سلام
ببخشید می خواستم در مورد غزوه بنی قریظه،علل آن و هم چنین اتفاقات پس از آن توضیحات بفرمایید
بخصوص در مورد 1-حکمی که سعد بن معاذ می دهد که آیا اصلا چنین چیزی بوده یا خیر 2-در مورد کشتن تمامی مردان قبیله و یک زن که قصد کشتن پیامبر را داشت و این که حتی مفسران بزرگی چون علامه طباطبایی این واقعه را عامل نزول آیه نیز می دانند
( از جمله سیره ابن هشام،شیخ مفید ومنتهی الآمال شیخ عباس قمی،مجمع البیان و تفسیرقمی آمده،و علامه طباطبایی نیز این واقعه را در کتاب تفسیر المیزان آورده و رد ننموده و حتی در منابع تفسیر قمی،مجمع البیان ومنتهی الآمال شأن نزول آیه 26و27سوره احزاب به بحث کشتن مردان جنگی بنی قریظه اشاره داره «وَ أَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَ قَذَفَ فىِقُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقًا(26) وَ أَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِيَارَهُمْ وَ أَمْوَالهَُمْ وَ أَرْضًا لَّمْ تَطَُوهَا وَ كاَنَ اللَّهُ عَلىَ كُلِّ شىَْءٍ قَدِيرًا(27)»)
لطفا منابع پاسخ ذکر شوند
با تشکر و دعا جهت بالندگی روز افزون مرکز
$$
مطالب زیر یادآوری میگردد، امید است مفید باشد:
1. میان پیامبر و بنیقریظه و دو طایفه دیگر یهود، پیمانی منعقد شده بود که براساس آن، تعهد کرده بودند که هرگز علیه پیامبر و یاران وی قدمی برندارند. با دست و زبان به آنان صدمهای نرسانند، نیز اسلحه و مرکب در اختیار دشمنان حضرت قرار ندهند. اگر برخلاف این رفتار نمودند، پیامبر با آنان همانند دشمن رفتار نماید. (1)
2. یهود بنیقریظه، در جریان جنگ احزاب، شهر مدینه را دچار ناامنی کردند . برای ترساندن مسلمانان به خانههای آنان ریختند. اگر مراقبت پیامبر نبود و گروهی را برای استقرار امنیت در شهر، از لشکرگاه به داخل شهر اعزام نمیکرد، چه بسا نقشه شوم بنی قریظه عملی میشد . شهر به دست آنان سقوط میکرد . مجاهدان مسلمان را میکشتند و اموال شان را به غنیمت میگرفتند .زنان و اولاد آنان را اسیر میکردند. (2)
3. حکم تورات درباره جنگ چنین است: «هنگامی که به قصد نبرد، آهنگ شهری نمودید، نخست آنان را به صلح دعوت نما، اگر آن ها از در جنگ وارد شدند، شهر را محاصره کن . چون بر شهر مسلط گشتی، همه مردان را از دم تیغ بگذران، ولی زنها و کودکان و حیوانات و هر چه در شهر موجود است، همه را به عنوان غنیمت بردار». (3)
4. به روایت تاریخ مجازات یهودیان بنیقریظه، بر اساس حکم تورات انجام شد. سعد با بنیقریظه همپیمان بود و بنیقریظه پذیرفتند به هر صورت که سعد داوری کند، بپذیرند. او داوری کرد مردان آنان که در توطئه شرکت داشتند، کشته شوند؛ زنان و کودکان اسیر گردند؛ اموال شان در اختیار مسلمانان قرار گیرد. (4)
5. پیامبر پذیرفته بود که یهود بنی قریظه با وجود خیانت بزرگی که کرده بودند، میتوانستند اسلام بیاورند، تا از جنایات آنان صرف نظر کند و آنان به زندگی خود ادامه دهند، ولی لجاجت کرده، بر دشمنی نسبت به اسلام پافشاری کردند! (5)
6. پیش از بنیقریظه، پیامبر(ص) یهودیان بنیقینقاع و بنیالنضیر را بخشید؛ اما آنان رفتند و کفار قریش را تحریک کردند، که جنگ بدر و احزاب را علیه مسلمانان راه انداختند . صدمات و خسارات زیادی به مسلمانان وارد شد! اگر مجدداً به یهودیان اجازه میدادند که از مدینه خارج شوند، باز علیه مسلمانان دست به توطئه و دشمنی میزدند.
7. گزارشها درباره تعداد کسانی که کشته شدند، بسیار متفاوت است. برخی تعداد آنان را چهل تن ذکر کرده و برخی بیش تر. ناهمگونی آمار، درستی گزارشها را زیر سؤال میبرد. (6)
کسانی که کشته شدند، جنگجویان و توطئهگران بنیقریظه بودند، نه افراد دیگر.
8. یهودیان، در طول تاریخ سعی کردهاند که مظلوم نمایی کنند . آمار کشتههای خود را که توسط مخالفان به قتل رسیدهاند، همچنین چگونگی کشته شدن آنان را به صورتی جلوه دهند که نشانگر مظلومیت و مقاومت آنان در راه عقیده و ایمان باشد! بر همین اساس درباره کشته شدگان یهود در جنگ جهانی دوم، آمار بسیار متفاوت و اغراق آمیز است. برخی شش میلیون، بعضی هشت میلیون و حتی نه میلیون تن آمده، گروهی تعداد کشتهها را در اردوگاه «آشویتس» یک میلیون و 350 هزار تن نوشتهاند! در اردوگاههای دیگر اختلاف نقلها متجاوز از یک میلیون تن ذکر کردهاند. (7)
در این که تعدادی از جنایتکاران و توطئهگران یهودیان بنیقریظه کشته شدهاند ، تردیدی نیست، ولی چند نفر و چه افرادی بودند، توسط چه کسانی و چگونه کشته شدند، جای بحث و تردید فراوانی است.
از روحیه پیامبر (ص) و عفو و بخشش حضرت، میتوان برداشت کرد سران یا جنگجویان شان (8) ( که تعدادشان محدود بود) کشته شدهاند. در اسلام اسیران عادی را اعدام نمی کنند اما کسانی که از سران دشمن به حساب می آیند یا اگر آزاد شوند از دشمنی و جنگ دست بر نمی دارند ، حاکم اسلامی می تواند آنان را به قتل برساند . یهودیان بنی قریظه که کشته شدند ،جزو همین گروه بودند.
با توجه به مطالب بیان شده، آنان اسیران جنگی به معنای خاص آن نبودند، بلکه در واقع پیمان شکنانی بودند که از داخل به اسلام ضربه وارد کردند. حکم جاسوس را داشتند و جاسوس غیر از اسیر جنگی است.
برای آگاهی بیش تر به کتاب: پیامبر و یهود حجاز، نوشته مصطفی صادقی مراجعه نمایید.
پینوشتها:
1. جعفر سبحاني، فروغ ابدیت، قم : مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي سال چاپ 1370 ش . ج1، ص 466 ،
2. همان، ص 155.
3. تورات،سفر تثنیه، فصل 20.
4. شيخ مفيد ارشاد، ترجمه رسولي محلاتي ، تهران ، ا نتشارات علميه اسلاميه، ج1، ص 98 ـ 99
5. همان، ص 103.
6. مصطفی صادقی، پیامبر(ص) و یهود حجاز ،قم ، بوستان کتاب ،1382 ش ،جاپ اول . ص 184-192
7. همان، ص 183.
8. جعفر مرتضی، الصحیح من سیرةالنبی الاعظم، قم ، دارالحدیث للطباعه والنشر ،1426 ق ، چاپ اول ج12، ص 117