سنی ها میگویند اگر امامان شما در آن دوران از ترس تخریب توسط افراطیون یا هر کس دیگریمخفی نگه داشتندچرا در دوران غیبت امام زمان نمودار نشده است
و انها میگویندمگر نه اینکه قبر امام حسین توسط سفلی ها با خاک یکسان شده بود اما بعدها توسط دوستداران وشیعه ها نمایان وساخته شد
در جوار ولی نعمتان آقاهمایون علی ابن موسی الرضا برایتان ارزوی سلامتی دارم
لولاک علی لهلک العمر
اگر علی نبود عمر هلاک میشد
از کوششى که در پنهان داشتن این مزار به کار برده شد، معلوم مى شود که خانواده پیامبر(ص) در این باره، نگرانى هایی داشتند. حال این نگرانىها براى چه بود، درست نمى دانیم. یک قسمت آن ممکن است به خاطر اجراى وصیت حضرت زهرا(س) باشد، زیرا حضرت نخواسته بود کسانى که از آنان ناخشنود بود، در تشییع جنازه، نماز و مراسم دفن او حاضر شوند. امّا آثار قبر را چرا از میان برده اند و یا چرا پس از به خاک سپردن او صورت هفت یا چهل قبر در گورستان بقیع و یا در خانه او ساخته اند؟ چرا این همه اصرار در پنهان داشتن مزار او به کار رفته است؟ به طور دقیق نمی دانیم.
اگر در سال چهلم هجرى فرزندان حضرت فاطمه(س)، قبر پدر خویش حضرت علی(ع) را از دیده مردم پنهان کردند، از بى حرمتى مخالفان و خوارج مى ترسیدند، و با بر طرف شدن اين خوف پرده از مكان قبر امام علي (ع )برداشتند. زیرا وضع مدینه در چهل روز یا حداکثر هشت ماه پس از مرگ پیامبر(ص) فرق مى کرد با وضع کوفه در سال چهلم هجرت. آن ها که بر سر مسائل سیاسى و احراز مقام با علی(ع) کشمکش داشتند، کسانى نبودند که در سال یازدهم هجرى در مدینه حاضر بودند، و آنان که در مدینه حاضر بودند، حساب حضرت علی(ع) را از فاطمه زهرا(س) جدا مى کردند و براى رعایت ظاهر هم که بود، به دختر پیامبر(ص) حرمت مى نهادند.
نیز این را نمى توانیم بگوییم که مرور زمان یا فراموشى راویان، موجب معلوم نبودن قبر زهراى مرضیه(س)شده است، چرا که محلّ قبر دو خلیفه کنار قبر پیامبر(ص) معیّن است و قبر فرزند زهراى اطهر(امام حسن) را که در بقیع آرمیده است، مى توان روشن ساخت. پس موجب مخفى کارى چیز دیگرى است؛ همان سببى که آن بانوى بزرگوار به زنان عیادت کننده فرمود:«دنیاى شما را دوست نمى دارم و از مردان شما بیزارم». او مى خواست دور از چشم حقّ ناشناسان به خاک رود حتّى مزار او پنهان باشد و این سند مظلومیت او برای همیشه باشد.
مخفي نگه داشتن قبر حضرت اين پرسش در اذهان عمومي به وجود مي آورد كه چرا قبر دختر و تنها باقيمانده و يادگار پيامبر اسلام(ص) با آن عظمت مخفي باشد؟ مگر چه ستمي بر او روا داشته شده است؟ دانشمند ارجمند جعفر شهيدي مي نويسد ... به هر حال پنهان داشتن قبر دختر پيغمبر ناخشنود بودن او را از كساني چند نشان مي دهد و پيداست كه او (فاطمه زهرا(س) مي خواسته است با اين كار آن ناخشنودي را آشكار سازد..(1)
مرحوم شيخ صدوق در علت دفن شبانه آن حضرت مىنويسد:
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام لِأَيِّ عِلَّةٍ دُفِنَتْ فَاطِمَةُ (عليها السلام) بِاللَّيْلِ وَ لَمْ تُدْفَنْ بِالنَّهَارِ قَالَ لِأَنَّهَا أَوْصَتْ أَنْ لا يُصَلِّيَ عَلَيْهَا رِجَالٌ [الرَّجُلانِ].
علي بن ابوحمزه از امام صادق عليه السلام پرسيد: چرا فاطمه را شب دفن كردند نه روز؟ فرمود: فاطمه سلام الله عليها وصيت كرده بود تا در شب وى را دفن كنند تاان دونفر ( ابوبكر و عمر)یاانان بر جنازه آن حضرت نماز نخوانند.(2)
صاحب مدارك مى:
إنّ سبب خفاء قبرها (ع) ما رواه المخالف والمؤالف من أنها (ع) أوصت إلى أمير المؤمنين (ع) أن يدفنها ليلا لئلا يصلي عليها من آذاها ومنعها ميراثها من أبيها (ص).
علت مخفى بودن محل دفن فاطمه سلام الله عليها آن گونه كه مخالف و موافق نقل كردهاند اين است كه آن حضرت به اميرمؤمنان(ع)سفارش كرد تا او را شبانه دفن كند تا آنان كه او را اذيت كرده و از ارث پدرش محروم كرده بودند بر وى نماز نخوانند. (3)
بنابراين با توجه به مطالبی که ذکر شد، علت مخفي ماندن قبر آن حضرت را مي توان در امور زير خلاصه كرد:
1. اينكه، خود آن حضرت خواستند كه شبانه و مخفيانه، دفن شوند كه به تبع آن قبرشان مخفي بماند.
2. با توجه به محتواي وصيت ايشان در مورد دفن آن حضرت؛ مي توان گفت كه مي خواستند با اين كار، افكار عمومي را بيدار كرده و مردم را نسبت به ظلم حكام زمانشان نسبت به ايشان و علي(ع)، آگاه سازند، و لذا، این سوال را که چرا قبر حضرت فاطمه(س) مخفي ماند را براي هميشه در اذهان مردم زنده نگه دارند.
وامام حسین (ع)وصیت نکرد که اورا شبانه دفن کنند .تاقبرش برای همیشه نامعلوم باشد .اصولا به جز حضرت زهرا (س)هیچکدام از معصومان چنین وصیتی نکردند.
در پايان بايد گفت كه مورخين بر اين باورند كه قبر حضرت زهرا گرچه به صورت آشكار مشخص نيست. اما به صورت كلي يا در بقيع و يا در منزل ايشان است.
پی نوشت ها:
1. سید جعفر شهیدی، زندگانی حضرت فاطمه (س)، تهران، دفتر فرهنگ اسلامی، ص 165.
2 . الصدوق، أبو جعفر محمد بن علي بن الحسين ، علل الشرايع، ج1، ص185، تحقيق: السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر: منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها - النجف الأشرف، 1385 - 1966 م.
3 .الموسوي العاملي، السيد محمد بن علي ، مدارك الأحكام في شرح شرائع الاسلام، ج 8، ص279، نشر و تحقيق مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الأولي، 1410هـ.