چرادر مذهب شيعه جعفري امامت از نبوت بالاتر ميباشد مگر پيامبران را خداوند باريتعالي انتخاب نكرده است

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
ما در تفکر شیعی مقام امامت را به مراتب بالاتر از مقام نبوت می دانیم و البته برای این امر ادله مختلفی ارائه می نماییم ؛ توضیح این امر نیازمند مقدمه ای است :
به طوری که از اشارات موجود در آیات و روایات به دست می‌آید، کسانی که از طرف خدا مأموریت داشتند، دارای مقاماتی بودند:
1- مقام نبوّت:
یعنی دریافت وحی از خداوند. نبی کسی است که وحی بر او نازل می‌شود. چنانچه کسی از او بخواهد وحی را در اختیار او بگذارد، این کار را می‌کند.
2- مقام رسالت:
یعنی مقام ابلاغ وحی و تبلیغ و نشر احکام خداوند و تربیت نفوس از طریق تعلیم و آگاهی بخشیدن.
رسول کسی است که موظف است در حوزه مأموریت خود به تلاش و کوشش برخیزد. از هر وسیله ای برای دعوت مردم به سوی خدا و ابلاغ فرمان او استفاده کند. برای انقلاب فرهنگی و فکری و عقیدتی تلاش نماید.
3 - مقام امامت :
یعنی رهبری و پیشوایی خلق. امام کسی است که با تشکیل حکومت الهی و به دست آوردن قدرت‌های لازم سعی می‌کند احکام خدا را به مردم تعلیم داده و آن ها را اجرا و پیاده نماید. اگر نتواند رسمأً تشکیل حکومت دهد، تا آن جا که در توان دارد، در اجرای احکام می‌کوشد. وظیفه امام اجرای دستور الهی است، در حالی که وظیفه رسول ابلاغ این دستورها می‌باشد.
عده بسیاری از مفسران و دانشمندان اسلامی به خصوص عالمان شیعه بر اساس آیه 124 سوره بقره و داستان حضرت ابراهیم : إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً، به برتر بودن مقام امامت از مقام نبوت حکم کرده‏اند. از آن جمله: علامه طباطبایی، شیخ طوسی، طبرسی و دیگران. زیرا از نظر این ها به لحاظ تاریخی، مقام امامت آن وقت به حضرت ابراهیم اعطا گردید که ایشان در آن زمان مقام نبوت را داشتند.
این مطلب به ویژه با توجه به لحن آیه که امامت را مبتنی بر امتحانات و آزمایش سخت در دوران نبوت حضرت ابراهیم مبتنی کرده است، فهمیده می‏شود.
آیه در مقام اعطای نشان و درجه عالی‏تری است که با درجات پیشین تفاوت ماهوی و حقیقی را داراست. اگر جز این باشد، لغویت در حکم تازه لازم می‏آید. بنابراین مقام امامت مقامی است که در رتبه بالاتری از مقام نبوت قرار گرفته است.
بسیاری ازپیامبران مانند پیامبر اسلام (ص) هر سه مقام را دارا بودند.
در نظر برخی، از جمله علامه طباطبایی، نبی تنها دارای هدایت تشریعی و به اصطلاح ارائه کننده راه هدایت است. اما امام افزون بر آن، دارای هدایت تکوینی هم هست. یعنی امام از نظر تأثیر باطنی و نفوذ روحانی که اثر وجودیش در قلب انسان می‏تابد، او را هدایت می‏کند. مقام امامت یک نوع ولایت بر اعمال مردم است از نظر باطن، که توأم با هدایت می‏باشد. (1).
برخی هم چون استاد مطهری (ره) گفته‏اند: فرق نبوت و امامت در این است که نبوت راهنمایی، ابلاغ و اخبار است. ولی امامت، رهبری است و علاوه بر رهبری اجتماعی، رهبری معنوی به سوی خدا هم هست. (2)
4- برخی دیگر مانند استاد سبحانی معتقدند: نبی تنها مأمور به ابلاغ رسالت و دادن نویدها و بیم‏ها به مردم است، اما امام علاوه بر آن پیشوایی است که دارای سمَت امر و نهی و تکلیف و دستور است و جامعه بشری را با مدیریت صحیح به حد کمال رساند. (3)
بنابراین امامت، مقام رهبری همه جانبه مادی و معنوی، جسمی و روحانی و ظاهری و باطنی است. امام رئیس حکومت و پیشوای اجتماع و رهبر مذهبی و مربّی اخلاق ورهبر باطنی و درونی است. امام از یک سو با نیروی معنوی خود افراد شایسته را در مسیر تکامل باطنی رهبری می‌کند، و با قدرت علمی، افراد نادان را تعلیم می‌دهد و با نیروی حکومت یا قدرت‌های اجرایی دیگر، اصول عدالت را اجرا می‌نماید.
امام صادق (ع)فرمود: «خداوند ابراهیم را بنده خاص خود قرار داد پیش از آن که پیامبرش قرار دهد. خداوند او را به عنوان نبی انتخاب کرد پیش از آن که او را رسول خود سازد. او را رسول خود انتخاب کرد پیش از آن که او را به عنوان خلیل خود برگزیند. او را خلیل خود قرار داد پیش از آن که او را امام قرار دهد. هنگامی که همه این مقامات را جمع کرد فرمود: تو را امام مردم قرار دادم، این مقام به قدری در نظر ابراهیم بزرگ جلوه کرد که عرض نمود :خداوندا از دودمان من نیز امامانی انتخاب کن، فرمود: پیمان من به ستمکاران آن ها نمی­رسد. . . یعنی شخص سفیه هرگز امام افراد با تقوا نخواهد بود». (4)
امامت، عهد و پیمان الهی است. چنین مقامی از همه کس بر نمی‌آید، حتی بعضی پیامبران به این مقام نرسیدند. امامت باطن نبوت و رسالت و مقامی بس ارجمند است که والاتر از پیامبری و نبوت است.
اینکه پیامبر(ص) برترین خلق خدا است، برای آن است که هم دارای مقام رسالت بود و هم امامت، در حالی که امیرمؤمنان(ع) تنها دارای مقام امامت است.

پی‏نوشت‌ها:
1. موسوى همدانى سيد محمد باقر ، ترجمه تفسير الميزان‏ ، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم‏ ، قم‏ 1374 ش، ج 1، ص 372 تا ص 382.
2. علامه مرتضی مطهری، مجموعه آثار،انتشارات صدرا ، تهران 1374 ، ج 3، ص 318.
3. آیه الله جعفر سبحانی، منشور جاوید، انتشارات توحید،بی تا ، ج 5، ص 252.
4. آیه الله مکارم شیرازى ناصر، تفسیر نمونه ، دار الکتب الإسلامیه ، تهران، چاپ اول، 1374 ش، ج 1، ص 440.