و پشتوانة انسان در سختي‌ها و مصيبت‌ها، بهترين راه به سوي عرفان الهي، ارزشمندترين سفرة رحمت خداوند در زمين، معيار ارزيابي اعمال و سنجش شخصيت و انسانيت انسان، اساسي‌ترين ستون نگهدارندة دين، بازدارندة از جرايم عملي و رذايل خُلقي، شويندة گناهان، عصيان عليه همة طاغوت‌ها و شيطان‌هاي درون و بيرون انسي و جنّي، تسليم و خضوع جان در برابر جانان است.
وقتي آسمان دل مي‌گيرد و ابري مي‌شود، تنها حضور در معبد و محراب و سجود در پيشگاه خدا، و باران اشک، و نسيم نيايش و نماز است که انسان را سبک مي‌کند و گل‌هاي معطر «ياد و ذکر خدا» آرامش را در بوستان دل مي‌روياند.پيمودن راه دراز «خاک» تا «خدا» با بال نماز و پرواز عشق ميسّر است.(5)
چنان که در آيات متعدد قرآن تأکيد شده بهترين راه ارتباط با خدا نماز است. از اين رو، خداوند در نخستين دستورها يش به موسي (ع) فرمود: "نماز را برپا دار تا به ياد من باشي". (6)
يکي از مفسران مي‏گويد: اين که در آيه "ذکر" و ياد خدا را مخصوص نماز کرده، بدان سبب است که نماز برترين عملي است که فروتني و بندگي در آن نمودار مي‌‏شود؛ در نماز "ياد خداوند" تجسم پيدا مي‌‏کند. (7)
ونيز در چندين آيه قرآن، مهم‏ترين مسئله پس از شناخت خداوند و ايمان به او ،برپا داشتن نماز شمرده شده است‏. (8)
امام صادق (ع) مي‏فرمايد: پس از شناخت خداوند هيچ عملي نيست که با نماز برابري کند. (9) ريشه همه روايات را مي توان در همين حقيقت يافت که نماز در عين اينکه عامل پايداري ايمان واستمرار بندگي در وجود انسان است، عامل برقراري دين و حفظ نمادهاي ديني در متن جامعه و بقاي دين در طول تاريخ است.
هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي که هم وقت مي‌گيرد و هم انسان را به زحمت مي‌اندازد؟ امام فرمود: "پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود دعوت نمودند. عده اي هم دين آنان را پذيرفتند، امّا با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آن‌ها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پيامبر زنده بماند و اين از طريق نماز امکان پذير است"، (10) يعني علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احياي دين هم هست. و با توجه به نکته هاي ياد شده است که فلسفه ستون دين بودن نماز و يا معيار قبول بودن آن براي ساير اعمال تا حدودي بدست خواهد آمد.
پي­نوشت­ ها:
1. رى شهرى، ميزان الحکمه، نشر دار الحديث قم، ج 2، ص 1630، باب 2273.
2. غلام علي نعيم آبادي، نماز زيبا ترين الگوي پرستش، نشر ستاد اقامه نماز 1377 ش، ص 32 .
3. مجلسي، بحار نشر درا الاحيا التراث العربي بيروت 1403 ق، ج42، ص256.
4. کليني، اصول کافي، نشر دار الکتب الاسلاميه، تهران 1380 ق ، ‌ج 1، ص 46.
5. علامه محمدتقي جعفري، نماز و نمازگزاران، نشر ستاد اقامه نماز 1382 ش، ص251.
6. سوره طه (20) آيه 14.
7. علامه طباطبايي، الميزان في تفسيرالقرآن، نشر جامعه مدرسين قم، بي تا، ج 16، ص 140.
8. بقره (2) آيه 3؛ نساء (4) آيه 162؛ توبه (9) آيه 18.
9. محمد باقر مجلسي بحارالانوار، نشر دار الاحيا التراث العربي بيروت 1403 ق، ج 82، ص 225.108.
10. شيخ صدوق علل الشرايع، نشرموسسه دار الحجه، 1316 ق، ج 2، ص 10.