بنده یک دانشجوی هستم در محیط دانشگاه این شبهات را برایم مطرح کرده اند
لطفا پاسخ این شبهات را برایم ارسال کنید
هر چه سریعتر بهتر شدیدا احتیاج دارم.

شما حق نداريد به مقدسات توهين كنيد!

این گفته را شبانه روز میتوان از مذهبیون شنید، شما حق توهین به مقدسات را ندارید!

...متاسفانه این جمله در جوامع کوچک و بزرگ ایرانی بسیار شنیده میشود تا جایی که برای عده کثیری به شعار کلیشه ای و ثابت تبدیل شده است که “به مقدسات مردم توهین نکنید!”، “به دین مردم کاری نداشته باشید!”

آیا تابحال از خود پرسیده اید مقدسات یعنی چه؟ چه چیزهایی مقدس هستند؟ عده ای خداوند و دین را و عده ای علاوه بر اینها روحانیون و آخوندها و رهبران مذهبی را نیز جزو مقدساتشان حساب میکنند. مثلا وقتی کسی از رهبر جمهوری اسلامی انتقاد میکند وی را به دلیل توهین به مقدسات دادگاهی میکنند! گروهی شریعت و برداشت خود از دین را مقدس میدانند و کسانیکه مخالف برداشت آنها از دین هستند را مخالف و دشمن خدا مینامند.

اگر دقیق تر به مسئله نگاه کنید، مذهبیون برای افکار خود ارزشی والاتر و بالاتر از افکار دیگر قائل هستند و برای افکار خود امتیازی بالاتر خواستار هستند و آنرا در حفاظ تقدس قرار میدهند و کسی حق ندارد این مقدسات را نقد کند چون اینها مقدس هستند. آیا مذهبیون برای سایر افراد نیز چنین حقی را قايل هستند؟ آیا هرکس میتواند افکار و اندیشه های خود را مقدس بداند؟ فرض کنید انسانی به هویج علاقه شدید دارد و آنرا میوه مقدسی میداند، آیا او میتواند از بقیه بخواهد که به مقدساتش احترام بگذارند؟ آیا اگر گاو برای هندو ها مقدس است، باید از دیگران نیز بخواهند که به گاو احترام بگذارند و به آنها بگویند شما حق ندارید گاو را بخورید و یا گاو آزاری کنید و به گاو توهین کنید. در میان سرخپوست های قبیله آزتک و مایا رسم قربانی کردن افراد برای خدا وجود داشت، آنها قلب افراد را در حالی که زنده بودند از بدنشان در می آوردند و به خدایانشان هدیه میکردند و سپس سر قربانی را نیز از بدنش جدا میکردند، آیا کسانیکه میگویند به مقدسات مردم احترام بگذارید حاضرند به مقدسات این قبایل سرخپوستی نیز احترام بگذارند؟

مقدسات چه هستند؟ به چه چیز میگوییم مقدس؟ مقدسات در واقع موجودات و یا موهوماتی هستند که بو میدهند و بر پایه های فکری محکمی استوار نیستند. رابطه فيثاغورس رابطه مقدسی نیست چون قابل اثبات و نقد است. ارسطو آدم مقدسی نیست، اگر کسی بگوید ارسطو آدم احمقی است کسی شمشیر و چماغ نمیکشد اما محمد رسول الله انسان مقدسی است و نقد و انکار وی توهین به مقدسات است. دلیلش هیچ چیز نیست جز اینکه آخوند ها و مذهبیون چون از نقد میترسند و پاسخی برای انتقاد ها نداشته و ندارند، با مقدس کردن مفاهیمشان صورت مسئله را پاک میکنند. حاله تقدس محکم ترین حفاظ امنیتی برای موهومات و مفاهیم خرافی است که آنها را از نسیم خردورزی و نقد موشکافانه و تفکر منتقدانه حفظ میکند.

نیروی جاذبه توسط نیوتون کشف شد و نیوتون تئوری هایی در مورد جاذبه ارائه کرد، آیا شما میبینید که عده ای روزی پنجاه بار با صدای بلند بگویند هیچ قانونی بجز جاذبه وجود ندارد و نیوتون کاشف جاذبه است؟ آیا نیازی هست که ما اینقدر برای یک واقعیت که میتوان آنرا ثابت کرد اینقدر تظاهر کنیم و اینقدر تکرار کنیم که جاذبه وجود دارد و هرکس جاذبه را قبول نداشته باشد سخت در اشتباه است؟ هرگز! اما چرا مسلمانان بارها باید در روز بگویند لا اله الا الله و محمد رسول الله؟ و هرکس ضد این را بگوید دارد به مقدسات توهین میکند؟ پاسخ خیلی واضح است! چون این مفاهیم هیچ پایه و اساس عقلی و علمی ای ندارند. و مسلمانان باید بارها و بارها این جملات را تکرار کنند که به عنوان یک سری اصول در ذهنشان جا بگیرد و مبادا به این فکر بیافتند که هیچ خدایی جز الله وجود ندارد و محمد پیامبر نیست و اصولا پیامبری وجود ندارد و مفاهیم دینی بیپایه و افسانه ای هستند.

معمولا کسانی که میگویند “به مقدسات مردم توهین نکنید!” به مردم کاری ندارند، منظورشان این است که “به مقدسات من توهین نکن!”. اینها چون حاضر نیستند از مفاهیم کهنه و پوسیده خودشان دست بردارند مردم را بهانه میکنند. اینگونه افراد از گفتن اینکه باورمند به دین هستند شرم دارند زیرا اعتراف آنها به دیندار بودنشان باعث میشود به شدت بیخرد و خرافاتی به نظر برسند، لذا مردم را بهانه میکنند زیرا از شنیدن نظرات مخالف هراسانند.

اصولا حقوق در قوانین مشخص و تایین میگردند، شما بعنوان یک انسان در هر جایی که هستید حقوقی دارد؛ حقوقی که شما دارید و یا ندارید بنا به موقعیت جغرافیایی شما متغیر هستند، بعنوان مثال شما در ایران حق ندارید از ماهواره استفاده کنید و در اکثر کشورهای غربی این از حقوق شما حساب میشود. بنابر این حقوق شما به موقعیت جغرافیایی شما بستگی دارد. حال وقتی به شما میگویند شما “حق ندارید به مقدسات توهین کنید” باید دید که آیا واقعا به چنین چیزی اعتقاد دارند و یا منظورشان این است که “من خواهش میکنم به افکار من توهین نکنید” ؟ اگر منظورشان واقعا این است که شما چنین حقی را ندارید باید به حقوق مکانی و جهانی خود مراجعه کنید و ببینید آیا این در حقوق و قوانین چیزی در مورد اینکه به مقدسات نباید توهین کرد آمده است؟!

غیر از قوانین عقب مانده کشورهایی مثل ایران و عربستان، تقریباً در تمامی کشورهای جهان چنین قوانینی سالهاست که دیگر وجود ندارد. افکار مذهبی هیچ امتیاز ويژه ای نسبت به سایر افکار ندارند و باید در مقابل انتقادات پاسخ دهند. و اگر شما ساکن کشورهای عقب مانده نیستید حق دارید به مقدسات انتقاد و حتی توهین کنید. شایان ذکر است اگر ساکن کشورهای عقب مانده نیز هستید و حق ندارید به مقدسات توهین کنید باید به این نکته توجه داشته باشید که اشخاص مذهبی پلیس نیستند که به شما تذکر قانونی بدهند. اگر شکایتی از شما دارند نمیتوانند خودشان تذکر دهند، خودشان دادگاهی کنند خودشان حکم را اجرا کنند.

البته برخی از قوانین، مانند قوانین حقوق بشر، جهانشمول هستند و در همه جا ثابت هستند. برخی از افراد گمان میکنند انتقاد از اسلام با حقوق بشر در تضاد است، در هیچ یک از مواد اطلاعیه حقوق بشر سازمان ملل، حرفی از “احترام به دین” نیامده است، این افراد احترام به حقویق دیندار را با احترام به دین، دیندار به اشتباه یکی میدانند.

کسی که به محمد رسول الله اهانت کند و با وی به دشمنی بپردازد حکمش از نظر علمای اسلامی مرگ است و خونش حلال است، البته حکم کسی که به امامان، خدا و حتی به فرشته ها نیز توهین کند باید به سرعت کشته شود و پیاده شدن این حکم نیاز به دادگاه و قاضی ندارد، یک مسلمان خود میتواند این حکم را در هر شرایطی پیاده کند، دلیل این حکم سنگین بسیار مشخص است. وقتی مسلمانان از امامان و خدایشان میخواهند که برایشان کارهای غیر طبیعی کنند، آنها را قدرتهای فرا بشری و آسمانی ای فرض میکنند که کارهای خارق العاده انجام میدهند. اما وقتی که شخصی به این امامان و پیامبر و خدا توهین میکند آنها میبینند که این خدا و امامان و پیامبرشان حتی نمیتوانند با دشمنانشان برخورد کنند، در واقع آن شخص خط بطلان میکشد روی این فرضیات غلط مسلمانان، برای همین است که این توهین ها ایمانشان را ضعیف میکند و ممکن است آنها را بر سر عقل بیاورد، و چون از این اتفاق شیرین بیم دارند، اهانت به مقدساتشان را بر نمیتابند.

این خود مارا یاد داستان ابراهیم و نابود کردن بتهای قوم خود می اندازد، ابراهیم بت هارا میشکند و میگوید ببینید این بتها حتی از خود نمیتوانند دفاع کنند، پس نیرویی ندارند، به عبارت دیگر ابراهیم از بتها یک عمل را انتظار داشت و میخواست از آنها امتحان بگیرد، در مورد مسلمانان نیز دقیقا همین مسئله است. بت نامرئی و آسمانی آنها الله چون موجودی خیالی و غیر حقیقی است هیچ کاری را در واقع نمیتواند انجام دهد و حتی قدرت دفاع از خود را نیز ندارد. اگر کسی به او توهین کند او نمیتواند هیچ غلطی بکند. این مسلمانان هستند که باید به یاری الله بیایند و از او دفاع بکنند و دشمنانش را بکشند، و این خود بسیار مضحک است. بنابر این توهین کردن به اسلام، یک خدا شکنی است که شباهت بسیاری با بت شکنی ابراهیم سامی دارد. هردو در جهت مبارزه با خرافات و جهل انجام میگیرند و هردو یک نتیجه میدهند.

اما نکته ای که باقی میماند این است که آیا این افراد که افکار خود را مقدس مینامند و احترام به عقایدشان را خواهش دارند، خود برای دیگران و افکارشان احترامی قائل هستند؟ آیا مسلمانان به مقدسات دیگران احترام میگذارند؟!

محمد رسول الله نیز بعد از فتح مکه به بت خانه کعبه رفت و همه خدایان و بت های مختلف و مقدسات دیگران را نابود کرد. مسلمانان میگویند بت پرستی حماقت است و لذا اجازه به خود دادند که بت هارا نابود کنند. طالبان مجسمه بودا را ویران کرد، آیا این تنها مقدسات شما هستند که باید به آنها احترام گذاشت؟! اگر مسلمانان گمان میکنند بت پرستی حماقت است، و به خود اجازه میدهند که به مقدسات بت پرست ها توهین کنند، آیا بیخدایان حق ندارند که به خداپرستی که به گمان آنها حماقت است توهین کنند؟ آیا غیر از این است که اگر بیخدایان و خردگرایان بخواهند با مسلمانان همانگونه رفتار کنند که محمد پیامبر اسلام با دگر اندیشان خود رفتار کرد، باید تمامی مساجد را با خاک یکسان کنند؟ اما بیخدایان هرگز چنین کاری را نخواهند کرد زیرا محمد یک انسان حقیر و بی اخلاق است که مقدسات دیگران و خدایانشان را نابود کرد و بیخدایان ملتزم به اصول اخلاقی و حقوقی هستند و هرگز چنین کاری را نخواهند کرد.

از این گذشته در تاریخ آمده است که پیامبر اسلام به خدایان قریش فحش میداد و قریش در مقابل تلاش میکرد با دیپلماسی و گفتمان مسئله را حل کند، سند این واقعیت در سیرت الرسول میخوانیم که قریش از محمد گلایه داشتند که او به خدایانشان دشنام میداده است، مثلاً:

سیرت رسول الله، ابن هشام، صفحه 269

ابوجهل بن هشام، و امیه بن خلف، جمله در فنای کعبه حاضر شدند و با یکدیگر مشورت کردند و گفتند: نمیدانیم که چه تدبیر کردیم با این مرد، یعنی محمد، علیه السلام، که دین ما را بخلل آورد و قوم ما را از راه ببرد و خدایان مارا دشنام داد.

اسلامگرایان باید توجه کنند که بیخدایان و خردگرایان همان احساس را در مورد مسلمانان دارند که محمد نسبت به بت پرستها داشت، یعنی از نظر ما رفتار مسلمانان بسیار شبیه به بت پرستان است و حتی عقایدشان نیز. شاید حتی بتوان بت پرستها را به دلیل اینکه حداقل چیزی را میپرستیدند که وجود خارجی داشت برتر از مسلمانان دانست که چیزی را میپرستند که حتی وجود نیز ندارد، لذا اگر الگوی رفتاری مسلمانان پیامبر است، نباید از بیخدایان انتظار داشته باشند که به آنها احترام بگذارند بلکه باید انتظار داشته باشند که خردگرایان و بیخدایان نیز به خدای آنها دشنام دهند!

اما باید دید این اشخاص که انتظار احترام به مقدساتشان را از ما دارند، از چه مقدسات و خداوندی صحبت میکنند. آیا توهین نکردن تنها وظیفه بیخدایان و خردگرایان است؟ و یا اینکه آنها نیز خود را موظف به احترام به عقاید دگر اندیشان میدانند؟ به چند آیه در قرآن در مورد دگر اندیشان توجه کنید:

سوره توبه آیه 28

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ.

ای کسانی که ايمان آورده ايد ، مشرکان نجسند و از سال بعد نبايد به مسجدالحرام نزديک شوند و اگر از بينوايی می ترسيد ، خدا اگر بخواهد به فضل خويش بی نيازتان خواهد کرد زيرا خدا دانا و حکيم است.

سوره غنایم جنگی (انفال) آیه 22

وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَيْنَ شُرَكَآؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ.

روزی همه را گرد آوريم ، سپس به آنها که شرک آورده اند بگوييم : آن کسان که می پنداشتيد که شريکان خدايند اکنون کجايند.

سوره غنایم جنگی (انفال) آیه 55

إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ.

هر آينه بدترين جنبندگان در نزد خدا آنهايند که کافر شده اند و ايمان نمی آورند.

سوره ماده گوساله (بقره) آیه 161

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ .

بر آنان که کافر بودند و در کافری مردند لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باد.

سوره ماده گوساله (بقره) آیه 171

وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لاَ يَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ.

مثل کافران ، مثل حيوانی است که کسی در گوش او آواز کند ، و او جز بانگی و آوازی نشنود اينان کرانند ، لالانند ، کورانند و هيچ در نمی يابند.

سوره فرقان آیه 44

أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالأَْنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً.

آيا گمان ميبري اكثر آنها ميشنوند يا ميفهمند؟ آنها فقط همچون چهارپايانند بلكه گمراه تر!

خداوند خیالی اسلام به کسانی که نمیتوانند وی را قبول داشته باشد میگوید نجس! به آنها میگوید جانور! از محمد حدیث است که مخالفان ما اکثرا حرام زاده هستند! آیا ما هم اجازه داریم به شما بگوییم مسلمانان نجس هستند؟! آیا ما هم اجازه داریم بگوییم محمد حرام زاده است؟! یا این فقط مسلمانان هستند که باید احترام شوند و افکارشان مقدس است! مسلمانانی که خداوند و پیامبرشان از شعور اولیه اخلاقی برخوردار نیستند چگونه انتظار دارند که به آنها احترام گذاشته شود؟!

خداوند در بیش از 10 جای قرآن لعنت کرده است و انواع و اقسام آدمها را مورد لعن و نفرین قرار داده است، آیا مسلمانان به ما نیز اجازه میدهند آنها و پیشوایان دینشان را لعنت کنیم؟ آیا وقتی قرآن به ما میگوید نجس، ما نیز میتوانیم به قرآن و محمد رسول الله بگوییم نجس؟! باید از اسلامگرایان پرسید که آیا کلمه “نجس” توهین است یا نه؟ آیا تمثیل کافران به حیوانات و جانور خواندن آنها توهین آمیز هستند یا نه؟ اگر هستند که پس چرا آنها از ما انتظار دارند به آنها و عقایدشان احترام بگذاریم؟ اگر نیستند باید به آنها گفت که دین و خدا و پیغمبر و کتاب شما نجس هستند و خود مانند حیوانات چهارپایی هستید که هیچ در مغزتان نمیگنجد مگر خرافات دینی و لعنت بر شما! و اینها هیچ کدام توهین آمیز نیستند!

بسیاری به اشتباه معتقدند عقاید قابل احترام هستند و باید به عقاید احترام گذاشت! این هم حرف کلیشه ای و بی اساسیت، این موجودیت و انسانیت انسانهاست که شایسته احترام است نه افکارشان، آیا باید به افکار خمینی و هیتلر و محمد رسول الله احترام گذاشت؟! آیا مفاهیم جنایی قرآن قابل احترام هستند؟ احترام به عقیده نه پایه عقلی دارند و نه پایه قانونی، برخی نیز به اشتباه بی احترامی به اسلام را بر خلاف قوانین حقوق بشر میدانند. هیچ یک از قوانین حقوق بشر از “احترام به دین” صحبت نمیکنند، و هیچیک از مفاد این اطلاعیه را نمیتوان با مفهوم “احترام به دین” تفسیر کرد. بر اساس این اطلاعیه باید به حقوق همه انسانها از جمله مسلمانان احترام گذاشت، یعنی مثلا باید به آنها اجازه داد عقاید دینی خود را تا زمانیکه به حقوق سایر انسانها صدمه ای نزنند پیاده کنند؛ نه اینکه به ابوالفضل و الله و محمد و علی اصغر و جن و سنگسار و قوانین وحشیانه دینیشان احترام گذاشت، لذا حقوق بشر نیز هرگز حکم نمیکند که باید دین و یا عقاید سیاسی احترام گذاشت.

کسی که کینه نسبت به ائمه اطهار و پیامبر یا خدا داشته باشد و به آنها اهانت کند قتلش در قوانین غیر انسانی و ضد بشر الهی اسلامی جایز است. دلیلش هم این است که این توهین ها و تمسخر ها همچون آتشی به جان اسلام و خرافات هستند و اگر این کار باب شود فاتحه دین و خرافات خوانده است و چون آخوند ها این را خوب میدانند این قوانین را بسیار جدی میگیرند. و از این طرف دنیا برای مردم آنطرف دنیا فتوای قتل صادر میکنند. جالب است که تمام فرشتگان و امامان و خود خدا در مورد شخصی مثل سلمان رشدی هیچ غلطی نمیتوانند بکنند و وی هنوز بعد از دریافت فتوای قتل زنده است و ضد اسلام سخن میگوید. این همه دعایی که مسلمانان میکنند و از دوست خیالی خود میخواهند که دشمن اسلام را نابود کند هیچکدام عملی نمیشود مگر اینکه مسلمانان با دست خود چنین کاری را بکنند.

باید توجه داشت که فحاشی کردن با توهین کردن دارای دو مفهموم مختلف هستند، فحش دادن یعنی از کلمات زشتی که مشخص هستند استفاده کردن، اما توهین کردن یعنی واقعیت هایی را دروغ جلوه دادن و یا یر واقعیت هایی را راست جلوه دادن، مسلماً وقتی شما میگویید محمد بچه باز بوده است، این فحاشی نیست، اما از نظر مسلمانان یک توهین است. چرا چون آنها این را دروغ میدانند و فکر میکنند واقعا دخترها در عربستان 1400 سال پیش زود به سن بلوغ میرسیده اند. در حالی که ما این را قبول نداریم، حال ما این را چگونه باید بیان کنیم که توهین به عقاید اسلامگرایان نشود؟

مسلمانان از خدا و شیعیان از امامان ومعصومینشان طلب کمک در کارهای روزمره شان را دارند. مثلا دعا میکنند که بیبی دو عالم فاطمه زهرا لطف کند و چک های برگشتی آنها را پاس کند یا بیماری هایشان را شفا بخشد و فرزندانشان را حفظ کند. یعنی آنها برای امامانشان قدرتهای فیزیکی و عجیب غریبی را دارا میدانند. حال چگونه است که خودشان باید به کمک این 14 معصوم و خداوند بیاییند و بخواهند از حیثیت آنها دفاع کنند؟ اگر ما به خدا فحش بدهیم این مسئله بین ما و خداوند است، اگر خداوند واقعا وجود دارد برای چه باید یک انسان دیگر وکیل مدافع خدا بشود؟ مسئله ما با امامان شیعی و پیامبر هم همینطور است، بنابر این به مسلمانان بگویید در مسائل شخصی ما بین خدا و معصومین دخالت نکنند، امامان و خدا اگر وجود داشته باشند باید، حضرت علی ای که با یک دست در خیبر را میکند و خدایی که در یک لحظه خروس و طاووس و ملخ و شتر می آفریند خودشان میدانند چگونه از خودشان دفاع کنند البته اگر فرض محال کنیم که وجود داشته باشند که میدانیم ندارند.

اسلام خود توهینی بزرگ به انسانیت و خرد و ارزشهای انسانی است. احترام گذاشتن
به اسلام کاری بی نهایت غیر اخلاقی و غلط است، احترام به اسلام برابر با احترام به کشتار و خشونت و حماقت و انسان ستیزی و زن ستیزی و بی عدالتی موجود در اسلام و تایید آن است، یک انسانگرا هرگز به اسلام احترام نخواهد گذاشت، مگر اینکه از آنچه واقعا اسلام می آموزد نا آگاه باشد و یا اینکه فرصت طلب و دروغ گو باشد.

در نهایت باید گفت توهین به خرافات استراتژی خوبی برای مقابله با خرافات نیست، اما تحقیر و تمسخر حماقت، در کنار روشنگری و تغذیه فکری بسیار سودمند و عالی است.

از اين كه نسبت به اعتقادات ديني خود دغدغه داشته و به دنبال حل شبهات مطرح شده مي باشيد خرسنديم . اميدواريم كه روز به روز با تفكر و انديشه بر معرفت و شناخت حقيقي شما افزوده گردد . شبهات مطرح شده در متن پرسش كه برگرفته از يك مقاله مي باشد، متعدد بوده و پاسخ دهي به تك تك آن ها به صورت مستقل از ظرفيت يك پاسخ خارج مي باشد. به نكاتي اشاره مي كنيم . تقاضا مي نمائيم كه پس از مطالعه اين نكات،و رجوعي به پرسش، شبهات باقي مانده را به صورت مستقل و جداگانه جهت پاسخگوئي به اين مركز ارسال فرمائيد:
1.«مقدس» اصطلاحي است رايج كه در بين همه جوامع بشري در طول تاريخ به كار مي رفته ؛ تعبيري است خاص براي اشاره نمودن به موجوداتي كه در باور فرد منزه و پاكيزه از آلودگي مي باشند(1). تقدس مفهوم عامي است كه هر كس بر اساس اعتقادات خود به اشيا و موجوداتي كه آن ها را به جهت ارتباط با حقايق فرامادي منزه از آلودگي ها و ناپاكي ها مي داند، اطلاق مي كند،خواه اين اعتقاد حقيقي باشد يا نباشد، به همين جهت همواره موجودات مقدس در نظر فرد معتقد مورد احترام و علاقه قرار مي گيرد. طبيعي است كه فرد معتقد هر گونه بي حرمتي نسبت به مقدسات خود را برنتابد . توهين به مقدسات را توهين به خود و باور خود تلقي نمايد. نه تنها بحث تقدس و احترام به مقدسات اختصاص به پيروان دين اسلام ندارد، بلكه تعبيري فرا ديني بوده كه در بين همه اقوام حتي اقوام ابتدائي نظير سرخپوستان وجود داشته است. به همين دليل دين اسلام اجازه توهين به مقدسات ساير اقوام و انسان ها را گرچه مقدسات پوچ و كاذب باشند نمي دهد ،زيرا هدف اسلام هدايت انسان ها به سوي سعادت حقيقي و معرفي مقدسات واقعي به جامعه انساني مي باشد .
زماني مي توان با افراد ارتباط سالم برقرار نمود و حقيقت را به آن ها معرفي كرد كه زمينه پذيرش در آن ها ايجاد شود ،در حالي كه هر گونه توهين به مقدسات فرد او را در موضع دفاعي قرار مي دهد . مانع ارتباط با او مي شود. اتفاقا او را به مقابله با مقدسات طرف مقابل وامي دارد:
« (به معبود) كسانى كه غير خدا را مى‏خوانند، دشنام ندهيد، مبادا آن ها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! چنين براى هر امّتى عمل شان را زينت داديم. سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است . آن ها را از آنچه عمل مى‏كردند، آگاه مى‏سازد (و پاداش و كيفر مى‏دهد). » (2)به همين دليل دين اسلام نه به مسلمانان اجازه توهين و بي حرمتي به مقدسات ساير انسان ها را مي دهد و نه اجازه مي دهد ديگران به مقدسات مسلمانان توهين كنند.
2.پرهيز از توهين به مقدسات ديگران به معناي احترام و مقدس شمردن مقدسات آن ها نمي باشد ،بلكه راه مورد سفارش دين در تعامل با پيروان باورها و مقدسات كاذب ، نقد و بررسي عقلاني مي باشد ،زيرا نقد مقدسات ديگران و به چالش كشيدن پايه و اساس تقدسات ديگران جهت معرفي نمودن مقدسات حقيقي به آن ها به معناي توهين به مقدسات نمي باشد. در منظر ديني نه تنها همواره از نقد استقبال شده، بلكه در بستر تاريخ از زمان شروع اسلام در زمان پيامبر تاكنون هميشه بحث و مناظره هاي علمي و نقدهاي جدي و انكار و اثبات هاي عقلاني بين عالمان ديني با منكران دين و خدا وجود داشته است .
هرگز كسي از نقدها برداشت توهين نكرده است. خداوند نيز راه اصلاح و گفتگو با افراد دگرانديش را مجادله هاي علمي با شيوه نيكو و علمي را توصيه نموده : «با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! با آن ها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن!»(3) اين تلقي كه دين اسلام نسبت به نقد علمي در مورد باورها و اعتقادات خود سختگير است، غير منصفانه و غير واقعي است .
3.قانون احترام به مقدسات ديگران و پرهيز از توهين به مقدسات ساير افراد در عين جايز بودن نقد علمي و عقلاني آن ها مختص ايران و عربستان و ... يا ساير كشورهاي اسلامي نمي باشد . در قوانين بسياري از كشورها از جمله كشورهاي غربي وجود دارد(4) حتي در كنوانسيون حقوق بشر در سازمان ملل به عنوان يك اصل شناخته مي شود(5 ).
به پشتوانه همين قانون به رغم همه كارشكني هاي دولت هاي غربي جهت ترويج حرمت شكني مقدسات اسلامي افراد توهين كننده در كشورهاي غربي نظیر هلند ،فردی که با ساختن فیلم فتنه به اسلام توهین نمود، تا پاي ميز محاكمه كشيده شد. اگر چه در نهایت تبرئه شد، ولی به هر حال حاکی از وجود چنین قانونی در آن کشور ها می باشد(6). اين قانون مختص دين اسلام نمي باشد. اكنون نيز در قوانين بسياري از كشورهاي مدعي آزادي انديشه وجود دارد .به هر حال دين اسلام همواره افراد را به تعقل و انديشيدن فرا خوانده ؛ از آن جائي كه براي تمام باورها و اعتقادات خود دلائل متعدد علمي منطقي و عقلاني دارد، همواره از نقد و مناظره و گفتگو و استقبال نموده است(7).البته پاسخ بسياري از شبهات موجود در سؤال شما باقي مانده است. مجموع این تهمت ها و شبهات چیز جدیدی نیست . برای تمامی آن ها پاسخ منطقی و قابل قبولی وجود دارد. منتظر پرسش هاي مستقل و مشخص شما هستيم.البته می توانید جهت دسترسی به پاسخ شبهات به مجموعه کتاب های نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها و یا سایت این نهاد مراجعه فرمائید.
پي نوشت ها:
1.فرهنگ ابجدي، ص247.
2.انعام (6)آيه 108.
3.نحل (16) آيه 125.
4.رك:http://www.ensani.ir/fa/content/153536/default.aspx
5.رک:ربکا والاس ، حقوق بین‌الملل عمومی، ترجمه: قاسم زمانی و مهناز بهراملو ،ص۶-۲۵۵،بیجا، ۱۳۸۲.
6.رک:(http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=en|fa&u=http://en.wikipedia.org/wiki/Trial_of_Geert_Wilders).
7. استاد مطهري ،اسلام و نيازهاي جهان امروز(مجموعه آثار ج21 ،ص 423،نشر صدرا،1376ش).