امام رضا عليهالسلام :
لَیسَ مِنّا مَن تَرَکَ دُنیاهُ لِدِینِه وَ دینَهُ لِدُنیاه؛
از ما نیست آن که دنیاى خود را براى دینش و دین خود را براى دنیایش ترک گوید.
بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۴۶

سوال : چرا ترک دنیا به خاطر دین جایز نیست ؟ ترک دنیا و دل کندن از آن خوب نیست ؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
اساس جهان بينى اسلامى اين است كه عالم آفرينش، باطل و بيهوده آفريده نشده و هدفدار و براساس حق و عدالت است:
«وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ؛ (1) و ما آسمانها و زمين و آنچه را كه در ميان آنهاست نيافريديم مگر براساس حق».
از همين جاست كه به دنيا و مظاهر آن با خوشبينى مى‏نگرد و انسان را به استفاده از لذايذ دنيا مانند تجمل و زينت، حتى در مساجد و در حال نماز و نيز خوردن و آشاميدن فرمان مى‏دهد و از كسانى كه زينتها و روزيهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده حرام كرده‏اند بازخواست مى‏كند:
«يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ. قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ؛ (2) اى فرزندان آدم! نزد هر مسجدى زينت خود را حفظ كنيد و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خدا اسراف كنندگان را دوست ندارد. بگو چه كسى زينتى را كه خدا بربندگانش پديد آورده و نيز روزي هاى پاكيزه را حرام كرده است؟ بگو آن در اين دنيا براى مؤمنان هم هست ولى در آخرت مخصوص آن هاست».
در زمان پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله بعضى از اصحاب مانند عثمان بن مظعون و بلال از روى ايمان و تقوا و براى تهذيب نفس، خود را از بعضى از لذايذ دنيوى محروم كردند و تصميم گرفتند كه با زنان خود همبستر نشوند و خوردن و آشاميدن را به حد اقل برسانند و شب ها كم بخوابند. اين كار آن ها خوشايند و مرضىّ خدا واقع نشد و فرشته وحى نازل شد و با اين آيه آن ها را از اين كار منع كرد:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ. وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالًا طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ؛ (3) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! چيزهاى پاكيزه‏اى را كه خدا بر شما حلال كرده حرام نكنيد و از حد نگذريد كه خدا از حد گذرندگان را دوست ندارد و از آنچه خدا به شما روزى كرده حلال و پاكيزه بخوريد و از خدايى كه به او ايمان داريد پروا كنيد».
در تفسير اين آيه آمده كه پيامبر خدا اين گروه را مورد عتاب قرار داد و فرموده:
«الا انى انام بالليل و انكح و افطر بالنهار فمن رغب عن سنّتى فليس منّى؛ (4) آگاه باشيد كه من شب را مى‏خوابم و نكاح مى‏كنم و روز را افطار مى‏كنم پس هر كس از سنّت من روى گرداند، از من نيست.
همچنین امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَدا؛ (5) چنان براى زندگى دنياى خويش تلاش كن كه گويا تا ابد زنده هستى، و براى آخرت خويش آنچنان كار كن كه گوئى فردا از دنيا خواهى رفت».
البته در برخى ديگر از آيات قرآنى، دنيا پرستى مذمت شده است، ولى منظور از آن، بى توجهى به آخرت و ارزش هاى معنوى و اصالت دادن به دنياست كه بدون شك از ديدگاه اديان الهى ناپسند است.
علاوه بر آيات قرآنى، اين مسأله در روايات هم مورد توجه قرار گرفته و از مؤمن خواسته شده است كه از نعمت ها و لذايذ دنيا استفاده كند و آثار نعمتى را كه به او داده شده آشكار كند:
«قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله: كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ الْبَسُوا وَ تَصَدَّقُوا فِي غَيْرِ سَرَفٍ وَ لَا بُخْلٍ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يَرَى أَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلَى عَبْدِه‏؛ (6) پيامبر خدا فرمود: بخوريد و بياشاميد و بپوشيد و در غير اسراف و بخل خرج كنيد. همانا خداوند دوست دارد كه اثر نعمت خود را بر بنده خود ببيند».
در بعضى از روايات برخى از برخورداريها و لذايذ دنيا از دلايل سعادت انسان شمرده شده است:
پيامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «من سعادة المرء المسلم الزوجة الصالحة و المسكن الواسع و المركب البهى و الولد الصالح؛ (7) از سعادت مرد مسلمان، داشتن همسر شايسته و مسكن وسيع و مركب زيبا و فرزند صالح است».
لذا در امور دنیایی آنچه اهمیت دارد تعلق نداشتن به دنیا و امور دنیایی است نه نداشتن دنیا ،لذا هم دنیا گریزی هم دلبسته شدن به دنیا هر دو مذمت شده است.
روزى امير المؤمنين علیه السلام به عيادت يكى از يارانش به نام علاء بن زياد رفت و چون او را ديد كه بيش از حد به دنيا و زرق و برق آن پرداخته او را نصيحت كرد و از دنياپرستى منع نمود. در اين هنگام علاء بن زياد داستان برادرش عاصم را براى امير المؤمنين بازگو كرد و گفت كه او زندگى دنيا را ترك كرده و سر به بيابانها گذاشته و مشغول عبادت است. آن حضرت عاصم را خواست و به خاطر اين كار او را سرزنش كرد و فرمود:
اى دشمنك جان خود! شيطان در تو راه يافته. آيا به خانواده و فرزندانت رحم نمى‏كنى؟ آيا مى‏پندارى كه خدا چيزهاى پاكيزه را بر تو حلال كرده ولى دوست ندارد كه از آنها استفاده كنى؟ تو نزد خداوند بى‏ارزشتر از آن هستى كه با تو چنين كند.
عاصم گفت: يا امير المؤمنين! ولى تو با اين لباس خشن و غذاى ناگوار به سر مى‏برى. امام فرمود:
َ «وَيْحَكَ إِنِّي لَسْتُ كَأَنْتَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ الْحَقِّ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ كَيْلَا يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُه‏؛ (8) واى بر تو! من همانند تو نيستم. همانا خداوند بر پيشوايان عدل واجب كرده كه همچون ضعيف‏ترين مردم بر خودشان سخت بگيرند تا تنگدستى فقير، آنها را ناراحت نكند».
بدينسان امير المؤمنين هر دو برادر را نصحيت كرد يكى را از دنياپرستى و ديگرى را از ترك دنيا برحذر داشت و اين همان منطق اسلام است كه انسان مؤمن بايد هم در فكر آبادى دنيا و هم در فكر صلاح آخرت باشد و يكى را فداى ديگرى نكند. لذا آباد ساختن دنيا و كار كردن براى تأمين زندگى آنچنان ارزشى در اسلام دارد كه آن را در رديف عبادت قرار مى‏دهد.
(در عین حال اسلام با عياشى‏ها و خوشگذراني ها و رفاه زدگي هايى كه باعث فراموشى خدا و معنويت باشد مبارزه مى‏كند و با بى‏بند و بارى و اعمال بى‏رويه شهوات كه موجب سقوط و هلاك جامعه‏ها مى‏گردد، مخالف است و آن را دشمن سعادت انسان مى‏داند و گر نه با استفاده مشروع از لذت هاى دنيا موافق است و همان گونه كه ديديم مردم را به سوى آن مى‏خواند. اين كه در متون اسلامى، مطالب مربوط به مذمت دنيا زياد آمده براى آن است كه بشر طبعا به سوى دنياپرستى كشيده مى‏شود و شيطان نيز او را در اين جهت يارى مى‏دهد و براى اين كه انسان به ورطه دنيا پرستى مذموم نيفتد اين سفارشها شده است و گر نه دنيا به خودى خود ناپسند نيست و انسان مى‏تواند و بايد از دنيا پلى براى آخرت بسازد و دنيا مزرعه آخرت است. كوتاه سخن اينكه اسلام در زمينه اعمال غرايز و شهوتها به «تعديل» آن مى‏انديشد و نه «تعطيل» آن). (9)
نتیجه این که در اسلام ترک دنیا حرام ،و دل کندن و تعلق نداشتن به آن لازم است، یعنی در دنیا باشی و از لذات شرعی آن استفاده نمایی؛ اما خود را محدود به تعلقات مادی نکنی و از دنیا بعنوان وسیله برای آخرت استفاده نمایی که فرمودند: دنیا مزرعۀ آخرت است.

پی نوشت ها:
1. حجر (15) آیه 85.
2. اعراف (7) آیه31- 32.
3. مائده (5) آیه 87- 88.
4. علامه مجلسی ،بحار الانوار، موسسه الوفاء ،بیروت، 1404ق، ج 67 ص 116.
5. شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، جامعه مدرسین، قم ،1413ق، ج3، ص153.
6. بحار الانوار، ج 73، ص 207.
7. همان، ج 76، ص 155.
8. همان، ج 67، ص 118.
9. جعفرى يعقوب،کوثر، ج 4، ص 57. (اطلاعات دیگر ندارد).